اصل سلامت
از شواهد غلبه رحمت بر غضب در نظام هستى اين است كه همواره در جهان، اصالت از آن سلامت و صحت است و مرضها و بيمارى ها استثنائى و اتفاقيند. در ساختمان هر موجود زنده، قدرتى نهفته است كه به نفع سلامت و تندرستى او فعاليت مى كند و از هستى او حمايت مى نمايد. وجود گلبول هاى سفيد در خون با قدرت دفاعى عجيبى كه دارند شاهد اين مدعاست. خاصيت جبران كنندگى و ترميم كنندگى در بدن موجودات زنده شاهدى ديگر است. شكستگى استخوان، پارگى زخم، كمبود مواد غذائى، به وسيله فعاليت درونى موجود زنده جبران مى گردد.از لحاظ فطرت دينى، هر نوزادى با فطرت پاك به دنيا مى آيد:
كُلُّ مَوْلود يولَدُ عَلَى الْفِطْرَةِ حَتّى يَكونَ اَبَواهُ يُهَوِّدانِهِ اَوْ يُنَصِّرانِهِ. (1)
نوزاد به فطرت پاك زاييده مى شود ليكن پدر و مادر ممكن است او را يهودى يا نصرانى كنند.
در سرشت هر موجودى كه از مسير اصلى خود منحرف گرديده است كششى وجود دارد كه او را بسوى حالت اوليه باز مى گرداند. به اصطلاح فلاسفه، در هر طبيعت كه گرفتار قَسر گردد، ميلى براى رجعت به حالت طبيعى پديد مى آيد; يعنى هميشه در جهان نيروى گريز از انحراف و توجه به سلامت و صحت حكمفرماست. اين ها شواهدى از چيرگى رحمت بر غضب است. وجود مغفرت نيز از همين اصل ناشى مى شود.
[ 1ـ بحار الانوار، چاپ كمپانى، ج 2، ص 88 .
]