مقام ابن عقده در حديث - ابن عقده و مقام او در حدیث نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ابن عقده و مقام او در حدیث - نسخه متنی

عبدالمهدی جلالی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

مقام ابن عقده در حديث

ابن عقده در دانش عظيم و دامن گستر حديث ـ سندا و متنا ـ داراى مقامى بس والا و ارجمند است. آغاز و فرجام كوشش پيگير و خجسته او در اين عرصه، با دوران غيبت صغرى مقارن است. آغاز جستجوى او در كار حديث را به سال دويست و شصت و اندى دانسته اند كه با توجّه به زمان ولادتش (249هـ) بايد گفت از پايان دوران كودكى و با آغاز نوجوانى به اين كار اشتغال ورزيده است. او از بسيارى كسان در بغداد، كوفه و…، آن قدر حديث نگاشته كه به شمار و وصف درنيايد.[15]

خطيب بغدادى در اين باره مى نويسد:

«ابن عقده، حافظ[16] و عالم و ـ در نقل و بازگويى روايات ـ فراوان گو بوده است. او تراجم، ابواب و مشيخه را گردآورى كرد؛ بسيار روايت نمود و حديثش انتشار يافت. حافظان و بزرگان حديث، روايتگران روايات اويند».[17]

ابن نجّار گفته است:

«ابن عقده در زمان ما، حافظترين شخص در حديث است.[18]

محمدبن على مقرى درباره محمدبن عبدالله بن احمد نيشابورى خبرداده كه وى اظهارداشت كه از ابوعلى حافظ شنيده است:

«در حديث كوفيان، كسى را از ابن عقده حافظتر نديده ام».[19]

دارقطنى مى گفت:

«كوفيان اتفاق نظر دارند كه از زمان عبدالله بن مسعود تا دوران ابوالعباس ابن عقده، حافظتر از او ديده نشده است».[20]

ابوالطيب احمدبن حسن بن هرثمه اظهار داشته است: «در محضر ابوالعباس ابن عقده كوفى محدّث نشسته بوديم و از او حديث مى شنيديم و مى نوشتيم. مردى هاشمى پهلوى ابن عقده نشسته بود. سخن از حافظان حديث به ميان آمد؛ ابن عقده گفت: من درباره سيصدهزار حديث از احاديث اهل بيت اين مرد ـ و با دست خود به بدن مرد هاشمى زد ـ غير از احاديث ديگر، سخن مى گويم و پاسخگو هستم»؛ ابوالحسن على بن عمر نيز بيان داشته كه: «من خود، اين مطلب را از ابن عقده شنيده ام». ابوبكربن ابى دارم حافظ نيز، حفظ اين مقدار حديث را به ابن عقده نسبت داده است.[21] از خود ابن عقده در اين باره چنين روايت شده است: «به طور منظّم و سازمان يافته، دويست وپنجاه هزار حديث را با اسانيد و متون در خاطر دارم و پيرامون اسانيد، پاره اى متون، مراسيل[22] و مقاطيع [23]ششصدهزار حديث، حرف براى گفتن دارم و مذاكره و بحث و بررسى مى كنم».[24]

روايات متعدّد و متفاوت موجود در خصوص كميّت احاديث منسوب به ابن عقده را مى توان ناظر به ادوار زندگى پرثمر او و بيانگر اين امر دانست كه ابن عقده در زندگى هشتاد و چندساله خود (333ـ249هـ.)، در راه پرزحمت پرباركردن گنجينه روايى خود، بسيار پويا و زحمتكش بوده است.

ذهبى درباره گستردگى پهنه حديث پژوهى او چنين مى نويسد:

«دايره كار ابن عقده در حديث نسبت به متقدّمان و متأخران از او كه در كوفه در كار حديث جدّ و جهدى داشته اند، فراختر است».[25]

در اين باره، ابن عقده خود داستانى شنيدنى دارد:

برديجى وارد كوفه شد و لاف زد: از من حافظتر در امر حديث كيست؟ بدو گفتم: «در اين ميدان، بردى ندارى … به كتابفروشى مى رويم، هرچه كتاب و نوشته (پيرامون حديث) خواستى در قپان بگذار و بركش! آنگاه كتابها را عرضه كن و هريك از ما مطالب و مندرجات آن را بيان مى داريم؛ آن وقت معلوم مى شود كداميك از ما حافظتر است». چون چنين گفتم، برديجى را ديدم كه مات و مبهوت بر جاى ماند و خشكش زد.[26]

عبدالله فارسى، در اين باره مى گويد: چندين سال با برادرانم در كوفه مانديم و از ابن عقده ـ حديث شنيديم و ـ نوشتيم؛ چون عزم بازگشت كرديم، به قصد وداع، نزد او رفتيم. ابن عقده گفت: «به آنچه از من شنيديد اكتفا كرديد؟! من از كمترين شيخى كه از او استماع حديث كرده ام، نزد خود، صدهزار حديث به يادگار دارم». به وى گفتم: «اى استاد! ما چهار برادريم و هر كداممان يكصدهزار حديث (در محضر تو) نگاشته ايم!».[27]

ابن عقده در اسانيد احاديث نيز دستى تمام و احاطه اى كم نظير داشته است. خطيب بغدادى به ذكر سه ماجرا درباره ابن عقده پرداخته كه در هر سه، اطلاعات كامل و فراگير ابن عقده نسبت به سند و طرق احاديث، به خوبى نمايانده شده است.[28]

/ 8