[نگاهى دوباره به روايات ذبح قربانى] سيدحسين محدث عرب باغى (ارومى) تصحيح: ناصر باقرى بيدهندى علاّمه نامى سيدحسين عرب باغى (1254 - 1329ش) از نويسندگان تلاشگرى است كه در تمام دوره زندگى خود، پيوسته با كوشش فراوان و مداوم به كار تحقيق و تأليف مشغول بوده و بالغ بر يكصد اثر[1] در مباحث مختلف از خود به يادگار گذاشته است . بسيارى از كتابها و رساله هاى ايشان در ايام حياتش منتشر و در دسترس علاقه مندان قرار گرفته است . درباره زندگى، انديشه، اخلاق و آثار مكتوب و غير مكتوب او اثرى مستقل نوشته شده و نيز در كتاب هاى تراجم از او ياد شده است.[2]
آثار مؤلّف
برخى از آثار وى از اين قرار است : إيضاح در طهارت بدن ميت مؤمن، أساس الإسلام (تبريز 1344ق)، اساس ايمان در وجوب حجاب زنان (تبريز، سنگى)، دعائم الإسلام، قواعد الإسلام، سياسة الإسلام، ادراك در قباحت ترياك، الصراط السوى در آداب مفتى و قاضى، أصل الإسلام ) تبريز، سنگى با سه رساله ديگر مؤلّف در يك جلد)، رساله در وجوب نظام وظيفه، تحفة المهدية فى أحوال الحجة، تحفة الشيعة في رجعة الأئمة، مسالك الشريعة فى العقائد الدينية، هداية الأنام فيمن لقى الحجة في المنام، كشف الغطاء عن وخامة الغناء(تحقيق محسن صادقى)، قواعد الدين فى أحكام دين سيد المرسلين (تصحيح سيد محمود زرندى مشهور به محرى)، آداب الإسلام، مواعظ أهل الإسلام، منتخب از نهج البلاغه، بحارالأنوار و ناسخ التواريخ (ترجمه سيد محمد ابراهيم بروجردى)، تحفة الاخوان در بطلان جبر و تفويض و اثبات أمر بين الأمرين (تصحيح سيد محمود موسوى زرندى)، كشف الأثر فى مسألة السفر، آداب الإسلام (با چهار رساله ديگر از مؤلف در يك جلد)، ائتلاف فى رفع الاختلاف (با يازده رساله ديگر مؤلّف در يك جلد)، إثنى عشرية (در مسائل خلافية)، أحكام الإسلام، أحكام سهله، اربعين در اربعين، رساله سياست فرقانى در ذبح قربانى، (اين رساله در ضمن مجموعه اى به سال 1407ق، در قطع جيبى به چاپ رسيده و بر اساس آن، اكنون آماده نشر گرديده است بسم اللّه الرحمن الرحيم الحمد لله الذى أمرنا بالإقتصاد، نهانا عن الإسراف و الإفساد، والصّلاة على رسوله الّذى جاء فى ظلمات الحيرة بالنور المضى ء لإرشاد العباد، و على آله الذين هم بعده عيبة علمه، و معدن الرشاد من الا ن إلى يوم التناد . و بعد، يك نفر از فضلاى اِخوان دينى از احقر فانى از علّت و سياست ذبح قربانى در اعمال حج در منا سؤال نمود. پس به عون جلّ جلاله در جواب مى گويد كه : خداوند متعال، علت ذبح قربانى را در كتاب خود بيان فرموده، حيث قال الله فى سورة الحج : فإذا وجبت جنوبها فكلوا منها و أطعموا القانع و المعتر؛[3] پس زمانى كه، بعد از ذبح كردن قربانى و يا نحر نمودن آن، به زمين افتاد و روح آن مفارقت كرد، پس بخوريد از آنها و بخورانيد از آنها به فقراى قناعت كننده و بر سؤال كننده طلب كننده . و ايضاً در آن سوره فرمود : على ما رزقهم من بهيمة الأنعام فكلوا منها و أطعموا البائس الفقير؛[4] خداوند را ياد نماييد در مقابل آنچه از گوشت حيوانات به مردمانْ روزى داده، و بخوريد از آن قربانى و اِطعام بكنيد از آن به محتاجين و تنگدستان . و حاصل مضمون اين دو آيه شريفه اين است كه از گوشت قربانى منا مأذون مى باشيد كه خودتان بخوريد، و نيز بايد از آن به فقراى سؤال كننده و بر محتاجين و درماندگان بدهيد تا اينكه آن جماعت نيز در هر سال، در آن وقت، از جهتِ دادن آن گوشت ها به ايشان، چند روزى رفع عسرت و پريشانى نمايند . پس از اين دو آيه شريفه، حكمت و سياست و صلاحيت ذبح قربانى در منا واضح و معلوم مى شود؛ زيرا كه صريح آيات دلالت دارد بر اينكه آن قربانى از بهر خوردن و انتفاع فقرا و ضعفا و مساكين است .