لطافت هنر ديني
بخواه جام و شرابي به خاك آدم ريز
فرشته عشق نداند كه چيست اي ساقي
فرشته عشق نداند كه چيست اي ساقي
فرشته عشق نداند كه چيست اي ساقي
زيبايي و جمال با گرايش به بي كراني و بي مرزي رادر درون جان آدمي نهاده اي و اين بهشت برين به بي كراني و بي مرزي حبّ كمال و جمال بي كران و بي مرز و گسترده تا بي نهايت است و بهشت برين عالم آخرت بي نهايت است تا جواب گوي ابديّت و بي نهايتي ضمير انساني بوده باشد.شگفتا كه هر كس حالي و سوز و سازي و راز و نيازي دارد، اين بهشت برين را در اندرون دل خود مي بيند و مي يابد! و اين عطيّه، عطيّه اي الهي و اين موهبت، موهبتي خدايي است كه تنها به انسان ها عنايت شده است؛ «وَلَوْلا اَنْتَ لَمْ اَدْرِما اَنْتَ».شعر حافظ را خوانده ايد كه:
در نمازم خم ابروي تو با ياد آمد
حالتي رفت كه محراب به فرياد آمد
حالتي رفت كه محراب به فرياد آمد
حالتي رفت كه محراب به فرياد آمد
شعر حافظ ببرد وقت سَماع از هوشم
گر از اين دست زند مطرب مجلس ره عشق
گر از اين دست زند مطرب مجلس ره عشق
گر از اين دست زند مطرب مجلس ره عشق