ب ـ جامه مقام ابراهيم خليل (عليه السلام) - ج‍ام‍ه ه‍ای‌ ش‍ری‍ف‌، ح‍ج‍ره‌ و م‍ن‍ب‍ر ن‍ب‍وی‌، م‍ق‍ام‌ اب‍راه‍ی‍م‌ و... نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ج‍ام‍ه ه‍ای‌ ش‍ری‍ف‌، ح‍ج‍ره‌ و م‍ن‍ب‍ر ن‍ب‍وی‌، م‍ق‍ام‌ اب‍راه‍ی‍م‌ و... - نسخه متنی

محمد دقن

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید


























ب ـ جامه مقام ابراهيم خليل (عليه السلام)

جامه مقام ابراهيم (عليه السلام)

(4) و آغاز پيدايش آن و قرار گرفتنش بر مقام، كه ترجيحاً نخستين جامهاى

كه بر مقام قرار گرفت به دوران مماليك برمىگردد; زيرا مقام تا قرن ششم هجرى در

جايگاه اصلى خود، در كنار چاه زمزم بهصورت دائمى قرار نداشت.



اين جابهجايى مقام از جايگاه اصلى خود، دوبار اتفاق افتاد:



نخست: در ايام فتنه قرامطه بود كه در ذىالحجّة سال 317هـ.ق. به مكه واقع شد

وـبههنگام مراجعتشانـ حجرالأسود را به همراه خود به كشورشان حمل كردند. و قصد

داشتند كه مقام ابراهيم (عليه السلام) را نيز به همراه خويش ببرند اما پردهداران

كعبه و متوليان آن، مقـام را در يكـى از شعـبهاى مكه پنهـان كردند و پس از

فروخـوابيدن فتنه و مراجعت قرامطـه به كشور خويش، مجدداً آن را به مسجـد بازآوردند

و در جايگـاه اصلى و معـروف خود قـرار دادنـد.



جابهجايى دوّم، در قرن ششم هجرى رخ داد. در اين دوران، مقام را از در اينجا رأى

سومى نيز وجود دار كه مضمون آن چنين اسيت: حضرت ابراهيم خليل (عليه السلام)

هنگامىكه همسر فرزندش اسماعيلب سر او را مىشست، بر روى آن ايستاد. اين در زمانى بود

كه حضرت ابراهيم براى ديدن فرزندش به اين ديار آمد. سعيد بن جبير سخن آخر را استوار

و محكم ندانسته است. در هرصورت مىتوان گفت كه حضرت ابراهيم براى انجام كارهاى

يادشده بر آن ايستاده است.



خلفاى عباسى بهجهت تأثيرپذيرى مقام نسبت به عوامل طبيعى و سستى سنگ و بيم از

شكافتهشدن آن، اهميت ويژهاى بدان دادند و پيرامون مقام را بهوسيله طوقهايى از طلا و

نقره آذين كردند و آن را محكم و استوار ساختند.



هنگامىكه خليفه مهدى از خطراتى كه متوجه مقام بود، آگاه شد، در سال 161 هجرى

هزار دينار يا بيشتر را به مكه ارسال كرد كه با آن مقام را از بالا تا پايين

بهصورتى پايدار و استوار درآوردند. متوكل علىالله، بههنگام حكومتش بهوسيله طلا،

پوشش ديگرى را بر تزئين پيشين مهدى افزود. اين آذينبندى به سال 236هجرى واقع شد.



در سال 256 هجرى پردهداران به على بن حسن عباسى، عهدهدار امور مكه، گزارش دادند

كه مقام از هم گسيخته است و بيم از تباهى آن دارندا. نامبردهگان از على بن حسن

عباسى درخواست كردند كه مقام را ضمن استوار و ثابت كردن، آذين نمايد و او دو طوق از

طلا به مقدار 992 مثقال و طوقى ديگر از نقره ساخت و سپس مقام را آورده، بهوسيله

جيوه سنگ مقام را درميان طوقهاى يادشده آنچنان قرار دادند كه غيرقابل گسستن بود.

اين كار به دست «بُشر» مولاى خليفه معتمد علىالله عباسى انجام پذيرفت. آنگاه سنگ

مقام را با تزئينهاى صورتگرفته، به جايگاه اوّلى بازگرداندند و در آن ثابت و استوار

كردند. (فاسى، شفاءالغرام، ج1، ص202 و 203).



جايگاه اصلى خويش در كنار چاه زمزم برداشتند و آن را در نخستين پلّه ورودى به

بام بيتالله، در درون كعبه قرار دادند. هنگامىكه آن را از درون كعبه خارج مىساختند،

در جايگاه اصلى خويش قرار مىگرفت.



«ابنجبير» جهانگرد مشهور، به سال 579هـ.ق. ـ هنگام توصيف درون كعبه مشرفهـ در

اينباره چنين شرح مىدهد:





«مقام ابراهيم (عليه السلام) ، براى محافظت در اتاقى واقع در ركن عراقى از درون

كعبه قرار دارد و جايگاه اصلى آن، در خارج از كعبه، در جايگاهى است كه بر آن گنبدى

از چوب برپا گرديده و مردم در پس آن به نماز مىايستند. همچنين علاوه بر آن، داراى

گنبدى از آهن بوده كه چون موسم حج بيايد و مردم انبوه شوند، گنبد آهنين را جايگزين

گنبد چوبين مىسازند.»



ابن جبير ادامه مىدهد: «در ماه رجب سال 579هـ.ق. هنگامىكه امير مكه «مكثربن

عيسى» عمره رجبيه گزارد، مقام را براى او از درون كعبه خارج ساختند و در جايگاه

اصلىاش قرار دادند تا نامبرده در پسِ آن، نماز بهجاى آورد. سپس گنبد چوبين مقام از

روى آن برداشته شد كه امير، سنگ مقام را استلام كند. در اين هنگام گنبد براى بار

ديگر بر روى آن بازگردانيده شد».



«... هنگامىكه (مكثربن عيسى) از طواف فارغ گرديد، در كنار ملتزم نماز بپاداشت.

سپس بهسوى مقام آمد و در پشت آن نماز گزارد.



در حالىكه مقام را براى وى از كعبه خارج كرده و در زير گنبد چوبين خود قرار داده

بودند تا نامبرده در پس آن نماز بپا دارد. هنگامىكه نماز او به پايان رسيد، گنبد را

از روى مقام برگرفتند و امير با دستان خويش آن را استلام كرد و سپس بهصورت خود كشيد

آنگاه گنبد بار ديگر بر روى آن قرار داده شد....»





طبق اين مطالب دانسته مىشود كه مقام ابراهيم تا اواخر قرن ششم هجرى، در جايگاه

خود ثابت نبوده است. آنان سنگ مقام را از بيم دزدى و يا رسيدن آسيب، به درون كعبه

منتقل مىكردهاند.



نگارنده در هيچيك از نوشتههاى تاريخنگاران درباره مقام ابراهيم (عليه السلام)

اشارهاى به زمان دائمىِ قرار گرفتن آن در جايگاه اصلى خويش و اينكه در چه زمانى

براى نخستين بار جامه بر آن آويختهاند، برخورد نكردهام. نخستين اشارهاى كه به جامه

مقام ابراهيم خليل (عليه السلام) شده، همان مطلبى است كه قلقشندى (متوفاى سال

821هـ.ق.)ـپس از توصيف جامه كعبه مشرفهدرعصرخويش و برداشته شدن جامه قديمى آن و

قرار داده شدن جامه نوين بر آنـ ياد كرده است. او در اينباره مىگويد:



«... و مقام با جامهاى همانند جامه كعبه پوشانيده مىشود...».



با اين اشاره دانسته مىشود كه در دوران قلقشندى، مقام داراى جامه و پوشش بوده

است. ليكن اين گفته، آغازِ جامه كردنِ مقام ابراهيم خليل (عليه السلام) را براى ما

روشن نمىسازد. بنابراين، از آنچه كه گذشت، مىتوان نتيجه گرفت و با اطمينان گفت كه

جامه مقام در دوران مماليك پديد آمده است.



اما عثمانيان، بايد گفت كه آنان اهميت ويژهاى به جامه بيرونى كعبه مشرفه و نيز

جامه درونى آن و پردهها و تمامى جامههاى ديگر، مانند جامه حجره نبوى شريف و منبر

نبوى همچنين به جامه مقام ابراهيم خليل (عليه السلام) ، از خود نشان مىدادند.

بهطورىكه (سلطان) سليم اول ـهمچنانكه بدان اشاره كرديمـ به هنگام اقامت خويش در

مصر، به ساخته شدن جامه كعبه و جامه حجره نبوى شريف و جامه مقام ابراهيم خليل (عليه

السلام) اهتمام ورزيد تا بدانجا كه در تزيين جامههاى يادشده، به صورت غير معمول،

آنچنان نمود كه در زيبايى و جمال بىنظير گرديد.



ارسال جامه مقام در سرتاسر دوران عثمانى و در عصر جديد ـكه در آينده از آن سخن

خواهيم گفت ـهمچنان ادامه يافـت تا اينكه در سال 1359هـ.ق. مصر از ارسـال آن

خوددارى كـرد; زيرا نزد آنان آشكـار گرديد كه اين جامه بر مقـام ابراهيم خليـل

(عليه السلام) قرار داده نمـىشود.



بهنظر مىرسد كه جامه مقام، همهساله، به همراه جامه بيرونى كعبه ارسال مىشده است.

گواه ما بر اين سخن، بر دو پايه استوار است:



اول: وقف گستردهاى كه از سوى «سلطان سليمان قانونى» انجام گرفت، كه ده دهكده

مصرى بوده و درآمد آن بر ساخته شدن جامه بيرونى كعبه در هر سال و جامه درونى آن

وجامه حجره نبوى شريف و منبر نبوى و محراب تهجد و محراب ابنعباس و آرامگاه او

وآرامگاه عقيلبن ابىطالب و نيز بر آرامگاه (حضرت امام) حسن بن على (عليهما السلام)

و عثمانبن عفان و فاطمه بنت اسد، در هر پانزده سال يكبار هزينه مىگرديد. در آن

اشارهاى به جامه مقام ابراهيم خليل (عليه السلام) نشده، در صورتى كه از تمامى

جامههاى يادشده براى محرابها و قبور بزرگان از صحابه ـرضوان الله تعالى عليهم

اجمعينـ يادشده است. اين مطلب عاقلانه بهنظر نمىرسد كه جامه مقام كه از پيش و از

دوران مماليك تا آغاز دوران عثمانيان همواره درنظر گرفته مىشد از ياد برود و از

جامههاى ديگر براى محرابها و قبور در آن ياد شود!



بنابراين نتيجه مىگيريم كه جامه مقام ابراهيم در هرسال، به همراه جامه بيرونى

كعبه مشرفه، بدان جهت كه اين جامه نيز در معرض عوامل طبيعى همانند جامه كعبه بوده،

ارسال مىگرديده است.



دوم: با مراجعه به شهادتنامههاى شرعى تسليم جامه كعبه مشرفه در دوران كنونى،

مشاهده كرديم كه جامه مقام ابراهيم خليل (عليه السلام) همهساله به همراه جامه

بيرونى كعبه ارسال مىگرديده است. اين شهادتنامه نشانگر آن است كه اين مطلب بهصورت

عادتى از دوران عثمانى تاكنون ادامه داشته است، باتوجه به اينكه مصر بهصورت رسمى تا

آغاز جنگ جهانى اول در سال 1332هـ.ق. زير نفوذ دولت عثمانى باقى بود.















/ 7