دكتر عبدالكريم بى آزار شيرازى حديث از نظر لغت، ضد قديم و به معناى هر چيز تازه است، [1] خواه فعل باشد يا قول؛ و در اصطلاح «علم الحديث»، عبارت است از كلام حاكى از قول، فعل، يا تقرير معصوم كه به آن خبر و سنّت و روايت نيز اطلاق مى شود و بنا به گفته شيخ بهايى ـ ره ـ، از نظر شيعه، اطلاق «حديث» به آنچه از غيرمعصوم وارد شده، جايز است. [2] از نظر اهل سنّت، حديث و سنّت به يك معنى است كه در هردو، قول يا نقل يا تقرير يا صفتى به پيامبر اكرم(ص) نسبت داده مى شود. بعضى درباره «حديث»، معنى جديد و تازه را مدّنظر قرارداده و آن را در برابر «قديم» گرفته اند. اينان از «قديم»، كتاب خدا و از «جديد» آنچه را به پيامبر خدا نسبت داده مى شود، اراده مى كنند. [3] و سنّت، در اصل، به پيروى از معناى لغوى، به طريقه دينى كه پيامبر(ص) در سيره مطهر خود پيموده اند، اطلاق مى شود. از اين ديد، اگر حديث عام باشد و شامل قول و فعل پيامبر گردد، سنّت مخصوص اعمال پيامبر(ص) است. رضايت و موافقت پيامبر(ص) را گاه از قرآن و اجماع و عقل به دست مى آوريم؛ و گاهى هم موافقت (تقرير)، يا گفتار و كردار پيامبر را با اطمينان از راه نقل و روايت استفاده مى كنيم. ما اين بحث را تنها براى بيان اساس عمل به حديث از راه نقل و روايت عنوان مى كنيم تا شرايطى را كه از نظر شيعه و سنى در خبر حاكى از آن بايد باشد، از نظر بگذرانيم.