جواد صفرى در شماره21 فصل نامه علوم حديث, مقاله اى تحت عنوان «توحيد پلاستيكى» از آقاى احمد عابدى به چاپ رسيد كه برخى از مطالب آن براى راقم اين سطورْ قابل فهم نبود, لذا بر آن شد تا با يادداشت آنها و ارسال به دفتر فصل نامه از نويسنده مقاله بخواهد تا با توضيح خود باعث تنوير اذهان خوانندگانى نظير نگارنده شود . قبل از پرداختن به آن مطالب, اشاره به چند نكته , خالى از فايده نخواهد بود . .1 انتقاد از مقاله مذكور, نقد نگارنده آن, آقاى عابدى نيست, بلكه فقط طرح مباحثى است كه در آن به خوبى مورد مداقّه قرار نگرفته اند . 2 . مقاله «توحيد پلاستيكى», نقد برخى از ديدگاه هاى وهابيان است؛ اما نقد مقاله مذكور به معناى تأييد وهابيت و تطهير آنان نيست تا خواننده بر خود بباوراند كه ناقد, از طرفداران و هواداران جريان سلفى است. مقصود نقد نويس, تذكر اين نكته است كه اگر ما قصد داريم از تشيع و اهل بيت(ع) دفاع كنيم, چرا از روش ها و اسلوب هاى صحيح استفاده نمى كنيم و هم چون آنان كه مطالب ناصحيحى را به شيعه نسبت مى دهند, راه را به خطا مى رويم . اگر دشمنان و مخالفان اهل بيت(ع),حرف ها و سخنان ايشان را تقطيع مى نمايند و با سوء استفاده از ضعف هايى كه احياناً در برخى از منابع وجود دارد, شيعيان را به جعل, تحريف و … متهم مى نمايند, چرا ما از روش سقيم و ناصواب آنها پيروى كنيم و به غلط, همان كنيم كه غافلان كردند . رواست كه ما با انديشه, گفته و نوشته هايمان به گونه اى برخورد كنيم كه ديگران بفهمند طرفداران امام صادق(ع) چه قدر صادقانه برخورد مى كنند . 3 . وهابيت گرچه در طول دوره حياتش, مشكلات فراوانى براى فرق مختلف اسلامى ايجاد نمود و از معدود نحله هايى است كه دانشمندان جهان اسلام را به موضعگيرى عليه خود واداشت؛ امّا بايد ـ تا آن جا كه ممكن است ـ به همان نحو كه از انديشه هاى خود دفاع مى كنيم, انديشه هاى ديگران را نيز به درستى گزارش كنيم كه: «و لا يجرمنّكم شنآن قومٍ على ألا تعدلوا»[1] البته, اين بدان معنا نيست كه ما دست از حق و حقيقت برداريم و به باطل بگراييم . اين جا بد نيست به بازديد مرحوم استاد مرتضى مطهرى به همراه آقايان سيدعلى شاهچراغى, سيد غلامرضا سعيدى, سيد هادى خسروشاهى و دكتر شريعتى در سال 1345 از دانشگاه اسلامى مدينه منوره,اشاره اى شود. در آن ديدار, شيخ ناصر العبودى مقاله اى تحت عنوان «عقيدة أهل السنة و الأثر فى المهدى المنتظر » را ـ كه سخنرانى شيخ عبدالمحسن العبّاد بود ـ به هيئت مذكور مى دهد. بعد از ظهر همان روز , حين استراحت, آقاى سيد هادى خسروشاهى مقاله را مطالعه مى كند و موضوع را به اطلاع ديگران مى رساند. استاد شهيد مطهرى مى فرمايد: خوب است آن را ترجمه كنيد؛ چون اعتقاد اين آقايان به مسئله مهدويت و نشر آن در ميان مردم, تأثير مثبتى در تفاهم خواهد داشت[2]