نوروز در کتابهای مذهبی شیعه و بررسی ریشه های آن نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

نوروز در کتابهای مذهبی شیعه و بررسی ریشه های آن - نسخه متنی

عبدالامیر سلیم

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید
اين (بزرگداشت نوروز) نيست مگر بعلت امري كهن كه برايت بازگو مي­كنم تا آنرا دريابي. گفتم سرور من آگاه شدن بر اين موضوع از جانب شما در نظرم پسنديده­تر از زندگي كردن درگذشتگان و مرگ دشمنان من است. پس گفت: اي معلي، روز نوروز همان روزي است كه خداوند از بندگان خود پيمان گرفت كه او را بپرستند و او را انبازي نگيرند و به پيامبران و حجج و امامان ايمان بياورند، همان روزي است كه آفتاب در آن طلوع كرد و بادها وزيدن گرفت و زمين در آن شكوفان و درخشان گرديد، همان روزي است كه كشتي نوح بر كوه جودي آرام گرفت ، همان روزي است كه خداوند زندگي بخشيد به آنان كه از ترس مرگ از خانه و كاشانه خود بيرون شدند و هزاران تن بودند پس خداوند به آنان فرمان داد كه بميريد، سپس ايشانرا در اين روز( دوباره ) زنده كرد،[1] همان روزي است كه جبرئيل بر پيامبر فرود آمد و همان روزي است كه پيامبر خدا اميرالمؤمنين علي را بر دوش خود برداشت تا بُتهاي قريش را از بالاي بيت­الله­الحرام (كعبه) بزير افكند و بُتان را خرد كند چنانكه ابراهيم نيز اين كار بكرد، همان روزي است كه پيامبر به ياران (صحابه) خود دستور داد تا با علي ع به عنوان اميرالمؤمنيني بيعت كنند، و همان روزي است كه پيامبر ص علي ع را به وادي­الجن (دره جنيان) فرستاد تا از آنان براي خود بيعت بگيرد و همان روزي است كه براي بار دوم با علي ع بيعت كردند و همان روزي است كه علي ع بر مردم نهروان (خوارج) پيروز شد و ذوالثديه[2] را بكشت همان روزي است كه قائم ما (قائم آل محمد) و اولياي امر در آن ظهور كنند و همان روزي است كه قائم بر دجال پيروز شود و او را در كناسه كوفه بر دار­كشد. و هيچ روز نوروزي نيست كه ما در آن روز متوقع فرج نباشيم زيرا نوروز از روزهاي ما و شيعيان ماست، ايرانيان (حرمت) آنرا نگاه داشتند و شما (اعراب) آنرا ضايع و مهمل داشتيد و نيز گفت: پيامبري از پيامبران از خداي خود پرسيد كه چگونه آنان را كه (از خانه و كاشانه خود از ترس مرگ) بيرون شدند زنده كرد. پس خداوند از راه وحي به او دستور داد تا در اين روز كه نخستين روز از سال ايرانيان است بر آنان (مردگان) در آرامگاهشان آب بريزد (چون چنين بكرد) مردگان زنده شدند و ايشان سي­هزار تن بودند از اينرو «آبريزي» در نوروز سنت شد... و در نسخه ديگر از اين روايت كه درج 5 بحارالانوار ص 315 بنقل از احمدبن­ فهد در كتاب المهذب آمده است پس از اين افزوده است: سبب و علت اين سنت را نمي­داند مگر آنها كه در علم و دانش پايگاهي دارند (لا يعرف سببها الا الراسخون في العلم).
/ 6