پس از كودتاى 1980 - ژنرال كنعان اورن به رهبرى تورقون اوزال اقتصاددان غرب گرا و همفكرانش تشكيل شد. در اولين انتخابات بعد از كودتا به واسطه امريكا به پيروزى رسيد و با بيش از 200 كرسى د رپارلمان تشكيل حكومت داد.اهداف حزب: ظاهراً عضو نمودن تركيه در جامعه اقتصادى اروپا، زندگى بهتر و رفاه بيشتر و حل مشكلات اقتصادى تركيه. اما هدف اصلى تشكيل سدى در برابر نفوذ انقلاب اسلامى و ايجاد راهى جهت نفوذ به ايران در مواقع لزوم و تغيير فرهنگ تركيه برمبناى فرهنگ غرب و بعلت موقعيت خاص سياسى حافظ منافع امريكا در منطقه و با حمايت جدى امريكا و عربستان و كشورهاى عربى ضد انقلاب اسلامى مهار نمودن افكار مسلمانان. اولين انتخابات اين حزب تلاش جدى در جذب مسلمانان ملى گرا و جامعه مسلمانان سنت گرا داشت. نسبتاً موفق هم شد و گروههاى اسلامى و مسلمانان سنت گرا و ملى گرا خواسته و ناخواسته كمك زيادى به استقرار اين حزب كردند. بعد از استقرار اين حزب غير مستقيم توسط مؤسسه آموزش عالى به رياست احسان دوغراماجى از مارونى هاى ترك تبار تركيه به اهداف خود در دانشگاهها جامه عمل پوشاند. اين اهداف گسترش فرهنگ غرب و بى بندوبارى و دور كردن مسلمانان از آموزش عالى به عناوين مختلف مانند منع حجاب و منع حركات اسلامى و ترويج و توسعه تشكيلات غير اسلامى و ضد اسلامى مى باشد. آينده سياسى حزب: به علت دو دستگى و تفرقه درون حزبى احتمال مى رود در انتخابات آتى موفقيتى نداشته باشد. و تنها بعنوان حزب مخالف دولت و اهرم امريكا در پارلمان باقى بماند. بعلت مسائل سياسى - اجتماعى در اين چند سال خصوصاً در قبال مسلمانان و بعد از نخست وزيرى يلديديم آك بلوط بخاطر ضعف شخصيت سياسى و اجتماعى و مخالفت احزاب و رسانه هاى گروهى و عدم توانايى در اداره كشور حزب از درون دو دسته شد. جناح تورقوت اوزال و جناح مسعود يلماز. هواداران مسعود يلماز و مخالفان اوزال توانستند حاكميت خود را درون حزب جدى سازند. بعد از اين تغييرات درون حزبى تورقوت اوزال به فكر ايجاد حزب ديگرى است كه مقدمات تشكيل آن فراهم شده است. از احزاب تحت حمايت كامل غرب است. نفوذ در آن مشكل و بى فايده است. به ايران فقط از ديدگاه استفاده اقتصادى نگاه مى كنند.
حزب سوسياليست خلق تركيه
S.H.PSol Halk Partisiبه رهبرى اردال اينونو ؛ ادامه حزب خلق تركيه به رهبرى آتاتورك است كه بوسيله پسر عصمت اينونو - از رؤساى جمهورى و از سرداران آتاتورك - پايه گذارى شد. گروههاى چپ ميانه رو و چپ ملى گرا و چپ مدگرا و روشنفكرگرا را در جذب خود دارد. كلاً در انتخابات موفقيتهاى چشمگيرى نداشته است و بخاطر مطرح نمودن حزب با حزب راستگراى دميدل وارد ائتلاف شد و به قدرت رسيد. با ترويج افكار چپ و ضد اسلامى و عقايد روشنفكر مآبانه سعى در نفوذ بين جامعه تحصيلكرده داشت. ولى به واسطه عدم محبوبيت كارگزاران حزب موفقيتى نداشته است. پس از فروپاشى كمونيسم با شعار ناسيوناليستى سعى در ادامه حيات دارد. تفكر اقتصادى آن شبيه احزاب سوسياليست انگليس و فرانسه است. مورد حمايت برخى از مجامع غربى هستند. در مسئله قتل اوغور موم جو (نويسنده اى كه به خاطر درخواست چاپ كتاب آيات شيطانى و حمايت از سلمان رشدى به قتل رسيد) عليه ايران فعاليت زيادى انجام داد. آينده سياسى: به خاطر اختلاف گروههاى چپ بين احزاب اينونو و اجويت و دنيز بايكال و انشعابات جديد آينده سياسى روشنى ندارد. بيشتر نقش حزب مخالف در پارلمان را دارد.
حزب جمهورى خلق تركيه
به رهبرى دنيز بايكال جديداً تشكيل شده است. هدف حزب جمع آورى تفكرات چپ خارج از احزاب اينونو و اجويت در درون حزب مى باشد و نيز تشكيل پايگاهى جهت جمع كردن علوى هاى تركيه زير يك حزب چپ گرا درقبال گرايش شديد آنان به شيعه و ضديت آنان با سنى. رهبران حزب، علوى هستند. همكارى جدى رهبران حزب با غرب و ژنرال هاى ارتش تركيه سبب حمايت سياسى و همه جانبه از اين حزب شده است. با اسلام اهل سنت ضديت شديدى دارند (بخاطر ماجراى مارش و قتل عام علوى ها توسط سنى ها و اختلافات مذهبى). حزب سعى دارد بعنوان يك ايدئولوژى غير سنى و نزديك به شيعه ولى در جناح چپ طرفداران ايران و ماندگان از جناح چپ را در خود جمع كند. در زمينه جزب علوى ها تعصب خاصى عليه ايران دارد. مخصوصاً بعد از ماجراى چوروم و نشر مجله خاص علوى ها.
حزب بلنت اجويت
حزب چپ بلنت اجويت از احزاب منزوى است. مانند ساير احزاب چپ مخالفت جدى با اسلام دارند ولى عاقلانه تر از گروههاى چپ ديگر عمل مى كنند. بلنت اجويت كه چندين بار به نخست وزيرى رسيده به عنوان قهرمان قبرس معروف است. شخصيت سياسى معتبرى بين چپگرايان دارد.
حزب رفاهRifah Partisi
اين حزب ادامه حزب سلامت ملى به رهبرى پروفسور نجم الدين اربكان مى باشد. داراى تفكر اسلامى است. طرفداران اين حزب مسلمانان با تفكر حكومت اسلامى هستند. تا بحال هيچ موضع خصمانه اى در قبال ايران نداشته اند. حتى در بسيارى از موارد همسو با سياستهاى ايران و بعنوان حامى و مدافع انقلاب اسلامى ايران حركت مى كند. داراى پايگاه معنوى درميان مسلمانان و جامعه است. سفر اربكان به عراق در زمان جنگ تحت فشارهاى سياسى عربستان و مصر و تركيه صورت گرفت. وجه مشترك زيادى با نظام جمهورى اسلامى ايران دارد. موفقيت و رشد چشمگير اين حزب قبل از كودتاى 1980 نشاندهنده تأثير انقلاب اسلامى ايران در بين مسلمانان تركيه بود. شاخه هاى جوان اين حزب تحصيل كرده و طرفدار انقلاب اسلامى مى باشند و اين طرفدارى را ظاهراً و باطناً نشان داده و مى دهند. اعلام موضع آنان در مسائل بين المللى باجمهورى اسلامى ايران همسو است و حتى اگر رهبران حزب از موضع خود عدول كنند شاخه هاى جوان جزب اينكار را نمى كنند. اين حزب در جريان سلمان رشدى فعاليت چشمگيرى داشت. در مسئله فلسطين طرفدار انتفاضه بوده و در مسئله بوسنى و هرزگوين با اعزام نيرو فعاليت چشمگيرى داشته است. در سالهاى اخير محبوبيت خوبى دارد حتى در انتخابات شهردارى ها موفقيت چشمگيرى داشته است. احتمال موفقيت آن مى رود شايد هم با يك حزب راست گرا تشكيل حكومت دهد. اين حزب عليرغم نزديكى طرفداران حزب به ايران ؛ اميد زيادى به انقلاب سنى افغانستان داشت و جهت معرفى الگوى انقلاب اسلامى افغانستان و تشكيل يك حكومت سنى در جهان (در مقابل حكومت اسلامى ايران با مذهب شيعه) تلاش داشت. فعلاً تنها حزب نزديك به ايران است.
حزب حركت ملى {M.H.P Milli Harekat Partis }
به رهبرى آلپ ارسلان تركش كه در ارتش نفوذ خوبى دارد مسلمانان فاشيست را در خود جمع دارد. تفكر تركستان بزرگ و برترى نژاد ترك را(حتى در تفكر اسلامى با شعار ترك به اسلام افتخار بخشيد) ترويج مى دهد. نقشه هاى زيادى حزب جهت موفقيت خود در آينده به صورت يك حكومت در سر دارد. بعد از انقلاب اسلامى وجهه خود را از دست داد. اما هنوز هم بعنوان رهبر ملى گرايان تركهاى جهان خود را مطرح مى سازد. ظاهراً به لحاظ مسائل سياسى خاموش به نظر مى رسند ولى فعاليت هاى پنهان و آشكار در جمهورى هاى ترك نشين و فعاليت هاى حزب عليه ايران در اين مناطق و در سياستهاى كلى مشهود است. به خاطر ورود به مجلس با حزب رفاه وارد ائتلاف شد اما بعلت فشار بخش زيرين حزب رفاه جدا شدند. در مسئله بوسنى و هرزگوين بخاطر موفقيت نژادى و تاريخى اين كشور خود را به عنوان حامى قلمداد كرده و حتى خود تركش چندين بار به آنجا سفر كرده است. شديداً مخالف انقلاب اسلامى و جمهورى اسلامى ايران مى باشند. بامنافقين خلق تركيه ارتباط دارند. طرفداران حزب شديداً ناسيوناليست و متعصب سنى مى باشند.
احزاب تازه بوجود آمده در تركيه
اغلب در جناحهاى چپ و ملى گرا ديده مى شوند جهت جمع آورى طرفداران پراكنده و جذب نيروهاى جديد باانشعابات در احزاب قديم و يا در خط احزاب مادر با تفكرات تقريباً متفاوت و حتى مخالف با احزاب مادر موجوديت خود را اعلام مى كنند. فعلاً حزبى كه در خور توجه باشد وجود ندارد و در انتخابات نزديك اميد موفقيتى ندارند مانند حزب فعاليت ملى (Millyet Calywa P) و حزب كمونيست تركيه
گروههاى سياسى در تركيه
كلاً گروههاى سياسى در تركيه كه احزاب را نيز در بر مى گيرد به گروههاى چپ، اسلامى و ملى گرا مى توان تقسيم كرد.
گروهها یچپ:
كلاً مركزيت تمامى دسته هاى آن در اروپا مى باشد. بعضى از دسته هاى محافظه كار، سوسيال ليبرال و چپ ناسيوناليستى و بعضاً چپ افراطى بنظر مى رسد كه از طرف سازمان سيا رهبرى شود. زيرا در تغيير سياست هاى دولت بصورت موافق و يا مخالف قدرت و گاه با حركات تروريستى و افراطى در دادوستدهاى ناتومآبانه و نفوذ آمريكا در تركيه بصورت علنى و در محق نشان دادن اين مسائل نقش بسزايى دارند. بصورت يك ايدئولوژى زير بنايى و اساسى موفقيت زيادى نداشته است. بهمين علت باانشعابات جديدتر و ايجاد احزاب تازه با شعارهاى تازه سعى در جمع طرفداران پراكنده و جذب نيروهاى جديد دارند. اما با اينهمه در كل بجز يك فكر روشنفكرمآبانه در بين جوانان تركيه نقش اساسى ديگرى ندارد. تشكل هاى دانشجويى آن بعد از بقدرت رسيدن اوزال شكل اصلى خود را از دست داده. حتى دبيران و متفكرين اصلى هسته هاى دانشجويى با آنكه به مجازاتهاى سنگينى محكوم شده و از دانشگاهها هم اخراج شده بودند بدون سرو صدا به دانشكده ها باز گشتند و تشكل هاى دانشجويى و كارگرى شكل جديدى گرفت. اصلى ترين و پر طرفدارترين روزنامه اين جناح جمهوريت و طنزنامه قيرقير مى باشد كه عليرغم سنگينى روزنامه جمهوريت در مسائل فساد و فحشا ؛ طنزنامه قيرقيربيشتر جهت سرگرم كردن و القاى مسائل سياسى غير اسلامى و جبهه گيرى عليه مسلمانان و با طرح مسائل جنسى و مزخرفات تيراژ خوبى دارد.
گروههاى ملى گرا
فاشيستهاى ترك كه در نفوذ به گروههاى اسلامى موفقيت زيادى داشته است. روشنفكران و تحصيلكردگان زيادى تابع اين گروهها مى باشند. جسارت و خشونت زيادى در ابراز عقيده دارند. اغلب تعصب اسلامى را با تعصب ملى درهم آميخته اند. " تركها به اسلام افتخار بخشيدند " نظريه اصلى اين گروهها مى باشد. اغلب سنى متعصب مى باشند و كلاً مخالف انقلاب اسلامى ايران هستند. درگيرى هاى خونينى بين گروههاى اسلامى و گروههاى ملى فاشيست در دوره هاى مختلف به وقوع پيوسته است كه سبب جدايى هرچه بيشتر آنها شده است. فعاليت هاى آشكار و خشن آنها بعد از بقدرت رسيدن اوزال به فعاليت ها زير زمينى تبديل شد و پايه اصلى اين فعاليت ها باماسك اسلامى نفوذ در كل گروههاى اسلامى بود. از اصلى ترين گروهى است كه از طرف امريكا سعى زيادى در نشر و توسعه آن به انواع و اشكال مختلف صورت مى گيرد و اغلب گروههاى اسلامى به وجود آمده در مراحل بقدرت رسيدن اوزال دانسته و ندانسته وابسته و يا تحت تأثير تفكر و سياستهاى اين گروه بوده اند. نشريات و روزنامه هاى مختلفى با اسمهاى مختلف اسلامى و ملى دارند. بعضى از اين نشريات به سردبيرى يهوديان اداره مى شد و مى شود. در زدودن تفكر ناب اسلام و ايجاد القائيات ملىِ مذهبىِ غربى سعى فراوان دارند. احزاب ملى و راست را اداره مى كنند.
گروههاى اسلامى
گروههاى مذهبى سنى: گروه نورجى و گروه محمود هوجا جذب بيشترى در اين دهه داشته اند. با دو تفكر جدا از هم سياست تقريباً مشتركى را اداره مى كنند. فعاليت هر دو گروه بيشتر متوجه جوانان است. مخصوصاً نورجى ها با در دست داشتن خوابگاهها و تأمين مسكن دسته جمعى جهت دانشجويان و عضويت ثروتمندان مسلمان در اين گروه و با تفكر " تزكيه و تقوا و دعوت ، مهمتر از تشكيل حكومت و سياست " جذب زيادى داشته اند. كتابهاى سعيد نورسى در جلسات مرتب و منظم و هفتگى و حتى شبانه آنها بطور مكرر خوانده و تشريح مى شود. سعيد نورسى كرد بوده و به زبان و ادبيات فارسى علاقه زيادى داشته است و آثار فارسى زيادى نيز دارد. اين تنها رابطه اين گروه با ايران و شيعيان است. اين گروه از نظر عقيدتى بطور متعصبانه اعتقاد به نفس زيادى در نفوذ بين مسلمانان دارند. با پشتوانه مالى خوبى كه دارند مسلمانان زيادى راتحت حمايت مالى و فكرى خود قرار داده اند. فعاليت گروه خوب و فعالانه بوده و در به قدرت رسيدن اوزال و تأمين سياست هاى وى نقش اساسى داشته است. اغلب در حزب مام وطن عضويت دارند. قابل توجه است در زمانى كه گروههاى سياسى و عقيدتى تحت كنترل شديد قرار داشتند و حتى تجمع بيش از 5 نفر ممنوع بود نورجى ها بيشترين فعاليت و تجمع هاى شبانه را داشتند. در ارتش نفوذ زيادى دارند و از افسران بلند پايه در ميان اين گروه بيشتر ديده مى شود. سيزينتى اين گروه با طرح مسائل علمى نفوذ دارد و روزنامه زمان از لحاظ مادى بيشتر به اين گروه وابسته است و اعضاى اين گروه در مديريت و اداره آن نقش اساسى دارند. در جذب مسلمانان و جوانان آذربايجان شوروى سابق و تركمنستان و كشورهاى اسلامى آسياى ميانه فعاليت زيادى دارند. البته بايد دقت شود در حال حاضر گروههاى راديكال بخصوص راديكال هاى كرد توانسته اند اداره اين گروه را تا اندازه اى در اختيار بگيرند و تحت نام نورجى ها با رژيم تركيه و امريكا مخالفت علنى كنند. بعد از بررسى و نقد افكار انقلابى و نزديك به شيعه سعيد نورسى از طرف گروههاى ديگر در قشر زيرين نورجى ها كه سالها تحت اداره روحانيون محافظه كار و راستگرا مانند فتح الله هوجا و غيره بودند افكار خوبى شكل گرفته است. گروه ارجمندى: بتازگى از نورجى ها منشعب شده اند. تندرو و مخالف هر گونه همكارى با دولت طاغوت هستند. لباس پالتو مانند بلندى مى پوشند و عصادست مى گيرند و طرفدار شدند ايران محسوب مى شوند و اين مشخصات ظاهرى گروه ارجمندى است. در مسئله كتاب آيات شيطانى در تركيه و قتل اغورموم جو شديداً طرفدار سياست ايران بود و در مقابل گروه طرفدار اوغورموم جو گروههاى چپ - كه در مقابل كنسولگرى ايران در استانبول تجمع كرده و عليه ايران شعار مى دادند - بطور جدى جبهه گرفت و حتى در مصاحبه هاى اين گروه با رسانه هاى گروهى اعلام كردند آنهايى كه از اغورموم جو طرفدارى مى كنند نبايد جسد آنها وارد مسجد شود و نبايد بر آنها نماز خواند.
گروه محمود هوجا
با تفكر مذهب و سياست بسيارى از مسلمانان را جمع و جذب كرده است. با در دست داشتن خوابگاهها و مدارس شبانه روزى دينى براى كودكان و نوجوانان و جوانان و استفاده از كودكان در مسائل دينى و مخصوصاً امر بمعروف و نهى از منكر محبوبيت خاصى دارند. زنان در اين گروه فعاليت بيشترى دارند. حافظين قرآن و مبلغين وارد به اصول و احكام اسلامى با تشكيل جلسات حتى در دور افتاده ترين محلات شهرها و دهات فعاليت خاصى دارند. همه زنان وابسته به اين گروه چادر سياه سر مى كنند و تعصبات مذهبى شديدى دارند. رهبر گروه محمود هوجا مى باشد. فارغ التحصيلان مدارج بالا در اين گروه كم است. گروه امينه شن ليك اوغلو: زن مسلمانى كه ساليان درازى در زندان گذرانده و سردبيرى نشريه مكتوب را دارد و با خوابگاهها و مدارس مذهبى شبانه روزى در سطح كوچك فعاليت نسبى دارد. از نظر تفكر همسو با گروه محمود هوجا مى باشد. از ابعاد علمى - عقيدتى - سياسى ضعيف مى باشند. نشريه شان بيشتر مطالب شعارى دارد تا زير بنايى.
گروههاى بى مذهب
اين گروهها بيشتر جوانانى كه تحت تأثير انقلاب اسلامى ايران قرار گرفته اند و اسلام را بصورت سياست زندگى خود قبول كرده اند تشكيل مى شود. گروههاى سنى متمايل به شيعه و يا گروههاى سنى كه بقول خودشان بايد به عصر سعادت برگردند و راه اصلى را از مبدأ بجويند فعاليت گسترده اى دارند. تحصيلكرده و جوان هستند. طرفدار ايران مى باشند و به آنهايى كه از انقلاب اسلامى ايران روى برگردانند ضد انقلاب مى گويند. پشتوانه مالى ندارند. گاه بصورت نشريه هاى مقطعى مانند خود رانشان داده و بعد از يكى دو نشر، يا جذب گروههاى ديگر شده و يا بخاطر مسائل مالى و سياسى كنار مى كشند. گروه انسان: از گروه فوق بانفوذ خوب مى باشد. بعنوان طرفدار منتقد ايران تفكرات خاصى داشته و زمينه فعاليت خود را به آلمان و تركهاى مقيم آنجا نيز كشانده اند. در حال حاضر از بسيارى از مواضع قبلى خود در رابطه با طرفدارى از انقلاب اسلامى ايران دور شده اند و اين سبب انزواى بيشتر اين گروه در ميان گروههاى اسلامى ديگر شده است. حتى مقاله اى كه سردبير فكرى اين گروه محمد آلاگاش در نشريه گيريشيم تحت عنوان جهان شمول و فرمول نبودن انقلاب اسلامى ايران نوشته بود سبب شد بسيارى از گروههاى اسلامى طرفدار ايران با مهر ضد انقلاب اين گروه را طرد بكنند و حتى با برخور شديد و انتقاد از خود محمد آلاگاش خواستند تا حرف خود راكتباً پس گرفته و معذرت خواهى كند.