سيّد شبّر در حيات خود به مجلسى ثانى شهرت يافته بود و در توجيه اين اشتهار به كثرت تأليفات و يا سبك جامع المعارف و الاحكام او استناد كردهاند. وجه نخست را مىتوان از سخنان محمدبن مال اللَّه برداشت كرد. وى (مقدمه الاخلاق، 10) مىنويسد: «گويند: در محضر علامه مجلسى از علامه (حلى) ياد كردند و گفتند كه اگر نوشتههاى او از روز تولد تا هنگام وفاتش شمارش شود، هر روز جزوهاى نوشته است. به علاوه، وى كارهاى ديگرى از قبيل برآوردن نيازهاى مردم و ملاقاتها و مراجعاتى از سوى پادشاهان نيز داشت. علامه مجلسى گفت: نوشتههاى ما نيز بحمداللَّه از آن كمتر نيست» محمدبن مال اللَّه چنين ادامه مىدهد: «اگر در نوشتههاى سيّد ما (شبّر) تأمل شود خواهيم ديد او نيز از آن دو كمتر نيست. و اين علاوه بر كارهايى از قبيل عبادات و ارتباط با مردم و برآوردن خواستههاى آنان و حل و فصل دعاوى و عيادت بيماران و حضور در تشييع جنازهها و مراجعه فرمانروايان - در امورى كه مصلحت مردم را در آن مىديد - است. او آيتى از آيات الهى و راهنمائى به سوى رشد و تعالى براى مردم بود. در مجالس عمومى در بين مردم مىنشست و با مهربانى و به تناسب حال با مردم سخن مىگفت و در عين حال مشغول نوشتن مىشد. در اين بين گاهى دعوايى در حضور ايشان مطرح مىشد و او طبق اوامر خداوند به حل و فصل آن مىپرداخت ولى اين همه، وى را از تصنيف و تأليف باز نمىداشت» وجه ديگر شهرت او به مجلسى ثانى تأليف مجموعهاى به سبك بحارالانوار، موسوم به جامع المعارف و الاحكام است. اين مجموعه به روشنى مبين آن است كه شبّر در تمامى جهات فكرى - ادبى از شيوه مرحوم مجلسى تبعيت مىكرد و اين تبعيت چنان است كه او را به مجلسى ثانى ملقّب ساختهاند (بهجو و مشتاق عسكرى، 79-80). مرحوم شيخ عباس قمى نيز در كتاب سفينة البحار (6/78) مىنويسد كه شبّر در دوران حيات خود به مجلسى ثانى ملقّب گرديده است . اما شبّر بر خلاف مجلسى كه همواره جمعى از شاگردانش به تناسب به او كمك مىكردهاند (نك: جعفريان، صفويه از ظهور تا زوال، 339-401)، خود به تنهايى خالق آثارى به تعداد آثار مجلسى است. شايد بتوان اين امر را امتيازى براى وى نسبت به مجلسى دانست .