شهر مكه - اماکن و آثار نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

اماکن و آثار - نسخه متنی

جعفر خلیلی؛ مترجم: محمدرضا فرهنگ

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

شهر مكه

در سفرنامه بورتون گزارش هاي جالب توجه و ارزشمندي درباره زندگي شهري مكه آمده كه در آن به توصيف شهر مكه و ساكنين آن پرداخته است. بورتون مي گويد: مكه برغم قدمت كعبه و مسجدالحرام، كه تاريخچه ساختمان آن به اعماق تاريخ پيوند دارد، از ساختمان جديدي برخوردار است، اين شهر در حوالي سال هاي 450 ميلادي توسط قصي و افراد قبيله قريش ساخته شد، در حدود 30 تا 45 هزار نفر سكنه دارد ولي گنجايش اسكان سه برابر اين جمعيت را داراست. خانه هاي آن از آجر و سنگ گرانيت و سنگ هاي لاشه كوه هاي شهر ساخته شده است. دورنماي مكه شبيه به دشتي پرپيچ و خم و موج دار در ميان تپه و كوهپايه ها است، طول شهر از معبده در شمال تا كوه اجياد در جنوب 5/2 مايل است، و عرض شهر از كوه ابوقبيس در مشرق (كه در كوهپايه غربي آن عمده خانه هاي شهر ساخته شده است) تا كوه هندي در مغرب است و در ميانه و مركز اين خط كعبه قرار گرفته است.

بورتون هنگام توصيف وضعيت مردمان مكه مي گويد: بسياري از مسلماناني كه او سخن آنان را شنيده است، معتقدند كه آينده اسلام و مسلمانان مواجه با مشكلات و مصيبت هاي بسياري است (و با توجه به اين تفكر است كه بورتون به مسيحيان توصيه مي كند كه از اين وضعيت براي نشر مذهب مسيحيت ميان مسلمانان بهترين استفاده را مي توانند بنمايند و از راه تبليغ مي توانند در جوانان مسلمان و نسل هاي آينده نفوذ نمايند) و آنگاه بورتون به اين نتيجه گيري مي رسد كه هر آگاه به وضعيت جهان، اين موضوع را درك خواهد نمود كه انگلستان در آينده مجبور به سيطره و تسلط بر مركز اسلام و منبع او خواهد گرديد، و اين تسلط از راه نيروي نظامي و در اختيار گرفتن اين قبله مقدس انجام مي پذيرد. بورتون آنگاه به سفرنامه بورخارت و گفته هاي او درباره انتشار فروش مشروبات الكلي در مكه اشاره دارد و مي گويد: بطور مطلق او چنين موضوعي را نديده است، علاوه بر اين برخي از افسران ارناؤوط به او گفته اند كه آنان در قاچاق نمودن بعضي از بطري هاي مشروب از جده به مكه با مشكلات فراواني روبرو گرديده اند. و آنگاه مي گويد: احتمالاً آنچه را كه بورخارت گفته به علت وضعيت غير طبيعي شهر مكه بوده كه در آن هنگام تحت سلطه و سيطره محمدعلي پاشا بوده است.

از حوادث جالب توجهي كه بورتون نقل مي كند قضيه شخصي است كه طواف دادن او را به عهده داشته است. بورتون مي گويد: اين شخص به او اصرار ورزيد كه او به نيابت از طرف پدر و مادرش به انجام حج بپردازد و آنقدر بر اين موضوع اصرار ورزيد كه بورتون مجبور به پذيرفتن شد و آنگاه آن مطوف به نيابت از پدر بورتون كه نام او را يوسف بن احمد و مادرش كه نام او را فاطمه دختر يوسف قرار داده بود، حج انجام داد و اجرت مقرره براي اين كار را هم دريافت نمود!

بورتون از قبرستان مكه كه او آن را قبرستان مقدس (جنة المعلي) ناميده ديدار كرده و درباره مشاهدات خود چنين مي گويد: در اين قبرستان جايگاهي كه بر آن جنازه عبدالله بن زبير به دستور حجاج بن يوسف ثقفي به دار آويخته شد را ديدم. او همچنين قبر عبدالرحمن بن ابي بكر را ديده است كه مي گويد نزد شيعيان و سنيان مورد احترام بوده است. و نيز قبر خديجه كبري را ديده كه روي آن از پارچه اي سبز رنگ پوشيده شده بوده. افزون بر اينها، او قبر مادر پيامبر ـ ص ـ آمنه را ديده است كه به تازگي بازسازي آن پس از تخريب وهابيان تمام شده بوده است. بورتون آنگاه به تشريح ديدارش از ديگر اماكن مكه كه پيشتر بورخارت به توصيف آنها پرداخته بود مي پردازد و مي گويد: طبق منابعي كه او آنها را ديده، در مكه دوازده محل معروف كه زيارتگاه است وجود دارد ولي او تنها نامي از اين اماكن را شنيده است و از محل دقيق آنها اطلاعي در دست نمي باشد نظير المختبا (=مخفي گاه)، خانه الخيزران كه پيامبر ـ ص ـ در آغاز پيامبري در آنجا نماز مي گزارد، زادگاه عمر، خانه ابوبكر، زادگاه جعفر طيار در نزديكي گورستان الشبيكه، المدّعي، دارالهجره، مسجدالرايه كه پيامبر ـ ص ـ پرچم خود را پس از تسليم مكه به ارتش اسلام در آنجا قرار داد، مسجدالشجره، كه بورتون ادعا مي كند علت اين نام گذاري اين است كه در اين مسجد پيامبر ـ ص ـ درختي را به حركت وادار نمود، مسجد جعرانه، كه در اين مسجد پيامبر لباس احرام به تن كرد و تا كنون مورد احترام و تقديس ايرانيان است، مسجد ابراهيم، مسجد ابوقبيس، مسجد ذي طوي.

بورتون در پايان سفرنامه خود به ميهماني شامي كه يكي از اهالي مكه به نام علي بن ياسين الزمزمي از او كرده، ياد مي كند و مي گويد: در اين ميهماني خوراكي هاي گوناگوني نظير برنج (البلاد)، باميه، ماكاروني، برياني، قارچ، دلمه، كباب، سالاد، نان مخصوص، و دسرهاي همچون شيربرنج، راحة الحلقوم، كنافه (نوعي شيريني) را در سفره ديده است، و برخي از اين خوراكي ها را با قاشق چوبي ميل كرده است. او به اين نكته اشاره دارد كه عرب ها از روش فرانسويان در خوردن خوراكي ها ناآگاهند و زمان طولاني را در سر سفره نمي گذرانند.

بورتون ضمن اشاره به خوراكي ها مي گويد: مكه مقدار زيادي مواد غذايي و سبزيجات مورد نياز ساكنين خود را از شهر طائف و دشت وادي فاطمه تأمين مي كند و اين مواد در موسم حج به 100 بار شتر مي رسد، علاوه بر اين سبزيجات، ميوه هاي ديگري نظير هندوانه، خرما، ليمو، انگور، خيار و جز اينها نيز به مكه آورده مي شود.

بورتون پس از اين مدت، از مكه به جده رفته و حقيقت و هويت خود را براي كنسول انگليس (مستركول) فاش مي نمايد، وي ضمن قدرداني از اين كنسول و رفتار او مي گويد: برغم اين كه اين كنسول خدمات فراواني به كشورش نموده است ليكن به مسؤولين انگليس توصيه مي كند كه مناسب است علاوه بر كنسولي در جدّه، نماينده اي نيز در مكه قرار دهد و ناظر به جريانات آنجا شود تا اين كه اين مادر شهرهاي اسلامي تحت سيطره نيروهاي انگليس درآيد.

درباره اهميت جدّه، بورتون مي گويد: براي درك اهميت اين بندرگاه كافي است گفته شود در سال تنها 25 تا 30 كشتي تجارتي از هند به اين بندر وارد مي شود كه مال التجاره اي برابر با 25 ميليون روپيه به همراه دارند.

/ 12