مصطفي حنيف [1] هر كس از راه انصاف در آئين اسلام پژوهش كند، به روشني در مييابد كه تعاليم و قوانين اسلامي به آسانگيري بر مردم و تسهيل وظايف آنان گرايشي عظيم دارد و تنها در مواضعي به سختگيري نزديک ميشود كه ايمان و اخلاق جامعه در معرض تباهي قرارگيرد و مصلحت عمومي به خطر افتد و نرمش و ملايمت نيز چارهسازي نكند و گرنه، روح غالب، در آموزشها و دستورات اسلامي به تساهل و تخفيف و جلب قلوب، معطوف است. قرآن كريم كه مصدر نخستين و موثقترين مرجع اسلامي شمرده ميشود، به تصريح از اين تسامح سخت مي گويد و در تشريح احكام ، آن را مورد عنايت قرار مي دهد در سوره نساء به تخفيف وظايف مسلمانان ، بدين اعتبار كه ‹‹آدمي ناتوان آفريده شده است ›› اشاره ميكند و ميفرمايد : يُريدُ الله أن يخفّف عنكم و خلق الإنسان ضعيفاً (النساء: 28) ‹‹ خدا ميخواهد كه تكليف شما را آسان سازد زيرا ك آدمي ناتوان آفريده شده است›› در سوره حج نيز پس از آنكه به مجاهدت درباره خدا فرمان ميدهد، براي آنكه گمان نرود تكليفِ گرانبار و فوق طاقتي بر مسلمانان نهاده شده، ميفرمايد: و جعل عليكم في الدّين من حرج (الحجّ : 78) ‹‹خدا در اين دين، سختي بر شما ننهاده است›› همين مضمون در سوره مائده پس از ذكر احكام طهارت آمده و در آنجا ميفرمايد: ما يريد الله ليجعل علكيم من حرج (المائدة : 6) ‹‹خدا نميخواهد كه بر شما سختگيري روا دارد.›› و در سوره بقره پس از آنكه وجوب روزهداري را طرح ميسازد ، از تخفيفهايي كه نسبت به بيماران و مسافران و جز ايشان، داده شده سخن به ميان مي آورد تا آنجا كه ميفرمايد: يريد الله بكم اليسر و لايريد بكم العسر ( البقرة : 185) ‹‹خدا آساني را براي شما ميخواهد و خواستار سختگيري بر شما نيست ›› و هرچند در پارهاي از اين موارد، پس از ذكر احكام ويژهاي از تسهيل حكم سخن رفته، ولي چون در شكل كلّي و در مقام تعليل، از آسانگيري ياد شده است از اينرو بقول علماي اصول بايد گفت كه : العبره بعموم اللّفظ، لابخصوص السّبب. و به تعبير ديگر : مورد، مخصّص نيست و حكم خدا شمول دارد. اين استنباط را آيات ديگري كه شكل كلّي دارند نيز تأييد ميكنند مانند آنچه در سوره اعراف در وصف پيامبر اسلام(ص) آمده كه : يضع عنهم إصرهم و الأغلال الّتي كانت عليم (الأعراف: 175) ‹‹بارگراني را كه برعهده دارند و زنجيرههاي ايشان را از آنان برميدارد›› و يا در سوره بقره، دعاي مؤمنان را که مقرون به اجابت شده چنين نقل مي فرمايد: ربّنا و لا تحمل علينا إصراً كما حملته علي الّذين من قبلنا، ربّنا و لا تحمّلنا ما لا طاقه لنا به.. (البقرة : 286) علاوه بر آيات قرآني، بيانات و سفارشهاي مؤكّد پيامبر بزرگوار اسلام(ص) كه مورد توافق فرق اسلامي از شيعي و سنّي است نيز بر ملايمت و سهولت شرايع اسلام، دلالتي روشن دارند. از جمله آنكه فرمود : بُعِثت بالحنيفيّه السّمحه [2] ‹‹من بر آئين توحيدي سهل و آساني مبعوث شدهام ››. ونيز فرمود : إن هذا الدين متين فأوغلوا فيه برفق و لا تكرهوا عباده الله الي عباده [3] ‹‹اين دين، آئيني استوار است پس، با نرمي و ملايمت در آن حركت كنيد و بندگي خدا را در نظر بندگان خدا، ناپسند مسازيد›› ونيز به هنگام فرستادن ياران خود براي تبليغ اسلام، بدانها فرمود : يسروا و لاتعسروا، و بشروا و لاتنفروا [4] ‹‹اآسان بگيريد و سخت مگيريد و نويد دهيد و متنفّر نكنيد››. و همچنين فرمود : أنكم امة أريد بكم اليسر [5] ‹‹شما امّتي هستيد كه آسانگيري را از شما خواستهاند.›› و در هر امر تكليفي، توان مردم را شرط تعلّق تكليف ميشمرد و ميفرمود : إذا أمرتكم بأمر فأتو منه ما آستطعتم [6] ‹‹چون شما را به كاري دستور دادم، از آن كار هر چه را كه در توانتان بود به جاي آوريد››. البتّه نرمخويي و خوشرفتاري رسول خدا (ص) با مردم و عفوها و چشمپوشيهايي كه درباره خطاكاران از خود نشان داده، داستان ديگري دارد كه تفصيل آن از حوصله اين مقال بيرون است و در اينجا ذكر آيهاي از قرآن كه احوال فرخنده پيامبر را به نحو ايجاز يادآور ميشود ما را كفايت ميكند: فبما رحمه من الله لنت لهم و لو كنت فظا غليظ القلب لا نفظو من حولك فاعف عنهم و استغفر لهم و شاورهم في الأمر فأذا عزمت فتوكل علي الله إن الله يحب المتوكلين(آل عمران :159)