تاملى در حديث و درك تاريخى عقايد - تأملی در حدیث و درک تاریخی عقاید نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

تأملی در حدیث و درک تاریخی عقاید - نسخه متنی

مجید رضایی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

نقدونظر _ شماره 9

تاملى در حديث و درك تاريخى عقايد

مجيد رضايى

تشيع به عنوان يكى از دو گروه اصلى جامعه اسلامى از بدو تكون تا زمان حاضر حوادث بسيارى را به خود ديده است. جريان غمناك كنار زدن اهل بيت پيامبر(ص) از مقام امامت جامعه اسلامى، عواقب تلخ و جبران‏ناپذيرى را بر مسلمانان وارد كرد. از همان اوان، گروهى اندك وظيفه خود مى‏دانستند كه براساس تاكيدات پيامبر(ص)، پيروى از اهل بيت را مرام خود قرار دهند و در تفسير دين از آنها استفاده نمايند. رشد تشيع در مراحل مختلف تاريخ اسلام، كه با فداكارى ائمه(ع) و ياران مخلص آنها حاصل شد، مقابله جدى حكومتهاى جابرانه زمان را به دنبال داشت. اطلاعات محدودى كه از آن زمان به ما رسيده است، ترسيم صحيح تاريخ تشيع را با دشوارى مواجه مى كند.

محققان متعهد بايد با تلاش پى‏گير سعى در كشف آن حوادث داشته باشند و با بررسى دقيق متون اسلامى، اين امر لازم را تحقق بخشند. كوششهاى بسيارى در طول زمان اين امر را تا حدى روشن نموده و مورخان بسيارى با تحليل و بررسى روايات و اخبار سعى در ترسيم صحيح تاريخ تشيع داشته‏اند. استاد سيد حسين مدرسى طباطبائى هم با همت‏بلند و تلاش فراوان و بررسى متون دوره‏هاى اول تاريخ اسلام اين امر را دنبال كرده‏اند و با مراجعه و تتبع فراوان در متون اسلامى سعى كرده‏اند سيرى تاريخى به احاديث و اخبار بدهند و با كنار هم نهادن آنها تاريخ تشيع را نمايان سازند. در مقاله «تكامل مفهوم امامت در بعد سياسى و اجتماعى‏» كه ترجمه آن در مجله وزين نقدونظر (شماره‏78) به چاپ رسيده، ايشان به بررسى مفهوم امامت در ديدگاه تشيع و تحولاتى كه اين مفهوم در نظر شيعيان در دوره‏هاى مختلف حيات ائمه(ع) پيدا كرده است، پرداخته‏اند. مقاله حاوى نكات مهمى در تاريخ شيعه است كه شايسته است اهل تحقيق به آن توجه كافى مبذول دارند. آنچه در ذيل مى‏آيد نگاهى است‏به اين مقاله از دريچه نقد، و تلاش شده تا با مراجعه به مداركى كه نويسنده محترم معرفى كرده و بررسى استفاده‏اى كه از آنها در مقاله صورت گرفته، صحيح و سقيم آن نمايانده شود. برخى از اين مواردعبارتند از:

1. در صفحه‏17 مجله نقدونظر (شماره‏78) آمده است كه تا پايان قرن اول هجرى، جنبش تشيع فقط در مساله سياسى احقاق حق اهل بيت پيامبر(ص) در حاكميت، راه خود را از سواد اعظم جامعه مسلمانان جدا كرده بود. مفهوم اين گفته، تبعيت تشيع در مسائل فقهى و حقوقى و اعتقادى از همه مسلمانان است. در قرن اول هنوز فرقه‏هاى مختلف پديد نيامده بود و راى صحابه مورد توجه بود. با وجود اختلاف آراء صحابه، به خاطر سادگى مسائل و نبود شبهات مختلف و پيچيده كه در قرن دوم پديد آمد، هنوز در جامعه گروه‏هاى مستقل متمايزى كه در موارد زيادى اختلاف نظر داشته باشند قابل تشخيص نبود. برطبق نقل تاريخ، در مباحث فقهى مانند حج تمتع، متعه، جواز جمع نمازهاى ظهر و عصر يا مغرب و عشا، فصول اذان و... اختلاف شديدى وجود داشته است و هر گروه از صحابه راى خاصى را دنبال مى‏كرده‏اند.شيعه نيز در اين ميان به راى اهل بيت عمل مى كرد. [1]همچنين تفسير برخى از مباحث اعتقادى مانند جبر و اختيار، صفات خداوند، قضا و قدر، مقام انبيا و... براساس احاديثى كه از راويان اهل سنت، مانند ابوهريره، رسيده با آنچه در كلام اميرالمؤمنين(ع) آمده است تفاوت بسيارى دارد. [2]با اين همه به خاطر اين كه منازعات سياسى در راس مسائل جامعه قرار داشت، اختلافات عقيدتى و فقهى مهم جلوه نمى‏نمود. ولى در قرن دوم و با ترجمه كتابهاى تمدن ايران و روم و پيدايش مسائل جديد فقهى، كه در احاديث منقول از پيامبر(ص) به آنها پرداخته نشده بود، فقهاى عامه با توسل به قياس و استحسان، مسائل را پاسخ دادند و اين امر زمينه اساسى براى جدايى فقه اهل سنت و فقه تشيع از يكديگر شد. بنابراين نمى‏توان گفت كه در قرن اول هجرى، شيعه جز در يك مساله، از سواد اعظم مسلمانان تبعيت مى‏كرد.

2. در صفحه 19 (ستون اول) آمده است: «به نظر مى‏رسد كه دست‏كم از اواخر قرن اول هجرى انتظار و اعتقاد به ظهور يك منجى و رهايى‏بخش از دودمان پيامبر(ص)... در همه قشرهاى جامعه اسلامى وجود داشته است.»

/ 10