روش گذشتگان: - پیمان نامه ولایتعهدی حضرت علی بن موسی الرضا (ع) (2) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

پیمان نامه ولایتعهدی حضرت علی بن موسی الرضا (ع) (2) - نسخه متنی

سید علی اکبر واعظ موسوی (محب الاسلام)

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

روش گذشتگان:

در گذشته چنين بوده که بر لغزشهاي اندک شکيب ورزيده اند، و پس از آن متعرض دشمني و زيان آن نشده اند «اشارتي به رفتار ائمه طاهرين سلف، چون امام علي بن ابيطالب و امام حسن امام زين العابدين و رفتار صادقين ـ (عليهم السلام) چه که از تفرقه دين و اضطراب وحدت مسلمين، ترسيده اند، که امر و زمان جاهليت نزديک بود تا فرصتي را «که دشمنان اسلام از تفرقه و ضعف اسلام انتظار دارند» فرا نرسد، و بلا و صدمه اي شديد و سريع بر اهل ايمان فرود نيايد.

تعهد امام (ع)

من هم اکنون خدايرا بر نفس خود شاهد ميگيرم که اگر رعايت امر مسلمين و بر عهده گرفتن خلافت خويش بمن واگذارد و زنجير «خلافت» م بگيرد درباره تمام مردم خاصه بني عباس بطاعت خدا، رسول حضرت او رفتار کنم.

و خون احدي را بحرام نريزم و ناموسي را مباح نگويم و نگيرم و تصرف در ثروت و مال کسي را حلال نشمرم مگر آنچه را که حدود و احکام خداوندي حلال نموده و مالي که فرايض الهي مباح دانسته است. و خداوند را بر خويش شاهد ميگيرم که براي کفايت امور در انتخاب افراد کافي کاردان بکوشم، و بدين مقررات برخورد پيماني موکد گرفته ام، که رفتار نمايم، و بنزد خداوند خود را از آنها مسئول ميشمارم زيرا که خداي عزوجل فرمايد: و اوفوا بالعهد ان العهد کان مسئولا.

پيش بيني امام (ع)

و اگر من در اين موارد زيادت و تغييري دهم و اگر بدعتي نهادم، سزاوار (سرزنشم) و مستوجب عقوبت، و از غضب خداوند بحضرت او پناه ميبرم، و توفيق طاعتش را نيز از تو ميخواهم و با نهايت ميل و رغبت از حضرت او جل جلاله ميخواهم که بين من و معصيتش حايل شود.

طوريکه براي من و عموم مسلمانان موجب عافيت باشد و جامعه و جفر[1] بر ضد اين دلالت دارند...

(اين کار صورت نميگيرد) و من نميدانم که بمن و شما چه خواهد رسيد... و فرمان و حکم خدا راست و بس. و بحق حکم ميدهد، و حضرت او عزوجل بهترين جدا کننده بين حق و باطل است.

جبر يا اختيار؟

ليکن اکنون براي امتثال امر اميرالمومنين (ع)[2] اين تکليف را پذيرفتم، و رضاي وي را برگزيدم، خداوند من و او را نگهدارد، خدايتعالي را در اين نوشته ها بشهادت ميگيرم، و کفي بالله شهيداً و براي گواه خداوند کفايت است.[3]

بخط خود نوشتم با حضور اميرالمومنين که خدايش پاينده بدارد و در حضور فضل بن سهل و سهل بن فضل و يحيي بن اکثم، و عبدالله بن طاهر، و ثمامة بن اشرس، و بشر بن معتمر، و حماد بن نعمان، در ماه رمضان سال دويست و يک.

/ 4