مقدمه - ساختار بنگلادش نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ساختار بنگلادش - نسخه متنی

هادی عظیمی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

مقدمه

در جهان كنونى با پيشرفت روز افزون علم وفن آورى زندگى فردى و اجتماعى بشر نيز دستخوش تحولات و پيچيدگى هائى گرديده است كه ايجاد رابطه و ارتباط متقابل بين انسانها نيز روشهاى علمى دقيق مبتنى بر اطلاعات كامل روانشتاختى و جامعه شناختى از يكديگر و همچنين اطلاعات دقيق از مشخصات عقيدتى، راهبردى، جغرافيائى، پيشينه تاريخى وشرايط اقتصادى وسياسى حاكم بر كشورها وملتها را مى طلبد. اتخاذ روشهاى دقيق تبليغى وتعميق ومتمايز مى باشند منوط به شناخت وآگاهى واقع آنها مى باشد واين امر بدون دستيابى به يك نظام منسجم پژوهشى علمى اطلاع يابى واطلاع رسانى وبكارگيرى اين اطلاعات توسط آنانكه صادقانه وبا پشتكار كمرهمت به امر تبليغ رسالت الهى نموده اند امكان پذير نمى باشد كه يكى از اساسى ترين شروط مجادله احسن كه در كلام دلنشين وحى (وجادلهم باللتى هى احسن) به آن دعوت شده ايم اتخاذ چنين نظام پژوهشى منسجم درجهت آگاه شدن خود وآگاه و بيدار نمودن ديگران است. جزوه موجود تحت عنوان «ساختار بنگلادش» نيز با اين اعتقاد و با اين اهداف تدوين گرديده است كه انشاءاللَّه مرضى نظر قرار گيرد.هادى عظيمى

جغرافياى طبيعى

موقعيت جغرافيائى

د ر كتب جغرافيااجتماعى از مردم در شرق هندوستان بنام بنگا(1) نام برده شده است وماركوپولودرسفرنامه خودبه نام بنگالااشاره نموده است ولى اولين بارلغت بنگلادردوران سلطنت اكبرشاه براين سرزمين مورداستفاده قرار گرفت .طى دوران سلطنت اكبرشاه براين سرزمين مورداستفاده قرارگرفت .طى دوران استيلاى بريتانيابراين سرزمين وهندوستان بطوركلى درسالهاى 74-1854هندوستان واستان بنگال دستخوش تقسيمات مختلفى قرارگرفت .درسال 1947كه بريتانياقدرت رابه هندواگذارنمود،استان بنگال به دوقسمت شرقى وغربى تقسيم گرديدكه بنگال شرقى به نام پاكستان شرقى به نام پاكستان شرقى شناخته شدودرسال 1971اين بخش باعنوان كشورمستقل بنگلادش ازپاكستان جداشده وداكاپايتخت آن گرديد.اين كشورداراى 998/143كيلومترمربع وسعت داشته وازشمال به ايالت آسام وبنگال غربى ازشرق به ايالت آسام واز غرب به ايالت بيهاروبنگال غربى هندوازجنوب شرقى به كشوربرمه وازجنوب به خليج بنگال محدودميگرددوبين خطوط2034و2638عرض شمالى وخطوط8801و9241طول شرقى قرارگرفته است .بنگلادش به چهار ايالت چيتاگنگ(2)داكا(3)خولنا(4) وراج شاهى(5) تقسيم مى شود كه هر يك از اين ايالات به 20بخش تقسيم مى گردند كه هر يك از آنها نيز داراى چند بخش فرعى مى باشند. انى كشسور بطور كلى به سرزمينى دلتايى يا جلگه اى معروف مى باشد امّا مى توان آنرابه سه منطقه طبيعى تپه ها،سرزمينهاى مرتفع وجلگه ها تقسيم نمود كه اين تقسيم بندى طبيعى بر نحوه زندگى مردم وشيوه هاى امرار معلش آنها واقتصادداخلى اين كشور تأثير بسزائى دارد.رودهاى عمده بنگلادش عامل اصلى شكل گيرى طبيعى اين كشور بوده وعمده ترين آنها عبارتنداز گنگ(6) ،براهماپوترا،جامونا(7) ومگنا(8) رودخانه هاى فرعى ديگرى نيز وجوددارند كه عمدتاًاز اين سه منشعب مى شوند ودر سراسر بنگلادش گسترده مى باشند ونهايتاًبه خليج بنگلادش مى ريزند.مردابها در بنگلادش وسعت بسيار داشته وتقريباًهمه مناطق راپوشانده اند. در قسمت عمده بنگلادش خصوصاًجنوب شرقى وشرق بارندگى شديد بوده وبطرف غرب كاهش مى يابد وبه حدود60اينچ يا كمترمى رسد.اين كشور در منطقه گرمسيرى ومرطوب واقع شده است وتقريباًهرسال با سيلهاى فراوان مواجه مى باشد كه خسارات آن اثرات منفى ناگوارى را بر اقتصاد اين كشور داشته ودارد.شرايط خاص آب وهوائى بنگلادش بگونه اى است كه در واقع شش فصل در هر سال وجود دارد كه عبارتند از:1-بهار كه از بهمن تا فروردين بطول مى انجامدوميانگين دما بين 26 تا32درجه سانتيگراد مى باشد. 2-تابستان كه ازاول فروردين شروع وتااواخرخردادادامه ودمابين 26تا38درجه سانتيگرادمى باشد.3-فصل باران كه ازاواخرخردادتااواخرمردادماه مى باشدودمابين 26تا32درجه سانتيگرادبوده ورطوبت هوابه حداكثرخودمى رسد ودربسيارى ازمواقع ميزان رطوبت 100%مى باشد .4-پائيزكه از اواخر مردادشروع وتا آخر مهر ماه داردودما بين 26تا32درجه سانتيگراد مى باشد ولى رطوبت درجه وميزان رطوبت هنوز كاهش چشمگير ندارد.5-فصل شبنم كه ا اواخر مهرماه آغاز وتا اواخر آذرماه ادامه مى يابد وهوا روبه خشكى گذاشته واز درجه حرارت آن نيز كاسته مى شود.6-زمستان كه از اواخر آذرماه آغاز گرديده وتا آخر بهمن ويا اواسط آن ادامه مى يابد ودرجه حرارت به حداقل 6درجه سانتيگراد مى رسد ورطوبت هوا نيز بسيار كاهش مى يابد . اين تنوع شرايط اقليمى وآب وهوائى باعث گرديده است كه اين كشور بيشتر از بافت كشاورزى برخوردار باشد تا بافت صنعتى ودرضمن زيبائى هاى طبيعى را براى اين كشور به ارمغان آورده است كه مى توان با برنامه ريزيهاى دقيق وحساب شده در زمينه جلب جهانگردان منبع درآمد سرشارى را براى آن تمهيد نمود.

شهرهاى مهم

داكا

پايتخت بنگلادش كه در سال 1608ميلادى توسط شيخ الاسلام خان حاكم مفعوله بنگال مقر حكومت اين سرزمين تعيين گرديددر نوشته هاى قديمى از مقامى والا برخوردار مى باشد.در سال 1704 ميلادى با حاكميت نواب مرشد على خان مركز حكومت از داكا به مرشد آباد منتقل گرديد و بدين گونه از اهميت داكا تا حدودى كاسته شد ودر زمان استقلال پاكستان اين شهر وسعت چندانى نداشت تا پس از تجزيه هندوستان و استقلال پاكستا ن كه داكا مركز پاكستان شرقى قرارگرفته و بتدريج اهميت پيشين خودرا باز يافت .اين شهر در مركز بنگلادش قرار گرفته اكنون قريب پنج ميليون جمعيت را درخود جاى داده است و در كنار آن شهر صنعتى نارايان گنج (9)قرار دارد و متوسط بارندگى سالانه داكا تقريباً188 سانتيمتر مى باشد.از آثار قديمى و ديدنى اين شهر قلعه لالباغ (1678ميلادى)،قبر پرى بى بى (1678ميلادى )مسجد هفت گنبد (1680ميلادى)،دالان حسينى ،مسجد النجوم ،براكاترا(10)و معبد داكسورى (11)مى باشد.همانگونه كه از اسامى اين اماكن پيداست اين اماكن گوياى حاكميت مقتدرانه مسلمانان در اين سرزمين ودر آن زمان مى باشد كه در جاى خود اين مطلب نيز مورد بحث قرار خواهد گرفت .در بين ساختمانهاى زيبا و جالب توجه شهر داكا مى توان ازساختمان مجلس درشير- بنگلا- نگر(12)و مسجد بين المكرم ايستگاه راه آهن كمالپورو مناره ياد بود شهدا نام برد.همچنين در نزديكى شهر داكا يادگار شهداى اسقلال درسوار (13)،ويرانه هاى قديمى مركز قدرت در ويكرمپور(14)(در قرن هفتم )و سونارگا(15)(قرن دهم )از اماكن ديدنى و تاريخى مى باشند.

چيتاگنگ

دومين شهر مهم بنگلادش و اصلى ترين بندر اين كشور چيتاگنگ مى باشد كه در ساحل راست رود كرنافلى (16)در جنوب شرقى اين كشور درساحل خليج بنگال قرار گرفته است .اين بندر ساليان متمادى است كه يكى از مراكز مهم تجارى تلقى شده است اما با توجه به بندر كلكته در هندوستان چيتاگنگ تاحدود زيادى نقش خودر ادر بازرگانى از دست داد و به صورت بندر كوچكى درآمد .اما پس از تجزيه هند وپيدايش پاكستان مجدداًاين بندر اهميت از دست رفته خودرا باز يافت و اكنون نيز يكى از مهمترين مراكز تجارى بنگلادش محسوب مى شود.جهانگردمشهورچينى هيون تانگ (17)اين بندررادرقرن هفتم به عنوان ((زيبائى خفته درميان آب ومه))توصيف نموده واين بندرباتپه هاى سبز،جنگلهاازاقصانقاط جهان باشد.آرامگاه بايزيدبسطامى ،مسجدجم شاهى ،مسجدچندانپور،معابدبودائى وهندودرسيتاكوندو،قبرستان قهرمانان جنگ جهانى دوم ،موزه نژادشناسى ،درياچه پهارتولى (18)سواحل پنتگا(19)وفوزاداهارت (20)ازاماكن ديدنى وجذاب اين بندرمهم مى باشند.

سياهت

(21)يكى از شهرهاى مهم بنگلادش كه در شمال شرقى آن واقع شده است شهر سياهت مى باشد كه باغهاى فراوان چاى و مركبات آن جاذبه خاص به آن بخشيده است .اين شهر هنوز داراى بافت كشاورزى بوده و از اهميت اقتصادى كشاورزى زيادر برخورداربوده و باغهاى چاى آن حدود43ميليون كيلوگرم چاى توليدى كشوربنگلادش را تشكيل ميدهدكه بخش اعظم صادرات كشور را همين محصول كشاوزرى تشكيل ميدهد.علاوه برچاى و مركبات ،در اين منطقه منابع گاز طبيعى ونفت و معدن سنگ آهك وجود دارد كه به اين شهر اهميت خاصى بخشيده است .از آنجائيكه شهر سياهت محل زندگى صوفى بزرگ حضرت شاه جلدل بوده است و در تاريخ بنگلادش صوفى هانزد مردم از احترام والائى بخوردار بوده اند،اين شهر مورد توجه ويژه مردم نيز مى باشد.جنگلهاى گرمسيرى ،مولوى بازارو جافلو نگ از اماكن ديدنى و زيبايى شهر سياهت و قبايل خاسيا(22)و مونيپورى (23)از موارد جالب تونجه اين شهر مى باشند.

راجشاهى

اين شهر درغرب بنگلادش واقع شده و به علت توليد حرير وانبه فراوان در آن به شهر حرير وانبه مشهور است و حرير راجشاهى شهرت فراگير دارد.اين شهردرمحيطى ساكت وبديع از نظر مناظر در پهار پور با آثار قديمى عمرتأمربوط به قرن هشتم قرار گرفته و باحقاريهاى باستانشناسى در اين منطقه قديمى هيماليا بزرگترين دير بودائى در اين محل كشف گرديد كه معمارى آن در جهان منحصر بفرد مى باشد.در 40كيلومترى راجشاهى شهر ناتور(24)كه مقر قديمى مهاراجه هاى مى باشدبا يك قصربسيار زيباى قديمى نظر انسان را به خود جلبت مى نمايد.قبيله سانتال(25)در شهر راجشاهى قبيله اى ديدنى بوده و تعداد زياد مساجد و معابد قديمى در اين شهر بسيار جالبت توجه مى باشد .

بوگرا

اين شهر درمركز مناطق شمالى بنگلادش قرار گرفته است بعلت وجود معدن زغال سنگ وسنگ آهك در اين منطقه شهر بوگرابه يك شهر صنعتى تبديل شده ورو به رشد نيز مى باشد.منطقه مهاستانگر در 12كيلومترى اين شهر قرار دارد كه از مناطق تاريخى و باستانشناسى بيگلادش محسوب مى شود و با حفاريهاى باستانشناسى در اين منطقه آثار پايتخت قديمى بنگال در آن كشف گرديد.

خولنا

سومين شهر بزرگ بنگلادش كه در 320كيلومترى جنوب غربى داكا واقع شده است شهر خولنا مى باشد.در منطقه جلگه اى جنوب اين شهر رودهاى فراوانى است كه به خليج بنگال ميريزد و بدليل وجود تمساح وافعى فراوان در اين رودها اين شهر داراى جاذبه خاص مى باشد.براى سفر از داكا به خولنا بايد از رودخانه اى بسيار زيبا عبور كردكه اين امر باعث جاذبه هاى فراوان شده است و مسجد تاريخى خان جهان على به 60گنبد كه در سال 1459ميلادى و در 32كيلومترى شهر خولنا ساخته شده است وهمچنين مقبره خان جهان على دربا گرهات (26)در اين منطقه از نقاط ديدنى و پر جاذبه مى باشد.

جغرافياى انسانى و سياسى

جمعيت ،تركيب و پراكندگى آن

بنگلادش از نظر جمعيت هفتمين كشورپرجمعيت جهان مى باشد در سال 1961 جمعيت آن 000/840/50 و در سال 1947 اين رقم به 000/398/76 افزايش يافته است كه طى 13سال 26ميليون بر جمعيت آن فزوده شده است ودر سرشمارى سال 1981 جمعيت آن به 000/912/89نفر رسيد و اين جمعيت تاسال 1978 به 000/563/102نفر افزايش يافت .تخمين رسمى جمعييت كنونى بنلادش رقمى بيش از 120ميليون نفر را نشان ميدهددرتركيب جمعيت اين كشور تسلط نسبى مذكر بر مونث بچشم ميخورد كه اين نسبت تقريباً54%(مذكر )در مقابل 46% (مونث )مى باشد .نرخ بالاى زاد وولد در اين كشورباعث شده است كه درصد بالائى از جمعيت كشور جوان باشند بطوريكه قريب به 46 تا 49درصد جمعيت كشور زير پانزده سال و بيش از 5/17 درصد كل جمعيت زير 5 سال قراردارند .چنين ساختار نسبى داراى اثر نامطلوبى بر اقتصاد كشور داشته است .زير اين درصد بالاى جمعيت سهم زيادى در توليد نداشته وعمدتاًمصرف گنندگان منابع ملى اين كشور منحسوب ميشوند .تراكم نسبى جمعيت 834 نفر در هر كيلومتر مربع ميباشد كه اين توزيع جمعيت در نواحى مختلف اين كشور متفاوت مى باشد كهناشى از شرايط جفرافياى طبيعى متفاوت مى باشد.اكثر جمعيت بنگلادش هنو ز در روستاها ساكن مى باشندامّا نرخ مهاجرت به شهرها همواره رو به افزايش مى باشد .در سال 1961فقط 6/5 درصد جمعيت كشور در شهرها زندگى ميكردند در حاليكه در سال 1981 اين رقم به 2/15 درصد افزايش يافته و اكنون جمعيت شهرى اين كشور 7/18 درصيد مى باشد.نرخ رشد جمعيت اين كشور طى يك دوره 20ساله 81 - 1961براساس سر شمارى رسمى 59/2 درصد بوده است در حاليكه نرخ مرگ ومير سالانه 18در هزار كاهش يافته ايست ،افزايش جمعيت 48تا 52 در هزار ادامه دارد و بااين رشد جمعيت بنگلادش طى كمتر از 25 سال دوبرابر خواهد شد.لذا برنامه ريزيهاى دقيق تنظيم خانواده در اين كشور بسيار ضرورى مى باشد رشد جمعيت دردو شهر بزرگ داكاو چيتاگنگ در سالهاى 74-1967 بين 200-150 درصد بوده است .(27)

مهاجرت

مهاجرت در بنگادش داراى اشكال متفاوت:1- مهاجرت روستائيان به شهرها ومراكز تجارى و صنعتى به علت جاذبه هاى ظاهرى شهرها وكمى در آمد زندگى كشاورزى .2- مهاجرت از بنگلادش به ديگر كشورها از جمله مهاجرت هندوهها به هند بعلت در اقليت قرار گرفتن پس از تجزيه بنگلادش بعنوان پاكستان شرقى .3- مهاجرت از بنگلادش به كشورهاى حوزه خليج فارس حهت يافتن كارو كسب در آمد بهتر وشرايط زندگى مطلوبتر .4- نهاجرت مسلمانا از هند به بنگلادش پس از جدائى پاكستان از هند .5- مهاجرت به كشورهاى اروپائى خصوصاًانگلستان كه تعداد آنها به بيش از يك ميليون مى رسد ولى قطع رابطه با سرزمين مادرى خود ننموده و عده اى نيز در كانادا و آمريكا بسر مى برند و مجموعاًوجوه قابل توجهى بصورت ارز به كشور خود مى فرستند.

اقوام ونژادهاو روابط آنها به يكديگر

اولين گروه نژادى حاكم بر بنگلادش كنونى آستروها بودند و بعد از آنها آريائى ها،مغولها،تبتى ها،و برمه اى ها به اين سرزمين روى آوردند.حكّام مسلمان كه در قرن سيزدهم برشبه قاره هند استيلا يافتند حدود شش قرن بر بنگال نيز حكومت كردند.مردم بنگلادش عمدتاًسيه چرده و كوتاه قد هستند و خصوصيات شكلى مغولها را دارند در بنگلادش قبايل مختلفى زندگى ميكنند اما دو قبيله بده (28)و مورانگ (29)به سبب شيوه خاص زندگى خود بيش از همه جلب نظر مى نمايند .بده ها كوليى هاى دريائى هستند و عمر خود رااز طريق ماهيگيرى در قايقهائى مى گذرانند كه در واقع خانه آنهاست .آنها با قايق از محلى به محلى كوچ ميكنند و رئيس قبيله ارشدترين مقام قبيله است و اغلب سحر كننده مار مى باشند ولغت بده درزبان بنگالى به معنى مارگير مى باشد .زنان اين قبايل در امر تهيه و فروش داروهاى گياهى فعالند و خود را مسلمان مى دانندامّا مسلمانان بنگلادش اين دعا را رد مى كنند .مورانگ ها ريشه مغولى دارند و به امر كشاورزى ،قالى بافى و دامدارى اشتغال داشته وعده زيادل از آنها هنوز فاقد هرنوع مذهب يا آئين مذهبى مى باشنداما جد مردگان خودرا در ساحل يك رودخانه ميسوزانند.

زبان وخط

زبان اصلى مردم بنگلادش بنگالى است كه اززير شاخه هاى هند و آريائى است و زبان مادرى بيش از 135 ميليون بيگالى ساكن بنگال غربى و بنگلادش است و دارى لهجه هاى متفاوتى نيز ميباشد .يكى از عوامل مهم در كمك به استقلال بنگلادش از پاكستان داشتن زبان مستقل و جداى آنان بود كه باعث بروز قيام پاكستان شرقى گرديد،ودر حاليكه 5/55در صد كل جمعيت پاكستان به زبان بنگالى صحبت ميكردند و تنها 65/3درصد مردم به زبان اردو صحبت مينمودند محمد على جناح اردو را بعنوان زبان رسمى پاكستان اعلام نمود و اين امر موجب خشم مردم بنگلادش گرديد.در سال 1952 حكومت مرگزى تصميم گرفت خط فارسى را بعنوان خط نگارش زبان بنگالى متداول نمايد امّا مخالفت روستائيان و دانشجويان و كار گران حكومت مسلم ليك را وادار نمود بنگالى را بعنوان يكى از زبانهاى رسمى پاكستان بپذيرد.ادبيات صوفيانه مربوط به قرون وسزى هندى در بنگلادش بسيار مورد توجه مى نمايد به همين دليل ادبيات غرفانى اسلامى و ايرانى نيز توانسته است جايگاه رفيعى نزد مردم داشته باشد و يكى از چهره ى بسيار معروف ادبيات بنگالى مير مشرف حسين مى باشد كه يك مسلمان است .

اهميت استراتيژيك بنگلادش در منطقه شبه قاره

از آنجائكه بنگلادش با وجود وسعت كم در منطقه حساس جنوب شرقى آسيا وشمال اقيانوس هند قرار گرفته است همواره مورد توجه ابرقدرتها از يكسو و كشورهاى همجوار و نزديك هند،پاكستان و چين از سوى ديگر بوده است به علت همسايگى با ايالات هندى بنگال غربى ،آسام و ترايپورا براى اين كشور حائز اهميت فراوانى است .از آنجائكه چين با مشكلاتى كه با هند داشته و از طرفى دسترسى به اقيانوس هند نيز ندارد سعى براين دارد كه با بنگلادش بنحوى رفتار نمايد كه امكان دسترسى به آبهاى گرم اقيانوس هند را بدست آورد.از طرف ديگر بنگلادش با برخوردارى ازارتش بزرگ مى تواند متحد نظامى مهمى براى هريك از كشورهاى همجوار تلقى گردد.بنگلادش از سه جهت در كنار خليج بنگال واقع شده است واز اين سه جهت مى تواند به اقيانوس هند متصل گرددو وجود رودخانه هاى متعددپر آب آن راه هاى آبى خوبى رابصورت يك شبكه حمل ونقل داخلى تشكيل داده اند.وجود ذخاير فراوان گاز ،وجود اراضى جنگلى كه برابر14%كل اراضى كشور مى باشدو منابع ماهيگيرى بنگلادش كه از جمله غنى ترين منابع ماهيگيرى جهان مى باشد و اكنون بيش از 56% كل مصرف پروتئين كشور را تأمين مى نمايد.(30)عوامل ديگرى هستند كه به اين كشور اهميت استراتيژيك بخشيده اند.

وضعيت اجتماعى و فرهنگ

اديان ومذاهب

آنچنانكه از كتب تاريخى استنباط مى شود تاريخ مشخص بنگال به 300سال قبل از ميلاد مسيح برميگردد. در بين گروههاى هند آريائى قبيله اى بنام بنگ كه نام خود را از نام منطقه گرفته اند در اين منطقه سكنى گزيدند .وقتى سلسله گوپتا(31)كه هندو بودند شكل گرفت ،نماينده يكى از اين پادشاهان به نام آشوكا(32)براى اولين بار بودائى گرى را به اين منطقه ارائه كرد امّا قريب به هزار سال بعد يك پادشاه بودائى در بنگال به قدرت رسيد و اكثر مورخين متفق القولند كه شاشانكا(640-598 ميلادى )نخستين پادشاهى بودكه از پادشاهان هندو توانست در بنگال قلمرومشخصى را ايجاد نمايد.در سال 750 مسلادى مردم اين منطقه گوپال (33)را كه بودائى بود به پادشاهى برگزيدند.و بودائى گرى از طرف طبقات پايين اجتماعى مورد استقبال فراوان قرارگرفت و درنيمه قرن يازدهم ميلادى سن ها(34)كه هندوهاى ارتدكس بودند حاكم بر مردم شُهند و بالاى سن كنفرانسى مذهبى از هندوها تشكيل داد (78-1158ميلادى )سيستم طبقاتى هندوها را بوجود آورد.او و همسرش بعلت ترك دنيا و پاك شدن از گناهان خود حكومت را به فرزندشان لاكشمن سن واگذار نمودند و خود را به رودخانه مقدس گنگ انداختند .وى از سال 1178 تا سال 1201 ميلادى حكومت هندوهارا در آنجا رهبرى كرد تا حمله اختيارالدين بختيار كه فردى مسلمان بود .با اين حمله لاكشمن سن به داكا گريخت و حكومت مسلمانا از سال 1201 توسط اختيار الدين بختيار تاسيس و تا سال 1757 ميلادى به طول انجاميد .حكومت مسلمانان باشكست نواب سراج الدوله طى يك توطئه حساب شده توسط انگليسى ها خاتمه يافت .اختيارالدين بختيار از فرماندهان ارتش قطب الدين ،فاتح هند بوداو براى ترويج اسلام ب شرق حركت كرد و بخش اعظمى از شبه قاره را متصرف گرديدو ظرف مدت كوتاهى تمام بنگال تحت سيطره مسلمانان درآمد.طى 135سال پس از فتح بنگال اين سرزمين توسط حكام ترك كه از دهلى منصوب مى شدند اداره مى شد و 24 حاكم ترك ظرف 135 سال در آنجا فرمانروائى داشتند.نفوذ مسيحيان در بنگلادش ابتدا توسط پرتقاليها صورت گرفت .آنها در سال 157 اولين موسسه را در چيتا گنگ تاسيس نمودند و مبلغان مذهبى مسيحى وارد اين منطقه نمودند و اولين كليسا را در منطقه تجگان (35)در داكا ساختند كه هنوزاين كليسا باقى است.پس از پرتقاليها ،هلنديها،بريتانيائى ها ،دانماركى ها و فرانسورى ها به اين منطقه نفوذ كردند تا اينكه در سال 1757 بريتانيائى ها توانستند با توطئه حكومت مسلمان را شكست داده و كل منطقه را در اختيار خود قراردهند.با اين وجود اسلام بعنوان دين اكثريت مردم بنگلادش در دوران حكومت بريتانيائى ها باقى ماند و پس از استقلال هند وپاكستان اين منطقه بخاطر وجود اكثريت مسلمانان در آن از ساير مناطق هند جداشد .

نفوذ اديان در اوضاع سياسى جامعه

وقتى اسلام در بنگلادش رواج و گسترش يافت ،حاكمان مسلمان درتمان قسمتهاى اين كشور قدرت را در دست گرفتند.با توجه به حمايت اسلام از طبقات ضعيف اجتماع و حمايت از حق و عدالت توده هاى مردم منطقه كه از نظام طبقه بندى اجتماعى حكومت هندوها متنفر بودند بسرعت به اسلام گرويدند.مردم بنگال بعلت روابط تجارى با تركها تا حدودى با اسلام آشنا بودند امّا باورودتركها موجبات پيدايش حكومت اسلامى پديد آمد وپس از تركها مغولها نيزتا حدودى به توسعه فرهنگ اسلامى پرداختند و در زمان حكومت اكبر شاه مبدأتاريخ بنگلادش به هجرى شمسى تغيير يافت .اورنگ شاه كه يكى ديگر از پادشاهان مغول بود واعتقاد نسبتاًمحكمى به اسلام داشت شخصاًازقرآن نسخه بردارى نمود و بر آنها عرضه كرد.پس از استيلاى بريتانيا مسلمانا بيشترين ضربه رامتحمل گرديدند و در سال 1793انگليسى ها قانونى به نام اقامت دائمى (36)را تصويب نمودند كه براساس آن مالكيت بنگال براى هميشه بعهده هندوها قرار گرفت و مسلمانان تا حد زيادى استيلاى خودر ااز دست دادند.با وجود اين ضربات ،از آنجائكه مسلمانان از غناى فرهنگى و شرايط خوب اقتصادى برخوردار بودند توانستند عليه استعمارگران پير انگليس به مبارزه برخيزند .فكير منجوشاه نخستين مسلمانى بود كه در سال 1763 عليه نيروهاى انگليسى قيام كرد وجنگهاى مختلفى را عليه آنان هدايت كرد.گرچه وى بظاهر شكست خورد امّا حركت بزرگى را آغاز نمود كه ديگران پس از وى ادامه دادند .شاه ولى الله نيز با هدف برقرارى حكومت اسلامى در سالهاى 1831-1779به مبارزه و جنگ با آنها پرداخت ووى نيز سرانجام مغلوب گرديد.حاجى شريعت الله ،مولاناكرامت على و محسن الدين الياس نيز با الهام از تعاليم عاليه اسلام و جهاد با كفر مبارزات و جنگهائى را برضد اشغالگران و الستعمار گران انگليس هدايت نمودند.در اين زمان بود كه درسالهاى (1873-1800)حركت تجديد بناى اسلام در شبه قاره شكل گرفت وپس از آن مسلمانان و هندوان متحداًعليه استعمارگران انگليس به مبارزه پرداختند.در سال 1905لرد كرزن فرمانرواى معروف هندوستان با تشويق رهبر مسلمانان نواب سليم الله بنگال را به دو بخش تقسيم نمود.نواب سليم الله درسال 1906 با دعوت از رهبران مسلمانان ساسر شبه قاره اولين كنفرانس سراسرى رهبران اسلامى را تشكيل داد و در اين گردهمائى تصميم تشكيل حزب مسلم ليگ اتخاذگرديد.رهبران اين حزب پس طرح تشكيل پاكستان را ارائه نموده و بر اين اعتقاد بودند كه مسلماناا شبه قاره بايد داراى موطن مستقل بوده تا بتوانند در آنجا قوانين شرع مقدس اسلام را پياده نمايند.محمد على جناح در رأس رهبان اين حزب قرار داشت وليافت على خان ،عبدالرب پيشتارو خواجه ناظم الدين و شهيد سهروردى از اعضاى كادر رهبرى حزب بودند.در سالهاى 32-1930سه كنفرانس باحضور 58 تن از رهبران بر جسته مسلمانان و هندوهاازيك طرف و دولت بريتانيا از طرف ديگر تشكيل گرديد.موضوع كنفرانسها چگونگى اداره امور وآينده شبه قاره بود.درخلال همين سالها حركتهاى استقلال طلبانه عليه قواى انگليسى توسط افرادى نظير نواب ميرقاسم وفقيرمنظورشاه ادامه يافت .درسال 1935دولت انگليسى بابرگزارى انتخابات دربنگال موافقت نمودوابوالقاسم فضل الحق ازرهبران مسلمانان پس ازپيروزى كابينه خودرادربنگال تشكيل داد.وى به ترويج فرهنگ غنى اسلام پرداخت ومسلمانان به كسب علم ودانش ترغيب وتشويق گرديدند.در23مارس 1940درمجمع سالانه حزب مسلم ليگ ازسوى محمد على جناح طرح تاريخ لاهورمطرح شدكه منجربه تقسيم شبه قاره گرديد.دراين طرح برسرمسئله تشكيل سرزمينى مستقل براى مسلمانان براساس اكثريت مسلمان تأكيدشده بودودرمجمع عمومى موردتصويب قرارگرفت .نهايتاًپس ازفداكرات پيگرودرگيريهائى درسال 1946انتخابات سراسرى درشبه قاره انجام پذيرفت ودر9ژوئيه 1947رسماًسلطه انگليسى ازشبه قاره رخت بربست ودوكشورمستقل هندوپاكستان تأسيس گرديد.وپس ازآن درسال 1971پسازمناقشات واختلافات فراوانى بخش شرقى پاكستان جداوكشوربنگلادش تأسيس گرديد.پس ازتأسيس اين كشورمسلمانان قدرت رادركشوردردست داشتند وحكومت دردست مسلمانان قرارگرفت .مدتى بعدازاستقلال بنگلادش سكولاريسم اصول اساسى سياست كشوراعلام گرديدامّادرسال 1977دولت ضيإالرحمن ((ايمان واعتقادبه خداوندقادرمطلق))راجايگزين آن نمودوموادقانون اساسى راكه ماهيت ماديگرى داشت تغييردادوبسم اللَّه الرحمن الرحيم رادرمقدمه قانون اساسى افزود.اوماده 12قانون اساسى بنگلادش راكه تأكيدبرمكانيسم هاى اجراى ماديگرى بودحذف نمودودرماده 25مقاصددولت را((تثبيت ،حفظ وتقويت روابط برادرانه باكشورهاى اسلامى برپايه اتحاداسلامى))اعلام نمود.نصب پوسترهائى ازآيات قرآن كريم ،پخش پيام بمناسبت هاى مذهبى ،مانندعيدميلادحضرت رسول (ص)وشبهاى محرم ،پخش مناجات به مناسبتهاى مختلف وپخش اذاى از راديو وتلويزيون ازجمله كاهاى نمادين ديگرى بود كهوى به آن مبادرت ورزيده ايجاد«بخش امور مذهبى »تحت مظارت يك وزير ،تأسيس آكادمى ،تشكيل يك دانشگاه اسلامى با مركز تحقيقات اسلامى ،شروع سخنرانى هاى خودبنام خداوند وعصويت درسازمان كنفرانس اسلامى از ساير تلاشهاى ضياء الرحمن بود. دولت ارشاد نيز به روند اسلامگرائى ادامه داد واعلام نمود كه بايد اصول اسلام بطور قاطع د رقانون اساسى بنگلادش گنجانده شود.ايجاد صندوق زكات وتدوين سياست آموزش زبان عربى ومسائل اسلامى در مدارس از اقدامات ارشاد مى باشد.در 20ژانويه 1988،وى در اجتماع عظيم جمعيت المدرسين بنگلادش(37) )BJM(اعلام نمود كه زندگى فرهنگى مردم بايد برپايه اصول اسلامى باشد.وى بر اقامه نمازجمعه در بنگلادش تاكيدورزيده ودر تاريخ 7ژوئن 1988اين مطالب در هشتمين اصلاحيه قانون اساسى عنوان گرديد ودين رسمى كشور بنگلادش اسلام اعلام گرديد.

روابط مسلمانان وهندوها

درمبارزات استقلال طلبانه شبه قاره عليه استعمارگران انگليسى مسلمانان وهندوها متحداًتلاش طاقت فرسائى نمودندواين اتحاددر آن زمان بسيار حساس واقعاًقابل تحسين بود.امّا انگليسى ها كه درشمار«تفرقه بياندازوحكومت كن »درجهان شهرت دارندهمواره باتحريك عوامل خودفروخته خودبه اختلافات مذهبى وقومى مسلمانان وهندوها دامن زده تا موفق گرديددر سال 1946يكى از دهشت انگيزترين درگيريها را بين اين دو طراحى وعملى نمايدكه طى اين درگيرى خونين هزاران مسلمان توسط افراطيون هندوبه قتل رسيدند. مسلمانان شهر نواخالى كه يكى از شهرهاى مذهبى بنگلادش مى باشد نيز به تلافى اين كشتارفجيع به قتل عام هندوهادست زدند باآتش خشم خودرا فرونشانند. اين عداوت وكينه توزى ها آنچنان شدت گرفت كه مهماتاگاندى پدراستقلال هند كه كاملاًاز توطئه هاى استعمارى انگليس آگاه بود به بيهارونواخالى مسافرت نموده تابتواند هردو طرف رااز درگيرى با يكديگربازدارد وآنهارامتوجه دشمن اصلى يعنى استعمارانگليس نمايد.گرچه يان درگيريهاى فرقه اى هنوزدرهندوپاكستان كماكان ادامه دارد ،در كشور بنگلادش اين آتش تاحد بسيار زيادى فروكش نموده وپيروان اديان مختلف تقريباًبطور مسالمت آميزبا يكديگرزندگى مى كنند .

مذهب ،آداب وسنن وپايبندى مردم به مذهب

در بنگلادش اكثريت مردم مسلمان وپيروفقه سنّى ومذهب حنفى مى باشند.در اين كشور صوفيان ودراويش در توسعه وترويج اسلام نقش مهمى داشته ومردم تعليمات آنها را دردابطه باتسليم درمقابل خداونديكتا وتزكيه نفس پيروى مى كرده ومى كنند.مقابر اين صوفيان ودراويش از ديرباز بزرگترين وپررفت وآمدترين مراكز دعا ونيايش وآموزش قرآن وتعاليم دينى وسنت نبوى بوده است . هزاران نفراز مردم به مناسبتهاى مختلف ازراه دور ونزديك در اين آرامگاهها گردهم مى آيند ودر كنارمردم حضورافرادى نظيررئيس دولت ،وزراى كابينه ،ژنرال هاى ارتش ،اساتيد دانشگاهها وكارگزاران رده بالاى دولت نيز چشم گير مى باشد.گسترش مؤسسات اسلامى ومساجد،مؤسسات آموزش ائمه جمعه وجماعت ،مؤسسات آموزش آب وسنن مذهبى ،تشكيل صندوقهاى خيرات وصدقات وزكات ،برپائى جشنهاى مذهبى بمناسبتهاى مختلف ازجمله عيدقربان ،عيدفطر،عيدمبعث وميلادحضرت رسول مبين پايبندى مسلمانان اين كشوربه دين مبين اسلام مى باشد.على رغم وفادارى مردم به اسلام ،محتوى وساختاراجتماعى بنگلادش تاحدزيادى ازآئين هندوهاتاثيرپذيرفته است ونفوذاين عادات وسنن دراعتقادات وشعائراسلامى مسلمانان بسيارمشهوداست بطوريكه دربسيارى ازمناطق روستائى اجراى عبادات مسلمانان آنچنان ازسنن وروشهاى هندوتأثيرپذيرفته است كه درست مخالف آن چيزى است كه اسلامدستورداده است .نفوذباورى شيعى نيزدرزندگى مردم بنگال حتى سنى مذهبهاكاملاًمشهدومحسوس است .گرچه بسيارى ازمقامات رسمى بنگال شيعه مذهب بوده اند،امروزه تنهاچندين طايفه ازقبايل كارام علياشيعه هستند.بااين وجودمسئله قابل توجه اين است كه مسلمانان اين كشور هرسال مراسم عزادارى محرم راباشورواحساسى فراوان برگزارمى نمايندوتعزيه وشبيه خوانى هاى سوزناكى راانجام ميدهند.بعضى ازاين مراسم تعزيه ازلحاظ شباهت ظاهرى اجراآنچنان به آيين هندوهاشباهت داردكه بعضى ازمصلحان مذهبى اين سرزمين به عنوان شرك و التقاط و توهين به اسلام تبلقى گرديده و حركتهائى براى زدودن اين شائبه هاى هندو مثال در اين سرزمين تكوين يافته است .جنبش فرائضى به رهبرى حاجى شريعت الله كه از فرقه قادريه بود نمونه اين جنبشها مى باشد البته اين جنبش عمدتاًاز تفكراتوهابى نشئات گرفته بود و سرانجام فرائض بنابر قرآن مجيد و حديث و سنّت نبوى تأكيدداشت .

نهادها،سازمانهاو تشكيلات مذهبى

در اوج شكوفائى اسلام در بنگلادش تبليغ اسلام عمدتاًتوسط صوفيان صورت مى پذيرفت و دركنار كاخهاى پادشاهان و سلاطين محلهائى بنام مريد خانه ساخته ميشد كه پيروان سير آئين ها هنگام پذيرش اسلام به اين محلهاى آورده مى شدند و توسط پيرو مرشد مريدخانه شهادتين به زبان آنها جارى ميشد و اصول اسلامى به آنها ابلاغ ميگردد.اين سنت پس به سنت ساخت مساجد تغيير يافت و مساجد بزرگى از سوى سلاطين و مردم مسلمان ساخته شد.مسجد آدينه كه بزرگترين مسجد شبه قاره و در بنگال غربى واقع است در سال 1357ميلادى توسط اسكندرشاه ساخته شده و در كنار اين مساجد مدارس دينى و حوزه هاى علميه نيز كه جهت تعليم طلاب علوم دينى طراحى ميشدند ساخته شد .نخستين مركز علمى وفقهى معروف شبه قاره در محل ديوبند در سال 1867تاسيس گرديد كه اين مركز نقش مهمى در آگاهى سياسى و ترغيب مردم به فراگيرى آيات جهاد و القاءروحيه آزاد منش در مردم بنگال داشت .بطور كلى موسسات و سازماندهى اسلامى در بنگلادش به سه گروه قابل تقسيم مى باشند:1- مدارس ،مساجد و گروههاى داوطلب كه احكام اسلامى را تعليم ميدهند.2- مراكزى كه اطراف آرامگاههاى صوفيان وروحانيون و شيوخ تشكيل ميشود و عمدتاًمردم نذورات خود را به آنها تحويل ميدهند و مراكزى براى دعا ونيايش مردم مى باشند.3- سازمانهاى مذهبى و فرهنگى كه وظيفه رسيدگى به رفاه مسلمانان را بعهده دارند.مساجد سماج (38)و بيت الشرف از مهمترين مساجد بنگلادش مى باشندكه فعاليتهاى بسيارى از مساجد را هماهنگ و هدايت مى نمايند .در گاه شاه جلال در سياهت فرار شاه نعمت و بايزيد بسطامى در شهر چيتاگنگ ،در گاه شاه مخدوم در شهر پانبا،مزار ميرپور در داكا ،درگاه خان جهان على در خولنا مهمترين آرامگاههاى صوفيان ودراويش مى باشد كه مركز دعا و نيايش مسلمانان شده اند.اخيراًنيز مركز پيشوا ذاكر منجيل اترشى در فريدپور كه بوسيله شاه صوفى مولانا حشمت الله معروف به پير صاحب اترشى تاسيس شده است كه اكنون يكى از مشهورترين اين مراكز تلقى مى شود و به مركز عبادى بين المللى معروف مى باشد.در اين مركز كه يك مجتمع بزرگ در يك منطقه روستائى است داراى يك مدرسه ،يك استراحتگاه بزرگ كه چند هزار تن را در خود مى پذيرد و يك مركز تحقيقات بين المللى مى باشد.مهمترين سازمانها و موسسات اجتماعى و مذهبى بنگلادش عبارتند از بنياداسلامى (39)هيئت مسجد بنگلادش ،(40)هيئت جهانى اسلام (قرآن و سنت)،اتحاد الامةو شوراى سازمانهاى اجتماعى فرهنگى اسلامى .انتشار دائرةالمعارف اسلامى يكى از آثارارزشمند بنياد اسلامى بنگلادش مى باشد.در كنار تشكيلات مذهبى مسلمانان اقليتهاى مذهبى ،هندوهاو بودائيان و مسيحيان نيز درمعابد وكليساهاى خود به

امور مذهبى خود مى پردازند.

حوزه هاى دينى و رهبران مذهبى

با پيشرفت و گسترش يافتند براساس اسناد مستند و موثق قبل از استيلاى انگليس بر بنگال بيش از 80هزار مدرسه معروف اسلامى ايمان ًابوتواماًكه درشهر سونارگان كه زمانى پايتخت بنگلادش بود نمونه روشنى از اين مدارس مى باشد كه طلاب زيادى از اقصى نقاط شرق آسيا جهت كسب علم و تعليم دينى به اين مدرسه مى آمدند.در سال 1947 مجموع مدارس دينى 378واحد و شماره طلاب آب 39512نفر بود تا سال 1971مجموع اين مدارس به 5075مركز و 648061طلبه دختر و پس در اين مراكز به تحصيل علوم دينى اشتغال داشتند.

نظام تحصيلى مدارس علوم دينى بنگلادش به چهار گروه تقسيم ميگردد:

1-مدارس فرعانيه و حافظيه كه جهت تدريس روش قرائت و تلاوت قرآن و حفظ آن تاسيس شده است و طلاب آن را بيشتر دختران وپسران 5تا 10ساله تشكيل داده و تعداد اين مدارس در بنگلادش 61569واحد مى باشد.2-مدارس كامليه (دولتى )-در اين مدارس علاوه بر تدريس تفسير، فقه، اصول و فلسفه ومنطق، علوم جديدمانند جبر،تاريخ و تفسير...نيز تدريس ميشود و طلبه اى كه به درجه كامل ميرسد بايد حداقل 16سال تحصيلى كرده باشد.تمامى مخارج اين مدارس توسط دولت تأمين ميشودوفعلاًدومدرسه كامليه دربنگلادش به فعاليت مشغول است كه يكى درداكاوديگرى سيلهت واقع شده است .3 -مدارس رسمى وغيررسمى كه بعضاًتوسط دولت وبرخى توسط مردم اداره وتأمين ميگردند.دراين مدارس بعضاًطلابى درسطح كامل نيز تربيت ميشوند وموادتدريس وبرنامه ارائه دروس آنهاتوسط سازمان مدارس دينى تعيين ميگردد .4 -مدارس خارجى ياقومى كه ازواحدهاى درسى تعيين شده توسط دارالعلوم ديونبد درهندتبعيت مى نمايد .مدرسه ديونبددرسال 1867توسط مولانامحمدقاسم هندوى بنيانگذارى گرديد .اين مدارس ازطريق كمكهاى مردمى وافرادخيّراداره مى شود.درسال 1978اين مدارس سازمانى رابراى تدوين اصول ومبانى درسى خودبنام بفاق المدارس القوميّه العربيّه بنگلادش تشكيل دادند .مدرسه علميه مشهوروتاريخ لعل باغ درداكابه سرپرستى مولانا حافظى حضوربابيش ازسرهزار طلبه و100استادومدرسه علميه قوميه نوريه كه مولى آن مولاناحافظى مى باشدازجمله مدارس معروف بنگلادش مى باشند.رهبران مذهبى بنگلادش عمدتاًصوفيان ودراويش مى باشند.قبل ازحكومت تركهابراين سرزمين نخستين درويش كه براى اشاعه اسلام واردبنگال گرديد مقدوم شيخ جلال الدين تبريزى بودكه باغ وخانقاهى درشهرپاندوآبنا نمودكه هزاران نيازمندوگرسنه ومسافرازاين خانقاه متنعم ميگردندو وهزاران نفرتوسط وى به اسلام گرويدند.شاه جلال مجروى يمنى كه به تبريزى نيز معروف است از ديگر دراويش مثنفد بنگال است كه با كمك فرماندهان فيروز شاه شهر سيهلت زا فتح نمود و ابن بطوطه در سال 1303باوى در اين شهر ملاقات نمودو هزاران نفر ازمردم بنگال توسط وى به اسلام مشرف شدند.نور قطب العالم ،بابا آدم شهيد ،خان جهان على ،بدر ببريا بدرالدين شاه ،صوفى شاه مقدوم ،على بغدادى ،قاضى مغول اعزام خان ،عبدالله كرمانى ،شاه شافع الدين شهيد ،سيد عباس على مكّى از جمله دراويش و صوفيان مشهور بنگلادش ميباشن كه هر كدام نزد مسلمانان از احترام خاص برخوردار بوده و مسلمانان درنام و ياد آنها قدرت معنوى را قائل بوده وبه آنها متوسل ميشوند و حتى مزار اكثر آنها به مراكز دعا ونيايش و زيارت تبديل شده است .ابن بطوطه در سفرنامه خود مى نويسد:در طول حكومت فخرالدين مبارك شاه ،دراويش علاوه براحترامى كه حكمرانان برايشان قائل بودند از امكانات زيادى از جمله مسافرت رايگان توسط قايق ،غذا،و غيره برخورداربودند.به دستور سلاطين وقت ،هنگامى كه درويشى وارد شهر ميشد حاكم شهر از وى استقبال ميكردونيمى ازخزانه دولت را در اختيار مى گذاشت .حتى در دوران مغولها صوفيان ودراويش به توسعه و ترويج اسلام در اين منطقه مى پرداختند وخواجه معين الدين چشتى معروف به سلطان اوليا هندوستان در اين دوره مى زيست .در زمان تسلط انگليس برشبه قاره بسيارى از اين رهبران مذهبى قيامهاى مردمى عليه استعمار انگليس را هدايت مى كردند.از مشهورترين اين رهبران مى توان از فكر منجو شاه (87-1763)،شاه ولى الله (1831-1779)،سيد احمد برلوى ،اسماعيل شاه ،مير نصارعلى ،حاجى شريعت اله ،محسن الدين الياسى و مولانا كرامت على نام بردكه با الهام از تعاليم اسلامى روحيه مبارزه طلبى ،عدالت جووى و جهاد را در مسلمانان بننگلادش القاءنمودند.ابوالقاسم فضل الحق و مولانا عبدالحميدخان باشانى از ديگر رهبران مذهبى مى باشند كه در مبارزات استقلال طلبانه شبه قاره و بنگلادش سهم عمده اى داشتند.با توجه به اهميتى كه عدالت ونوعدوستى در مكتب مبين اسلام داشته و جزءاصول آن ميباشد،پيروان مذهب بودا كه از فشار هندوها به ستوه آمده بودند و بسيارى از شعائر آيين خود را بشكل معقولتر وكاملتر در دين مبين اسلام مى ديدند شيفته اين دين الهى گرديدند و به آن گرويدند.

بطور كلى تبليغ اسلام در بنگلادش به چند دوره مشخص قابل تقسيم مى باشد:

دوران نخست كه دوران تبليغ افكار اسلامى در بنگال (از سال 800-1200ميلادى )با ورود تجارت ايرانى و عرب به منطقه آغاز گرديد.در اين دوران تلاش مسلمانان ايرانى و عرب ارائه اسلام و معرفى احكام حيات بخش آن بود.در اين دوران تحصيلات مذهبى براى عموم آزاد و رايگان بود و بعنوان يك ارزش اجتماعى تلقى ميشودو مسلمانانى كه به تاسيس مدارس مى پرداختند از موقعيت خوبى در بين ديگران برخورداربودند و ايشان مورد توجه و احترام ديگران قرار ميگرفتند .دوران دوم كه عمدتاًبين سالهاى 1200تا 1765را شامل مى شود با فتح بنگال توسط اختيار الدين بختيار خيلجى شروع و تا قبل از تسلط استعمارگران انگليسى برشه قاره هند ادامه يافت .اين دوره 568ساله را مورخان اسلامى دوره طلائى شكوفائى فرهنگ و تمدن اسلامى در منطقه ميدانند.دوران سوم پس از استيلاى انگليس شروع و تا سقوط آن در شبه قاره خاتمه مى يابد (1947-1765)در اين دوره مدارس و مراكز علوم دينى و مذهبى به مراكز هدايت حركتهاى استقلال طلبانه مردم تبديل گرديد و در اين مراكز مجاهدانى كه جهت حفظ ارزشهاى اسلامى جانفشانى نمودند پرورش يافتند .وقتى كه استعمار انگلس از اين نفوذ مذهب دچار يأس و نوميدى گرديد و متحمل ضربات سهمگين گرديد باتوطئه و دسيسه هاى مختلف سعى بر قطع منابع درآمد اين مدارس و ايجاد تغييراتى در واحدهاى درسى و موضوعات آن نمودند بطورى كه حدود 20سال پس از تسلط آنها تقريباًبيشتر مدارس اسلامى به انحاءمختلف تعطيل شدند يا از رونق افتادند .لكن دردهه 1940جنبش مذهبى بنام تبليغ جماعت (41)در بنگلادش آغاز و با عنوان حيات اسلامى توسعه يافت .اين نهضت كه به هدف احياى اسلام در بنگلادش مشكل يافت جلسات مذهبى را در مسجد كاكرايل (42)در مراكز داكا تشكيل داد وتمام اقشار مردم در آن جلسات شركت مى نمودند واين جلسات هنوز نيزبرگزار ميگردد.دوره چهارم كه از سال 1947 شروع و تا استقلال بنگلادش ادامه پيدا كرد.در اين دوره دولت در برنامه هاى آموزشى و پرورش تغييراتى را اعمال نمود و دروسى اسلامى شامل قراآن ،فقه و زبان عربى تا كلاس هشتم اجبارى اعلام گرديد.در اين دوره مدارس دينى رشد قابل توجهى داشتند .دوره پنجم از دسامبر 1971تاكنون مى باشديعنى از سال استقلال بنگلادش و تغيير نام آن از پاكستان شرقى به بنگلاش در اين دوره مسلمانان عزم راسخ خود راحت حفظ و احياى ارزشهاى اسلامى و احياى مدارس دينى و تأسيس اينگونه مراكز به نمايش گذاشتند.اگر چه دولت عوامى ليگ برمبانى دنيا گرائى و ماديگرى تا كيد مى نمود و تلاش فراوانى براى جايگزين نمودن اين اصول در كشور نمود امّاهگز نتوانست مانع برگزارى دينى مسلمانان گرديده و حساسيت مذهبى مردم مسلمان را كمرنگ نمايد .دولت بنگلادش بهر جهت توانست مطالعه زبان عربى و دروسى اسلامى در مدارس را حفظ نموده و برنامه هاى راديو و تلويزيون را با تلاوت آيات قرآن كريم شروع نموده و اعياد مذهبى را برگزار نمايد.از اواسط دهه 1970فعاليتهاى اسلامى صعودى ناگهخانى داشت و ضمن تقويت سازمانهاى اسلامى قبل ،موسسات و سازمانهاى اسلامى جديدى تأسيس گرديد.

سير تحولات فرهنگى

كشور بنگلادش در طول تاريخ تحولات فرهنگى قابل توجهى بوده است كه ميتوان اين تحولات را به جند دوره تقسيم نمود:1-دوره قبل از ظهور و حاكميت اسلام در منطقه: در اين دوران بنگلادش نظير ساير نقاط شبع قاره تحت تسلط كامل هندو ئيسم وسيستم طبقاتى هندوها قرار داشت و تنها طبقات برگزيده بر جامعه حاكم بودند و توده مردم در سرنوشت خود نقشى نداشتند.گرچه در اين دوره مدت كوتاهى پادشاهان بودائى بر آنجا تسلط يافت معذلك فرهنگ غالب هندوئيسم بود ولى بعلت تضادبودائيسم و هندوئيسم در اصول ،طرفداران اين دو آئين همواره در حال نزاع با يكديگر بسر مى برند.2-دوران پس از ظهور اسلام :بعد از ظهور اسلام در منطقه و تبليغ اين آيين الهى در بين دو گروه بودائى و هندو تعداد زيادى به اسلام گرايش پيدا كردند و در دوران حكومت پانصد ساله مسلمانان فرهنگ غالب بنگلادش فرهنگ اسلامى بود.در اين دوران آثار شعراى معروف مسلمانان همچون شيخ مصلح الدين سعدى شيرازى ،جلال الدين رومى ،حافظ لسان الغيب ،نظامى و وعطار نيشابورى طرفداران فراوانى يافت .زبان فارسى در اين دوره زبان متدوال در باربود و و كلاو قضاوت در دادگاهها به اين زبان سخن ميگفتند .اشعار و كلمات قصار حك شد ه د ركتيبه هاى ،كنده كاريها،سنگ كاريها و كاشى كاريهاى دوران نغول در اين كشور به زبان فارسى است .خط نستعليق و شكسته بسيار رايج و متداول بود .3- دوران استيلاى استعمار انگليس :در اين دوره انگليسها به انحاء مختلف تلاش در جهت زدودن فرهنگ و تمدن اسلامى نموده و به دستور مستقيم در بار انگليس زبان فارسى كه زبان رسمى هند و بنگال بود از سال 1836 منسوخ اعلام گرديد و زبان انگليسى به عنوان زبان رسمى جايگزين فارسى گرديد.قاضى نظر اسلام شاعر بنگال (1976-1899)،اسماعيل شيرازى نويسنده و سياستمدار شيراز گنچ ،مولانا منير الزمان اسلام آبادى اصلاح طلب اجتماعى ،و اجد على خان ،مولانا اكرم خان از روزنامه نگاران معروف بنگال و بيرابو بامتر صديقى از پيشگامان مبارز با استعمار انگليس در اين منطقه در اين دوران مى باشند.4 - دوران استقلال شبه قاره :بعد از رهائى از استعمار بريتانيا و تشكيل پاكستان (شرقى و غربى )فرهنگ حاكم بر پاكستان اسلام بود و هندوستان داراى فرهنگ هندو بوده و بر اين اساس بود كه پاكستان ا زهندوستان جدا گرديد.در اوايل سال 1948 محمد على جناح در سخنرانى خود درداكا اعلام نمود كه زبان رسمى و ملى پاكستان اردو خواهد بود امّا دانشجويان دانشگاهاتصميم به مقاومت و مبارزه گرفتند.5 - دوران پس از استقلال بنگلادش :بعد از تغيير نام پاكستان شرقى به بنگلادش و استقلال اين كشور از پاكستان فرهنگ سوسياليسم گسترش يافت و دولت اعلام حكومت سكولاريستى نمود .اين حركت در واقع واكنشى در مقابل پاكستان بود امّا بتدريج اسلام جايگاه واقعى خودرا يافت و مدارس اسلامى مجدداًفعال شده و آموزش و ارتقاى فرهنگ اسلامى مردم توسط دولت در سر گرفته شده لكن بعلت رشد زياد جمعيت اين برنامه ها با موفقيت وافرى مواجه نشده است .بطور كلى فرهنگ مردم بنگلادش شديداًمتاثر از فرهنگ اسلامى و ايرانى است .در زمان حاكميت تركها زبان فارسى اساسى لغات سياسى و محاورات رسمى و دولتى و عربى كليد رجوع به مذهب و فراگيرى علوم دينى بود.در اين زمان بسيارى از خانواده ها اسامى فرزندان خود را از اسامى فارسى برمى گزيدند .نقاشى در بنگلادش نيز بسيار مهم از نقاشى ايرانى و سبك شاعر معروف ايرانى استاد بهزاد مى باشد كه در زمان مغولها به دعوت همايون شاه به شبه قاره سفر نمود افكار شاعر بزرگ هندى و اديب معروف بنگالى رابيند رانات تاگور شديدًتحت تاثير شعرا و صوفيان ايران بود .قاضى نظرالاسلام شاعر معروف مسلمان بنگالى زبان نخستين شاعر بنگالى بود كه غزليات فارسى را وارد زبان بنگالى نمود و خود نييز اشعار زيادى در مدح صحابه پيامبر (ص)و ارزشهاى اسلامى سروده است امّا انگليسى ها كه همواره درصد قطع ارتباط فرهنگى و مذهبى مردم اين منطقه با اسلام بودند با حذف زبان فارسى و قطع ارتباط فكر و فرهنگى مرام با نياكان و مفاخر ملى خود و همچنين با تشويق آنها به تاكيد بر حفظ فرهنگهاى محلى بنگالى خود سعى نمئد آنا را از فرهنگ اسلامى و ايرانى دورنگه دارد.

خصوصيات ويژه اجتماعى مردم بنگلادش

شرايط آب و هوائى هر منطقه اى تأثير مستقيم برروش زندگى ،نوع لباس ،مسكن و ساير جوانب زندگى مردم آن منطقه داشته و بنگلادش نيز از قاعده مستثنى نيست .در اين كشور بعلت آب و هواى گرم در مرطوب بيش از 80% مردم با استفاده از وسايل ابتدائى نظيربرگ درختان و چوب و بامبو اقدام به ساخت مسكن مى نمايند ولباس آنها بسيار كم وساده مى باشد زنان سارى مى پوشند و مردان پيراهن وشلوار مى پوشند و گاهى به جاى شلوار ا پارچه اى كه مانند لنگ مى باشد استفاده مى كنند .مردم بنگلادش بسيار راحت طلب بوده و به تعطيلى عشق ميورزند چون تعطيلى بمنزله بيكارى بيشتر و استراحت مطلق مى باشد .آنها به خارجى ها احترام فراوان ميگذارند و به موسيقى عشق ميورزندو شعرو شاعرى نزد آنان جايگاه رفيعى دارد.آنها مانند ساير مسلمانان مراسم و آداب مذهبى را با احترام وشور و اشتياق وافرى اجرا مى نمايند .بزرگترين اعياد كشور عيد فطر ،عيد قربان ،عيد ميلاد پيامبر (ص)و جشن نيمه شعبان المعظم مى باشد .آنها همچنين حلول سال جديد و روز پيروزى و استقلال خودرا بعنوان جشن روز ملّى كه تعطيل رسمى نيز مى باشد با شور فراوان جشن ميگيرند.

وضعيت علمى و آموزشى

وضعيت عمومى آموزش

از آنجائكه 33درصد جمعيت بيگلادش در گروه سنى 30-15سال مى باشند و بيش از 46درصد آن زير پانزده سال مى باشند پرداختن به مسائل عملى و آموزش ،تأسيس و ساخت مدارس و دانشگاههادر اين كشور حائز اهميت زيادى است .در حال حاضر قريب به 75%مردم بنگلادش بيسواد و حدود 5% نيروى كار فعال اين كشور داراى تحصيلات در سطح ديپلم با بالاترى مى باشند :تحصيلات در اين كشور اجبارى نيست امّا دوره پنج ساله ابتدائى رايگان مى باشد و در برنامه هاى پنج ساله اين كشور بر مسئله آموزشى تأكيد فراوان شده است .دولت بنگلادش مدعى است كه 60% شاگردان وجد شرايط در مدارس ابتدائى شركت مى كنند در حاليكه آمار و ارقام سال 82-1981نشان ميدهد كه 8/75درصدكل دانش آموزان در مدارس ابتدائى و 6/3درصد ديگر در مدرسه هاى اسلامى مشغول به تحصيل مى باشند.4/9درصد بودجه به سواد آموزى بزرگسالان اختصاص دارد و 41درصد آن به آموزش ابتدائى اختصاص داده شده است و جمعاًحدود 5/2درصدافراد تحت تعليم د ركالجها ،دانشگاهها ،و مدارس عالى تكنيكى و حرفه اى مشغول به تحصيل بوده اند و در اين سال هزينه آموزشى بنگلادش 107/348/3 دلار بوده است كه اين رقم 7/1درصد توليد ناخالص ملى (GNP) 6/8درصد كل هزينه دولت در اين سال را تشكيل داده است .(43)در مناطق روستائى درصد بيسوادان دو برابر مناطق شهرى مى باشد و اكثر كودكان روستائى قبل از سال سوم دبستان را ترك مى كنند چون والدين به نيروى كار آنها احتياج مبرم دارد و تحصيل براى كودكان آنها بسيار پر هزينه مى باشد.

تعداد موسسات آموزشى

با توجه به جمعيت زياد وداراى رشد بالا انطباق و هماهنگى بين تعداد مراكز آموزش بنگلادش و تعداد افراد واجب التعليم آن كشور وجود ندارد .تعداد مدارس ابتدائى اين كشور تقريباً49هزارواحد و دبيرستانهاى عمومى آن تقريباً9800واحد و تعدادكالجهاى آن تقريباً950 واحد و تعداد كالجهاى متوسط آن 12واحد و كالجهاى مهندسى 6 واحد وتعداد كالجهاى كشاورزى آن 4 واحد و تعداد دانشگاههاى آن كشور 9واحد و تعداد موسسات تربيتى ابتدائى آن 55 واحد و تعداد موسسات پلى تكنيك آن 20واحد و تعداد مدارس دينى اين كشور تقريباً54 هزار واحدمى باشد .همانطور كه آمار نشان ميدهد بعد از دبستان و دبيرستان بالاتريم رقم موسسات آموزشى بنگلادش به مدارس علوم دينى اختصاصى دارد و اين مدارس هنوز در اين كشور جايگاه و اعتبار ويژه اى دارند.

سيستم آموزشى رسمى

در كشور بنگلادش دوره هاى آموزشى رسمى به سه دوره تقسيم مى گردد:1 - دوره ابتدائى :اين دوره از 5سالگى شروع و طول آن نيز 5 سال ميباشد و علاوه بر مدارس ابتدائى دولتى كه رايگاه ميباشد ،مدارس ابتدائى خصوصى و مدارس ابتدائى دولتى كه رايگان ميباشد،مدارس ابتدائى خصوصى و مدارس ابتدائى دينى نيز وجود دارد و در سال 1983تعداد مدارس ابتدائى 43472 واحد بود كه به 106/653/11 نفر دانش آموز خدمات مى داد.(44)2-دوره متوسط :اين دوره خود به دوبخش پنج ساله (سيكل اول )و 2 ساله (سيكل دوم)تقسيم ميشود كه در پايان هر دوره آزمونى برگزار ميگرددوتعداد كسانى كه ميتوانند اين آزمونها را با موفقيت پشت سر بگذارند زياد نيستند مثلاًدر سال 1985 تنها 45 /4 توانستند از آزمون دوره اول و 9/37 درصد توانستند از آزمون دوره دوم با موفقيت بگذرند .بيش از 90درصد مدارس متوسطه خصوصى مى باشند تعداد اين مدارس درسال 1978جمعاً 8068 واحد بوده است كه 171/387/2 نفر در آنها به تحصيل اشتغال داشتند و رد سال 1983 اين مدارس به 8809 واحد وتعداد دانش آموزان آن به 293/604/2 نفر افزايش يافت .از آننجائكه بيشتر مدارس متوسطه خصوصى هستند تعداد كثيرى از دانش آموزان خصوصاًروستائيان پس از اتمام دوره ابتدائى مجبور به ترك تحصيل مى باشند.در كنار مدارس متوسطه دولتى ،مدارس دينى نيز وجود دارد كه به علت تحولات اخير در اين دوره متداول است كه عبارتند از :داخل كه شش سال به طول مى انجامد ،علم كه طول آن 2سال است ،فاضل كه طول اين دوره نيز 2 سال مى باشد و كامل كه طول تحصيل آن دوسال است .مرحله داخل برابر پايان دوره ابتدائى و علم معادل اتمام دوره متوسطه ،فاضل برابر ليسانس و كامل معادل فوق ليسانس مى باشد .تعداد اين مدارس در سال 1983برابر2805واحدو دانش آموزان آن 529472نفر بوده و تعداد مدرسين اين مدارس در همان سال 28743 بوده است .(45)3-دوره دانشگاهى: تحصيلات دانشگاهى بنگلادش تا حد كارشناسى (ليسانس) سه سال و كارشناسى ارشد (فوق ليسانس) يك سال و دكتراى حرفه اى (پزشكى )پنج سال داندنپزشكى چهار سال ميباشد .دانشگاه داكا قديمى ترين دانشگاه بنگلادش ميباشد كه تاريخ تأسيس آن 1921 مى باشد .دو دانشگاه مهندسى و تكنولوژى نيز در داكا ويك دانشگاه بزرگ كشاورزى در ممنسيگ وجود داردتعداد كل اساتيد دانشگاهاى اين كشور قريب به سه هزارنفر مى باشد.

وضعيت اقتصادى

ويژگى هاى كلى اقتصادى

با توجه به منابع محدود ،تعدازياد جمعيت ،بالا بودن نرح رشد جمعيت و بلاياى طبيعى بطور مكرر كشور بنگلادش به يكى از فقيرترين كشورهاى جهان تبديل شده است .در آمد سرانه آن از 150دلارتجاوز نكرده و توزيع در آمد درآن بسيار ناعادلانه است .بطوريكه 20درصد جمعيت آن زير خط فقر زندگى مى كنند.عليرغم تلاشهاى فراوان هنوز آمار مرگ وميركودكان بسيار بالا ووضعيت بهداشت نيز درآن كشورنامناسب بوده و نرخ بيسوادى بالاى 70 درصد مى باشد .صادرات عمده كشور كنف بوده و سپس پوشاك ،چرم و ماهى كه به كشورهاى آمريكا ،ژاپن ،بريتانيا ،ايتاليا،پاكستان، سودان، سنگاپورو بلژيك صادر مى شود.واردات اين كشور عبارتند از كندم ،برنج ،روغن مايع، نفت خام ،پنبه ،سيمان و كود شيميائى كه غلباًاز سنگاپور،ژاپن، آمريكا ،هند، آلمان ،چين، بريتانيا و كانادا وارد ميشود.اين كشور داراى يك اقتصاد كشاورزى بوده و كشاورزى بيش از 50درصد توليد ناخالص ملى راتشكيل ميدهد و قريب به 82 درصد جمعيت كشور در اين بخش فعاليت دارد.محصول اصلى و درآمد زاى بنگلادش كنف مى باشد و هرگونه تغييرى در قيمت اين محصول بر اقتصاد اين كشورخصوصاًاقتصاد روستائى آن تأثير مستقيم ميگذارد .دولت بنگلادش با اتخاذ تدابيرى نظير كاهش مخارج عمومى ،محدود كردن رشداعتبارات ،محدود كردن واردات و تشويق به توليد كالاهاى وارداتى در داخل، افزايش دخالت بخش خصوصى در فعاليتهاى اقتصادى و واگذارى صنايع به اين بخش سعى در بهبود وضعيت فقر در كشور تأثير نموده است .بى ثباتى سياسى سال 1990 در اين كشور بر اقتصاد نابسامان اين كشورتأثير منفى زيادى داشت و بحران جنگ خليج اخراج كارگران بنگلادشى از كشورهاى حوزه خليج اقتصاد اين كشور را شديداًتحت فشار قرارداد.اين كشور به منظور حمايت عربستان به اين كشور نيروى نظامى اعزام نمود،امّا با پايان جنگ وبحران پاداش قابل توجهى كه به بهبود وضع اقتصادى كشور منجر گردد دريافت نكرد.علاوه بر آن سيل وطوفان سال 1991 خسارات عظيمى به اين كشور وارد نمود و تنگناهاى اقتصادى اين كشور را تشديدنمود.

بخشهاى اقتصادى و منابع درآمد

بخشهاى اقتصادى و منابع درآمد بنگلادش را مى توان به بخشهاى زير تقسيم نمود:

1- كشاورزى: فعاليت اصلى اقتصادى اين كشور را كشاورزى تشكيل ميدهد كه حدود 40درصد توليدناخالص داخلى ونيمى از توليد ناخالص ملى آنرا تشكيل مى دهد و حدود 75 درصد اشتغال كل كشوررا به خود اختصاص داده است .كليه اراضى قابل زراعت زير كشت برنج ،كنف و گندم قراردارد و اين زمينها بيشتر در شمال كشور قرار دارد و زمينهاى جنوبى كشور بيشتر در معرض سيلهاى پياپى قرار دارد.با وجود اين تلاش پيگير دولت و مردم، بنگلادش هنوز قادر به تأمين نيازهاى داخلى دانه هاى غذائى (گندم و برنج )خود نمى باشد و توليد داخلى كشور نمى تواند بطور كامل تكافوى جمعيت روبروشد آنرا بنمايد.كنف و چاى از ديگر محصولات عمده بنگلادش ميباشند و حدود 90درصد صادرات كنف جهان را اين كشورتأمين ميكند و محصول چاى صادراتى اين كشورنيز منبع درآمدمهمى براى اين كشور مى باشد.بعد از برنج ،گندم ،گندم و،كنف و چاى، سيب زمينى ،نيشكر ،توتون ،ادويه جات وميوه هاى گرمسيرى از ديگر محصولات كشاورزى اين كشور محسوب ميشوند.2 - جنگلدارى: حدود 14درصد نواحى اراضى بنگلادش را 8/3 ميليون جريب اراضى جنگلى تشكيل ميدهد.علاوه براين 4/2 ميليون جريب جنگلهاى تپه اى كنترل نشده در اين كشور وجود دارد.اين بخش يكى از مهمترين منابع تأمين انرژى سنّتى كشور مى باشد و بيش از 75% مصرف انرژى اين كشور را تشكيل ميدهد .با توجه به افزايش روز افزون جمعيت اين كشور،دلت مجبوراست هر ساله بخشى از اين اراضى جنگلى را جهت استفاده كشاورزى و زراعى تسطيح نمايد بطورى كه بر اساس برآورد بعمل آمده به ازاى هر 10نفرى كه به جمعيت افزوده گردد حدود 05/ درصد از جنگلهاكاسته ميشود.3 - معان: بنگلادش از لحاظ منابع معدنى چندان غنى نيست امّا گاز يكى از منابع بنگلادش مى باشد و كل ذخائر گاز طبيعى آن بالغ بر 13 تريليون فوت مكعب تخمين زده ميشود.تاكنون 14 حوزه گاز طبيعى در اين كشور كشف گرديده است كه از آن در توليد نيرو،صنايع و مصارف خانگى مورد استفاده قرارميگيرد.منابع عمده اين منبع انرژى در نزديكى شهرهاى سيلهت، هاريپور و بند چيتاگنگ مى باشد .در سال 1986 دولت دومين پروژه توسعه گاز را افتتاح نمودو در ژوئيه 1988 نيروگاه برق باسوخت گازى درهاريپور افتتاح شد .بعد از چندين سال تلاش در جهت اكتشاف نفت تخمين زده ميشود كه ذخائر نفتى اين كشور 40 ميليون بشكه باشد كه در سال 1986 در سيلهت كشف گرديد.شركت نفت بنگلادش داراى يك پالايشگاه نفتى با ظر فيت ساليانه 5/1 ميليون تن نفت خالم مى باشد كه اين پالايشگاه در بندر چيتاگنگ قرار دارد ولى هرگز نمى تواند جوابگوى نيازهاى فعلى و آتى اين كشور باشد.زغالسنگ يكى ديگر از معادن قابل توجه بنگلادش مى باشد .ذخاير كشف شده آن 700ميليون تن بوده است كه در مناطق جهان گنج و ممنسينگ قرار دارد.در مناطق فريدپور و كولنا نيز زغال سنگ كشف گرديده است و ذخاير نسبتاًبزرگ زغال سنگ در دهكده اى نزديك شهر رانگپور كشف شده است كه بهترين زغال سنگ شبه قاره هند شناخته شده است و قادر خواهد نيازهاى داخلى كشوررا بمدت يكصد سال تأمين نمايد امّا بعلت عدم امكانات مالى وفنى كافى اين كشورقادر به بهره بر دارى كافى از اين منابع زغال سنگ نخواهد بود.بنگلادش داراى ذخاير قابل ملاحظه اى سنگ آهك در مناطق بوگرا، رانگپ.ر و دينا جيپور مى باشد كه مقدار تخمينى آن 100ميليون تن مى باشد.از اين منابع جهت توليد سيمان در دو كارخانه سيمان چاتاك و چيتاگنگ استفاده مى شود.در سواحل خليج بنگال و در مناطق چيتا گنگ و كوكسر بازارمقادير زيادى نمك طعام استخراج ميگردد امّا اين مقادير نمى توانند تكافوى مصرف داخلى كشور را نموده لذا بايد هر سال مقدار زيادى نمك طعام وارد كشور شود .علاوه بر معادن مذكور در سواحل خليج بنگال مقادير قابل ملاحظه شنهاى حاوى مواد راديو اكتيو وجود دارد وجود 500هزار تن شن و ماسه حاوى اين مواد در اين قسمت كشور محرز شده است و مواد معدنى ديگرى كه در بنگلادش يافت شده است سيليس ،اكسيدآلومينيم، مس، اوارنيوم و توريم مى باشد.4 - صنايع: كمتر از 20درصد توليد ناخالص داخلى كشور بنگلادش را صنايع تشكيل ميدهد و حدود 40درصد وارداتن اين كشور به محصولات صنعتى اختصاص دارد و افزايش توليدات داخلى اين بخش كمتر از ده درصد مى باشد.با توجه به توليد فراوان كنف در بخض كشاورزى اين ماده معنوان ماده خام بخش صنايع مهمى ايفاءميكند و اكنون حدود پنجاه كارخانه توليدات كنفى در اين كشور وجود داردتعداد كارخانه هاى توليدات كتان خدود شصت واحد مى باشد.در دهه 80 صنعت منسوجات كتان توسعه زيادى يايفت و بخش اعظم اين كارخانه متعلق به بخش خصوصى است .در سالهاى 84و85 صنعت نساجى صادراتى به ارزش 100ميليون دلار داشت كهنسبت به سالهاى 83 سه برابرشده بود و در پايان سال 91 در آمد صنايع پوشاك اين كشور به يك ميليارد دلار رسيد.در اين كشور صنعت برق حدود 5/3 ميليارد كيلو وات ساعت برق توليد ميشود كه نيمى از آن با سوخت تگاز طبيعى اين كشور توليد ميگردد و اين ماده س.خت مهم صنايع كود نيز ميباشد كه چهار كارخانه توليد كود هر سال تقريباًيك ميليون تن اوره توليد مى نمايد.صنعت كاغذ نيز از صنايع ديگرى است كه در مجاورت رودخانه كار نافولى در چيتاگنگ فعاليت داشته و اين كارخانه كه بوسيله ژاپنى ها ساخته شد از بامبو بعنوان ماده اوليه استفاده مى نمايد و از بزرگترين كارخانه هاى كاغذ آسيا مى باشد و كارخانهاى ديگر كاغذ اين كشور در داكاو خولنا مى باشد و يك كارخانه كوچك لوله هاى فولادى نيزدر چيتاگنگ وجود دارد كه نمى تواند تكافوى مصرف داخلى اين كشور را بنمايد.صنايع غذائى نيز در مقياس كوچك در سراسر كشور گسترده است و ظرفيت صنايع شكر ونيشكر حدود سيصد هزار تن شكر در سال توليد مى نمايد.كارخانه هائى نظير توليد چسب ،مواد داروئى، باطرى و سيگار نيز در حد محدود در اين كشور وجود داردامّا اين كشور از نظر نيروى انسانى متخصص نيازمند سرمايه گذارى هاى خارجى مى باشد.5 - شيلات :با تونجه به اين كه يكى از عمده ترين منابع تأمين پروتئين بنگلادش ماهى مى باشد و حدود 80درصد پروتئين اين كشور ازماهى و آبزيان ديگر تامين ميگردد و از اطراف ديگر وجود بيش از هفتصد رودخانه كوچك و بزرگ و تعداد زيادى درياچه 7 آبگير، استخر و حوضچه هاى ذخيره آب مجموعاًبه مساحت 37/4 ميليون هكتاركه 80درصد توليد كل ماهى كشور را بخود اختصاص داده است باعث شده است كه نظر مردم و دولت بنگلادش به صنعت شيلات معطوف گردد.حدود250مايل آبهاى ساحلى خليج بنگال 20درصدتوليدماهى كشوررابه خوداختصاص داده داده است وحدود10ميليون نفردراين كشورازطريق ماهيگيرى وپرورش ماهى امرارمعاش مى نمايند.بخش شيلات 3درصدتوليدناخالص داخلى رابه خوداختصاص داده است ودربرنامه 5ساله 90-85اين كشورپيش بينى توليدسالانه يك ميليون تن ماهى شده بودامّابعلت استفاده ازروشهاى سنّتى وفقدان تكنولوژى ودانش فنى كافى وكمبودنيروى متخصص وتجهيزات كافى اين كشورنتوانسته است ازامكانات طبيعى خليج بنگال بخوبى استفاده نمايددركشورهاى هندوكره جنوبى باتجهيزات پيشرفته خودگوى سبقترادراسبفاده ازآبهاى خليج بنگال ربوده اند.واحدپول كشوربنگلادش تاكامى باشدكه درسال 1972جايگزين روپيه گرديد.هر100پيادبرابريك تاكاودرسپتامبر 1985هرتاكابرابر38/2ريال ايران بوده است ودرسال 1988هرپوندانگليس معادل 11/54تاكاوهردلارآمريكابرابر32 تاكابود.نرخ رشدتوليدناخالص داخلى اين كشورازسال 1973تا1983طى دوبرنامه پنج ساله تقريباًبطورثابت 7/3درصدبوده است ودربرنامه سوم نيزتغييرفاحشى نداشته است .رشددرآمدداخلى نيزدريال 90معادل 4درصداست گه بعدازاين سال نيز دچارتغييرافزايشى فاحشى نبوده است.درآمدسرانه دربنگلادش درسالها 91و92حدود170دلارمحاسته مى گرددواين درحالى است گه بيش از40درصد مردم ازدرآمدسالانه 85دلاربرخوردارند.بطوركلى ذخيره طلابراساس آماررسمى حدود32ميليون دلارمى لاشدوزخاير اين كشوردرصندوق بين المللى پول حدود40ميليون دلاروذخايرارزى آن حدود760ميليون دلارمى باشد.مجموع بدهى هاى خارجى اين كشورتاپايان ژوئن 1988افزون بر9/9477ميليون دلاربوده است وبراساس آماربانك مركزى بنگلادش ميزان بدهى خارجى اين كشورتاپايان سال مالى 90دوازده ميلياردودويستوچهل وپنج ميليون دلار اعلام گرديده است .علاوه براين با نك جهانى ميزان بدهى درازمدت اين كشوررا664/11ميليون وبدهى كوتاه مدت آنرا56ميليون دلاربراوردنموده .همچنين اين كشورمبلغ 626ميايون دلاربه صندوق بين المللى پول نيزبدهى دارد .طى سالهاى 1980تاكنون بنگلادش هرساله بانرخ تورم متوسطحدود10درصدروبروبوده است وبلاياى طبيعى نظيرسيل وطوفان به اين مشكلات نيروى تشديدكننده اى نيزواردمى آورد.ميزان بيكارى دربنگلادش معضلى است ريشه دارمه بااستانداردهاى جهانى حدود40درصدتخمين زده مى شود.صادرات نيروى كاردرمقطع 91-77توانسته است 08/7103ميليون دلاربه اين كشوربازگرداند امّااين امرنتوانسته است مشكل بيكارى داخلى اين كشورراحل نمايد.

وضعيت سياسى

حكومت ،شكل گيرى وتحولات آن

بنگلادش در26مارس 1971اعلام استقلال نمودوهند وبوتان اولين كشورهائى كه انرابه رسميت شناختند.سرهنگ ضيإدر28مارس 1971تشكيل دولت مسقل داده وخودرئيس جمهور شد.در17آوريل باانتشاراعلاميه استقلال مجيب الرحمن درحالى كه درپاكستان غربى (پاكستان فعلى )درزندان بسرمى برد بعنوان رئيس جمهور انتخاب شدودرغيبت وى سيدنظرالاسلام نايب رئيس جمهور به رتق وفتق امورمى پرداخت .در10ژانويه 1972مجيب الرحمن كه رئيس حزب عوامى ليگ نيزبوداززندان آزادوبه داكابازگشت وپس ازدوروز رياست جمهورى رابه چودرى واگذار نمودوخودعهده دارپست نخست وزيرى گرديدواولين قانون اساسى كشوربر چهارركن ناسيوناليسم ،سوسياليسم ،سكولاريسم ودموكراسى تصويب شدكه اين اصول به اصول مجيبسم معروف شدكه اصول حزب عوامى ليگ بودامّاحزب مسلم ليگ باسكولاريسم آن مخالف بود.اولين انتخابات عمومى پارلمان درمارس 1973برگزارگرديدوحزب مجيب الرحمن يعنى عوامى ليگ با73درصدآرا292كرشى از300كرسى پارلمان رابدست آورد.در دسامبر همان سال دولت موقت تشكيل و در ژانويه 1975 دولت پارلمان جايگزين دولت موقت گرديد.دولت مجيب الرحمن ،با قائل شدن تبعيض هاى فاحش بين طرفداران و مخالفان خود و دستگير و زندانى كردن مخالفان خود واعمال سياستهاى اقتصادى ،سياسى و نظامنى مستبدانه مرج تارشايتى را ايجاد نمود و نهايتاًدر 9 اوت 1975 به اتفاق خانواده اش بدست كودتاچيان بقتل رسيد كه اين كودتا توسط جناح راست ونظامى ها هديت شد.پس از كودتا قندهار مشتاق احمد احمد كه وزير تجارت دولت مجيب الرحمن بود رئيس جمهور شد و در 3 نوامبرهمان سال كودتاى ديگرى بوقوع پيوست و سرتيپ خالد مشرف كه طرفدار هند بود رياست ستاد ارتش را بعهده داشت قدرت را در دست گرفت .پس از آن قدرت در دست سه رئيس بطور مشترك و تحت نظر يك رئيس جمهور بنام محمد صائم كه رئيس سابق ديوان عالى عدالت بود قرار گرفت .پس از آن دولت غير حزبى بيطرفى تشكيل شد و ژنرال ضياءالرحمن كه رئيس ستاد بود رئيس دولت شده در آوريل 1977 ژنرال ضياء بعنوان رئيس حكومت نظامى جانشين محمد صائم گرديد.ژنرال ضياءنيز در يك كودتاى نظامى در 30ماه مى 1981 بقتل رسيد وژنرال محمد عبدالمنظور كه يك فرمانده نظامى و رئيس كودتاچيان بود قدرت را در كشور در دست گرفت امّا خود وى نيز پس از مدت كوتاهى كشته شد و عبدالستار كه معاون رئيس جمهور ضياءبود رئيس جمهور گرديد.عبدالستار در نوامبر 1981 پيروزى كامل را در انتخابات بدست آورد و رسماً اعلام نمود كه راه ژنرال ضياء را ادامه خواهد داد و كابينه او را حفظ كرد و از ژنرال ارشاد بخاطر سركوب شورشيان تشكر كرد.او در ژانويه 1982 شوراى امنيت ملّى را به رياست حين محمد ارشاد رئيس ستاد ارتش داد و در 24 مارس همان سال در يك كودتاى بدون خونريزى ارشاد قدرت را در دست گرفت و در 27مارس عبدالفضل مودود احسن الدين چودرى بوسيله ارشاد رئيس جمهور شد.در اين زمان دو گروه مخالف شكل گرفت كه عبارتند از :1 -اتحاد 15 حزبى كه توسط حزب عوامى ليگ بوسيله حسننيه واجد دختر مجيب الرحمن هدايت مى شد.2- گروه اتحاد هفت حزبى كه به وسيله حزب ناسيوناليسم بنگلادش برهبرى عبدالستار و سپس بيگم خالده ضياء بيوه ژنرال ضياء رهبرى مى شد.اين دو گروه در سپتامبر 1983 متحد شده و نهضت اعاده دمكراسى را تشكيل دادند و در نوامبر اين سال حزب جديد جانادال يا حزب مردم تشكيل شد .ارشاد بيگم ضياء و حسنيه واجد را بازداشت نمود و در يازده دسامبر 1983 رياست جمهورى خود را اعلام نمود.كشمكشها و فعاليتهاى حزبى ،تظاهرات و اعتصابات سياسى همچنان ادامه يافت تا در ژانويه 1986 پنج بخش جبهه ملى يك حزب را بطور رسمى تشكيل دادند كه جايتادال يا حزب ملى نام داشت .ژنرال ارشاد دراكتبر سال 1986 از رياست ستاد ارتش كناره گيرى نمود و ژنرال عقيق الرحمن كه دبير كل سابق جايتادال بود را بجاى خود منصول نمود و خود در سمت رئيس دولت حكومت نظامى باقى ماند و در اوايل سپتامبربه حزب جايتادال پوست و بهنوان رئيس و رهبر حزب انتخاب گرديد و بعنوان نامزد رياست جمهورى معرفى شد .وى لا حدود 22ميليون راى بر 11 حريف خود چيره شد .امّمخالفين به برگزارى اعتصابات و تظاهرات ادامه دادند بطوريكه در سال 1987 درگيرى اين گروههاى با پليس ناآراميهائى را بوجود آورد كه مقامات رسمى خسارات روزانه آنرا 50 ميليون دلار اعلام نمودند.پس از استعفاى بعضى از نمايندگان احزاب مخالف در 6 دسامبرآن سال مجلس را منحل نمود.در ماه مارس 1988 احمد كه وزير صنايع بود به نخست وزيرى رسيد و تاحدودى آرامش به كشور بازگشت و سيلهاى موسمى ماه اوت و سيل بزرگ سپتامبر آن سال نيز تا حد زيادى مسائل سياسى را تحت الشعاع قرار داد در سال 1989 مجلس دوره تصدى رئيس جمهور را پنج سال تصويب نمود و همچنين پست معاونت رئيس جمهور كه بطور مستقيم انتخاب ميشد بوجود آمد و قاضى نور لاسلام اين سمت را دردست گرفت وقاضى ظفر احمد كه وزير سابق اطلاعات و معاون نخست وزير بود بعنوان نخست وزى معرفى گرديد.ژنرال ارشاد در 4 دسامبر1990استعفاء كرد و مخالفان وى قاضى شهاب الدين احمد را كه قبلاًرئيس دادگاه عالى عدالت و معاون رئيس جمهور بود كانديدا موقت نمدند .پس ار انتخابات در 27 فوريه 1991 ،بيگم ضياء بعنوان نخست وزير در 20مارس سوگند ياد نمودو اكثر اعضاى كابينه خود را از وزراى سابق دولت شوهرش انتخاب نمود .شهاب الدين احمد در سپتامبر از رياست جمهور كناره گيرى نمود و به رياست قوه قضائيه باز گشت و سخنگوى دولت عبدالرحمن بيسواسى به وسيله مجلس در 8 اكتبر 1991 به رياست جمهورى انتخاب شد و بيگم ضياء مجدداًبعنوان نخست وزير سوگند ياد كرد.

قانون اساسى، شكل گيرى و تحولات آن

پس از گذشت يكسال وهشت ماه از اعلام استقلال بنگلادش يعنى در چهارم ماه نوامبر 1972 اولين قانون اساسى اين كشور تصويب و از 16دسامبر همان سال به اجرا گذاشته شد.در ابتداى آن قانون اساسى حكومت بنگلادش بر چهار ركن ناسيوناليسم، سوسياليسم، دموكراسى و سكولاريسم بنيانگذارى شده و در آن جامعه اى آزاد از استثمار و استعمار پيش بينى و تبيين گرديده بود .در قانون اساسى اين كشور بر انسان و آزادى وى و عدالت اجتماعى 7 سيستم اقتصادى سوسياليستى، سيستم آموزشى اجبارى ،منع استبداد، آزادى انديشه، بيان و مذهب و مطبوعات تاكيد شده است .با توجه به تغييرات پياپى دولت و شرايط سياسى حاكم بر اين كشور قانون اساسى نيز با تغييرات و اصلاحيه هاى مهمى در خلال سالهاى استقلال تاكنون موجه بوده است كه اين اصلاحيه ها در سالهاى 73و74و75و77و79و81و88و89و91 صورت گرفته و آخرين اصلاحيه اين قانون را در 11 فصل و 153 ماده تنظيم و تثبيت نموده است .در سال 1977 اسلام جايگزين سكولاريسم گرديده و در اصلاحيه 1988اسلام دين رسمى بنگلادش اعلام گرديده و در زمينه سياست خارجى دولت موظف به تحكيم ،ابقاءو تقويت روابط صميمى برادرانه با كشورهاى مسلمان بر اساس وحدت اسلامى گرديده است و در اصلاحيه 1977 بسم اللّه الرحمن الرحيم در ابتداى قانون اساسى قرار گرفت .بر اساس آخرين اصلاحات انجام شده در قانون اساسى مجلس و قوه مقننه توزيع قدرت در كشور را بعهده دارند و نمايندگان مجلس بمدت پنج سال از سور مردم انتخاب و اين نمايندگان رئيس جمهور و نخست وزير را تعيين مى نمايند.در اصلاحيه 1989 پست معاونت رئيس جمهور در قانون اساسى ايجاد گرديد و اين در حالى بود كه قبلاًاين مقام توسط رئيس جمهور انتخاب ميشد.در اصلاحيه 1990اختصاص 30 كرسى مجلس بهزنان تصويب گرديد و در اصلاحيه 1991 تعيين قاضى شهاب الدين احمد بعنوان رئيس جمهور تأييد شد .در اوت 1991 سيستم رياست جمهورى به سيستم پارلمانى تغيير يافت و مورد تصويب قرار گرفت .

تشكيلات حكومت و تقسيم قوا

بر اساس قانون اسلامى بنگلادش تشكيلات حكومت در بنگلادش و تقسيم قوا بايد تحت مسئوليت قوه مجريه ،قوه مقننه و قوه قضائيه قرار گيرد.رياست قوه مجريه بعهده نخست وزير مى باشد .پس از تشكيل پارلمان حزب نخست وزير را تعيين نموده و نخست وزير نيز كابينه خود را به مجلس معرفى مى نمايد تا نمايندگان مجلس به كابينه راى اعتماد دهند.رئيس جمهور نيز توسط مجلس براى پنج سال انتخاب مى شود.طبق قانون اساسى رئيس جمهور مقام دوم كشور مى باشد و مسئوليت قوه مجريه بعهده نخست وزير مى باشد.قوه مقننه به مجلس بنگلادش معروف مى باشد و داراى 300عضو يا كرسى مى باشد كه نمايندگان جهت بدست آوردن كرسيهاى مجلس در انتخابات با يكديگر به مبارزه انتخاباتى مى پردازند و 30عضور آن بر اساس قانون بايد از بين كانديداتورهاى زن انتخاب گردد و اين اعضاءجمعاًنمايندگان به 330 نفر مى رسند.مدت نمايندگى نيز پنج سال بوده و سن قانونى شركت در انتخابات براى راى دهندگان 18 سال كامل مى باشد.حق انحلال پارلمان با رئيس جمهور و حق اعلام جنگ با مجلس مى باشد.قوه قضائيه بنگلادش از يك دادگاه عالى ،ديوان عالى و بخش استيناف تشكيل شده است .ديوان عالى كشور داراى يك رئيس بوده و رئيس جمهورمى تواند قضاتى را در آن منصوب نمايد .پس ار اصلاحيه قانون اساسى در زمان حكومت ژنرال ارشاد دادگاه عالى به چند بخش براساس نواحى مختلف كشور تقسيم شد.بر مبناى قانون اساسى، قوه قضائيه مستقل از دو قوه مجريه و مقننه عمل مى نمايد.

ساختار سياسى

براساس، سيستم پارلمانى بر بنگلادش حاكم مى باشد و حزب اكثريت در مجلس وظيفه تشكيل دولت را بعهده دارد ورئيس حزب اكثريت در مجلس علاوه بر رياست قوه مقننه رياست قوه مجريه را به عهده مى گيرد.با توجه به اين سيستم پارلمانى احزاب سياسى داراى اهميت بسزائى در تعيين سرنوشت كشوردارند .مهمترين احزاب سياسى فعال بنگلادش عبارتند از: حزب ناسيوناليست بنگلادش (46)كه در سال 1978 توسط ضياءالرحمن تأسيس گرديدو پس از طى فرازونشيب هاى فراوان در سال 1991 خانم بيگم ضياء همسر ضياءالرحمن بعنوان رهبر اين حزب و نخست وزير سوگند ياد كرد.حزب عوامى ليگ در سال 1949 تأسيس گرديد و هدف آن آزادى و استقلال بنگلادش بود.در ابتداى تأسيس اين حزب، ايدئولوژى حاكم بر آن اسلامى بود و درهاى آن برغير مسلمانان بسته بود امّا در دهه 1950لغت اسلام از آن حذف گرديد واين امى باعث گرايش تفكرات غير دينى در اين حزب گرديد.حزب مسلم ليگ در سال 1946 در داكا تأسيس گرديد.پس از استقلال بنگلادش عفاليت دو جناح محافظه كار و جناح شورائى اين حزب ممنوع گرديد و پس ازكودتاى 1975 فعاليت هردو جناح آزاد گرديد و دو جناح تشكيل حزب مسلم ليگ جديد را دادند.گرچه هردو گروه در ظاهر مدافع اسلام مى باشند امّا در عمل از حكومت دينى حمايت نمى كنند.حزب جماعت اسلامى حزب ديگرى است كهدر سال 1941 توسط عده اى از علماءدر لاهور پاكستان تشكيل و مولانا سى ابوالعلاءمودودى بعنوان رهبر آن انتخاب گرديد.پس از كنفرانس اصلى حزب در سال 1945 شعب آن به سراسر شبه قاره گسترش يافت .در سال 1969 غلام اعظم يكى از رهبران حزب به سمت رهبر اين حزب در بنگلادش كنونى انتخاب شد .اين حزب از مخالفين جدا شدن پاكستان شرقى (بنگلادش )از پاكستان غربى (پاكستان فعلى )بود و بهمين دليل تحت فشار احزاب ملى گراى تندرو و احزاب چپ گراى ضد اسلامى بنگلادش قرار گرفت و رهبر آن غلام اعظم كه با گذرنامه پاكستانى وارد بنگلادش شده بود و حزب را رهبرى مى كرد دستگير وزندانى شد.حزب جاتتيا يا جانادال (حزب مردم) در نوامبر1983 توسط ژنرال حسين ارشاد تأسيس گرديدكه اصول آن ناسيوناليسم، ايدئولوژى اسلامى، دموكراسى و ترقى بنگلادش اعلام گرديد.حزب كمونيست حزب ديگرى است كه در بنگلادش فعاليت مى نمايد.اين احزاب در واقع از حزب كمونيست پاكستان كه در سال 1948 تأسيس شد مشتق گرديده و ايدئولوژى آن ماركسيسم - لنينيسم مى باشد و پس از استقلال از سياستهاى حزب عواملى ليگ حمايت مى كرد و اغلب رهبران آن هندو مى باشند.حزب آزادى بنگلادش در سال 1987توسط عده اى از نظاميان باز نشسته كه در قتل مجيب الرحمن اولين رئيس جمهور كشور تازه استقلال يافته بنگلادش شركت داشتند تشكيل گرديد.آنها مجيب الرحمن را عامل هند و دست نشانده دولت هند ميدانستند و اهداف خود را استقلال ملى كشور بر اساس قرآن و سنّت اعلام نموده و به تبليغ آن مى پرداختند .رهبر اين حزب فاروق الرحمن مى باشد وبعنوان يكحزب مترقى ملى - استقلال معروف مى باشد.علاوه بر احزاب سياسى ،سنديكاها و اتحاديه هاى صنفى و تجارى و علمى در بنگلادش به فعاليتهاى سياسى و اجتماعى مى پردازند و كمتر بخشى صنعتى، كارگرى، صنفى و خدماتى در بنگلادش وجود دارد كه فاقد انجمن با اتحاره يا فدراسيون و تشكيلات منظم با اعضاى ثابت و هيأت اجرائى نباشد .فعاليت اين سنديكاها و اتحاديه ها بر اساس قانون اساسى قانونى مى باشد .لازم به ذكر است كه در بسيارى از موارد اين سنديكاها واتحاديه ها به يكى از احزاب سياسى وابستگى يا گرايش داشته و از سياستهاى آن حزب حمايت مى نمايند.

فهرست منابع و مأخذ

آخوند زاده ،محمد مهدى، تجزيه شه قاره هند و استقلال بنگلادش، تهران - دفتر مطالعات سياسى و بين المللى 1365اطلس كامل گيتاشناسى - سياسى، طبيعى، اقتصادى تهران -مؤسسه گيتاشناسى ،1365مجالبى، صديقه بيگم، بنگلادش، تهران ،سروش، 1355روزنامه كيهان دوره سال 1351 ،تهران - مؤسسه كيهان روزنامه اطلاعات دوره هاى 1352-1351 تهران -مؤسسه اطلاعات Francis Robinson,The CambridgeOfIndia,Pakistan,Banglades,Srilenka,UniversiteofCambndge 9891.ThEurope Year book,1991:A World Survey. London,Europe publications Ltd,9891.Mushtaq Ahnad, Bangladesh Agriculture.Ministry of Informahion governmemt ofBangladesh,8891

1) Banga 2) Chitlagong 3) Dhaka 4) Khulna 5) Ragshahi 6) Gang 7) Brahmaputra-Jamuna8) Meghna 9) Narayal Ganj 10) Barakatra 11) Dhakeswari 12) Sher-e-Bavgla13) Savar 14) Vikrampur 15) Sonargaon 16) Karnapholi 17) Hiuan Tsang18) Pahartoli 19) Patenga20) Favzderhat 21) Sylhet22) Khasia23) Monipuri 24) Natore 25) Sontal 26) Bagerhat 27) The Europa year book,1991:A world survey,Londpn,0991.p.544 28) Bedeh 29) Morong 30) Mushtaq Ahmqd ,Bongladesh Agricultune Ministry of lnformation gorernmemt of Bangladesh, 8891.p82. 31) Gupta 32) Ashoka 33) Gopala 34) Senas 35) Tejgaon 36) Permanant Settlememt Act 37) Jamiad-ul-mudarressin.38) Samaj 39) Islamic Foundation 40) Islamic Parchar Samily 41) Tabliq Jamat 42) Kaknail 43) Francis Robinson)ed(,The cmbnidege Encyclopedia of.lndia,Pakistan,Bangladish,Srilanka,University of cambridge,9191,p 783. 44) Ibid. 45) Ibid 46) Bangladesh Nationlist Party )BNP(

/ 1