تنظيم خانواده در منابع روائي اهل سنت
عباس دانشي
همانگونه كه گفته شد در صدر اسلام اصل بر كثرت جمعيت بوده و نبي مکرم اسلام (صلي الله عليه و آله) همواره بر اين موضوع تأكيد داشتهاند. امّا اين امر هرگز موجب ناديده گرفتن تنظيم خانواده و كنترل جمعيت در موارد لازم و ضروري نشده است؛ چون بر اساس اخبار موجود كه ـ در ادامه از نظرتان خواهد گذشت ـ در آن روزگار نيز گرچه از بُعد اجتماعي افزايش جمعيت ترجيح داشته، امّا بعضي از اصحاب بنا به دلائل خصوصي و خانوادگي مبادرت به انجام نوعي راه كار در تنظيم خانواده و كاهش جمعيت خانوار بنام «غزل» مينمودند بسياري از كتب روائي بابي يا فصلي از مباحث نكاح خود را به موضوع عزل اختصاص دادهاند كه از مجموع اخبار استنباط ميشود اين روش در آن زمان در بين عدهاي از مسلمين رواج داشته است. ابيعبدالله محمدبن اسماعيلبخاري در صحيح خود كه اوّلين و مهمترين كتاب حديث اهل سنت به شمار ميرود در كتاب «النكاح» اين موضوع را مورد اشاره قرار داده، از قول جابرابن عبدالله انصاري نقل نموده است: «كنا نعزل علي عهدالنّبي صلّيالله عليه وسلّم» ما در زمان رسول خدا (صلي الله عليه و آله) مبادرت به عزل مينموديم وي ميافزايد: كنا نعزل و القرآن ينزل[20] ما عزل ميكرديم در حاليكه قرآن نازل ميشد. يعني قرآن ما را از اين عمل نهي نكرد. ابيالحسين مسلمابن الحجاج ابنمسلم نيشابوري در جلد سوّم صحيح خود كه آن نيز از كتابهاي معتبر اهل سنت است، همين اخبار را از قول جابر نقل و ميفزايد: كنا نعزل علي عهد رسول الله صلي الله عليه و سلم فبلغ ذلك نبيالله صلي الله عليه و سلم فلم ينهنا[21] ما عزل ميكرديم در زمان رسول خدا صليالله و عليه و سلم و اين خبر به حضرت (ص) رسيد و ايشان ما را از اين عمل نهي نكردند. دربارهي حديث جابر كه غالب كتب روائي و فقهي اهل سنت آن را با اندك تفاوتي در الفاظ نقل كرده و جمهور فقها با استناد به آن بر اباحه عزل فتوي دادهاند- كه تفصيل آن خواهد آمد- نكات زير قابل توجه است: الف: امام محمد غزالي آن را مورد اتفاق دانسته است.[22] ب: ابن حجر عسقلاني شارح بزرگ صحيح بخاري قول نسخ آن را مردود دانسته است.[23] ج: فتحالباري ميافزايد صحت حديث جابر از طريق معمر،از يحيي ابن كثير ثابت است. [24] د: علامه شوكاني آن را متفق عليه دانسته است.[25] ح: صحاح سته بجز سنن ابي داود آن را روايت كردهاند[26] در روايت ديگري اسامه ابن زيد نقل ميكند: ان رجلا جاء الي رسولالله صلي الله عليه و سلم فقال اني اعزل عن امراتي فقال له رسول الله صلي الله عليه و سلم لم تفعل ذلك؟ فقال الرجل اشفق علي ولدها او علي اولادها فقال رسول الله صلي الله عليه و سلم لو كان ذلك ضاراً ضرّ فارس والروم[27] ذالك فنا را صر فارس و الروم مردي نزد رسول خدا (صلي الله عليه و آله) آمد و گفت اي پيامبر من عزل ميكنم از همسرم، حضرت (صلي الله عليه و آله) فرمودند چرا اين كار را ميكني؟ آن مرد جواب داد از بچه يا بچههايش ميترسم، حضرت (صلي الله عليه و آله) فرمودند اگر اين كار مضر بود زيانش به فارس و روم ميرسيد. اين حديث اولاً بر رواج عزل در آن زمان در بين ديگر ملتها و اطلاع حضرت (صلي الله عليه و آله) از آن تصريح دارد و ثانياً عمل جلوگيري از افزايش مواليد در خانواده را از بيم تأمين مادي يا عدم توانايي تربيت شايسته جايز ميشمارد. اخباري در نهي از عزل: علماء و محدثين اهل سنت در صحاح خود احاديثي را در نهي از عزل نيز نقل كردهاند كه اولاً از جهت قوت و تواتر به حد آنچه در جواز عزل گذشت نيست ثانياً غالب آنها متضمن نهي فقهي نبوده و بر دو وجه زير است. 1-احاديثي كه اشاره به قضا و قدرالهي داشته و در مؤثر افتادن يا عدم تأثير عزل دلالت دارد از آن جمله: فساًلنا رسول الله صلي الله عليه و سلّم: فقال لا عليكم ان لا تفعلوا ما كتب الله خلق نسمه هي كائنه الي يوم القيامه الا ستكون [28] بخاري نيز با اندك تفاوتي در الفاظ اين حديث را ذكر كرده است عنابيسعيد خدري... كنا نعزل فسا لنا رسول الله صلي الله عليه و سلم فقال انكّم لتفعلون قالها ثلاثاً بما من نسمه كائنه الي يوم القيامه الاهي كائنه. [29] ما عزل ميكرديم رسول خدا سوال فرمودند كه آيا شما اين كار را ميكنيد و سه بار تكرار فرمودند كه هيچ جنبندهاي نيست كه موجود ميشود تا روز قيامت مگر آنكه موجود شدني بوده است. همانگونه كه خواننده محترم ملاحظه ميفرمايند در الفاظ اين حديث شريف كلمهاي كه دلالت بر نهي فقهي از عزل كند وجود ندارد. اين خبر دلالت بر حرمت عزل ندارد و بيشتر در مقام بر خذر داشتن از انجام عزل و كراهت آن است.[30] 1ـ احاديث ديگري از رسول خدا (صلي الله عليه و آله) نقل شده است كه از عزل به «الوادالخفي» ياد شده است. عن جذا مه بنت و هب الاسديه قالت: حضرت رسول الله صلي الله عليه و سلم في اناس و هو يقول: لقد هممت ان انهي عن الغيله فنظرت في الروم و فارس فاذا هم يغيلون اولادهم فلا يضر اولادهم شيئا ثم سالوه عن العزل فقال رسول الله صلي الله صلي عليه و سلم: ذلك الواد الخفي[31] جذامه دختر وهب اسدي ميگويد من در محضر پيامبر (صلي الله عليه و آله) بودم كه ايشان در بين گروهي از مردم فرمودند: قصد داشتم از نزديكي كردن زوجهايي كه داراي بچه شيرخوار هستند نهي كنم، امّا ديدم كه فارس و روم اين عمل را انجام ميدهند و ضرري متوجه آنان نميشود سپس از ايشان سوال شد درباره عزل حضرت (صلي الله عليه و آله) فرمودند: آن زنده به گور كردن خفي است. اين حديث كه بسياري از جمله بيهقي آنرا ضعيف ميدانند[32] با حديث ديگري كه ابن سعيد خدري كه از ثقات فريقين است نقل كرده است تعارض دارد. حديث المعارض: و عن ابي سعيد قال: قالت اليهوه العزل المووده الصغري فقال النبي صلي الله عليه و اله و سلم كذبت يهود ان الله عزوجل لو اراد ان يخلق شيئا لم يستطع احد يصرفه[33] حديث معارض: ابيسعيدخدري ميگويد به حضرت عرض شد كه يهود ميگويند كه عزل زنده به گور كردن اولادست ولي در سطح پائينتر، حضرت فرمود يهوديها دروغ ميگويند، اگر خداوند بخواهد چيزي را خلق كند شما نميتوانيد جلوي آن را بگيريد. امام غزالي در رد اينكه عزل نوعي زنده به گور كردن اولاد است ميگويد: در صحيح خبرهاي صريحي در حليت و اباحهي عزل آمده است و آنچه حضرت فرمودهاند (بر فرض صحت حديث) الوأدالخفي همچنان است كه فرمودهاند الشرك الخفي و آن موجب كراهت است نه تحريم.[34] غزالي سپس نقد و تحليل سخن ابنعباس را كه وي نيز (تا آن زمان) عزل را الواد الخفي ميدانست بيان ميكند: اگر بگوئي ابنعباس گفته است كه عزل نوعي زنده به گور كردن خفيف است چون فرزندي كه با عزل از وجودش جلوگيري ميشود، از زندگي محروم شده است. پاسخ دهم ابنعباس دفع جود را بر قطع آن قياس كرده است و اين قياسي است ضعيف، به همين دليل هنگامي كه حضرت عليرضيالله عنه اين مطلب را از او شنيد بر وي خُرده گرفت و فرمود زنده به گور كردن (يا كشتن فرزند) تحقق نمييابد مگر پس از گذشت هفت مرحله رشد جنين [35] غزالي ميافزايد امام علي (عليه السلام) آنگاه بعنوان شاهد اين آيات قرآن كريم كه خداوند متعال در آن مراحل آفرينش آدمي را بر ميشمارد تلاوت فرمود: لقد خلقننا الانسان من سلاله من طين ثم جعلناه نطفه في قرار مكين ثم خلقنا النطفه علقه فخلقنا العلقه مضعه فخلقنا المضغه عظا ما فكسو ناالعظام لحما ثم انشاناه خلقا اخر فتبارك الله احسن الخالقين. (المومنون 13-12) همانا آدمي را از گل خالص آفريديم پس آنگاه او را نطفه گردانيده و در جاي استوار (صلب، رحم) قرار داديم، آنگاه نطفه را علقه و عقله را گوشت پاره و باز آن گوشت را استخوان و سپس بر استخوانها گوشت پوشانيديم پس از آن خلقتي ديگر انشاء نموديم. آفرين بر قدرت كامل بهترين آفريننده. غزالي پس از ذكر اين آيات ميافزايد. و اذا نظرت الي ما قدمنا في الطريق القياس و الاعتبار ظهر لك تفاوت منصب علي و ابن عباس رضي الله عنهما في الغوص علي المعاني و درك العلوم. هنگاميكه با روش قياس و اعتبار به آنچه كه پيشتر گفته شده است ديدهافكني تفاوت مقام علي و ابنعباس رضيالله عنهما در تأمل معاني و دريافت علوم و دانشها بر تو آشكار ميشود. بايد توجه داشت اين مباحثه در حضور خليفهي دوم و در جمع كثيري از اصحاب صورت گرفته است كه راويان اين خبر آوردهاند. خليفه با خرسندي از اين نقد و تحليل مستند و مستدل حضرت علي (ع) براي حضرت دعا كرد كه از عمر طولاني برخوردار باشند. (اين مناظره امام علي (عليه السلام) با اصحاب در بسياري از كتب اهل تشيع مثل سفينهالبحار و اهل سنت مثل احياءالعلوم آمده است كه ما تفصيل آن را از احياءالعلوم ذكركرديم.) غزالي در ادامه بحث خود ميافزايد. فرزند از مرد تنها آفريده نشود بلكه از ـ آب هر دو يا آب مرد و خون حيض، بعضي از اهل علم گفتهاند مضعه به تقدير الهي از خون حيض آفريده شود كه خون مثل شير است و ماست نطفه مرد كه شرط بسته شدن آن است همانند مايه پنير كه پنير بوسيله آن درست ميشود، هرگونه باشد آب زن ركن انعقاد است، اجتماع هر دو آب [لازم است] چون اجتماع ايجاب و قبول است... پس هر كه ايجاب كند و پيش از قبول رجوع نمايد به عقد به نقص و فسخ خيانتي نكرده باشد و اگر ايجاب و قبول هم جمع شود رجوع پس از آن به رفع و فسخ و قطع باشد. همانگونه كه نطفه تا در صلب مرد باشد از او فرزند آفريده نشود همچنان پس از بيرون آمدن تا با آب زن يا خون او در نياميزد فرزندي آفريده نشود و اين قياسي است آشكار. از ميان ائمه مذاهب تنها ابنحزماندلسي پيشواي مذهب ظاهري حديث جذامه را پذيرفته و آن را مبناي فتواي حرمت عزل قرار داده است وي معتقد است اين حديث كه عزل نبي مكرم (ص) الواد الخفي خواندهاند ناسخ احاديث قبلي است. خبر جذامه بالتحريم هوالناسخ لجميع الا حاديث المتقدمه[36] حديث جذامه در تحريم عزل ناسخ جميع احاديثي است كه سابقاً عزل را جايز دانسته از اينرو وي فتوي داده است: ولا يحل العزل عن حره و لاعن امه[37] حلال نيست عزل نه از زن آزاد و نه كنيز ابن حجر در فتح الباري كه شرحي است بر صحيح بخاري قول ابنحزم را مبني بر اينكه حديث جذامه ناسخ احاديث ديگر است رد ميكند. راي ابن حزم مردود است به دليل دو حديث، يكي آن چه ترمزي و نسائي روايت كردهاند و صحت آن از طريق يحييابنكثير ثابت است و حديث دوم كه نسائي از طريق ديگر از محمدابنعمر و ابيسلمه و ابيهريره روايت كرده است. 20 صاحب فقهالسيره دكتر محمدسعيد رمضان نيز دراينباره مينويسد: ادعاي ابنحزم مبني بر اينكه احاديثي كه عزل را جايز ميدارد، منسوخ شده مردود است به دليل حديثي كه صحاح سته جزابي داود آن را از جابر روايت كردهاند كه مادر عهد رسول خدا عزل را انجام ميداديم و قرآن نازل ميشد. دربارهي فتواي ابنحزم بايد به اين نكات توجه داشت كه اولاً فقها و محدثين بسياري- بغيرآنچه گذشت- با استناد به دلائل متقن و محكمي قول وي را مردود دانستهاند، ثانياً احاديث جو از عزل از استحكام و تواتر بهرهمند است و النهايه اينكه فتاواي فقهاي مذاهب اربعه كه اكنون اركان احكام اسلامي در جهان اهل سنت را شامل ميشود كفايت ميكند بر حلال دانستن عزل، كه در بخشهاي بعدي خواهد آمد.[20] . بخاري ـ محمدابن اسماعيل/ صحيح جلد6 ص153 بابالعزل. [21] . مسلم نيشابوري ـ محمد/ صحيح جلد3 ص160. [22] . غزالي ـ ابوحامد/ احياءالعلوم ج2 ص48. [23] . عسقلاني ـ ابنحجر/ فتح الباري ج9 صفحه 253. [24] . عسقلاني ـ ابنحجر/ فتح الباري ج9 صفحه 253. [25] . شوكاني ـ محمد/ نيل الاوطار جلد6 صفحه 620. [26] . ابنماجه/ سنن جلد 1 صفحه 620 احمدبنحميل/ مسند جلد 3 صفحه 377. [27] . مسلم نيشابوري/ صحيح جلد 4ص162. [28] . مسلم نيشابوري/ صحيح جلد 4ص158ـ ابيداوود/ سنن جلد1 ص481. [29] . بخاري/ صحيح جلد6 صفحه 154. [30] . ايازي سيدمحمدعلي اسلام و تنظيم خانواده ص139. [31] . مسلم نيشابوري/ صحيح ج4 صفحه 158. [32] . ابنحجر/ فتحالباري ج9 ص254. [33] . همان ماخذ ج9 صفحه 253ـ الشيخ منصورعلي ناصف/ التاج الجامع للاصول ج2 صفحه 310. [34] . غزالي محمدابوحامد/ احياالعلوم ج2 ص48. [35] . همان ماخذ ص49. [36] . ابنحزماندلسي/ المحلي ج10 صفحه 70. ,[37] 19. ابنحزماندلسي/ المحلي ج10 صفحه 70. .ابن حجر /فتح الباري ج6ص154 .20