اهتمام عظيم مسلمين نسبت به قرآن
مسلمين در هر عصرى متناسب با امكانات فكرى و عملى خود تحت تأثير شوق و عشقى كه به كتاب آسمانى خود داشتند در باره قرآن كار كرده اند، از قبيل ياد گرفتن و به خاطر سپردن، قرائت نزد استادان قرائت و تجويد، تفسير معانى، توضيح و شرح لغات قرآن در كتب لغتِ مخصوص اين كار، بر شمردن آيات و كلمات و حتّى حروفى كه در مجموع قرآن به كار رفته است، تدقيق در معانى آن و استفاده از آن در مسائل حقوقى، اخلاقى، اجتماعى، فلسفى، عرفانى، علمى و زينت دادن گفته ها و نوشته هاى خود به آيات قرآن، كتيبه هاى بسيار عالى يا گچ برى ها و كاشى كارى ها، نوشتن آن با خطوط بسيار زيبا، تذهيب آن، آموختن آن به فرزندان خود قبل از هر آموزش ديگر، تدوين نحو و صرف زبان عربى به خاطر قرآن، ابداع و ابتكار علم معانى و بيان و بديع، جمع آورى لغات زبان عربى و امثال اين ها.عشق و علاقه مسلمين به قرآن منشأ و مبدأ يك سلسله علوم ادبى و عقلى شد كه اگر قرآن نمى بود اين علوم به وجود نمى آمد.
اعجاز قرآن
قرآن معجزه جاويد خاتم الانبياء است. از بدو نزول قرآن در مكّه كه با سوره هاى كوچك آغاز شد رسول اكرم رسماً بر آن «تحدّى» كرد; يعنى مدّعى شد كه قرآن كار من نيست، كار خداست و از من و هيچ بشر ديگر ساخته نيست كه مانند آن را بياورد و اگر باور نداريد آزمايش كنيد و از هر كسى مى خواهيد كمك بگيريد، ولى بدانيد كه اگر جنّ و انس پشت به پشت دهند كه مانند آن را بياورند، قادر نخواهند بود. مخالفان پيغمبر اكرم نه در آن زمان و نه در زمان هاى بعد ـ كه اكنون چهارده قرن از آن مى گذرد ـ نتوانسته اند به اين مبارزه طلبى پاسخ بدهند. آخرين سخن مخالفان آن عصر اين بود كه «جادو» است.خود اين اتّهام، اعتراف ضمنى به خارق العاده بودنِ قرآن و نوعى اظهار عجز در برابر قرآن بود.
مخالفان سر سخت پيامبر از هيچ معارضه اى با پيغمبر براى تضعيف و مغلوب كردنش مضايقه نكردند و تنها كارى كه به آن دست نزدند ـ زيرا صددرصد نا اميد بودند ـ همان بود كه پيغمبر مكرّر پيشنهاد مى كرد و خود قرآن هم تصريح كرده است; يعنى آوردن لااقل يك سوره (ولو سوره اى يك سطرى مانند قل هواللّه و سوره انّا اعطيناك الكوثر) مانند قرآن.