قسمت دوّم پژوهشكده علوم تاريخي امام مجتبي عليهالسّلام گروه تاريخ ـ تاريخ اهل بيت عليهمالسّلام در شماره قبل از چگونگي خلقت نوري اهل بيت عليهمالسّلام سخن گفته شد و اينك ادامه ماجرا: ... آنگاه خداوند بر خلق مخلوقات اراده فرمود، همين اراده سبب تجلي و تلألؤ شديد نور محمّد صلّيالله عليه و آلهوسلّم گرديد.[1] به ناگاه جوهري عظيم پديد آمد، خداوند آن جوهر را به دو نيم تقسيم نمود. بر نيمي با نظر هيبت توجه فرمود آب گوارائي عظيم خلق شد. آنگاه بر دومين قسم جوهر فوق با ديده شفقت نگريست عرش الهي آفريده شد.[2] عرش عالم ملكوت[3] و عالم غيب[4] را تشكيل ميداد. اين مخلوق مرتفع،[5] مجهول و غير قابل درك عادي از براي انسانها،[6] داراي اوصاف و معاني فراواني است كه هر كدام وصف و سبب خاص خود را دارند.[7] عرش خلق شده از تجلّي اسمي از اسماء خداوند[8] دو چهره علمي و جسماني داشت. چهرهاي از آن ملك كيفي است[9] كه از يك طرف واسطه در تعيين كيفيت ارتباط خداوند با مخلوقات و تدبيرات الهي و علم خداوند به آن اشياء است و از طرفي ديگر با تدبير او صفات و كيفيات اشياء تعيين ميشود. چهره ديگر چهره علمي عرش است.[10] كه عرش را جامع جميع وجود تمثيلي اشياي عالم[11] و وجود اجمالي آنها[12] قرار ميدهد. چهره علمي عرش از چهار نور فروزان، قرمز، سفيد، سبز، زرد، از ميان انوار نوراني نور پيامبر صلّيالله عليه و آلهوسلّم خلق شده است[13]. اين انوار چهارگانه[14] همان نورهايي هستند كه قلوب مؤمنين را بينا و بصير و قلبهاي ظلمتكده جاهلان را عناد ميبخشد. چهره علمي عرش را، هشت انسان بلند مرتبه زميني حمل ميكنند: پيامبر صلّيالله عليه و آلهوسلّم، علي عليهالسّلام، امام حسن عليهالسّلام، امام حسين عليهالسّلام، نوح عليهالسّلام، ابراهيم عليهالسّلام، موسي عليهالسّلام و عيسي عليهالسّلام[15] و مراتب ديگر آن را علماء ـائمه عليهالسّلامـ حمل ميكنند.[16] امّا چهره جسماني عرش، بسي شگفتانگيز است، اين جوهره جسماني نوراني،[17] كه به واسطه اسم اعظم خداوندي پديدار شده[18] درست به محاذات فوقاني كعبه،[19] مربع شكل[20] با چهار استوانه اصلي[21] از جنس ياقوت قرمز است.[22] اين جسم عظيم از هفتاد هزار ركن استوانهاي شكل كه هر يك به زباني[23] تسبيح خداوند ميگويند، تشكيل شده است.[24] طول هر كدام از اركان فوق از فراز عرش تا مادون آسمان و زمين ادامه دارد.[25] صداي رعدآساي اين استوانههاي عظيم چنان غرشي دارد كه اگر يكي از آن صداها بر زمين فرود آيد، كوهها، شهرها و دژها را نابود، درياها را منفجر، و تمامي موجودات آن را نابود ميسازد.[26] صداي تسبيح، حمد، توحيد و تكبير اركان استوانهاي عرش فضاي جهان گيتي را پر كرده است. چرا كه از نوري خلق شدهاند كه خود آن نورـ زرد پيامبر صلّيالله عليه و آلهوسلّم ـ خود در پيشگاه خداوند به تسبيح و تقديس مشغول است. ميان اين استوانههاي عظيم به اندازه پرواز دههزار سال فاصله است،[27] هر زور هفتاد هزار پرتو نوراني استوانههاي ياقوتي فوق را فرا ميگيرد.[28] در ميان اين استوانهها 360 هزار پايه آفريده شده كه در كناره هر كدام از پايهها 360 هزار ملك عظيم وجود دارد كه كوچكترين آنها ميتواند آسمانهاي هفتگانه زمين را مانند ريگي در اختيار بگيرد.[29] گرداگرد عرش الهي چهار رود خروشان وجود دارد. رودي از نور كه فضاي عرش را فرا گرفته، رودي از آتش ملتهب و افروخته، رودي از يخ سفيدي كه برق سفيدي آن چشمان را خيره ميكند و بالاخره رودي از آب زلال و گوارا. [30] باري اين جوهره ياقوتي توسط هزاران ملك عظيمالجثه احاطه شده بود.[31] به ناگاه فرمان الهي در رسيد كه: «اي ملائكه! عرش را حركت داده و حمل كنيد.» آنان با تمامي قوا براي حمل عرش تلاش كردند ولي نتوانستند آن را حمل كنند، خداوند تعدادشان را دو برابر كرد، باز نتوانستند آن را حمل نمايند. فرمان رسيد: «اي ملائكه كنار برويد به قدرت خويش آن را نگه ميدارم.» ملائك به سرعت كنار رفتند و خداوند به كمك اسمي از اسماء وجودياش[32] آن را نگهداشت سپس به 8 ملك فرمان حمل داد. آنان با تعجب گفتند: «خداوندا آن همه ملائك نتوانستند عرش تو را حمل كنند پس چگونه ما 8 تن آن را حمل كنيم.» ندا رسيد: «منم خداوندي كه نزديك كننده دورها، ذليل كننده عزيزان، سبك كننده سنگينها، آسان كننده سختيها، هستم هر كاري بخواهم ميكنم، هر آنچه را اراده كنم حكم ميكنم. كلماتي را يادتان ميدهم كه ميتوانيد با آن عرش را حمل كنيد.» ملائك گفتند: «بارالها اين كلمات چيست؟»