{ و َللهِِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنْ اسْتَطَاعَ إِلَيْهِ سَبِيلا... } «و بر مردم است حج خانه خدا، هر آن كس كه توان رفتن به آنجا را داشته باشد.» حج، از باشكوه ترين شعائر اسلامى و نمايش شكوهمند انسان هايى است كه از اقصى نقاط عالم در يك نقطه، ـ مكه ـ وادى امن، گِرد مى آيند; { وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِيمُ رَبِّ اجْعَلْ هَذَا بَلَداً آمِناً... }(1); «و ابراهيم گفت: اى پروردگار من، اين شهر را جاى امنى گردان.» و حاجى آنگاه كه با قافله عرفان راهىِ اين خانه مى شود و جامه هاى رنگين دنيا از تن خويش برمى كند و با پارچه اى سفيد و يكدست، ميان دريايى از انسان ها به سوى خدا مى شتابد، اين عمل او لبيك به فرمان الهى است كه فرمود:{ وَللهِِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنْ اسْتَطَاعَ إِلَيْهِ سَبِيلا... } «و بر مردم است حج خانه خدا، هر آن كس كه توان رسيدن بدانجا را داشته باشد.» حج، محل دفن آرزوها و آمال انسان هاست.حج، برنامه و دستورى است براى سازندگى انسان ها.متاعى كه در حج مى فروشند جز به زحمت تن و تصفيه روح به دست نمى آيد.در هريك از اعمال و مناسك حج، اسرارى است كه مقصود آنها تربيت آدم است; از پوشيدن حوله احرام گرفته تا لبّيك گفتن، سپس دم فروبستن ولبّيك نگفتن به هنگام ديدن ديوارهاى مكّه، ورود به مسجدالحرام، ديدن كعبه و طواف خانه خدا، نماز پشت مقام ابراهيم، سعى در صفا و مروه و تقصير و در روزهاى بعد رفتن به مواقف ثلاث، حضور در عرفات و مشعر و منا و از احرام در آمدن و بازگشت به سوى مكه و انجام اعمال مخصوص و... همه، جز آداب و برنامه هايى براى تربيت و تصفيه روح بشر، چيز ديگرى نيست. و اينك پرداختى به بعضى از آداب، كه از ظاهرى با اهميت تر برخوردار است و تفسير حضرت امام خمينى (قدس سره) درباره اسرارو ابعاد معنوى اعمال حج: