ب - اطراف
اطراف جمع طَرَف و طَرْف به معناى نوك و لبه هر چيزى است (المعجم الوسيط، ماده طرف) و طَرِف حديث جانِ كلام و برجستهترين بخش از متن حديث و نمودار آن است (جوينبل[12]، دايرة المعارف اسلام، ذيل مدخل مسند) مانند جمله «الاعمالُ بالنيّات» در حديثِ «انّما الاعمالُ بالنّيات و لكلّ آمرىء ما نَوَى. فمن كانت هجرتُه اِلى اللّهِ - عزَّ و جلَّ - فهجرتُه اِلى ما هاجَرَ اليه، و من كانت هجرته لدنيا يُصيبها اَو امراَةٍ ينكحُها فهجرته الى ما هاجر اليه» (ابن حنبل، 1/170 (مقصود از كتابهاى اطراف كتابهايى است كه مؤلّف به ذكر برجستهترين بخش حديث قناعت مىكند. آنگاه طرق نقل و اسانيد آن حديث را از مآخذى كه آن را روايت كردهاند يكجا گرد مىآورد. برخى از مؤلّفان تمام طرق نقل يك حديث را فراهم مىآورند و برخى به ذكر پارهاى از طرق بسنده مىكنند.بنابر اين مىتوان گفت: كتابهاى اطراف در واقع، حكم «فهرست راهنما» يا «فرهنگ حديثياب» را دارند. اين فرهنگها از دو جهت سودمند است: يكى آنكه آگاهى بر اسانيد حديثها را آسان مىكند، زيرا تمام طرق در يك جاى فراهم آمده است؛ ديگر آنكه نشان مىدهد از صاحبان منابع و مجموعههاى حديثى چه كسانى آن حديث را نقل كرده و در چه بابى از كتاب خود آوردهاند .اين قبيل فهرستها بسيارند. معروفترين آنها تحفةُ الاشراف بمعرفة الاطراف، اثر حافظ ابو الحجّاج يوسف بن عبدالرّحمن مِزّى (د. 742 ق) است. مولّف در اين كتاب، اطرافِ احاديث صحاح ششگانه و پارهاى كتابهاى ديگر را گردآورده است. اين كتاب بر اساس ترتيب الفبايى نام صحابه مدوّن شده و از همين رو با مسند "أَبيض بن حمّال" آغاز گرديده است (براى آگاهى بيشتر درباره كتابهاى اطراف نك: سيوطى، تدريب، 2/155؛ كتّانى ، ص 168-170؛ عتر، ص 201-202)
سوم - معاجم :
معاجم، جمع معجم و معجم كتاب حديثى است كه احاديث در آن به ترتيب صحابه يا استادان يا شهرها فراهم آيد. معجمها غالباً به ترتيب حروف الفبا هستند. به اين معنى كه مؤلّف معجم از ميان استادان خود مثلاً از احاديث ابان شروع مىكند، سپس احاديث ابراهيم را مىآورد و به همين ترتيب پيش مىرود (كتّانى، ص 101؛ عتر، ص 203). گاهى هم ترتيب معجمها بر اساس تاريخ وفات استادان يا بر مبناى فضيلت و تقدّم و تاخّر آنان نسبت به يكدگر در دانش و پرهيزكارى است (قاسمى، ص 106)
نامآورترين معجمها، معاجم سهگانه ابوالقاسم سليمان بن احمد طَبَرانى (د. 360 ق) مىباشد.در ميان اين سه معجم، المعجم الصغير و المعجم الاوسط بر اساس نام استادانِ مولّف فراهم آمده و المجم الكبير مسندهاى صحابه را به ترتيب حروف الفباى نام آنان در بر دارد. معجم كبير بزرگترين معجمهاست و شهرتش به حدّى است كه هرگاه بطور مطلق بگويند «مجم» يا بگويند «طبرانى اين حديث را در كتابش آورده» همين معجم كبير مورد نظر است (عتر، همانجا). به نظر نگارنده معجم كبير خود گونهاى از مسندهاست .چهارم - كتابهايى كه بر اساس واژههاى آغازين احاديث مرتّب شدهاند :اين كتابها بر اساس نخستين واژه از متن حديث و به ترتيب ابجدى يا الفبايى ترتيب يافتهاند. اين روش براى مراجعه بسى آسان است، ولى پژوهشگر بايد دقيقاً عين نخستين واژه از حديث مورد نظر خو را بداند وگر نه تلاش او براى يافتن آن حديث سودمند نمىافتد. اين تأليفات دو گونهاند :الف - كتابهايى كه احاديث مجموعههاى حديثى گوناگون را در خود فراهم آوردهاند. مهمترين اينها دو كتاب است :-1 الجامع الكبير يا جمع الجوامع از جلال الدّين سيوطى. مولّف اين كتاب را بر پايه مندرجات بيش از هفتاد كتاب و مجموعه حديثى تأليف (سيوطى، جامع الاحاديث، 1/6-8، 13-14) و آن را در دو بخش تدوين كرده است :نخست - بخش اقوال: در اين بخش سخنان منسوب به پيامبر (ص) بر پايه حروف ابجد مرتّب شده است. بنا بر اين كافى است كه پژوهنده نخستين كلمه از حديث مورد نظر را بداند تا بتواند به آسانى به متن كامل آن حديث و مرتبت آن از حيث صحّت، حُسن و ضعف دست بيابد .دوم - بخش افعال: اين بخش بر پايه مسانيد صحابه تنظيم شده است. كسى كه به اين بخش بنگرد آنچه را كه يك صحابى از افعال پيامبر(ص) روايت كرده يا خودِ آن صحابى گفته يا گفتار و كردارى را كه به وى نسبت دادهاند، يكجا در مسندى كه به نام همان صحابى نامگذارى شده خواهد ديد (همان، 1/5-6)
مولّف در كتاب مورد بحث، احاديث را بدون زنجيره سند مىآورد و به ذكر مُخرِّج يا مخرِّجان[13] آن قناعت مىكند و با رمز و نشانه اختصارى خواننده را به منابع خود رهنمون مىسازد (براى آگاهى از منابع سيوطى و نشانههاى اختصارى آن منابع نك: همان، 1/6-19). هدف سيوطى در اين كتاب آن بوده كه تمام احاديث نبوى (ص) را كه در كتابهاى گوناگون يافته است، در يك مجموعه فراهم آورد، امّا به عقيده برخى در اين جهت به توفيق كامل دست نيافته است (حاجى خليفه، 1/597 (
-2 الجامع الصغير لاحاديث البشير النذير از همو. سيوطى اين كتاب را از اثر پيشين بر گرفته و احاديث تكرارى آن را حذف و رواياتى را بر آن افزوده است.مولّف در اين كتاب به آوردن احاديث كوتاه بسنده كرده و به پندار خويش آن را از احاديث ساختگى پالوده است. جامع الصغير بر 10031 حديث بالغ مىگردد .