3. ولاء زعامت - دروس معارف نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

دروس معارف - نسخه متنی

نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

3. ولاء زعامت

ولايت زعامت يعنى حقّ رهبرى اجتماعى و سياسى. اجتماع نيازمند به رهبر است. آن كس كه بايد زمام امور اجتماع را به دست گيرد و شؤون اجتماعى مردم را اداره كند و مسلّط بر مقدّرات مردم است «ولىّ امر مسلمين» است. پيغمبر اكرم (صلى الله عليه وآله) در زمان حيات خودشان ولىّ امر مسلمين بودند و اين مقام را خداوند به ايشان عطا فرموده بود و پس از ايشان طبق دلايل زيادى كه غير قابل انكار است به اهل البيت رسيده است. آيه كريمه اَطيعُوا اللّهَ وَ اَطيعُوا الرَّسولَ وَ اُولِى الاَْمْرِ مِنْكُمْ (2) (اطاعت كنيد خدا و پيغمبر را و كسانى را كه اداره كار شما به دست آنهاست) و همچنين آيات اوّل سوره مائده و حديث شريف غدير و عموم آيه اِنَّما وَلِيُّكم اللّهُ و عموم آيه اَلنَّبِىُّ اَوْلى بِالْمُؤْمِنينَ مِنْ اَنْفُسِهِمْ ناظر به چنين ولايتى است.

در اين جهت كه پيغمبر اكرم (صلى الله عليه وآله) چنين شأنى را داشته و اين يك شأن الهى بوده است ـ يعنى حقّى بوده كه خداوند به پيغمبر اكرم (صلى الله عليه وآله) عنايت فرموده بود نه اينكه از جانب مردم به آن حضرت تفويض
[ 1ـ حلية الاولياء، ج 1، ص 86 .

2ـ نساء / 59 .
]

شده باشد ـ ميان شيعه و سنّى بحثى نيست. برادران اهل سنّت ما با ما تا اينجا موافق اند. سخن در اين است كه پس از پيغمبر اكرم (صلى الله عليه وآله) تكليف «ولايت زعامت» چيست؟ افراد مردم براى اينكه اجتماع متزلزل نشود و هرج و مرج به وجود نيايد، بايد از كسى و مقامى به عنوان حاكم و ولىّ امر اطاعت كنند. تكليف چنين مقامى چيست؟ آيا اسلام در اين باره تكليفى معيّن كرده است و يا به كلّى سكوت اختيار كرده است، و اگر تكليف معيّن كرده چگونه است؟ آيا به مردم اختيار داده كه بعد از پيغمبر (صلى الله عليه وآله) هر كه را مى خواهند خود انتخاب كنند و بر ديگران اطاعت او واجب است و يا اينكه پيغمبر اكرم (صلى الله عليه وآله) قبل از رحلت، شخص معيّنى را براى جانشينى خود در اين مقام بزرگ و با اهميّت تعيين كرد؟

در اينجا به مناسبت، در باره همه شؤون اجتماعى پيغمبر اكرم (صلى الله عليه وآله) در ميان امّت، مطابق آنچه از قرآن مجيد استنباط مى شود، بحثى مى كنيم.

از قرآن مجيد و هم از سنّت و سيره نبوى استنباط مى شود كه پيغمبر اكرم (صلى الله عليه وآله) در ميان مسلمين در آنِ واحد داراى سه شأن بود:

اوّل اينكه امام و پيشوا و مرجع دينى بود و ولايت امامت داشت، سخنش و عملش سند و حجّت بود:

ما اتَاكُمُ الرَّسولُ فَخُذوهُ وَما نَها كُمْ عَنْهُ فَانْتَهوا (1)

آنچه را پيغمبر براى شما آورده است بگيريد و از آنچه شما را باز دارد بايستيد.

دوم اينكه ولايت قضائى داشت، يعنى حكمش در اختلافات حقوقى و مخاصمات داخلى نافذ بود:

فَلا وَ رَبِّكَ لا يُؤْمِنونَ حَتّى يُحَكِّموكَ فيما شَجَرَ بَيْنَهُمْ ثُمَّ لا يَجِدوا فى اَنْفُسِهِمْ حَرَجاً مِمّا قَضَيْتَ وَيُسَلِّموا تَسْليماً. (2)

نه چنين است. به پروردگارت سوگند، ايمانشان واقعى نخواهد بود تا در آنچه در بينشان اختلاف شود، داورت كنند و سپس در دل هاى خويش از آنچه حكم كرده اى ملالى نيابند و بى چون و چرا تسليم شوند.

و البتّه با اينكه در اين مورد مثل مورد قبل استعمال كلمه «ولايت» صحيح است ولى نديده ايم اين كلمه عملاً در باب ولايت قضائى استعمال شده باشد.

سوم اينكه ولايت سياسى و اجتماعى داشت; يعنى گذشته از اينكه مبيّن و مبلّغ احكام بود و گذشته از اينكه قاضى مسلمين بود، سائس و مدير اجتماع مسلمين بود، ولىّ امر مسلمين و اختياردار
[ 1ـ حشر / 7 .

2ـ نساء / 65 .
]

اجتماع مسلمين بود. همچنانكه قبلاً گفته شد، آيه كريمه اَلنَّبِىُّ اَوْلى بِالْمُؤْمِنينَ مِنْ اَنْفُسِهِمْ (1) و همچنين آيه اَطيعُوا اللّهَ وَ اَطيعُوا الرَّسولَ وَ اُولِى الاَْمْرِ مِنْكُمْ ناظر به اين قسمت است. البتّه پيغمبراكرم شأن چهارمى هم دارد كه بعداً ذكر خواهد شد.

پيغمبر اكرم رسماً بر مردم حكومت مى كرد و سياست اجتماع مسلمين را رهبرى مى نمود; به حكم آيه كريمه خُذْ مِنْ اَمْوالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَ تُزَكِّيهِمْ بِها (2) از مردم ماليات مى گرفت، شؤون مالى و اقتصادى اجتماع اسلامى را اداره مى كرد.

اين شأن از شؤون سه گانه رسول اكرم، ريشه بحث خلافت است.

اين نكته لازم است گفته شود كه كلمه «امامت» همچنانكه در مورد پيشوايى در اخذ معالم دين استعمال شده است، يعنى «امام» گفته مى شود و مفهومش «كسى است كه معالم دين را از او بايد فرا گرفت» و اهل سنّت به همين عنايت، به ابوحنيفه و شافعى و مالك و احمد حنبل كلمه «امام» اطلاق مى كنند، در مورد زعامت اجتماعى و سياسى نيز زياد به كار رفته است.

البتّه شك نيست كه غالباً كلمه «امام» يا «ائمّه» به پيشوايان عادل و صالح اطلاق مى شود و در عرف شيعه كلمه «امام» بر پيشوايان بر حق و معصوم اطلاق مى شود كه فقط دوازده نفرند.

/ 243