3. رهبرى - دروس معارف نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

دروس معارف - نسخه متنی

نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

3. رهبرى

«پيامبرى» با آنكه از مسير معنوى به سوى خدا و تقرّب به ذات او و بريدن از خلق (سير من الخلق الى الحقّ) آغاز مى شود ـ كه مستلزم انصراف از برون و توجّه به درون است ـ ولى سرانجام با بازگشت به خلق و برون، به منظور اصلاح و سازمان بخشيدن به زندگى انسان و هدايت آن در يك مسير صحيح (سير بالحقّ فى الخلق) پايان مى يابد.

كلمه «نبىّ» در زبان عربى به معنى «خبر آورنده» است ـ و در فارسى كلمه «پيامبر» همان معنى را مى دهد ـ و كلمه «رسول» در زبان عربى به معنى «فرستاده» است.

پيامبرْ پيام خدا را به خلق خدا ابلاغ مى كند و نيروهاى آنها را بيدار مى نمايد و سامان مى بخشد و به سوى خداوند و آنچه رضاى خداوند است يعنى صلح و صفا و اصلاح طلبى و بى آزارى و آزادى از غير خدا و راستى و درستى و محبّت و عدالت و ساير اخلاق حسنه، دعوت مى كند و بشريّت را از زنجير اطاعت هواى نفس و اطاعت از انواع بت ها و طاغوت ها رهايى مى بخشد.

«اقبال لاهورى» تفاوت پيامبران را با ساير افرادى كه مسير معنوى به سوى خدا دارند (عرفا) ولى رسالت پيامبرى ندارند و اقبال آنها را «مرد باطنى» مى خواند، چنين بيان مى كند:

مرد باطنى نمى خواهد كه پس از آرامش و اطمينانى كه (در مسير معنوى) پيدا مى كند به زندگى اين جهانى باز گردد، امّا در آن هنگامى كه بنا بر ضرورت باز مى گردد، بازگشت او براى تمام بشريّت سود چندانى ندارد; ولى بازگشت پيغمبر جنبه خلاّقيت و ثمربخشى دارد; باز مى گردد و در جريان زمان وارد مى شود به اين قصد كه جريان تاريخ را تحت ضبط درآورد و از اين راه جهان تازه اى از كمال مطلوب ها خلق كند. براى مرد باطنى آرامشْ مرحله نهايى است; براى پيغمبر بيدار شدن نيروهاى روانشناختى اوست كه جهان را تكان مى دهد و اين نيروها چنان حساب شده است كه كاملا جهان بشرى را تغيير دهد.» (1)

بنابراين، رهبرى خلق و سامان بخشيدن و به حركت آوردن نيروهاى انسانى در جهت رضاى خدا و صلاح بشريّت لازم لاينفكّ پيامبرى است.





/ 243