ابن عقده، در مجموع، مورد تأييد و تكريم دانشمندان و دست اندركاران دانش و رجال و حديث شيعه است. او «مورد احترام علماى شيعه بود و اينان، ارزش آثار وى را به اندازه تأليفات ديگر دانشمندان شيعه مى دانند».[38] نعمانى در اوائل «كتاب الغيبة»، در اشاره به ابن عقده مى نويسد: «اين مرد از كسانى است كه در وثاقت و آگاهى او به حديث و رجال ـ كه از وى نقل شده و به ما رسيده است ـ نتوان خدشه اى واردكرد».[39] شيخ طوسى درباره ابن عقده مى نويسد: «جليل القدر، عظيم المنزلة، … روى جميع كتب اصحابنا وصنّف لهم وذكر اصولهم، وكان حفظة».[40] والاقدر، عظيم الشأن، … تمام كتابهاى اصحاب ما را روايت كرده و براى آنان ـ در قالب مصنّفاتى ـ تأليف نموده و اصولشان ـ اصلهاى حديثى آنان ـ را ذكر كرده است؛ او از حافظان بود. همو در كتاب «الفهرست» مى نويسد: شأن وى ـ ابن عقده ـ در وثاقت، بزرگى قدر و عظمت حفظ، مشهورتر از آن است كه محتاج ذكر باشد.[41] نجاشى رجالى نامدار شيعه درباره او مى نويسد: «هذا رجل جليل فى اصحاب الحديث، مشهور بالحفظ، والحكايات تختلف عنه فى الحفظ وعظمه، … وذكره اصحابنا لاختلاطه بهم ومداخلته إيّاهم وعظم مجلّه وثقته وامانته».[42] اين مرد در ميان اهل حديث، بزرگ قدر و مشهور به حفظ است و درباره عظمت و حفظ او حكايات، مختلفند. اصحاب ما به سبب آميزش و مشاركت وى با آنان و نيز منزلت عظيم و وثاقت و امانتش، از او نام برده اند.
آثار ابن عقده
ميراث مكتوب روايى، در اشكال متعدّد و گوناگون از قبيل: اجزاء، اصول، كتب، مصنّفات، مسانيد، جوامع حديثى و…، از همان دهه هاى نخست و سده هاى آغازين اسلامى، پا در عرصه وجود گذارد و على رغم داعيه هاى فراوان براى تباهى و تلف اين اندوخته پرارزش اعتقادى ـ فرهنگى، در اثر مساعى خستگى ناپذير حافظان، محدّثان، راويان، رجاليان و به طور كلّى كليّه دست اندركاران و پژوهندگان درست انديش و راست كردار حديث، از طبقه اى به طبقه ديگر انتقال يافته و در ميان نسلهايى از پى هم آينده، سينه به سينه و دست به دست گشته و بخش در خور توجّهى از اين ميراث ارجمند و گرانبها، از دستبرد حوادث روزگار مصون مانده است. بدون ترديد در اين فرآيند پرنشيب وفراز، نقش و موقع و مقام ابن عقده، برجسته، ارزشمند و سپاس انگيز و ستودنى است. بويژه تلاش وى در اخذ و روايت احاديث شيعه اماميه، كم نظير و برجسته است. «او نويسنده اى پركار بوده و آثار فراوانى از خود به يادگار گذاشته است»[43] كه اجمالا به بيان و معرفى آنها مى پردازيم: 1. رجال ابن عقده، كه يكى از مهمترين آثار او و درباره صحابيان امام صادق(ع) است. شيخ طوسى در آغاز كتاب «رجال» خود كه بر اساس طبقات سامان يافته گفته است كه «مصنّفان شيعى، هركدام گوشه اى از مطلب را به رشته تحرير درآورده اند؛ ولى ابن عقده در بيان رجال ـ راوى حديث ـ امام صادق(ع)، كار را به نهايت خود رسانده؛ هرچند از رجال ـ راوى حديث ـ امامان ديگر، ذكرى نكرده است». همچنين نجاشى در ميان مصنّفات ابن عقده، از كتاب رجال او نام برده و آن را كتاب ـ ويژه معرفى ـ راويان حديث جعفربن محمد(ع) خوانده است. شيخ طوسى در مقدمه رجال خود، همچنين تصريح مى كند كه تمام آنچه را كه ـ از نامهاى راويان امام صادق(ع) ـ در رجال ابن عقده بوده، ضمن ابواب كتابش آورده است و آنچه را هم كه ابن عقده در كتابش نياورده، او در كتاب خود وارد كرده است.[44] متأسفانه تاكنون نسخه اى از اين كتاب، فراچنگ حديث شناسان درنيامده است. 2. كتاب الجهر ببسم الله الرحمان الرحيم؛[45] 3. ذكر النبىّ(ص) والصخرة والراهب وطرق ذلك؛ 4. كتاب الشيعة من اصحاب الحديث؛ 5. كتاب صلح الحسن(ع) و معاوية؛ 6. طرق حديث النّبى(ص): «أنت منّى بمنزلة هارون من موسى»، عن سعدبن أبي وقّاص؛ 7. طرق حديث الرّاية؛ 8. فضائل على(ع)؛ 9. كتاب فضل الكوفة؛ 10. كتاب الشورى؛ 11. كتاب الطائر؛ 12. مسند عبدالله بن بكيربن أعين؛ 13. كتاب من روى عن أبى جعفر محمدبن على الباقر(ع) وأخباره؛ 14. كتاب من روى عن الحسن والحسين(ع)؛ 15. كتاب من روى عن زيدبن علي ومسنده؛ 16. كتاب من روى عن عليّ بن الحسين(ع) زين العابدين واخباره؛ 17. كتاب من روى عن عليّ(ع) أنّه قسيم الجنة والنار؛ 18. من روى عن فاطمةالزهراء(س) من اولادها؛ 19. كتاب الولاية ومن روى غديرخم؛ در اين كتاب، حديث غدير را از يكصد وپنج طريق ذكر كرده است. 20. يحيى بن زيدبن علي وأخباره؛ 21. كتاب السنن؛ 22. كتاب من روى عن اميرالمؤمنين(ع)؛ 23. كتاب تفسيرالقرآن[46]؛ نجاشى اين كتاب را خود ديده و به نيكويى ستوده است.