بسم الله الرحمن الرحيم - موقعیت کلی الجزایر نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

موقعیت کلی الجزایر - نسخه متنی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

بسم الله الرحمن الرحيم

مقدمه

«سخن گفتن از الجزاير كار دشوارى است. الجزاير بى ترديد يكى از كشورهايى است كه بيشترين بگومگوها برانگيخته است و همچنان بيشترين بگو مگوها را خواهد انگيخت از سويى خود واژه الجزاير طنين هاى بسيار متفاوت دارد; اين واژه در قاموس كسانى هنوز طنين جنگ الجزاير (ومجاهدتهاى يك ملت مسلمان بپا خاسته در مقابل استعمار) پيامدها و غمنامه هاى آن را دارد، در قاموس كسان ديگرى نمونه سوسياليستى بسيار مشخص و متفاوت است. باز در قاموس كسان ديگرى يكى از كشورهاى طلايه دار جهان عرب است»و اينك الجزاير كانون مبارزات مسلمانان در شمال افريقا و مغرب عربى است مبارزاتى گسترده و نيرومند كه همه ناظران بين المللى را غافلگير ساخت و حوادثى آفريد كه مدت مديدى است جهان عرب به وسعت و گستردگى آن به خود نديده است. سرعت و فراگيرى «قيام» اخير مردم الجزاير، شدت مقابله رژيم با آن، خسارات فراوانى ناشى از تخريب، و مقتدرانه گرايشات اسلامى، علاوه بر موقعيت استراتژيك و سوِ الجيشى منطقه شمال افريقا و اهميت زياد الجزاير در اين خطه سبب گرديده تا بيش از پيش انظار خود را معطوف حوادث و تحولات اين كشور نمايند. در اين نوشتار پس از آشنايى با موقعيت جغرافيايى و پيشينه هاى تاريخى الجزاير، تاريخ معاصر اين كشور را از نظر مى گذرانيم. سپس تحولات و حوادث مربوط به قيام اخير مردم الجزاير مورد بررسى قرار داده و وقايع سياسى اين كشور را تا آخرين رويداد مهم در سال جارى يعنى انتخابات رياست جمهورى ماه نوامبر 95 پيگيرى نموده و در پايان به معرفى احزاب سياسى اين كشور خواهيم پرداخت.

الف - موقعيت كلى الجزاير

الجزاير، بزرگترين كشور در مغرب عربى و بعد از سودان دوّمين كشور بزرگ افريقا است. اين كشور، در شمال غربى افريقا و در حاشيه درياى مديترانه واقع شده است. از غرب به كشور مغرب، از شرِ به تونس و ليبى، از شمال به درياى مديترانه و از جنوب به موريتانى، مالى و نيجر محدود مى شود.مساحت اين كشور 741،381،2 كيلو متر مربع و جمعيت آن با نرخ رشد سالانه 5/2% مطابق آخرين آمارهاى منتشره در سال جارى (1995) بيش از 28 ميليون نفر بر آورده شده است. كه 99 درصد جمعيت عرب و يك درصد آن اروپايى است.پايتخت اين كشور، شهر الجزيره و شهرهاى بزرگ آن وهران، قستنطينه و عنابه است.نوع حكومت اين كشور جمهورى است و اركان آن عبارتند از: قوه مجريه، قوه مقننه (مجمع ملى خلق) و قوه قضائيه. زبان رسمى الجزاير عربى است و بعد از آن لهجه هاى مختلف بربرى و زبان فرانسه رواج گسترده اى دارد.آيين رسمى اين كشور اسلام است و 99 درصد مردم، مسلمان و يك درصد مسيحى و يهودى هستند. از ميان مذاهب چهارگانه اهل سنت، مذهب مالكى پيروان بيشترى دارد. آب و هواى الجزاير در بخش هاى ساحلى مديترانه، معتدل و درجه حرارت بين 13 تا 24 درجه است. اما در بخش صحراى بزرگ، دماى هوا در روزهاى تابستان تا 43 درجه بالا مى رود. در اقتصاد اين كشور بخش هيدرو كربورها حدود 95 درصد از صادرات را تشكيل مى دهد; الجزاير اولين توليد كننده ميليارد مكعب گاز توليد مى كند، توليد نفت خام آن حدود 750 هزار شبكه در روز است. شركت ملى هيدروكربورها در نظر دارد توليدات نفت خود را تا سال 2 هزار به يك ميليون شبكه در روز برساند. پس از نفت بخش دامداران و كشاورزى از منابع مهم اقتصادى بشمار مى روند، محصولات كشاورزى شامل گندم، جو، خرما و انگور است (محصول انگور عمدتاً جهت توليد مشروبات الكلى به فرانسه و ساير كشورهاى اروپايى صادر مى شود، مطابق آمار منتشره توسط خبرگزارى فرانسه، توليد نا خالص سرانه در اين كشور در سال 1993، 65/1 دلار و بدهى هاى خارجى آن در سال 1994، 4/29 ميليارد دلار بوده است.اين كشور داراى 128000 نفر نيروى نظامى است.

ب - نگاهى به پيشينه تاريخى الجزاير

الجزاير بعنوان يك كشور بصورت فعلى، پيشينه تاريخى درازى ندارد و از عمر آن حدود 470 سال مى گزرد اما بر اساس شواهد تاريخى، مردم اين كشور داراى تاريخ طولانى هستند كه از دير باز بصورت قبائل كوچ نشين در اين سرزمين زندگى مى كردند. سابقه شكل گيرى دولت در اين سرزمين به حدود 200 سال قبل از ميلاد مسيح باز مى گردد. از آن پس دولتهاى مختلفى در مناطق مختلف الجزاير به قدرت رسيده اند در زمان استقلال روميان، اين كشور نوميد يا نوميدى ناميده مى شد. بعد از تجزيه امپراطورى روم اين سرزمين جزء مستملكات مردم شرِ در آمد. در نيمه قرن هفتم هجرى، شمال افريقا به تصرف مسلمانان در آمد و اواخر قرن هفتم، مهاجرت اعراب به اين سرزمين به اوج خود رسيد. در سال 80 هجرى با شكست بربرها برهبرى ملكه «الكاهنه» اكثريت مردم اين سرزمين به دين اسلام گرويدند و به لشكر فاتح اعراب مسلمان پيوسته و در كنار آنها در ادامه نبردها براى آزاد سازى مغرب و اسپانيا مشاركت داشتند. بدين ترتيب الجزاير تحت سلطه امويان در آمد. در اوايل قرن هشتم غير عرب اين سرزمين دست به حركتهايى در مخالفت با سلطه امويان زدند كه در سقوط اين سلسله در سال 750 م مؤثر بود. در سال 756 ميلادى نيز تسلط عباسيان در منطقه مغرب رو به زوال گزارد و در اين منطقه دولتى توسط خوارج شكل گرفت. مجدداً عباسيان در سال 761 بر بخش شرقى مغرب تسلط يافتند اما بخش وسيعى از سرزمين الجزاير فعلى تحت سلطه حكومت هاى كوچكى قرار داشت كه غالباً پيرو فرقه ها و مذاهب.......مركزيت بودند. در سال 910 فاطميان در منطقه مغرب به قدرت رسيدند و در سال 973 مركز حكومت خود را به مصر انتقال دادند. پس از فاطميان، قبايل و دولتهاى مختلفى از قبيل بنى هلال، مرابطون و موحدون بر منطقه.......يافتند. در سال 1510 شهر الجزيره به تصرف امپراطورى عثمانى در آمد و در سال 1518 كشور الجزاير بصورت فعلى در جغرافياى سياسى منطقه ظاهر شد. مالكيت عثمانى ها بمدت سه قرن بر اين منطقه استمرار يافت. در اين مدت الجزاير توسط حكام ترك نژاد موسوم به «بيك ها» اداره مى شد. بيك ها در الجزاير رسماً مطيع عثمانى بودند و سالانه مقدارى باج و خراج به قسطنطينه مى فرستادند ولى در امور داخلى مستقل بودند. در اين مدت درگيريهايى ميان نيروهاى الجزاير و اسپانيا صورت مى گرفت حاكم الجزاير در سال 1797 مقدارى گندم براى دولت فرانسه فراهم نمود و مبلغ 5 ميليون فرانك به فرانسه وام داد. دولت فرانسه به بهانه هاى گوناگون بدهى خود را پرداخت نمى كرد در سال 1827، بيك حسين، حاكم الجزاير به حكومت فرانسه اطلاع داد كه مذكور بى درنگ بايد باز پرداخت شود. ضمناً در هنگام مزاكره با كنسول فرانسه بعلت عسبانيت، مگس پرانى را كه در دست داشت بر سر او زد. دولت فرانسه هم كه از دير باز به الجزاير با چشم طمع مى نگريست، اين امر را بهانه ساخت و صد كشتى جنگى با 36 هزار سياهى به آن سرزمين فرستاد و شهر الجزيره را گلوله باران كرد. بيك حسين، ناچار با 8 ميليون و چند نقد دارايى شخصى از الجزاير به عثمانى گريخت و سپاهيان فرانسه پايتخت را اشغال كرده و خزائن حكومتى را كه بر 50 ميليون فرانك بود به غنيمت بردند (5 ژوئيه 1830)پس از اشغال الجزاير توسط فرانسه، مردم اين كشور به مقاومت و نبرد در برابر اشغالگران بر خاستند. در بخش غربى الجزاير رهبرى مقاومت هاى مردمى را امير عبد القادر بر عهده داشت. بتدريج قبائل مختلف تحت زعامت او با يك ديگر متحد شدند. او در سال 1839 رسماً به فرانسه اعلان جنگ داد و مدت 14 سال به جنگ و مقاومت عليه استعمار گران پرداخت. امير عبدالقادر قهرمان ملى و مذهبى الجزاير و سمبل مقاومت مردم مسلمان اين كشور در مقابل استعمار فرانسه بشمار مى رود و محبوبيتى بى نظير در بين مردم اين كشور دارد اين سردار مسلمان و وطن دولت سر انجام بعلت خيانت سلطان مراكش توسط قواى فرانسه گرفتار شد محبوس گشت. با شكست امير عبد القادر رسماً جزئى از مستملكات فرانسه گرديده و در سال 1834 دولت فرانسه تصميم به الحاِ الجزاير گرفت در اجراى اين طرح، براى اين كشور فرماندار كل منصوب كرد.فرانسه پس از آنكه...... خود را بر الجزاير كامل نمود آن را بعنوان پايگاهى براى تسلط بر كشورهاى اسلامى افريقايى و به استشمار كشاندن آنها قرار داد. دولت فرانسه زمين هاى مردم بومى را مصادره كرده و آن ها را به اروپائيان مى بخشيد كه با شتاب فراوان وارد الجزاير مى شدند. اين مستعمره نشينان (موسوم به مستو طنين) رفته رفته به صورت قدرت مسلت اراضى در آمدند. سال 1860 شاهد مهاجرت گسترده اروپايى ها بخصوص از فرانسه و ايتاليا به سمت الجزاير بود.بسيارى از مساجد به كلب انبار اسلحه و سرباز خانه تبديل شد. دروس عربى و تعليمات اسلامى از مدارس حذف و زبان فرانسه جايگزين آن گرديد. بسيارى از عالمان و رهبران اسلامى توقيف و تبعيد شدند.در سال 1900 دولت فرانسه به الجزاير خود مختارى ادارى و مالى داد اين خود مختارى از طريق تعين هيأتى به نام«كارگزاران مالى» اعمال مى شد. در اين مدت مردم الجزاير از نظر اقتصادى بسيار ضعيف و از نظر فرهنگى و اجتماعى دچار عقب افتادگى و انحطاط شدند. صنعت و توليدات سنتى نيز در نتيجه كشاكشى و مبارزه با استعمارگران تقريباً بطور كلى از بين رفت در مقابل بيگانگان سكنى گزيده در الجزاير، در نتيجه سياستها و حمايتهاى دولت فرانسه، دو سوم قدرت اقتصادى، مالى وادارى را در اختيار گرفتند.جنگ عليه فرانسويان توسط مجاهدين الجزايرى ادامه يافت و بعد از جنگ جهانى اول با رهبرى عالمان و رهبران مسلمان و تحصيلكردگان و سپس با حضور گسترده مردم وارد مرحله جديدى شد.

ج - مرورى بر تاريخ معاصر الجزاير

پس از جنگ اول جهانى، احساسات ضد استعمارى در ملتهاى تحت سلطه استعمارگران ابعاد گسترده ترى يافت. در الجزاير كه داراى پيشينه اى درخشان در مبارزات ضد استعمارى بود، مردم به رهبرى عالمان دينى و قشر تحصيلكرده دست به حركتهاى انقلابى جديدى زده و فصل نوينى را در تاريخ اين كشور گشودند. در اين مبارزات نقش علمايى چون شيخ ابراهيمى و ابن باريسس بسيار چشمگير بود. ابن باريسس در سال 1931 «اتحاديه علما» را تأسيس نمود و نيز نهذت «اصلاحيون مسلمان» را با شعار «الجزاير وطن من، عربى زبان من و اسلام مذهب من» پايه گزارى نمود ومجله اى به نام مجله الشهاب انتشار داد.جنگ جهانى دوم اثر منفى بر جهاد مسلمانان الجزاير گذاشت. فرانسويان را تقويت ساخت و موانع زيادى در مقابل موج اسلام گرايى مردم بوجود آورد. فرانسويان مخفيانه با عناصر محافظه كاركه عمدتاً تحصيلكرده فرانسه بودند تماس برقرار كرده و باهم كنار آمدند و بدين ترتيب بساط را از زير پاى علماى مسلمان خالى ساخته و آنها را كنار گذاشتند اما ملت الجزاير به ماهيت اين عناصر پى برده و در سال 1945 تظاهرات گسترده اى كومونيست الجزايرى بود كه راه مبارزه مسالمت آميز رابرگزيد.اوضاع مبانى نيز به سود نهضت بود. در اين زمان جمال عبدالناصربه مصرحكومت داشت وكمكهاى لازم رابه انقلابيون ارائه ميكرد. مراكش و تونس نيز تسهيلاتى براى عبور مجاهدين فراهم آورده بودند. استعمارگران فرانسوى باكمك ايالات متحده و ساير هم پيمانان........به كشتار بيرحمانه مردم و سركوبى قيام گسترده آنهاپرداختند.اما دامنه مقاومتهاى مردمى هروز گسترده تر مى شد. نقطه آغاز قيام كوههاى «الاروس» بود و تا اوايل سال 1959 ناحيه «قسطنينه» و «القبائل» و تمامى مرز مراكش و «وهران» را فرا گرفت. تا پيان سال 1959 ارتشى آزاديبخش در سراسر نواحى مسكونى الجزاير فعال شده بود. مردم يكدل و يكزبان از مجاهدان پشتيبانى مكردند.بامقاومت و جهاد ملت بپا خاسته الجزاير دولت فرانسه آمادگى خودراجهت مذاكره باانقلابيون اعلام كرد.اين پيشنهاد با مخالفت شديد استعمار نشينان اروپايى كه اقدام به تشكيل «ارتش مخفى» نموده بودند مواجه گرديد. اين سازمان به جنگ عليه مردم الجزايربرخاست و با اقدامات تروريستى سعى در ضربه زدن به قيام الجزاير داشت.ژنرال روگل با بسيج پانصد هزار نفراز سپاهيان فرانسه اقدام به عمليات گسترده اى عليه ارتش آزاديبخش ملى الجزاير كرد.اين اقدام دوگل بامقاومت جنانه مردم و تشكيل حكومت موقت مجهدرى الجزايردرتونس به رهبرى فرصت عباس وبن بلا.......پاسخ داده شد. با گسترش مقاومتهاى مردمى نهايتاً دولت فرانسه به رياست دوگل مجبور به اعتراف و شناسايى حق تعيين سرنوشت ملت الجزايرگرديد. در سال 1959 چندين مذاكره و گفتگو در ژنوورم صورت گرفت. سرانجام در 18 مارس 1962 در شهرك اويان، پيمان آتش بس ميان نمايندگان الجزاير و فرانسه به امضارسيد. «ارتش مخفى» فرانسويان به رهبرى «ژنرال سالان» بر اقدامات وحشيانه و تروريستى فرد.......جلوگيرى مفاد پيمان اويان افزود تنهاطى دو ماه، سه هزار تن از الجزايريان را به شهادت رساند. اين ارتش در آخرين روزهاى حيات استعمار فرانسه سعى داشت الجزاير را به دو پاره اروپايى و عربى تقسيم كند پس از شكست اقدامات خود با اجراى سياست «سرزمين سوخته ى و ويران كردن ساختمانهاى دولتى، آموزشگاهها و بيمارستانه، سازمانهاى بسيارى بر كشور الجزاير وارد ساخت.سرانجام در اول ژوئيه سال 1962 با انجام يك همه پرسى، 99 رأى دهندگان، خواستار استقلال الجزايراز فرانسه گشتند و در سوم ژوئيه، استقلال الجزاير به رسميت شناخته شد در همين روز ژنرال دوگل عقب نشينى نيروهايش رااز الجزاير اعلام كرد و بدين ترتيب استعمار......و پرچم 130 ساله و جنگ آزاديبخش هشت ساله با قربانى نمودن بيش از يك مليون شهيد پايان يافت و ملت مجاهد الجزايرشاهد پيروزى را در آغوش كشيد. تحولات الجزاير پس از استقلال پس از كسب استقلال الجزاير، عليرغم وجود ائتلاف و اتحاد ميان نيروهاى مبارز،از همان ابتدا در خصوص كيفيت حكومت و خط مشى سياسى آينده آن اختلاف نضرهايى ميان گروهاى مختلف پديد آمد، نيروهاى اسلامى خواهان اجراى ديدگاههاى اسلامى و احكام و مقررات شريعت اسلام در سيستم جديد بودند، در حاليكه عده اى ديگر حكومت ملى دموكراتيك و پاره اى نظام سوسياليستى را در چارچوب بلوك شرِ پيشنهاد مى دادند.اين اختلافات اوج گرفت و سرانجام با دخالت دوستان خارجى و فشارهاى محلى توافقى پيرامون برپايى حكومتى با جنبه سوسياليسم بدون اتكا بر تئورى ماركسيسم حاصل شد حكومتى سوسياليستى كه اسلام بعنوان دين رسمى آن و عدم تعهد در سياست خارجى، خط مشى آن قرارگرفت.شرايط كشور پس از كسب استقلال بسيار دشوار بود. اقتصادكشور وخيم، كار فرمايان اقتصادى، تكتسينها، مديران زبده و پزشكان كه غالباً از اروپائيان مقيم اين كشور بودند، الجزاير را ترك كرده بودند. كارخانجات، مزارع و كارگاهها تعطيل شده بود و حدود هفتاد درصد جمعيت بيكارشده بودند. ساختمانها و مدارك و اسناد نيز توسط «سازمان ارتشى مخفى» به ويرانه تبديل شده بود.نخستين دولت مجهدرى مستقل الجزاير را يكى از مخالفين خود را از قبيل فرصت عباس كه داراى نظريات سياسى ليبراليستى و خواهان نزديكى به غرب بود از جبهه آزاديبخش ملى اخراج نمود.بن بلا دست به اصلاحاتى زد، املاك و مستغلات اروپاييان را ملى كرد، كارگرى رابه خودگردانى مبدل ساخت....در تابستان سال 1963، شورشى به رهبرى جبهه نيروهاى سوسياليست، در منطقه القبايل صورت گرفت. در اكتبر 1963 نيز درگيريهايى بين مراكش و الجزاير در مورد مرزهاى مشترك دو كشور و مشكل صحراى غربى پيش آمد. در 19 ژوئن 1965 يعنى سه سال پس از استقلال الجزاير،طى يك كودتاى آرام به رهبرى مرد قدرتمند ارتشى، هوارى بورين بن بلا از كاربركنارشد. در پى كودتا، اقتدارسياسى درالجزاير، در اختيار «شوراى انقلاب» كه عمدتا از شخصيتهاى نظامى به رهبرى بومدين تشكيل شده بود قرار گرفت سرهنگ بومدين كابينه اى با 20 وزير تشكيل داد كه تحت نظر شوراى انقلاب فعاليت مى كرد. او علاوه بر رياست شوراى انقلاب سمت رياست جمهورى، نخست وزيرى و وزارت دفاع را خود بهره گرفت. ومجلس ملى الجزاير را تعطيل كرد.در 14 دسامبر 1967 سرهنگ طاهر زبيرى كودتاى نافرجامى براه انداخت وپس از شكست از كشور گريخت. در تاريخ 25 آوريل 1968 به جان بومدين سو قصد شد و وى با آسيب جزئى جان به سلامت برد. در آوريل سال 1976 منشور ملى الجزاير انتشار يافت كه طبق آن الجزاير با رژيم تك حزبى با آرمان سوسياليسم به دنيا مدنى نمود. در 19 نوامبر 1976 قانون اساسى جديد طى رفراندومى تصويب رسيد و در دسامبر همان سال بار ديگر بومدين باكسب 99 درصدآرا به رياست جمهورى رسيد. بومدين كه هدف خود را پى افكندن «جامعه سوسياليستى مقتدر» و مبتنى بر اقتصاد سالم اعلام كرده بود مخالفان خود را به شدت سركوب كرد. ورانه دوران نظاميان و فرماندهان ارتش قدرت فوِ العاده اى يافتند. نظاميان در همه جا قدرت فائقه بودند و به مرور زمان به يك گروه سرآمد و ثروتمند بزرگ وبى رقيب مبدل شدند.از سوى ديگر بومدين با برقرارى روابط حسنه با دنياى خارج بخصوص كشورهاى عربى و اروپايى زمينه حمايت بين المللى از خود را بوجود آورد و در اين كار نيز موفق بود. دولت الجزاير در كليه نهادهاى منطقه اى و بين المللى حضورى فعال داشت، در كنفرانس كشورهاى صادر كننده نفت (اوپك) در اتحاديه عرب، در سازمان كنفرانس اسلامى در اتحاديه وحدت افريقا و در تمامى سازمان هايى كه مستقيم و غير مستقيم به سازمان ملل بستگى دارند نقش تعين كننده ايفا مى كرد. همچنين اين كشور نهذتهاى آزاد بخش افريقا و نمايندگان جنبشهاى مختلف را در خود پناه داد. الجزاير را ميزبان مزاكرات ها، سمينارها و ملاقاتهاى مهم بين المللى ساخت. از جمله در سال 1975 قرار داد صلح رژيم وقت ايران و رژيم عراِ در الجزاير به امضا رسيد.در نوامبر 1978 شايعه بيمارى هوارى بومدين بر سر زبان ها افتاد. او براى معالجه چندين بار به مسكو سفر كرد ولى نتيجه نداشت و در 27 دسامبر 1978 فوت كرد.به دنبال مرگ بومدين، كنگره چهارم...آزادى بخش ملى تحت عنوان «تحقق ميثاِ ملى و وفادارى نسبت به پريزيدنت بومدين» در اواخر ژانويه 1979 تشكيل گرديد. طى اين كنگره شازلى بن جديد «قديمى ترين افسر با بالاترين درجه» از ميان نامزدهاى مختلف، به عنوان دبير كل حزب انتخاب شد و بعنوان كانديدهاى رياست جمهورى اعلام و با كسب 94% آراء.....آمار وسيعى به رياست جمهورى انتخاب شد.شاذلى بن جديد اجلاسيه كنگره چهارم حزب اظهار داشت: «كوشش خواهم كرد همان راهى را كه پريزينت فقيد بوميدين ترسيم كرد به منظور عمق دادن به «انتخابات غير بازگشت سپانيزم» و محافظت از استقلال ملى بمعناى وسيع كلمه ادامه دهم»شازلى در حالى به رياست جمهورى رسيد كه مشكلات عديدى بر سر راه داشت; از طرح نارضايتى عمومى از برنامه هاى اقتصادى و سيستم نظامى بومدين و نيز پيدايش طبقه ثروتمند برگزيده و از طرف ديگر وجود عناصر بومدينسم همچون سرهنگ يحياوى، عبدالسلام بلعيد و عبدالعزيز بو تفليسقه كه بمدت 15 سال وزير او در خارجه و تنها شخصيت همرنگ بومدين كه خواهان....وضع موجود بودند. شازلى گام به گام در پى برداشتن موانع موجود بر سر راه خود بود و آرام آرام از سياست دوران بومدين فاصله مى گرفت. ابتدا دست به اصلاح قانون اساسى زد كه طى آن دوره رياست جمهورى از 6 سال به 5 سال كاهش يافت او كوشش كرد زندگى سياسى را از حالت انقباض خارج سازد. در 13 اكتبر 1980 سرهنگ طاهر زبيرى را كه در زمان بومدين بر اثر كودتاى نا فرجام تبعيد شده بود مورد عفو قرار داد و در ژانويه همان سال احمد ابن بلا رئيس جمهور سابق اين كشور را كه سالها تحت الحفظ زندانى بود آزاد ساخت. تجديد نظر در روش سوسياليسم بومدين و سخن گفتن از «سوسياليسم واقعگرا» يا«اقتصاد ليبراليستى» از تغيرات و چرخشهاى مهمى بود كه توسط شازلى صورت گرفت.

اصولاً سياست دولت الجزاير و حاكميت آن مبتنى بر سه پايه عمده است:

1- ارتش ملى خلقى كه قدرتمندترين نيرو است و حرف آخر را مى زند. اين پايه پس از استقلال و با كودتاى بومدين وارد صحنه سياسى كشور گرديد.2- تكنو كراتها كه عهد بومدين بوجود آمدند و همچون.....بر اقتصاد و ادارات كشور حاكميت دارند. اينان غالباً تحصيلكردگان دانشگاههاى فرانسه و امريكا هستند.3- حزب جبهه آزادبخش ملى كه فعاليت آن توسط بومدين محدود شد و عملاً در سياستها نقشى نداشت.باتوجه به بافت سياسى حاكميت و پايه هاى حكومت، تغيراتى كه در خط مشى سياسى - اجتماعى كشور و چرخش كه در پاره اى از موارد اقتصادى توسط شازلى بن جديد صورت گرفت، درگيريهايى را بين جناحهايى را از حزب جبهه ازادبخش از يك سو و ارتش و حزب از سوى ديگر پديد آورد. سؤال اساسى كه مطرح شد اين بود كه ميان سوسياليسم بومدين و سوسياليسم آزاد بن جديد كدام را بايد انتخاب كرد افزون بر اختلاف ديدگاهها پيرامون خط مشى اقتصادى كشور در موارد ديگرى نظير سياست خارجى در مسأله زبان عربى اختلاف هاى شديدى بروز نمود.در سال 1985 خبرگزاريها خبر از ركورد اقتصادى الجزاير دادند. در سال 1986 عبدالحميد ابراهيمى نخست وزير اين كشور اعلام كرد كه اقتصاد الجزاير در اثر كاهش درامد نفت دچار آسيب شده بطوريكه درامد اندى اين كشور هفتاد درصد نسبت به سال 1985 كاهش يافته است. در 28 دسامبر 1986 شازلى بن جديد در جريان يك سخنرانى براى كادرهاى جبهه آزادبخش ملى از.....حاكم بر ارگانهاى كشور انتقاد كرد. در اين حال كم و بيش گزارشهايى از نا آرامى هاى مردم مخابره مى شد. همچنين خبرهايى از تحرك و فعاليت هاى اسلام گرايان در گوشه و كنار كشور مخابره مى شد.سرانجام اكتبر سال 1988 فرا رسيد. مردم كه راه حل مشكلات را در ابراز خشونت و خشم مى دانستند در روز 14 اكتبر با ريختن به خيابانهاى پايتخت، نخستين جرقه قيام را بر افروختند و استعمارى بزرگ كه نتيجه طبيعى و ضد سياسى، اقتصادى و اجتماعى كشور بود روى داد. اين وضعيت هشت روز ادامه يافت. هشت روز نخست كه در ربع قرن اخير و سالهاى پس از استقلال سابقه نداشت. گروههاى انبوهى از جوانان در محله هاى شلوغ به تظاهرات خشمگينانه دست زدند و تعدادى به دست نيروهاى انتظامى كشته شدند. با انتشار خبر كشته شدن جوانان مردم به خيابان ها ريختند. و با حمله به مؤسسات و ساختمان هاى دولتى و تجارتخانه هاى بزرگ آنها را به آتش كشيدند. موج تظاهرات و شورش به دومين شهر الجزاير يعنى «وهران» و سپس به شهر «بليده» در شرِ الجزاير كشيده شد و درگيريهاى خونينى ميان مردم و نيروهاى پليس صورت گرفت. روز پنجشنبه 6 اكتبر حالت فوِ العاده اعلام شد و به دنبال آن تانكها و توپهاى زرهى نقاط مختلف شهر را به محاصره خود در آوردند. مساجد مهم و بزرگ نيز براى ممانعت از برپايى تظاهرات و كنترل نمازهاى جمعه به محاصره كامل نظاميان در آمد روز جمعه نيز از اداى نماز جمعه سيل عظيم تظاهر كننده گان الله اكبر گويان به مقابله با ارتش پرداختند و دهها نفر كشته و مجروح به جاى ماند.پس از هشت روز عصيان خونين و بر جاى ماندن صدها كشته و هزاران مجروح و بيش از 60 ميليون خسارات مالى با سخنرانى «بن جديد» كه كه با رنگى بريده و صدايى گرفته و غضبناك بر صفحه.....ظاهر شد و وعده وعيدهايى به مردم داد، اوضاع رو به آرامش گذارد. شورش مردم بر...حكايت از به بن بست رسيدن حكومت غربگرانه ملى گراها پس از 26 سال داشت و نشان داد كه نظريه سوسياليسم سرابى بيش نبوده است. بى شك عوامل اقتصادى، فساد ادارى و سياسى نقش اساسى در شورش مردم الجزاير داشت اما نقش اسلام و گرايشهاى اسلامى در اين قيام امرى غير قابل انكار بود. مردم براى رهايى از مشكلات و نجات از تبعيض و بى عدالتى و فساد ادارى و سياسى، اسلام را راه حل دانسته و آن را فرياد زدند. پس از رويدادهاى خونين اكتبر 1988 شازلى بن جديد دست به اصلاحات اقتصادى و سياسى گسترده زد. وى فرمان تدوين قانون اساسى جديد را صادر كرد. اين قانون در 23 فوريه 1989 به همه پرسى گذاشته شد و با 74% آراء رسيد. مطابق اصل 40 قانون اساسى جديد براى نخستين بار در تاريخ الجزاير، جمعيتها و احزاب سياسى اجازه فعاليت يافتند و به دنبال آن بيش از 50 حزب سياسى رسماً و با اجازه وزارت كشور فعاليت سياسى خود را آغاز كردند.آزادى فعاليت احزاب سياسى به احزاب اسلامى نيز اجازه داد در صحنه سياسى الجزاير نقش فعال و بارزى را ايفا كنند. در مارس 1989 نيرومندترين حزب سياسى دينى جبهه نجات اسلامى تأسيس و در 16 سپتامبر همان سال به رسميت شناخته شد. جبهه نجات اسلامى در انتخابات شهرها كه در تارخ 12 ژوئن سال 1990 بر پا شد و اولين رأى گيرى چند حزبى الجزاير پس از استقلال بود به پيروزى چشمگيرى دست يافت. در 26 دسامبر 1991 نيز نخستين دور انتخابات پارلمانى،.....نجات اسلامى، با احراز 118 كرسى از مجموع 400 كرسى گوى سبقت را از رقباى خود برد. پيروزى غافلگير كننده اسلامگرايان در انتخابات به يك بحران سياسى مهم انجاميد. رژيم الجزاير با احساس خطر نسبت به پيروزى......اسلامى به بهانه انجام تقلب در انتخابات، نتايج دور اول را لغو كرد و مانع دست يابى مسلمانان به يك بحران سياسى مهم انجاميد. 5 روز قبل از موعد مقرر براى دومين دور انتخابات پارلمانى يعنى در تاريخ 11 ژانويه سال 1992 شاذابن جديد استعداد كرد. استعفاى او شورايى موسوم به «كميته عالى حكومتى» در رأس قدرت قرار گرفت. رياست كميته عالى حكومتى كه در حكم رياست جمهور بود ابتدا به محمد بو ضياف واگذار گرديد. بو ضياف از رهبران سابق مخالفان بود كه در سال 1963 با احمد بلا و بومدين مخالفت كرده و مدتها در فرانسه و مراكش به حال تبعيد به سر مى برد. او به منزله آخرين تير تركش جبهه آزاديبخش ملى الجزاير بود كه از بدو استقلال تا آن زمان حكومت را در دست داشت. در 9 فوريه سال 1992 بدنبال درگيرى خشونت بار ميان نيروهاى انتظامى و طرفداران جبهه نجات اسلامى در سراسر كشور حالت اضطرارى برقرار شد و در 4 مارس 1992 جبهه نجات اسلامى پس از گذشت 29 ماه از اعلام موجوديت قانونى منحل اعلام گرديد وشمارى از سران آن دستگير و روانه زندان شدند. در ژوئن سال 1992 محاكمه سران جبهه نجات اسلامى در دادگاه آغاز شد اما بدنبال اعتراضات و دمى محاكمه آنها به تعويق افتاد.در 29 ژوئن 1992 محمد بوضياف هنگام مستحرانه در شهر«عنابه» ترور شد و عمر كوتاه حكومت به ظاهر غير نظامى او به پايان رسيد. با مرگ بوضياف يكى از افسران ارتش به نام «على كافى» به رياست شوراى عالى دولتى بر گزيده شد.حزب نجات اسلامى بلافاصله مردم را به يك راهپيمايى مسالمت آميز دعوت كرد اما شوراى دولتى با خشونت با مردم بر خورد كرد و در نتيجه موج ترور در كشور گسترش يافت. به دنبال بروز نا آرامى ها و شدت گرفتن خشونت و اعدام مخالفان و نيز خروج سريع اروپائيان از الجزاير نظاميان براى دومين بار بطور رسمى حكومت را به دست گرفتند. و ژنرال امين زروال در 30 ژانويه 1994 از سوى شوراى عالى دولتى براى يك دوره سه ساله بعنوان رياست جمهور انتخاب گرديد. ژنرال امين زروال كه در سال 1989 فرمانده نيروى زمينى و در سال 1990 سفير الجزاير در رومانى بود قبل از احراز سمت رياست جمهورى پست وزارت دفاع الجزاير را بر عهده داشت. حكومت نظاميان در الجزاير از ژانويه سال 1994 به رياست امين زروال در فضايى از رعب و وحشت و ترور تاكنون به حيات سياسى خود ادامه داده است. امين زروال قول داده است كه براى بازگشت آرامش به كشور با حزب نجات اسلامى مذاكره كند.

مرورى بر آخرين تحول سياسى مهم در الجزاير

حكومت الجزاير در تلاش براى رهايى از دوره چهار ساله خشونت ها كه قريب 50 هزار نفر قربانى در بر داشته است و به منظور كسب وجاهت و مشروعيت سياسى، در نوامبر سال جارى 1995 «آبان 1374» اقدام به برگزارى انتخابات چند حزبى رياست جمهورى نمود.در اين انتخابات احزاب عمده قانونى مخالف، نامزدى....نكردند. اين احزاب اعلام كردند كه انتخابات، نمايشى از سوى ارتش است تا به حكومت فعلى چهره قانونى بدهد. عبدالمجيد مهدى رهبر جنبش آزاد بخش ملى نيز در مصاحبه ايى اعلام كرد كه دولت با اين هدف انتخابات را برگذار مى كند تا بتواند از آن بجاى انجام گفتگو با گروههاى اسلامى مخالف دولت، بعنوان وسيله اى براى تحكيم موقعيت نيروهاى نظامى و وسيله اى براى سر كوبى گروههاى مذهبى و سياسى استفاده كند جبهه نجات اسلامى نيز با تحريم انتخابات از مردم خواست در رأى گيرى شركت نكند.در اين انتخابات كه با جنجال گسترده صورت گرفت چهار نامزد شركت داشتند: ژنرال امين زروال، شيخ محفوظ سخناح رهبر جنبش جامعه اسلامى «حماس» نورالدين بوكروح كارشناس جوان مسائل اقتصادى كه وابسته به يكى از احزاب ميانه رو اسلامى است و سعيد سعدى يك روانشناس كه رهبر حزب غير مذهبى و مخالف اسلامگرايان است و از سوى جامعه بربر زبان هاى الجزاير حمايت مى شد.بنا به گزارش خبر گزاريها عليرغم وجود نگرانيهايى مبنى بر بروز خشونت و نا آرامى، سرانجام در روز 16 نوامبر 1995 (25 ابان 1374) انتخابات ظاهرا با آرامش برگزار شد. بنا به گزارشهاى رسمى حدود 75 درصد از افراد واجد شرايط در انتخابات شركت كردند. وزارت كشور الجزاير روز جمعه 26 اذر ماه سال جارى اعلام كرد ژنرال امين زروال با كب با 85 درصد مجموع آراء برنده نهائى انتخابات رياست جمهورى است بنا به گزارش راديو الجزاير پس از ژنرال امين، زروال شيخ محفوظ سخناح با احراز 25 درصد دومين ميزان آراء را به دست آورد. در اين حال «انوا خدام» رئيس هيت پارلمانى جبهه نجات اسلامى در امريكا، ميزان شركت مردم در انتخاتات را بين 20 تا 30 درصد اعلام كرد.بنا به پيش بينى هاى مقامات الجزاير انتخابات رياست جمهورى و تقويت موقعيت سياسى ژنرال امين زروال پايانى براى خشونت ها در اين كشور تلقى مى شد اما مطابق آخرين گزارشها هنوز هم ناآرامى و خشونت ادامه دارد. در حال حاضر ابرى از ابهم بر فضاى سياسى الجزاير سايه افكنده و راجع به خط مشى آينده رژيم ديدگاههاى مختلفى ابراز مى شود. ژنرال امين زروال كه تصور مى شد به دنبال پيروزى اش در انتخابات، مذاكرات با جبهه نجات اسلامى را آغاز كند، در اين زمينه با احتياط بيشترى رفتار مى كند او تلاش دارد توافق مقامات نظامى را در خصوص گامهاى بعدى به دست آورد.

احزاب سياسى الجزاير

پس از پيروزى انقلاب الجزاير در سال 1962 جبهه آزاد بخش ملى كه رهبر مبارزات مردم را به عهده داشت بعنوان حزب حاكم به فعاليت خود ادامه و تا اواخر سال 1988 تنها حزب سياسى در الجزاير بود. به جز حزب جبهه آزاد بخش دو حزب ديگر مدتى كوتاه در صحنه سياسى الجزاير ظاهر شدند حزب كمونيست الجزاير كه در 17 اكتبر 1336 تأسيس شد و پس از پيروزى انقلاب به دنبال كودتاى بومدين در سال 1965 فعاليت آن متوقف گرديد و حزب جبهه نيروهاى سوسياليستى كه در سال 1963 تأسيس شد و در سال 1964 سر به شورش برداشت و بعداً فعاليت آن متوقف گريد.به دنبال رويدادهاى خونين سال 1988 و تصويب قانون اساسى جديد و قانون احزاب سال 1989 شاهد شكل گيرى احزاب مختلف در صحنه سياسى اين كشور هستيم. رژيم الجراير كه در اثر حوادث اكتبر 88 در آستانه فروپاشى قرار گرفته بود تنها راه خروج از بحران را تصويب قانون اساسى جديد و دادن آزادى هاى سياسى دانست. با تصويب قانون احزاب در 5 ژونويه سال 1989، احزاب سياسى از جناح هاى مختلف اعم از ملى، مذهبى، كمنيستى و لانيك خواستار دريافت مجوز از وزارت كشور شدند و ظرف چند هفته بيش از 50 حزب رسماً از وزارت كشور اجازه فعاليت گرفتند. تحليل گران سياسى سال 1989 تا پايان 1991 را دوران طلايى احزاب در الجزاير ناميدند. اينك الجزايريان مى گويند: ما تاكنون تنها يك حزب داشتيم اما اكنون بيش از آنچه لازم است حزب داريم.احزاب سياسى الجزاير را مى توان به سه دسته تقسيم كرد:
احزاب ملى
احزاب اسلامى
احزاب دمكراتيك و لائيك

الف احزاب ملى

احزاب ملى الجزاير بيشتر بر برقرارى دمكراسى و آزادى تأكيد دارند. اين احزاب بيش از ديگر احزاب سياسى بر ادامه وضعيت موجود در الجزاير علاقه مند هستند و معمولا مخالفتى با رژيم نشان نمى دهند و در مواردى هم از اقدامات رژيم حمايت مى كنند. اين احزاب اقدامات اسلام گرايان عليه رژيم را محكوم مى نمايند و مورد حمايت مالى و سياسى رژيم حاكم هستند. مهم ترين احزاب ملى از قرار زير است:

1- حزب جبهه آزاد بخش ملى الجزاير

اين حزب باشروع مبارزات مسلمانه مردم الجزاير عليه استعمار فرانسه در اول نوامبر 1954 تشكيل شد و رهبرى مبارزات مردم را به دست گرفت. حزب جبهه آزاد بخش ملى از بدو پيروزى در سال 1962 تا 23 فوريه 1989 بعنوان حزب حاكم بر اين كشور حكومت مى كرد. پس از تصويب قانون اساسى جديد مصاحبه اى اعلام كرد: ما خواهان تجديد نظر در همه چيز هستيم. مامى خواهيم زمينه اى براى برقرارى دمكراسى فراهم گردد. احمد بن بلا اولين رئيس جمهورى الجزاير پس از استقلال برد كه درسال 1965 باكودتاى هوايى بومدين سرنگون و روانه زندان شد. اودر سال 1991 به الجزاير بازگشت و فعاليت سياسى خود راازسرگرفت.وى تلاش كرد نقش ثابق خودرابازيابدوباسفربه استانهاى مختلف وسخرانى براى مردم انتظار داشت بعنوان رئيس جمهورى انتخاب شود ولى به اين هدف دست نيافت. او پس از سفر نتايج انتخابات پارلمانى دسامبر 1991 و درگيرى بين طرفداران جبهه نجات اسلامى و نيروهاى دولتى، الجزاير را به قصد اقامت دائمى در ژنو ترك كرد. او در حال حاضر اوضاع فعلى الجزاير را براى فعاليت سياسى مناسب نمى بيند ولى او با تبليغ نقطه نظراتش به فعاليت عادى خود در پايتخت ادامه مى دهد دبير كل فعلى اين جنبش خالدابن اسماعيل است و روابط خوبى با رژيم عراِ دارد. احمدابن بلا هر سال يك تا دو بار از عراِ ديدن مى كند. او مخالفت خود را با احزاب اسلامى و حاكميت اسلام در الجزاير سريحاً اعلام كرده است.

ب - احزاب اسلامى

براى اولين بار در تاريخ الجراير احزاب اسلامى در سال 1989 توانسته از وزارت كشور الجزاير اجازه فعاليت بگيرند. تا آن تاريخ هيچ يك از كشورهاى عربى اجازه فعاليت به احزاب اسلامى نداده بودند. رژيم الجزاير نيز پس از قدرت يافتن جبهه نجات اسلامى و پيروزى در انتخابات شهرداريها و پارلمان عملاً نسبت به دادن اجازه فعاليت به احزاب اسلامى اظهار پشيمانى كرد و هم اكنون در نظر دارد در ماده مربوط به آزادى احزاب سياسى در قانون اساسى تجديد نظر كند و رسماً مناسبت احزاب اسلامى را در اين كشور ممنوع سازد. پيروزى جبهه نجات اسلامى در هر دو انتخابات الجزاير به ديگر احزاب اسلامى در اين كشور و ديگر كشورهاى مغرب عربى و جهان عرب قدرت ونيروى تازه اى داد و در عين حال حساسيت رژيم ها را نسبت به افزايش نفوز مسلمانان چند برابر كرد.

مهم ترين احزاب سياسى اسعدى

1- جبهه نجات اسلامى الجزاير

جبهه نجات اسلامى الجزاير پس از تصويب قانون اساسى جديد سومين حزبى بود كه رسماً اجازه فعاليت گرفت. رهبر اين جبهه «عباس مدنى» از قديمى ترين مبلغان اسلامى الجزاير است. او در سال 1931 در منطقه اى در جنوب الجزاير كه به علائق مذهبى معروف است به دنيا آمد. «مدنى» داراى مدرك دكترى در لندن است او ترجيح مى دهد هميشه عندوره «لباس ملى الجزاير» را بپوشد و عرِ چين بر سر داشته باشد. در اولين بار در سال 1982 با بر پايى تظاهرات اسلامى در «قنطينه» در شرِ الجزاير در صحنه مطرح شد. اين تظاهرات اقدامى بود كه در زمان تسلط تك حزبى بر كشور ممنوع شمرده مى شد. وى پس از چند هفته تظاهراتى را در دانشكده مركزى در پايتخت الجزاير به راه انداخت. جبهه نجات اسلامى در اولين انتخابات چند حزبى از مجموع 1541 شوراى شهردارى در 853 شورا و از مجموع 48 شوراى ايالتى در 32 شورا پيروز شد. پيروزى جبهه نجات اسلامى در انتخابات رژيم الجزاير را غافلگير كرد ولى رژيم مجبور شد نتايج اين انتخابات را بپزيرد. نمايندگان جبهه ادات اكثر شهر دارى هاى كشور را بر عهده گرفتند ولى آنها اعلام داشتند كه دولت اختيارات آنها را گرفته است و در كار شهرداران كارشكنى مى كند. اولين انتخابات پارلمانى در 26 دسامبر 1991 برگزار شد و جبهه نجات اسلامى در دور اول انتخابات از مجموع 430 كرسى 188 كرسى را احراز كرد پس از جبهه نجات اسلامى به ترتيب حزب نيروهاى سوسياليستى با 20 كرسى و جبهه آزاد بخش ملى با 16 كرسى در رديفهاى دوم و سوم قرار گرفتند اما رژيم به بهانه انجام تقلب در انتخابات، نتايج دور اول را لغو كرد و سپس جبهه نجات اسلامى را منحل اعلام نمود. به دنبال انحلال جبهه نجات اسلامى، فعاليت آن به صورت غير علنى در آمد و با جنبش اسلامى مسلح كه گفته مى شود جناح نظامى جبهه نجات اسلامى است عمليات خود را عليه رژيم آغاز كرد اين عمليات تاكنون ادامه يافته است. با وجود اين كه جبهه نجات اسلامى فعاليت علنى ندارد ولى رژيم الجزاير از فعاليت غير علنى آن بسيار واهمه دارد و اين جبهه را يك گروه تروريستى معرفى مى كند. جبهه نجات اسلامى نيز طى بيانيه هايى ضمن محكوم كردن رژيم فعلى آن را يك حكومت غير قانونى معرفى كرده و خواستار سرنگون شدن آن شده است. اكثر احزاب سياسى الجزاير بر اين عقيده اند كه براى حل بحران اين كشور بايد دولت با جبهه نجات اسلامى وارد مذاكره شود. جبهه نجات اسلامى با تحريم انتخابات رياست جمهورى ماه نوامبر 95 از مردم خواست در انتخابات شركت نكنند. پس از بر گذارى انتخابات بعضى از سران جبهه آن را يك انتخابات فرمايشى خواندند و ادعاى رژيم را مبنى بر شركت گسترده مردم رد كردند. در عين حال خبر گذازيها و راديوهاى بيگانه گزارشهايى مبنى بر بروز شكاف و اختلاف نظر بين سران جبهه در خصوص نحوه ارتباط با امين زروال منتشر ساخته اند دو چندان گزارشها هنوز توسط منابع موثق تأييد نشده و حتى بعضى از رهبران جبهه وجود اختلاف بين سران جبهه را تكذيب كرده اند

2 - جنبش اسلامى الهنقه

جنبش اسلامى الهنقه در 6 ستابر 1990 تاسس شد و در دسامبر 1990 بعنوان سى اين حزب سياسى رسما فعاليت خود را آغاز كرد.اين حزب كه مقر آن در شهر قنطينه (سومين شهر بزرگ الجزاير) قرار دارد توسط شيخ عبد ا...حاب ا... رهبرى مى شود. جنبش اسلامى الهنقه از پيروان اخوان المسلمين مصر است و به بر قرارى حكومت اسلامى و انجام تغيرات ريشه اى در جامعه معتقد است. جنبش اسلامى الهنقه خواستار برقرارى دمكراسى و آزادى در جامعه است و اجراى احكام اسلامى را يك اقدام ضرورى مى داند. اين جنبش مذاكره با رژيم و فعاليت در سايه آنرا جايز مى داند و اين اقدام را گامى در راه تحقق هدف جنبش قلمداد مى كند. جنبش معتقد است كه گرههاى اسلامى فعال در صحنه بايد با يكديگر همكارى كنند تا حكومت اسلامى بر قرار شود. از اين رو در ابتداى فعاليت احزاب اسلامى خواستار ائتلاف اين احزاب شد ولى جبهه نجات اسلامى اين پيشنهاد را رد كرد.جنبش اسلامى الهنقه انحلال جبهه نجات توسط رژيم را محكوم كرد و خواستار ادامه اين جبهه و كليه احزاب شد. اين جبهه ضمن رد عمليات مسلحانه مسلمانان مخالفت خود را با هر گونه عمليات مسلحانه اعلام كرده است. با اين وجود احزاب لائيك خواستار انحلال كليه احزاب اسلامى شده اند و بقاى اين احزاب را موجب ادامه فعاليت هاى اصول گرايان دانسته اند. جنبش اسلامى الهنقه در انتخابات پارلمانى 26 دسامبر 91 شركت كردويى حتى يك كرسى از مجموع 430 كرسى را بدست نياورد.

3 - جنبش اسلامى الهنقه (حماس)

اين جنبش در 6 دسامبر 1988 توسط شيخ محفوظ سخناح تاسيس شد و در 29 آوريل 1991 بعنوان چهل و سومين حزب سياسى فعاليت رسمى خود را شروع كرد. جنبش پيرو افكار سازمان اخوان المسلمين مصر است و بهمين علت بعنوان يك حزب ميانه رو شناخته شده است. از نظر اين جنبش بر قرارى حكومت اسلامى بايد بطور مرحله اى و تدريجى صورت پذيرد. جنبش شورا و دمكراسى را دو اصل ضرورى براى اداره جامعه مى داند. حماس گفت و گو با رژيم را جهت ادامه مناسبت سياسى ضرورى مى داند و توسل به خشونت را رد مى كند و با عمليات مسلحانه جنبش اسلامى مخالف است. جنبش حماس در انتخابات پارلمانى 91 نتوانست حتى يك كرسى در پارلمان بدست آورد. حماس همواره تلاش مى كرد بين گروههاى ابلدى در الجزاير نزديكى ايجاد كند. شيخ محفوظ سخناح بر اين عقيده است كه خشونت نمى تواند بران فعلى الجزاير را حل كند و رژيم براى پايان وارن به بحران موجود بايد با افراد مورد قبول و غير افراطى جبهه نجات اسلامى وارد مذاكره شود. جنبش حماس در انتخابات رياست جمهورى اخير (نوامبر95) شركت كرد و شيخ محفوظ سخناح بعنوان يكى از رقباى امين زروال وترد صحنه انتخابات شد. او اميدوار بود آراء جبهه نجات اسلامى را كه در انتخابات پارلمانى كسب كرده بود بخود اختصاص دهد. مطابق آمارههاى رسمى شيخ محفوظ سخنان پس از امين زروال با كسب 25 % آراء در جاى دوم قرار گرفت. گر چه هنوز به صحت برگزارى انتخابات و ميزان مشاركت مردم گزارشهاى موثقى دريافت نشده است اما اعلام اين ميزان از آراء بخودى خود قابل توجه است بخصوص اگر اين انتخابات راباانتخابات پارلمانى مقايسه كنيم كه حماس حتى نتوانست يك كرسى را كسب نمايد.

د - احزاب لائيك

1 - حزب التجمع من اجل الثقافه والديموقراطيه (حزب تجمع براى فرهنگ و دمكراسى)

اين حزب در 6 سپتامبر 1989 رسمأ فعاليت خود را آغاز كرد. حزب تجمع يك حزب لائيك است و هر گونه استفاده ازمذهب را رد مى كند. فعاليت اين حزب در مناطق كوهستانى قبايل مرسوم به قبايل بربر متمركز شده است. اين حزب بااستفاده از زبان و لهجه محلى بربرها مرسوم به امازينى بوسيله ودم مناطق قبايل تأكيد مى كند. طرفداران اين حزب از تكلم به زبان عربى خود دارى مى كنند و خود را نه عرب بلكه بربر مى دانند. آنها بجاى استفاده از زبان عربى، زبان رسمى كشور، از زبان فرانسه استفاده مى كنند و معتقدند كه علت الجزاير عرب نيست. احزاب ملى و اسلامى الجزاير به حزب تجمع براى فرهنگ دمكراسى، «حرب فرانسه» اطلاِ مى كنند هنگامى كه جبهه نجات در انتخابات پارلمانى به پيروزى رسيد اين حزب در منطقه قبايل شكست خورد و نتوانست حتى يك كرسى در پارلمان بدست آورد. از اين رو به پيروزى جبهه نجات مخالفت ورزيد و خاستار لغو نتايج اين انتخابات شد.اين حزب براى ابراز مخالفت خود با اسلام، حمايت خود را از نشر كتاب آيات شيطانى به زبان فرانسه اعلام كرد و طى نامه اى به چند مركز انتشاراتى در فرانسه انتشار اين كتاب را مورد تأيد و پشتيبانى قرار داد آن را پيروزى آزادى و ابتكار بر ضد سانور و تروريسم توصيف كرد.

2- حزب جبهه نيروهاى سوسياليستى

اين حزب به رهبرى حسين آيت احمد يكى از رهبران الجزاير در سال 1962 پس از پيروزى انقلاب تأسيس شد. اين جبهه پس از روى كار آمدن احمد ابن بلا دست به شورش در منطقه قبايل عليه بن بلا زد و مخالفت خود را با او اعلام نمود. در سال 1964 مجدداً جبهه نيروهاى سوسياليستى در منطقه القبايل شورش كرد كه فرماندهى ارتش را در نواحى جنوبى كشور به عهده داشت عليه حكومت بن بلا علم عصيان بر افراشت ولى پس از چندى سرانجام حسين آيت احمد و«سرهنگ شعبانى» به دام افتادند. سرهنگ شعبانى به صحفه اعدام سپرده شد ولى مجازات آيت احمد به دليل حسن شهرت و محبوبيتى كه داشت معلق گرديد. حسين آيت احمد پس از آزادى ازندان به خارج رفت و تا سال 1989 در خارج بود و در 15 دسامبر پس از 23 سال تبعيد به الجزاير بازگشت.اين جبهه با دريافت اجازه از وزارت كشور در 29 نوامبر 1989 فعاليت سياسى خود را مجددا آغاز كرد جبهه نيروهاى سوسياليستى، انتخابات شوراهاى شهردارى را....تحريم كرد. و با شركت در انتخابات پارلمانى دسامبر 91 مقام دوم را پس از جبهه نجات اسلامى با كسب 20 كرسى بدست آورد. اين جبهه لغو نتايج دور اول انتخابات پارلمانى را شديداً مورد انتقاد قرار داد و محكوم كرد. آيت احمد به دنبال لغو نتايج انتخابات، بعنوان اعتراض به رژيم الجزاير را بقصد اقامت در ژنو را ترك كرد وى هم اكنون در خارج از الجزاير زندگى مى كند. جبهه نيروهاى سوسياليستى و مدت به بر قرارى دمكراسى و آزادى مى كند و بعنوان يك حزب لائيك معرفى مى شود. اين حزب مخالف شديد روى كار آمدن احزاب اسلامى در الجزاير است و حكومت اين حزب را ديكتاتاتورى توصيف مى كند.

3- حزب المتحدى

حزب التحدى، همان حزب كمنيست الجزاير است كه در 17 اكتبر 1936 تأسيس شد. فعاليت اين حزب پس از پيروزى انقلاب الجزاير در اثر كودتاى بومدين متوقف شد. اين حزب در سال 1966 نام خود را به حزب الطليعه الاشتراكيه» تغير داد. حزب الطليعه مخالفت شديد خود را با تشكيل احزاب اسلامى اعلام كرده و آنها را دشمن واقعى مردم الجزاير و اصراگرا و ظلمتگر توصيف ميكند. حزب الطليعه بعنوان اعتراض به شركت جبهه نجات اسلامى در انتخابات پارلمانى دسامبر 91 اين انتخابات را تحريم كرد.بدنبال فروپاشى شوروى سابق، حزب الطليعه پس از مدتى سردرگمى پرانجام با تشكيل كنگره و نفى ايدئولوژى كمنيسم نام خود را به حزب «التحوى» تغير داد. اين حزب سپس يك شوراى ملى انتقالى با 15 عضو تشكيل داد و شوراى مزبور يك كميته اجرايى به حساب دفتر سياسى با 11 عضو به رياست الهاشمى الشريف دبير كل سابق حزب تشكيل داد. حزب المتحدى در حال حاضر بطور گسترده در صحنه سياسى الجزاير فعاليت ميكند و نفوذ زيادى در ادارات دولتى و محافل سياسى و مطبوعاتى كشور دارد و از سوى رژيم براى ايفاى نقشى بارز تشويق مى شود.

4- حزب فرانسه

در الجزاير حزبى بنام حزب فرانسه رسماً وجود ندارد ولى اين اسم به كسانى اطلاِ مى شود كه طرفدار فرانسه بوده و به نفع آن سخن مى گويند و موضعگيرى مى كنند.حزب فرانسه در اكثر ادارات، مؤسسات، ارگانهاى دولتى و نهادها حضور دارد و تلاش مى كند فرهنگ فرانسه را در الجزاير حاكم سازد و مخالفين فرانسه را مورد انتقاد قرار دهد.حزب فرانسه از دوران استعمار فرانسه در الجزاير حضور دارد و خود را وارث استعمار گران فرانسه مى داند. اين حزب مليت عرب و اسلام را دو دشمن مى داند و الجزاير را بخشى از فرانسه و غرب به حساب مى آورد.

منابع

1-تاريخ معاصر كشورهاى عربى، ترجمه دكتر محمدحسين روحانى - انتشارات توس2- تاريخ معاصر (كشور عربى) ترجمه محمدحسين شهرى، انتشارات كاوه3-صد مليون عرب، تيرى دراژن، ترجمه حسين مهرى، انتشارات توس4-مغرب بزرگ، پل بالتا، ترجمه عباس آگاهى، دفتر مطالعات سياسى و بين المللى5- نظام بين المللى و مسأله صحراى غربى، محمود سريع القلم، دفتر مطالعات سياسى و بين المللى6-THE ENCYCLOPEDLA AMERICAN INTERNATIONAL EDITION 7- بولتن تحقيقى خبرگزارى جمهورى اسلامى تحت عنوان و«احزاب سياسى در الجزاير»8- راديوها و جهان اسلام - نشريه روزانه خبرگزارى جمهورى اسلامى9- مطبوعات و جرايد مختلف «آرشيو كتابخانه مجلس شوراى اسلامى»روزنامه كيهان
روزنامه اطلاعات
روزنامه جمهورى اسلامى
روزنامه سلام



/ 1