مأموريت پنهانى، نظريات و اشارات - مأموریت های مشکوک در سرزمین های مقدس (1) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

مأموریت های مشکوک در سرزمین های مقدس (1) - نسخه متنی

حسن سعید؛ مترجم: اصغر قائدان

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید






















مأموريت پنهانى، نظريات و اشارات

آن چه ما را فرامى خواند تا اين نظرات را بهويژه درباره وارتيما و كسانى كه به روش او هستند، ابراز كنيم ملاحظات زير است:

1 ـ مأموريت «وارتيما» كه آن را در سال 1503 شروع كرد، به دنبال ظهور پيروزى اروپا پس از سقوط اندلس در سال 1492م بود; هجومى نيرومند كه ضربات سختى را برطرف مقابل در قالب (به زعم غربى ها) «وحشى» «متخلّف» «شهوانى» «خشن و سنگدل» «كافر» و... كه در ذهن بدون آگاهى غربى ترسيم شده بود، وارد ساخت.

2 ـ ايتاليا كه «وارتيما» از آن برخاست، در قلعه البابويه جلوه يافت كه آن قلعه نوك سرنيزه در هجوم صليبى بر شرق اسلامى محسوب مى شد. تا امروز عليرغم همه ادعاها از آن مأموريتش دور نشده است. تصادفى نيست كه لقب «نبيل روم» به «وارتيما» داده مى شود. و همچنين پشتيبانى كاردينال از وى و تمايل او براى ترجمه كتابش.

3 ـ پس از سقوط اندلس در سال (1942م) و كشف آمريكا در (1942م) و رأس الرّجا و الصّالح (1497 ـ 1499م) پرتغال قدرت استعمارى خشن و ظالم خود را آشكار ساخت و شايد تاريخ استعمار در سنگدلى و نابودى انسانيت و روح و انديشه، چنان كه محمود سمره گويد، «نظيرى براى پرتغال نشناسد». آن روز اروپاى صليبى منشورى را اراده كرد كه مفاد آن اين بود: نابودى اطراف و اكناف جهان اسلام، زمينه سازى براى هجوم و حمله ويرانگر به قلب آن يعنى «شرق اسلامى» پرتغال اين منشور را تأكيد كرده و نهايت اهتمام و توجه را نسبت به آن مبذول داشت و آن را مورد عنايت قرار داد، لذا در سال 1487م «بدرو داكوفيلهام» را براى شناخت مشرق اسلامى و نگارش يادداشت هايى در مورد چگونگى توانايى ها و قدرت آن سرزمين، اعزام داشت «بدرو» دو مسافرت اكتشافى از راه خشكى كه از قاهره و كشورهاى اصلى شرق عربى و بنادر درياى سرخ و بنادر طوال سواحل شبه جزيره عربى مى گذشت انجام داد كه تا كلكته و جواء در هند ادامه يافت و در سال 1490م به او يادداشتهاى مفصلى از آن چه مشاهده كرده بود تقديم داشت.

آن هنگام پرتغالى ها در پى جستجوى مستعمراتى دراقيانوس اطلس بودند و پس ازكشف رأس رجاء صالح، طبق دستورى از پادشاه پرتغال، مانويل اول ـ كشتى هاى پرتغالى عبور از اقيانوس هند و درياهاى عربى را آغاز كردند و در سال 1502مـ پرتغالى ها تصميم به بستن درياى سرخ بر روى كشتى هاى عربى گرفتند و حمله دريايى تحت فرماندهى واسكو دوگاما انجام شد. او توانست به درياى عربى رسيده و بر كشتى هاى تجارى تسلط يابد و با دستور دوگاما به كشتن همه مسافران آن كشتى كه تعدادشان به 400 نفر مى رسيد، با زنان و كودكانى كه در ميانشان بود، پرداخت پس پرتغالى ها كشتى را سوزاندند و اين رخداد موجب برافروخته شدن جنگى دريايى با پرتغال شد كه طول قرن شانزدهم استمرار داشت.

آنچه كه در اين بحث براى ما مهم است اين كه مأموريت «وارتيما» پس از يك سال ،از حمله واسكودوگاما به دروازه هاى عدن انجام شد. و اين نكته اين است كه براى ما، دستگيرى او را پس از اين حادثه به جاسوسى تفسير مى كنند و به همين گونه علل ادعايش در خصوص تنفر نسبت به مسيحيان به شكل عام و پرتغالى ها به شكل خاص را روشن مى سازد كه اين امور هنگام برقرارى عقد تجارى ميان او و آن فرد مغربى در مكه... اشاره شد. از خلال همه اين قرائن روشن، بعيد نيست كه او مأموريت سرّى و پنهانى از جانب اروپاى صليبى يا لااقل پرتغالى ها داشته است. و اين مطلب از نكات زير به دست مى آيد:

اولا: شخصيت «وارتيما» با صفات و خصال مطلوب و شايسته هر مأموريت سرّى اى شناخته شد و بر حسب طبيعت خود، در نيرنگ و حيله گرى به نهايت رسيده است; چنان كه «برينت» گفته است.

ثانيا: او راه طولانى بين اروپا و هند را پيموده كه زير پا گذاشتن مناطق اسلامى به ويژه در حجاز و يمن را در نظر داشت و غرب نسبت به آن ها ناآگاه بوده است; لذا روشن كردن آن براى غرب بسيار مهم بوده است ژ; مانند گام نخست براى معامله با آن، به روش «دشمنت رابشناس».

ثالثا: تمام سعى صليبى ها، مبتنى بر شناخت اماكن ذاتاً مقدس و كوشش براى حفظ آن ها و شناخت ويژگى ها و طبيعت ساكنان و آداب و رسوم آن ها و شناخت آيين هاى دينى مانند حج و نقش آن در زندگى مردم آن سرزمين ها است و اين همان چيزى است كه ما به شكل روشنى، به ويژه از «وارتيما» مى بينيم. او مأموريتش را با زيارت و ديدار دژ بابلى ها در مصر آغاز كرد.

اشارات پراكنده در كتابش پيرامون ديوارهاى اطراف مكه و مدينه و صنعا و عدن و... از اهميت و ارزش هدف نهفته در پشت نقشه اى كه او براى شبه جزيره عربى و شرح و تفصيل درمناطق سمت جنوب طرح كرده بود نمى كاهد.

رابعا: در اشاره «برنت» به سفر وارتيما كه هفت سال ادامه داشته، پس از گذراندن دوره اى طولانى در خدمت پرتغالى ها و حتى ملحق شدنش به كشتى پرتغالى ها در هند و برگشتنش به آن كشتى در سفر بازگشت، علامت هاى استفهامى بسيارى پيرامون علاقه وى به پرتغال و نقشه هاى پنهانيش ايجاد مى كند.

خامسا: گرچه پرتغالى ها توانستند بر سواحل شبه جزيره عربى تسلط يابند، اما در نفوذ به داخل، سست و ناتوان شدند و كشتى هايشان شكست خورد و از مقابل عدن و جده بازگشتند. هدف آنان از تسلط بر داخل شبه جزيره عربى اين بود كه امنيت راه خشكى به سوى هند را نيز تأمين كنند; چنانكه آنان رؤياى تسلط بر قبر پيامبر گرامى(صلى الله عليه وآله) را نيز در سر مى پروردند تا آن را در برابر كنيسه قيامت به عنوان فديه تسليم كنند.

با نگاهى توأم با درنگ و تأمل درسفرنامه «وارتيما» و همه ملاحظات و آثار به جاى مانده و شرايط سياسى و دينى و اقتصادى با صرف نظر از وضع شخصى وارتيما و ارتباطش با صاحبان سلطه و كينه و... همه اينها براى ما ثابت مى كند كه مأموريت وارتيما در اصل طبق نقشه صليبى ها عموما و پرتغالى ها خصوصاً، جريان مى يافت.

اما تظاهر او به مسلمان بودن و در زمانى ديگر تظاهرش به ديوانگى، طبق نقشه بوده و جزئى از ضرورت مأموريتش بوده كه انجام داده است.

/ 13