مقدمه - مشکلات نسل جوان و نگرشی بر علوی های ترکیه نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

مشکلات نسل جوان و نگرشی بر علوی های ترکیه - نسخه متنی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

مقدمه

از آنجائيكه سرنوشت آينده كشور در دست جوانان قرار دارد و اين مقاله در مورد مشكلات نسل جوان و نگرشى بر وضعيت علويها در تركيه و علت فروكش كردن جوانان ترك و گرايش آنان بسوى مفاسد اجتماعى در جامعه تركيه و نقطه نظرات در مورد دورى جوانان و علويها از ارزشهاى فرهنگ اسلامى تدوين گرديده است و از بولتن فرهنگى وزارت ارشاد و منابع ديگر از جمله مجله «اسلام» كه پرتيراژترين مجله اسلامى در تركيه مى باشد و توسط تعدادى از اساتيد و دانشجويان مسلمان به انتشار مى رسد استفاده گرديده است. اميد است ضمن مطالعه و بررسى مورد توجه صاحبنظران محترم قرار گيرد.

فصل مشكلات نسل جوان

جوانان تركيه چه مشكلاتى دارند

جوانان تركيه با مشكلات عديده اى روبرو هستند. اساس مشكلات آنان بحران ارزش هاى فرهنگى و معنوى است، در واقع بعد از كودتاى ژنرال كنعان اورن در سال 1980 جوانان به نحوى از انحاى و راه و روش هاى متفاوت و مختلف از صحنه سياست پس زده مى شوند و به راههاى گوناگون به فساد و فحشاء و... ضد ارزشهاى اسلامى گرايش پيدا مى كنند. امروزه در تركيه جوانان فقط مشكلات مربوط به درس و دانشگاه و غذا و خوابگاه و كتاب و شهريه و امثالهم را ندارند بلكه آنان دچار بحران ها و وازدگى هاى روحى شده اند. مشروب خوارى و قمار و سيگار در بين آنان بشدت شيوع پيدا كرده و ارزش هاى اخلاقى در ميان آنان سقوط نموده است. گويا اين جوانان موظف به ترويج فساد و فحشاء در تركيه مى باشند. بعد از كودتاى 1980 در تركيه نسل جوان بسوى فساد و نابودى سوق داده شده اند و در به فساد كشاندن آنان، راديو تلويزيون، و مراكز عمومى نقش اصلى را بازى ميكنند و هدف استعمار از بين بردن نيروى متحرك كشور و جلوگيرى از نفوذ انقلاب اسلامى و ابقاى دوران خود در تركيه است. قسمت اعظم افرادى كه خودكشى مى كنند جوانان هستند و در ميان بسيارى از آنان عدم اطمينان و عدم خوشبختى و ناسازگارى ديده مى شود. روز بروز حجم فحشاء زيادتر شده و قربانيان بيشترى از جوانان را مى گيرد، كه تعداد آنان بالغ بر پانصد هزار نفر است كه بعد از كودتاى سال 1980 تعداد زنان فاسد شصت درصد افزايش پيدا كرده است. در دانشگاهها به تحقيق و تفحص كارى ندارند و در اين زمينه تشويق نمى شوند و مسائل روزشان مربوط به تماشاى تلويزيون و مسابقات فوتبال و مباحث در مورد گل هاى رد و بدل شده است.

نظر استاد صالح طوغ

رئيس دانشكده الهيات دانشگاه مرمره كه دوران جوانيش در سالهاى 1940 بوده و مشكلات و فقر حاكم در آن زمان ها را ديده و شاهد بحران اقتصادى در سال 1930 و بعد از آن نيز بوده است مى گويد: در آن سالها ما با همه مشكلات موجود ناراحتى زيادى نداشتيم، مشكلات وجود داشت ولى در عوض فرهنگمان يك فرهنگ غنى بود، صاحب يك غناى فرهنگى بوديم كه از زمان عثمانى به ما رسيده بود همه قناعت مى كردند و توكل داشتند كسى نسبت به چيزى حالت عصيان نداشت، تحصيلات خود را اينگونه و با اين وضعيت به اتمام رسانديم، لباس ما وصله داشت اما از پوشيدن آن ابا نداشتيم و در موقع تحصيل سعى مى كرديم به نوعى مشكلات موجود را حل نمايم. جوانان قديمى بخصوص آنهايى كه از آناتولى مى آمدند بعلت فقر و ندارى خود غذا مى پختند و از سرپوش قابلمه بعنوان بشقاب استفاده مى كردند. حال ممكن است كسى با شنيدن سخنان رئيس دانشكده الهيات دانشگاه مرمره بگويد كه شرايط آن زمان با اين زمان فرق دارد ولى بايد اين واقعيت را در نظر بگيريم كه وضعيت جوانان در قبل از سال 1980 و فعاليت هاى مختلف آنها و در نهايت وارد شدن شان به حوادث خونين منشاء اقتصادى نداشته است. در هر حال يك واقعيت وجود دارد و آن اينكه:به نسبت دور شدن از فرهنگى كه دولت عثمانى براى ما به ارث گذاشته مشكلات جوانان ما افزايش پيدا كرده و وسعت يافته است. اين افزايش مشكلات جوانان يك امر نامرئى و نامشخص نيست و با اطلاع و احاطه مسؤلين بوقوع پيوسته است. رئيس دانشكده الهيات مرمره اضافه مى كند: ما با سلام و صلوات مادربزرگ هاى پيرمان را به مدارس مى كشانيم ولى از طرف ديگر مانع تحصيل دخترانى مى شويم كه روسرى به سر دارند گويا روسرى يك عمل سياسى است. مدير كل امنيت مى گويد از چهل و پنج انجمن دانشجوئى در دانشگاهها چهل و سه تاى آنان به چپى ها تعلق دارد معلوم مى شود كه خيلى ها از اين واقعيت مطلع هستند آن وقت روسرى يك عمل سياسى محسوب مى شود. آيا اين به درد سرپوش گذارى روى فعاليت چپى ها نمى خورد آنها مى گويند دولت با دست خودش طبقه جوانان مسلمان را تقويت مى كند ولى كسانى كه اين انتقادها را مى كنند اصلاً توجه ندارند كه مواد مخدر روز به روز بيشتر مورد استفاده قرار مى گيرد، بيماريهاى روحى افزايش مى يابد، بازى هاى ورزشى و قمارهاى مربوط به آن زياد مى شود. قمار در ابعاد مختلف وسعت پيدا مى كند، آمار نشان مى دهد كه تعداد افرادى كه از الكل استفاده مى كنند روز بروز زياد مى شوند، انحرافات جنسى گسترش پيدا مى كند و حتى با انتشاراتى كه از سوى مطبوعات مى شود تشويق مى گردد. حال با وجود اينكه همه از اين امور و حوادث خبر دارند چرا اقدامات پيش گيرانه بعمل نمى آيد

نظر مصطفى اركان

در تركيه نسبت به سياست هاى فرهنگى يك ابهام وجود دارد، ارزش هايى وجود دارد كه نمى شود آنها را كنار گذاشت بايد اين ها مشخص شوند. هيچ كشورى با گفتن عباراتى مانند ول كنيد بابا هر كارى مى خواهند بكنند و كارى به كارشان نداشته باشيد جوانان خود را ترك نكرده اند. نبايد هر كارى ديگران در زمينه اجتماعى مى كنند ما هم بكنيم. اگر در اين رابطه كارى انجام بدهيم عاقبتمان بيشتر از يك مستعمره توسعه يافته نخواهد بود. امروزه نتيجه تحصيل در دانشگاهها بزبان خارجى اين شده كه مغزها بيشتر و سريعتر از پيش از كشور مهاجرت مى كنند. ما آن چيزهايى را كه بايد از غرب بگيريم نگرفته ايم، امروزه غرب در پى ارزش هايى معنوى و روحى است زيرا به آن نياز دارد ولى ما عكس اين كار را انجام مى دهيم. اصولاً سياست غرب باعث شده است كه جوانان در مقابل افكار غلط امكان انديشيدن و تعقل را از دست بدهند. همانگونه كه محقق مدرسه عالى و نشر انتشار «اديبه سوزن» مى گويد: سعى بر آن بوده است كه مردم از سياست به دور بمانند و همين دورغ و سياست نيز سبب آن گرديده كه مردم از حيث فرهنگى به سطح پايين تنزل كنند. در عوض مسائل و حوادث غير معمول و نادر مورد بحث و بررسى قرار مى گيرد. دانشجوى دانشكده علوم ادارى و اقتصاد دانشگاه مرمره «يحيى كوترگ» مى گويد: جوانان بعد از كودتاى 1980 از سياست كنار زده مى شوند، براى اين منظور روابط دختر و پسر به انحاء مختلف در دانشگاهها تشويق مى گردد و جوانان به سوى كافه ها و قهوه خانه ها رانده مى شوند، اين امور بوسيله راديو، تلويزيون، روزنامه ها و ديگر مطبوعات نيز مورد حمايت قرار مى گيرد. طبيعى است كه بعد از اين همه سياست و تشويق ها طبقه جوان و طبقه دانشجويى داشته باشيم كه پر از مشكلات است. احمد داغ دانشجوى دانشگاه استانبول مى گويد: در واقع چيزى بنام مشكلات جوانان نداريم در اصل اجتماع داراى مشكلات است. در ساختار اجتماعى ما نابسامانيهاى بسيارى وجود دارد كه در اين نابسامانى ها به صورت خيلى روشن طبقه جوانان منعكس مى شود.

نظر دكتر عمو اوغلو

دكتر عمو اوغلو اظهار ميدارد نابسامانيهاى موجود در بين جوانان از مناسب نبودن وضع آموزش ناشى مى شود در وضعيت آموزش و نحوه به كارگيرى آن اشكال دارد به هر حال جوانان نسبت به اجتماع خودشان رفته رفته بيگانه مى شوند و احساس مى كنند كه پدر و مادرهايشان نسبت به آنان بدون گذشت و سخت گير شده اند. جوانان دانشگاهى عموماً مى گويند كه مشكل اصلى آن ها اين است كه از طرف فاميل و خانواده درك نمى شوند و فاميل و آشنايان تصورشان بر اين است كه آنها بزودى خلاف كار خواهند شد و حتى از جوانان در مورد مشكلات مهم مملكت پرسيده مى شود جواب مى دهند كه وضعيت آموزشى، حقوق زنان و تورم قيمت ها و مشكل ترافيك و فعاليت هاى سياسى و دينى و... مى باشد. دختر دانشجوئى مى گويد در تركيه با زنان رفتارى مى شود كه مبين آن است كه زنان در يك صنف و طبقه دوّم به حساب مى آيند و اضافه مى نمايد از آنجايى كه من هم در طبقه زنان قرار دارم موضوع حقوق زنان از ديدگاه من از مهمترين موضوعات است. اين را نبايد از نظر دور داشت كه آنچه باعث شده در سطح كشور يك فكر مشخص و قالبى در خصوص حقوق زنان و فعاليت هاى دينى بوجود آيد مطبوعات مى باشد و از موضوعاتى كه در كشور ما هنوز جاى بحث و گفتگو دارد و مساله روز شمرده مى شود، روابط نزديك دختران و پسران مى باشد.دختر دانشجو اضافه مى كند. مهمترين مساله ايى كه فعلاً نظر مرا جلب مى كند همين موضوع دوستى دختر و پسر است. آنچه از دينمان فهميده مى شود اين است كه موضوع روابط جنسى يك موضوع ممنوع است. قابل قبول نيست كه يك دختر با يك پسر دوست باشد، ولى من در اين مورد سليقه غرب و روش دنياى غرب را مى پسندم. وقتى از اين دختر سوال مى شود كه اوقات فراغت خود را چگونه ارزيابى مى كنيد مى گويد: من موزيك گوش مى كنم و تمامى موزيك هايى را كه به گوشم خوش بيايد گوش مى كنم. يكى ديگر از عوامل موثر در بين جوانان تركيه كه به مشكلات آنان مى افزايد موضوع «وسائل ارتباط جمعى» مى باشد، كه براى كمك به بيگانه شدن جوانان از خود و محيطشان وسائل ارتباط جمعى نقش اساسى را ايفا مى كند. در اين مورد آقاى «شعله كايا» تحقيق نموده و مى گويد: جوانان دائماً در پى اين مساله هستند كه براى خود الگوهاى رفتارى پيدا كنند طبيعى است و جوانان وقتى در فيلم ها و سريال ها چنين الگوهايى را مورد تقليد قرار مى دهند. سعى مى كنند مطابق همان الگوها رفتار كنند، ولى محيط خانواده و كلاً اجتماع او چنين اجازه ايى را به او نمى دهد و چون جوانان نمى تواند از اين موانع بگذرد نسبت به محيط و خانواده خود بيگانه مى شود زيرا اين محيط هماهنگ با خواسته هاى او گام برنمى دارد و اجازه تحقق آرزوهاى وى را نمى دهد. از ديگر مشكلات موجود در جامعه تركيه كه نسل جوانان را از فرهنگ اسلام دور نموده است موضوع اعتياد به مشروبات الكلى مى باشد. گر چه ظاهراً دولت براى جلوگيرى از توسعه الكليسم در كشور تبليغات مشروبات را ممنوع ساخته است، ولى آنقدر صحنه مشروبخوارى در فيلم هايى كه تلويزيون نمايش مى دهد وجود دارد كه احتياجى به تبليغ مشروبخوارى نمى باشد و همين فيلم ها تاثير چند برابر در جهت تبليغ مشروبات الكلى دارد. از يك طرف اعلام مى كنند كه هدف شان تربيت جوانان با فرهنگ ميهن خودشان است و از سوى ديگر تلويزيون را پر از سريال هاى خارجى مى كنند كه فرهنگ بيگانه را تبليغ مى كند. به همين منظور اهميت طبقه جوانان در كشور تركيه فقط از اين جهت نيست كه سرنوشت آينده كشور را در دست دارد بلكه از اين رو مى باشد كه حدود 8/58 درصد كل جمعيت كشور تركيه كمتر از 25 سال دارند كه اكثراً به آينده خودشان نگران هستند. دولت در به فساد كشاندن آنها روشهاى نامرئى را اتخاذ كرده كه بصورت يك بسيج همگانى فعاليت دارند. كه نتيجه آن افزايش آمار بيكارى، آمار معتادين به موارد مخدر و مشروبات الكلى و فساد و فحشاء در جامعه حاصل از آن است.

فصل نگرشى بر علويها

علويها كيستند

وجود ميليونها علوى در جامعه مسلمانان جهان قابل انكار نيست. در مناطق عمده و استراتژى دنيا بخصوص در كشورهاى اسلامى اين فرقه با ساير فرقه هاى اسلامى عجين گشته است. علويها داراى عقايد ويژه اى هستند گر چه داراى فرقه هاى مختلفى هستند ولى مجموعاً زياد از هم فاصله ندارند و به طور خلاصه علويها عشق و علاقه و اعتقاد خاصى نسبت به خاندان پيامبر (ص) و به ويژه حضرت على (ع) و حضرت زهرا (س) و اولاد ايشان دارند. علويها معتقد به ناقص بودن قران هستند و چون در طول تاريخ شاهد مبارزه بر عليه علويها در مساجد بوده اند علاقه اى به مسجد رفتن و رعايت ساير احكام اسلامى ندارند و از نماز و روزه ماه مبارك رمضان نيز محروم هستند، و دليل عمده اى كه براى اين كارشان ذكر مى شود ضربت خوردن حضرت على (ع) در مسجد و سر نماز و در ماه مبارك رمضان مى باشد. ماه محرم را با كمى فرق زنده نگه ميداند و بنام 12 امام روزه مى گيرند و سعى در نخوردن آب ميكنند و در حقيقت روزه آب مى گيرند زيرا معتقدند كه در روز عاشورا به اهلبيت و امام حسين (ع) آب ندادند.

مشكلات علويها در طول تاريخ

حوادث تلخ تفرقه بعد از رحلت پيامبر گرامى بر جامعه سايه افكند ؛ جدايى مسلمين از هم ديگر، تخاصم بر عليه هم، آب بر آسياب دشمن ريختن شاهد جريانهاى سيل تاريخى بوده است. بعد از وفات پيامبر اكرم آنكه ميگفت سلونى خانه نشين مى شود جوانان بهشت حضرت حسن و حسين به شهادت ميرسند و اكنون كه از شهادت حضرت حسين 1350 سال ميگذرد در كشور مسلمان تركيه مركز حكومت عثمانى ها روز شهادت حضرت حسين را عيد مى گيرند و براى سوزاندن دل بيست ميليون علوى اينكار را مى كنند. ساليان سال علويان زندگى پر مشقت خود را در دل كوهها و دره ها و مناطق دوردست سپرى كرده اند. در زمان سلطان سليم بسيج عمومى براى كشتن شيعيان و علويان صورت ميگيرد و با فتواى سلطان عثمانى كه دست خود را تا آرنج در خمره عسل مى كند بعد در كيسه ارزن مى كند و مى گويد هر كسى يك شيعه يا علوى را بكشد به تعداد اين ارزن ها در پيشگاه خداوند اجر دارد ؛ لذا در هر جا علوى بوده سر او را مى بريدند و بدنش را مى سوزاندند و جهت اخذ جوائز به پيش سلطان مى آوردند. نمونه اى از اين حقيقت شهادت شهيد اول صاحب كتاب شرح لمعه است. علويها در تركيه با شكنجه و زير ظلم سلاطين عثمانى و بخصوص صفوى ها در كشور تركيه آناتولى در پناه كوه ها و دره ها و يا با تقيه با به روى كار آمدن جمهوريت در تركيه مى زيسته اند. بنابراين جامعه علوى آناتولى از جنگ هاى آزاديبخش حمايت كامل كردند و بعد هم از انقلابات و تحولات كماليزم با خوشحالى استقبال نمودند. در تركيه جوان كه تازه داشت به صورت يك كشور و واحد سياسى مستقل درمى آمد در ابتداء اصل لائيزم بعنوان اداره امور دينى بوسيله دولت تائيد شده بود و بدين طريق سازمان يافتن آزادانه دينى علويان ممكن نگرديد. كنترل دينى بوسيله دولت و انجام امور دينى تحت سرپرستى دولت بطور غير قابل اجتناب باعث شد در سازمان امور دينى، سنى ها حاكم شده و علويان به حساب نيايند. آزادى دين و وجدان و اعتقاد پايه اساسى اصل لائيزم است، اگر اين آزادى كه يكى از حقوق كلاسيك و اوليه مى باشد تأمين نگردد نمى توان از وجود دولت لائيك سخنى به ميان آورد، امروزه وزارت امور دينى كه در خدمت امور دينى جامعه است وجود 17 الى 20 ميليون نفر علوى را بعنوان يك گروه دينى انكار ميكند. ديگر امروز جامعه علويان در ميان جامعه ترك جامعه ايى است كوچك كه به حساب نمى آيد و بايد خود را از حالت يك جامعه بسته بودن خارج نمايد. در تركيه اسلام را منحصر به چهار مذهب اهل تسنن يعنى حنفى، شافعى، مالكى، حنبلى مى دانند و بقيه مذاهب ديگر را به بى دينى محكوم مى كنند و بخصوص علويها كه هميشه در طول تاريخ به اسم بى دين و مخالف دين مخاطب قرار گرفته اند و هميشه با تقيه روزگار گذرانده اند كه تنها بعد از پيروزى انقلاب شكوهمند اسلامى ايران جرأت پيدا كرده اند و مى گويند ما علوى و يا جعفرى هستيم. وجود علويها در دنياى كنونى انكارناپذير است در تركيه حدود 20 ميليون نفر در سوريه، لبنان، آذربايجان در ايران آمريكا و در اروپا با توجه به عقايد و فرقه هاى مختلفى كه ميان شان وجود دارد مانند بكتاشى گرى، تخته چى و حروف گرى در تركيه نصيرى و علوى در سوريه، اهل حق در ايران و على الهى در اروپا و آمريكا و با توجه به اينكه مشتركات زيادى نيز با هم دارند.

بكتاشى گرى در تركيه

مؤسس فكرى بكتاشيت يك ولى دين اهل آناتولى بنام حاجى بكتاش مى باشد كه در اواسط قرن دهم در خراسان به دنيا آمده و در درگاه احمد ياسوى تعليم ديده و فرصت سبك ذهنيت تصوف را پيدا كرد. حاجى بكتاش بعد از اتمام تحصيلات به آناتولى آمده و در حوالى قير شهير خانقاه خود را تأسيس نمود. بكتاشيت به تمام معنى يك نوع تعليمات خاص آناتولى است و نوعى علويت و يا مى توان گفت شاخه يا طريقتى از آن مى باشد كه داراى تاريخى هفتصد ساله است و در جامعه ترك سمبل فضيلت و گذشت مى باشد. در دورانى كه حاجى بكتاش به آناتولى آمد شورش مردمى به رهبرى بابا اسحاق و بابا الياس پايه هاى حكومتى سلجوقيان را متزلزل كرده بود. هدف اين شورش ايجاد نظامى عادلتر و با فضيلت تر بود واضح است كه كليه اين وقايع افكار حاجى بكتاش را تحت تاثير قرار داد به همين علت ريشه حركتى تعاليم وى بر اصول، فضيلت، تساوى، همبستگى و عدالت گذاشته شد.در تعاليم حاجى بكتاش جنبه صوفى گرى عميقى وجود دارد، راه وحدت انسان با خدا غنى كردن ارزش هاى داخلى است و راه آن كسب فضيلت است و شرط كسب فضيلت اين است كه هيچ موجودى را نيازاريم و از نعمات دنياى خود را دور نگه داريم، در مورد كسى فكر بد نكنيم، حرف بد نزنيم به حق كسى دست درازى نكنيم تا بتوانيم خدايى شويم. عنصر ديگر از تعاليم حاجى بكتاش عشق و علاقه عميق به حضرت على (ع) و خاندان او مى باشد كه از مذهب شيعه گرفته شده است. در تعاليم بكتاشى شمانيزم آسيائى مانند مقدس شمردن اجاق منزل گناه بزرگ شمردن، آلوده كردن آب ها و درياچه ها و رودخانه ها و كمك خواستن از امامزاده ها در مصائب و مشكلات و مقدس شمردن بعضى از اعداد، مانند عدد 3، 12، 40 و مربوط كردن بعضى از معانى متافيزيكى به آنها تأثير عميقى گذاشته است. علويان اعتقاد دارند كه اسلاميت را متناسب با اصل خود و بطور منطقى درك كرده و آنرا بافتى از ظواهر نمى دانند. بعنوان مثال يك علوى تحصيل كرده كه در يكى از مناطق كپرنشين آنكارا كه خدايى ميكند اين مسئله را يعنى عقلانى و منطقى بودنشان را چنين بيان ميكند: ما هم زندگى بعد از مرگ و بهشت و دوزخ را قبول داريم اما ايمانى مثل اينكه هر كسى به بهشت برود به چهار زن باكره، هشت بيوه و صد حورى خواهند داد را قبول نداريم. آيا بهشت فقط متعلق به مردان است بعد هم بهشت جايى است كه درختان و سبزه زارهاى زيادى دارد و جهنم هم جايى است داغ و سوزان، اين دقيقاً تصويرى است براى جامعه عرب براى انسانى كه در بيابان زندگى ميكند و گرما ناراحتش ميكند و آنرا مساوى ميگيرد با يكنوع تنبيه، گفته نمى شود كه در جهنم در كوههاى يخى و دره هاى برف يخ خواهيد زد. ما به تمام اين ها عقلانى نگاه ميكنيم و ميدانيم كه سمبل هاى دينى بعلت لزوم باوراندن بوجود آمده است. تعدادى از محقيقين و نويسندگان مدعى هستند كه بكتاشيت از مسيحيت نيز متأثر شده است بعنوان مثال در بكتاشيت اصل مسيحيت يعنى تثليث وجود دارد. جاى مثلث «پدر، پسر، روح القدس» مسيحيت را در بكتاشيت تثليث، «خدا، محمد، على» گرفته است. حاجى بكتاش بواسطه شخصيت و علمش يكى از محترمترين انسانهاى آناتولى شناخته مى شود بعنوان مثال سازمان ينى چزى (نظاميان) كه از مؤسسات پايدارى دولت جوان عثمانى بود وى را به عنوان رهبر معنوى خود انتخاب كرده بود، منتهى تعاليم بكتاشى بصورت تعليم يك طريقت سيتماتيك و سازمان يافته در اواخر قرن پانزدهم مطرح شده است. بافت سازمانى بكتاشيت خانقاه ها و تكيه ها مى باشد. خانقاه اصلى در قير شهير قرار دارد و به سرپرست اين خانقاه ها دده بابا مى گويند. براى بكتاشى شدن بايد به يكى از اين خانقاه ها ملحق شد و تحت مراسم خاصى قرار گرفت. اشخاص كه تحت اين شرايط بكتاشى مى شوند برادر يا صاحب هم به حساب مى آيند، بكتاشى كه از مراحل ويژه اى گذشته باشد و لياقت خود را اثبات نمايد، مرشد ناميده مى شود و به تعليم بكتاش هاى جديد مى پردازد. بكتاشيت مدعى يك سيستم عالى اخلاقى و اصل معروف حاكم بودن بر دست و كمر و زبان مى باشد. جاى عبادت بكتاشيان اطاق ميدان خانقاه است نه مسجد بلكه آنها شب ها دور هم جمع شده و با يك نوع سيستم تلقين متقابل عبادت مى كنند. دهم محرم روز عزاى بزرگ است و بعنوان روز عاشورا ناميده مى شود. بكتاشيان و علويان در روز عاشورا براى شهيد كربلا نذرى مى پزند و مابين يكم تا دهم محرم روزه آب مى گيرند و در بيست و يكم مارس (اوّل فروردين) جشن گرفته مى شود، بنا به نظر بعضى نوروز روز تولد حضرت على (ع) و بنا به بعضى نظرات ديگر روز عروسى حضرت على و حضرت فاطمه است و بنا به نظرات ديگر يك روز سنتى اديان شمانيزم است كه پايان زمستان و شروع بهار ميباشد. بكتاشيت شاخه اى از علويت است و با شاخه هاى ديگر علويت يعنى قزل باش چپنيت، و تخته چى گرى و طريقت هاى ديگر زياد متفاوت نيستند.

طرفدارى احزاب و شخصيت هاى سياسى از علويها

علويها اخيراً بطور محسوس تر مطرح ميشوند و در روى جلد مجلات و صفحات اول روزنامه ها با تيترهايى مبنى بر اينكه علويها ديگر ساكت نخواهند نشست در اذهان جلوه مى نمايند و گزارشاتى مبنى بر مخالفت آنان با مديريت مدارس و بخصوص سازمان ديانت تركيه به چاپ ميرسد. احتمال دارد احزاب در تركيه جهت رسيدن به اهداف شوم خودشان از علويها بعنوان ابزارى براى رسيدن به قدرت از آنان بهره بردارى كنند و لذا از آنان حمايت نمايند بعنوان مثال در مورد فعاليت علويان معاون حزب سوسيال دمكرات در مجلس تركيه مى گويد ما به اصل لائيك احترام گذاشته و از آن دفاع ميكنيم و به آزادى اعتقادات و دين معتقد هستيم و مى خواهيم كارى كه اقتضا ميكند در اين رابطه صورت پذيرد. و در صورت حاكميت حزبمان آزادى كامل اعتقادات را برقرار كرده و اصل لائيزم را به طور كامل اجرا خواهيم كرد، و يا معاون راه راست حاكميت فعلى تركيه اسد كيراتلى اوغلى اظهار ميدارد به اعتقاد ما علويان مردمى ترك هستند. آنها روزه مى گيرند نماز مى خوانند منتهى در شكل آن بعضى تفاوت ها وجود دارد كه به ريشه اسلام تاثير نمى گذارد و در مفهوم كلى مسلمان هستند.از پروفسور عزالدين دوغان از وكلاى اسبق مجلس سوال مى شود كه به عقيده شما خواستهاى اخير علويان در رابطه با آزادى هاى فكرى و اعتقادى چه اهميتى از نظر برنامه هاى دولت تركيه دارد، ميگويد. نرمش بين بلوك هاى جهانى به اين معنى نيست كه خواست هاى آنها مبنى بر زير سلطه گرفتن و اداره دنيا به پايان رسيده است. سالهاى آينده دوران تحريك حركات محلى در كشورها خواهد بود كه در تركيه هم صادق است مسائل و مشكلات نژادى و اعتقادى وارد برنامه هاى روزانه دولت خواهد شد، پس بايد قبل از اينكه ديگران وارد معركه شوند ما خودمان دست به كار شويم و راه حلى براى مشكلات خودمان پيدا كنيم كه اين وظيفه مهمى است. اما متأسفانه هئيت حاكمه طورى حركت ميكند كه راه دخالت آنها آسانتر مى شود و من معتقدم مطرح شدن چنين مسائلى بار سنگينى بوجود خواهد آورد و به همين علت دلم مى خواهد مسئله علويت در دورانى كه هيچ مشكل و ناراحتى وجود ندارد مطرح و مورد بحث و بررسى قرار گيرد. نامبرده در جواب سؤال ديگر مبنى بر اينكه پخش و عمومى تر شدن ذهنيت علويها چه تأثيرى بر زندگى سياسى و فرهنگى تركيه خواهد گذاشت مى گويد: علويها و يا علويت نظريه اى تركى از اسلام است، تاثير صدها ساله اعراب نمى تواند اين حقيقت را از بين ببرد به همين علت مدعى هستيم در صورتيكه موانع سر راه علويت برداشته شود اين نظريه بطور غير قابل باورى رشد خواهد كرد.

علويان داراى چه مذهبى هستند

علويت از نظر لغوى به معناى طرفداران على (ع) ميباشد. مذهب علوى ريشه در تشيع كه اولين مذهب جدا شده بر پايه سياست در اسلام است دارد، ولى بعد از قرن 16 ميلادى علويت بطور محسوسى از تعليمات شيعه دور شده و حالت يك نظريه اسلامى خاص مردم آناتولى را پيدا كرد كه بر همين اساس مى توان علويت را مذهبى خاص آناتولى به حساب آورد. در اين رابطه يكى از اعضاى علمى دانشكده الهيات پرفسور جاويد سونار از بكتاشى گرى كه يكى از شاخه هاى علويت است چنين برداشتى ارائه ميدهد. بكتاشى گرى با همه خصوصياتش و قبل از هر چيز يك طريقت ترك است، ذهنيتش، احساسش، زبانش، فرهنگش، ادبياتش و خلاصه هر چيزش ترك و تركى است و علاوتاً علويت سنتى است كه علاوه بر اسلام كليه اديان و فلسفه هاى آسيايى را از جمله برهمنيست، بودائيزم، افكار زرتشت، تناسخ يهوديت، مسيحيت تثليث، حروفى گرى، قلندرگرائى ، حيدريت، قزل باش و شمانيزم تعداد ديگرى نظريه و فكر را در برگرفته است. علويت بعلت افزايش درگيرى هاى عثمانى ها و صفوى ها و افزايش فشار روى علويان آناتولى به يك جامعه بسته تبديل شده و بر اثر آن از تعليمات شيعى دور شد. يكى از مهمترين نشانه هاى اين مسئله اينكه علويان آناتولى به اسلام بنيادگرائى كه در ايران به رهبرى امام خمينى بوجود آمده است هيچ گونه علاقه ايى نشان ندادند و عليرغم اينكه رژيم ايران بعنوان يك حكومت اسلامى شيعى كليه نيروهاى تبليغاتى خود را بكار گرفت نتوانست تأثيرى روى جامعه علويان در تركيه بگذارد.

فعاليت علويان در اروپا

علويان علاوه بر تركيه در اروپا خصوصاً آلمان تحرك ويژه ايى پيدا كرده و از سال 1987 ببعد 14 دفتر فعال علوى در اين كشور تأسيس كرده و در 14 مارس 1990 نيز اين 14 دفتر تحت مديريت واحدى بصورت فدراسيون درآمده است و علاوه بر اين سه دفتر در اطريش پنج دفتر در هلند نيز تأسيس گرديده و همچنين در فرانسه و انگليس دفاترى ؛ علويت و بكتاشى گرى را تبليغ مى كنند و اخبارى حاكى از بعضى موفقيت هاى آنها در جلب افراد حتى تعدادى آلمانى مى باشد. در يكى از مجله هاى متعلق به علويان كه در اروپا منتشر مى شود شخصى بنام اسماعيل ايل چى اوغلو اظهار ميدارد، فعاليت هاى مقدماتى تشكيل انستيتو تحقيقات فرهنگى علوى، بكتاشى در اروپا آغاز گرديده و بزودى بازگشائى خواهد شد و اقدامات نيز براى ايجاد كنفرانسيون علويان در كل اروپا در جريان است كه بزودى به نتيجه خواهد رسيد.در اروپا علويان از آزادى اروپا استفاده كرده و براى شكل گرفتن تشكيلات علويها فعاليت مى كنند البته قرائنى نيز وجود دارد كه سياست اروپا اقتضا ميكند در مقابل بنيادگرايان اسلامى در تركيه و اروپا علويها را در مقابل آنها قرار دهند. در اين رابطه توجه فرمائيد به گفتار پرفسور عزالدين دوغان از بزرگان علويان و از وكلاى اسبق مجلس كه مى گويد: مطرح و مساله شدن علويت از نظر ترجيح استراتژيك تركيه هم خيلى مهم است اگر تركيه واقعاً ورود به بازار مشترك اروپا را بخواهد نمى تواند همكار و ياورى بهتر از ذهنيت علوى پيدا كند غرب دولتى كه ذهنيت اسلام سنى را قبول نموده باشد نخواهد پذيرفت زيرا اين را نمى تواند به انسان هاى خود به قبولاند. اما بافتى كه ذهنيت علوى را قبول نموده باشد براى آنها آشنا خواهد بود، چون شبيه اومانيزم غربى است، بعداً اضافه ميكند: اين ذهنيت ديگر مى بايد بدون دفع وقت از كانال هاى مناسب مطرح گرديده و سازمانهاى ضرورى به شكل مترقى و بنحوى كه تماميت كشور را نيز استحكام بخشد باشد. براى بهبود بخشيدن به اين اهداف به يك كادر رهبرى كه احساس مسولئيت قوى دارد با سياسى يونى به همين صفات نياز هست. پرفسور عزالدين در مصاحبه خود رهنمودهايى را ارائه ميدهد و به چند قسمت تقسيم بندى ميكند:

الف - امپرياليزم هميشه بدنبال كشف گرايشات انحرافى اسلامى براى مطرح كردن و ايجاد اختلاف بوده و حتى بعضاً كمك به شكل گيرى ايدئولوژيك آنها نموده است و قائله بهائيت در ايران و تأثير وهابيت در سرنوشت مسلمانان جهان نمونه ايى از اين اقدامات است. ب - اخبار موثق حاكى از نوشته هاى تحليل ها و تحقيقات جدّى در رابطه با الترناتيرها موجود براى مبارزه با تشيع انقلابى در ايران است و خبر نوشته شدن كتاب تحقيقات چند هزار صفحه اى توسط وزارت خارجه انگليس در اين مورد منتشر شده و عمل مشابهى نيز توسط آمريكا انجام پذيرفته است. ج - بطور غير عادى مذهب علويت در اروپا مورد توجه و تشويق قرار گرفته است. د - با توجه به اينكه علويان بعلت اختلافات سنتى اى كه با مسلمانان سنى دارند بعد از تأسيس دولت جمهورى تركيه، هميشه بعنوان عاملى كه تعادل ايجاد كرده بكار گرفته شده است و نقش فعالى در سركوب قائله شيخ سعيد داشته اند مجدداً در حال حاضر كه در تركيه فعاليت هاى مسلمانان به اوج خود رسيده به حدّى كه كليه مقامات رسمى و غير رسمى را به هراس انداخته و باعث اعلام خطر آنها شده و گفته مى شود مسلمانان در حال كسب قدرت هر چه بيشتر در سازمان هاى سياسى و اقتصادى و فرهنگى و انتظامى تركيه هستند مطرح شده و روى آنها تبليغ مى شود. ه - علويت بعنوان اسلام اتراك مطرح شده و سعى مى گردد در مقابل سنيان عرب و شيعيان ايران قرار داده شود. با نگرشى گذرا به مسائل مذهبى و نژادى كه در اطراف ايران مطرح است از جمله مسائل آذربايجان، ارامنه و اكراد آيا نمى توان نتيجه گيرى كرد كه: 1 - سياستى توسط علويان و جهانيان در جريان است كه بحران علوى سنى كه مى تواند به صورت اختلاف شيعه و سنى هم مطرح شود بپا گرديده و عاملى براى انحراف پناسيل مبارزاتى مسلمانان تركيه از دولت بطرف علويان 2- سياست هاى امپرياليزم براى به هم ريختن و به هم انداختن جوامع اسلامى ايران و تركيه در نهايت سنيان و شيعيان و برهم زدن وحدت اسلامى كه جهت ايجاد آن مساعى زيادى صرف ميگردد 3 - خوانده شدن علويان به مساجد چرا كه عوام اسلامى تركيه كه اكثريت را نيز دارا هستند هنوز فرق علويان و شيعيان را تشخيص نمى دهند و بعضاً در مسافرت هاى خود به ايران مساجد را مورد بازديد قرار داده و از اينكه در ايران نماز خوانده مى شود اظهار تعجب مى نمايند. امروزه مسلمانان انقلابى سنى تركيه الهام گيرنده از روش انقلابى شيعيان ايران هستند و كتب ترجمه شده متفكرين اسلامى ايران بيشترين تيراژ فروش را بين مسلمانان روشنفكر دارند. از اين روى مانور امپرياليزم و تبليغ آنها روى تفاوت هاى اساسى مانند: - نوع عبادات و نماز كه با كليه مسلمانان شيعه و سنى فرق دارد - در ماه مبارك رمضان روزه گرفته نمى شود و 10 روز اول ماه محرم نيز روزه آب دارند. - وجود نوعى آزادى به سبك غير اسلامى در زنان علوى - قبول علويان بعنوان نزديكترين فريضه اسلامى به ايران از طرف بعضى نويسندگان و شخصيت هاى علوى و يا حتى قبول علويان بعنوان يك فرقه اسلامى در حاليكه انحرافات مشهودى دارند. مى تواند صدمه اى جدّى به سيماى انقلابى و اسلامى جمهورى اسلامى ايران وارد آورد. و در نهايت باعث بدبينى مسلمان ترك به جمهورى اسلامى ايران و ايجاد اختلافات فرقه اى در تركيه و در نهايت حصول اهداف امپرياليزم جهانى گردد. از اين روى بايد روى مرزبندى هاى شيعه و علوى تاكيد و تبليغ گرديده و فاصله مان را با آنها حفظ كنيم و سياست هاى مناسب ديگرى كه از طرف صاحب نظران اتخاذ گردد اعمال شود تا بتوانيم ضمن ارشاد علويها از صدمه سياسى كه در نظر است زده شود جلوگيرى نمائيم. خلاصه اينكه تبليغ روى علويت براى كنترل اسلاميون تركيه و صدمه زدن به سيماى جمهورى اسلامى ايران كه از طرف كشور تركيه و امپرياليزم مى باشد شروع شده كه مى بايد پادزهر آن با كياست و تدبيرى مناسب تهيه و مورد استفاده قرار گيرد. «والسلام»

/ 1