مجلسى ثانى و كتاب درايه او - مجلسی ثانی و کتاب درایه او نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

مجلسی ثانی و کتاب درایه او - نسخه متنی

محسن صمدانیان‏

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

مقالات و بررسيها، دفتر 73، تابستان 82، ص 27-37

مجلسى ثانى و كتاب درايه او

محسن صمدانيان‏

دانشگاه اصفهان

چكيده :

سيد عبداللَّه شبّر معروف به مجلسى ثانى از دانشمندان نخبه شيعه در قرن سيزدهم است كه بيشتر با تفسير مختصر و گوياى خود از قرآن و گاه با كتاب ديگرش موسوم به الاخلاق شناخته شده است. عموم مردم از تخصص و تبحر وى در اكثر علوم دينى و تلاش و مجاهدت او در مبارزه با انحرافات فكرى زمانه‏اش بى‏خبرند. اين نوشتار به اجمال به معرفى ابعاد شخصيت علمى او و تيزبينى و ژرف‏نگرى وى در تشخيص راه مناسب هدايت مردم و مبارزه با انحراف اخبارى‏ها و همچنين كتابها و آثار متعدد وى در علوم مختلف اسلامى مى‏پردازد؛ و همچنين بُعدى از شخصيت علمى او يعنى «حديث‏شناسى» را تبيين مى‏كند و آنگاه آثار حديثى و به ويژه دو اثر چاپ نشده از او، يعنى الجامع للاحكام فى معرفة الحلال و الحرام معروف به جامع المعارف و الاحكام و دراية الحديث را معرفى مى‏كند .

كليد واژه‏ها:

شبّر، مجلسى، حديث، اخبارى‏گرى، درايه‏

شرح حال[1]

سيّد عبداللَّه شبّر در 1188ق. در شهر نجف، در خاندانى بافضيلت و اهل علم پا به جهان گذارد و بعدها همراه پدر دانشمندش سيّد محمدرضا كه از نوادگان امام زين‏العابدين(ع) بود، به كاظمين هجرت نمود (آغا بزرگ تهرانى، طبقات، 2/565)

وى از محضر برخى از علماى بزرگ آن ديار همچون مقدس كاظمى و سيّد محسن اعرجى بهره برد و از مشايخى همچون شيخ جعفر كاشف الغطاء اجازه روايت اخذ كرد (خوانسارى، 4/262). او شاگردان فراوانى نيز پرورانيد كه بعدها، خود استادان بزرگى در دانش‏هاى اسلامى گرديدند. شبّر علاوه بر درخشش در دانشهاى گوناگون از جمله فقه، اصول، حديث، تفسير، كلام، لغت و ادب و تاريخ، محور علمى زمانه خود براى دانشمندان و نيز مرجع فقهى براى عوام بود. او قضاوت و اقامه جماعت و رتق و فتق امور مردم را نيز بر عهده داشت. شبّر در رجب 1242ق. در پنجاه و چهار سالگى درگذشت و در اتاق خزانه رواق كاظمى(ع) در كنار پدر دانشمندش به خاك سپرده شد (آغا بزرگ تهرانى، طبقات، 2/778)

تأليفات

در بررسى آثار و تأليفات آن دانشمند فرزانه در كتابهاى مختلف به فهرستى طولانى برمى‏خوريم كه تعداد آنها از هفتاد فراتر مى‏رود (نك: مامقانى، 2/213-212؛ آغابزرگ تهرانى، الذريعة، 1/428، 454؛ 3/135، 439، 470، 488،489 و مجلدات ديگر؛ طبقات، 2/779-777؛ محمدبن مال اللَّه، مقدمه الاخلاق، 17- 5؛ مقدمه تفسير وجيز، 35)

آثار و تأليفات عبداللَّه شبّر را مى‏توان براساس موضوعات، بدينسان دسته بندى نمود :

اخلاق، عبادات و دعا: حدود 20 اثر،

اصول دين و اعتقادات: حدود 10 اثر،

اصول فقه و فقه: حدود 15 اثر،

حديث و رجال و درايه: 10 اثر،

تاريخ و قصص: 5 اثر،

علوم قرآن و تفسير: 4 اثر .

وى رساله‏هايى نيز در موضوعاتى همچون طب و نجوم و تسليت در مصائب دارد. به علاوه، برخى از آثار وى مشتمل بر دو يا چند موضوع است، براى مثال الانوار الساطعة (يا انوار الساعة) فى علوم الاربعة در دانشهاى فقه، اخلاق، عقايد و عجايب خلقت تأليف شده است .

برخى از آثار مذكور در كتب فهرست و رجال تشابه اسمى دارند و چون به چاپ نرسيده و در دسترس نيستند، احتمال يكى بودن آنها وجود دارد، مانند «تحية الزاير» و «نخبة الزائر» و «تحفة الزائر»

بركت موسوى (يا حسينى)

محدث نورى (2/250؛ نيز نك: قمى 6/79) از قول شبر مى‏نويسد: «فراوانى تأليفات من از توجّه امام هُمام حضرت موسى بن جعفر عليه السلام است آنگاه كه به خدمت حضرتش در خواب شرفياب شدم - من رءانا [فقد رءانا] فان الشيطان لا يتمثل بصورنا، يعنى آن كس كه ما را ببيند قطعاً ما را ديده (نه كس ديگرى را) زيرا شيطان نمى‏تواند خود را شبيه ما درآورد - حضرت كاظم(ع) در خواب قلمى را به بنده عطا نمود و فرمود: «بنويس». از آن زمان به نگارش تمامى اين آثار ارزشمند و گرانقدر موفق شدم. بنابراين هر چيزى كه از آثار قلمى بنده بروز نموده است از بركت اين قلم مى‏باشد .

براساس گزارشى ديگر از شبّر نقل مى‏كنند كه وى در پاسخ به سؤالى درباره چگونگى تأمين هزينه زندگى و سرعت خود در تأليف و تصنيف گفته است (محمد بن مال اللَّه، مقدمه الاخلاق، 11؛ جواد شبّر، مقدمه مصابيح، صفحه و): امر معيشت به خدا واگذار است، ولى رمز سرعت تصنيف اين است كه من امام ابوعبداللَّه الحسين را در خواب ديدم كه به من فرمود: «بنويس و تأليف كن، قلم تو تا هنگام مرگت خشك نمى‏شود» و اين خواب صحيح است زيرا از اهل بيت خبر رسيده است كه: «انه من رءانا فقد رءانا فان الشيطان لا يتمثل بنا» و نيز فرموده‏اند: «رؤيا جزئى از هفتاد جزء نبوت است»

/ 6