ازدواج بلال: - آشنایی با پاسداران صدر اسلام (3) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

آشنایی با پاسداران صدر اسلام (3) - نسخه متنی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

ازدواج بلال:

بلال همراه پيامبر از مدينه فاتحانه به مكه برگشته بود و هماره در كنار پيامبر به وظايف خود عمل مي‌نمود. روزي در مسجد به انتظار اذان نشسته بود همچنانكه نشسته بود هاتقي ندا كرد «لم لاتتزوج» چرا ازدواج نميكني؟ چه باعث شده كه دينت را كامل نميكني؟ مگر نه آنستكه خداوند تو را بي نياز گردانيد و تو را پس از آن كه بنده بودي آزاد و حر گردانيد؟

بلال بفكر فرو رفت و پس از مدتي انديشيدن تصميم بازدواج گرفت. از عده‌اي در اين‌باره نظر خواست تا اينكه سرانجام او را بسوي خانواده «هند الخولاينه» راهنمائي كردند او نزد آن خانواده رفت و گفت؛

من بلال‌بن رياح همراه و يار رسول خدا بنده‌اي حبشي هستم گمراه بودم خدا مرا هدايت كرد، بنده بودم مرا آزاد گردانيد اگر با ازدواج من راضي هستيد الحمدلله و اگر موافق نيستيد الله اكبر چه او بزرگتر از آن است كه توصيف شود. خانواده هند گفتند كه بايد با پيامبر (صلي الله عليه و آله) در اين‌باره مشورت كنند.

سپس به نزد پيامبر (صلي الله عليه و آله) آمدند و ماجرا را با آنحضرت در ميان گذاشتند حضرت فرمود: چه ميدانيد از بلال، از كسي كه اهل بهشت است خانواده هند به عظمت بلال و شدت علاقه پيامبر (صلي الله عليه و آله) نسبت به او پي بردند و با ازدواج بلال موافقت نمودند سرانجام بلال با هند ازدواج كرد، و زندگاني آن زن و شوهر با خوشي و خوبي مي‌گذشت.

/ 8