ج. وهابيون - اوضاع فرهنگی، تبلیغی گجرات هند نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

اوضاع فرهنگی، تبلیغی گجرات هند - نسخه متنی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

ج. وهابيون

و اما وهابيون كه پس از تسلط بر سرزمين نجد و حجاز به ترويج و تبليغ فرقه خود در ديگر ديار اسلامى و از آن جمله هندوستان پرداختند. از مراكز مهم فعاليت اين فرقه جمعية الانصار بود كه در مدرسه ديوبند تأسيس گرديد. اين مركز در حال حاضر به جنبش دستمال ابريشمى تغيير نام داده است. انجمن خدام كعبه يكى ديگر از ارگانهاى وهابيون بود كه توسط دو تن از علماى وهابى به نام مولانا شوكت على و مولانا عبدالبارى تأسيس گرديد. اهداف اين انجمن بيشتر تأسيس مدارس اسلامى و يتيم خانه و همچنين گسيل داشتن مبلغينى به مناطق مختلف جهت تبليغ و ترويج آئين خويش بود.در سال 1913 دارالعلوم ديگرى بنام دارالعلوم ندوه به كوشش احمد على مونگيرى و مشاركت افرادى سرشناس تأسيس گرديده است. يكى از بزرگترين مراكز سياسى - مذهبى وهابيت در هند جمعية العلماء مى باشد كه داراى دفاترى در سراسر هند هستند و موظفند كه از وضع اجتماعى فرهنگى و اقتصادى مناطق مربوطه اطلاعات دقيقى به صورت گزارشهاى سه ماهه جمع آورى نموده و در جهت تبليغ مسائل فرهنگى و مذهبى بكار گيرند. اين دفاتر همه ساله جلساتى به صورت نشست سراسرى و به منظور بررسى فعاليتهاى گذشته و طرح برنامه ريزى براى آينده تشكيل مى دهند. اعضاء دفاتر مركزى و انتخابات رئيسى جهت كنترل دفاتر جمعيت در سطح شهرستانها و شهرها و روستاها و قصبات خواهند داشت. اين دفاتر در ايالتهاى اوتارپرادش بيهار بنگلور آندراپرادش مهاراشترا گجرات راجستان آسام و مدهياپرادش تشكيل مى گردد. اصلاح اعمال مذهبى مسلمانان تأسيس مدارس و مراكز فرهنگى مذهبى اقتصادى و آموزشى احياء مراكز علوم عربى و اسلامى تهيه كتب درسى و مذهبى براى مدارس علمى مذهبى تأسيس جامعه يا آكادمى در هر ايالت تأسيس مدارس تا كلاس پنجم در سطح روستاها احداث مراكز ورزشى تأسيس كتابخانه ترجمه قرآن و كتب حديث و توزيع آن در سراسر هند و شبه قاره از جمله فعاليتهاى آموزشى اين جمعيت مى باشد.تأسيس دفاتر و انجمنهاى خيريه كمك به مراكز آموزشى مذهبى كمك مالى به دانشجويان كمك به خانواده هايى كه دچار مصائبى از قبيل سيلاب و آتش سوزى و امراض مى شوند كمك به مستمندان جهت عروسى دخترانشان تأسيس شركتهاى تعاونى ايجاد كارگاههاى صنايع دستى در منازل كمك به يتيمان و بيوه زنان و معلولين كمك به هنرمندان و تعمير مساجد و مدارس ازجمله فعاليتهاى اقتصادى آنها مى باشد. فعاليتهاى اجتماعى جمعية العلماء را تشكيل سمينارهاى مذهبى سياسى و فرهنگى در سراسر هند چاپ مجله و روزنامه به زبانهاى اردو عربى هندى نفوذ در ميان مطبوعات و جذب نيروهاى مفيد و دعوت مردم جهت عضويت در جمعية العلماء و... تشكيل مى دهد. طبق اعلام خود آنها در طى درگيريهاى فرقه اى در ايالت گجرات و يوپى فعاليتهاى زيادى از قبيل احداث محل مسكونى كمكهاى مالى و جلوگيرى از درگيريهاى فرقه اى داشته اند و از آن گذشته سعى دارند تا مراكز شرعى و مساجد مختلف ساخته و از حرمت حرمين شريفين دفاع نمايند. از تأسيسات آنها علاوه بر سه مركز مدنى هال مسجد عبد النبى و كتابخانه محموديه مى توان دو مركز ديگر يكى واقع دركوچه قاسم جان دهلى قديم و ديگرى ساختمان حفظ الرحمن در منطقه اوكلا نزديكى دانشگاه جامعه مليه اسلاميه نام برد.از ديگر روشهاى اين جمعيت در جهت بسط و گسترش آئين وهابيت در فشار قرار دادن دولت جهت تأسيس دانشكده ها و دانشگاهها به نام بينانگذاران مراكز تبليغى وهابيون در هندوستان مى باشد. اينان جهت نفوذ در امور ادارى و سياسى و اقتصادى دولت در بسيارى موارد برنامه هاى خود را با دولت هماهنگ مى نمايند. اين جمعيت روزنامه اى به نام الجمعية منتشر مى كنند كه كاملا مخالف ايران بوده و طرفدار عراِ و عربستان مى باشد. با توجه به اينگونه تبليغات وسيع كه از سوى مراكز وهابى صورت مى گيرد بد نيست تاحدودى با تفكرات و عقايد آنها آشنا شويم. اصل عقيده آنها حول نفى اعمال زير و شرك دانستن آن مى باشد.1- تعمير و بازسازى قبور اولياء خدا2- زيارت قبور مؤمنان 3- برگزارى نماز و دعا نزد قبور اولياء4- توسل به اولياءالهى 5- بزرگداشت مواليد و وفيات اولياء خدا 6- تبرك و استشفاء به آثار اولياء7- استمداد از ارواح اولياء الهى 8- طلب شفاعت از اولياء خدا 9- اعتقاد به قدرت غيبى امامان 10- سوگند دادن خداوند به حق و مقام اولياء11- سوگند به غير خدا12- نذر به اهل قبور 13- صدا كردن و ندا دادن اولياء الهى (استغاثه و نداى انسانهاى صالح و اولياء الهى در شدائد و ناهمواريهاى زندگى)وهابيون موارد فوِ را شرك دانسته و نوعى بدعت در دين مى شمارند. البته هر يك از موارد مذكور نياز به توضيحاتى دارد كه در گنجايش اين گزيده نبوده و به منابع ارجاع داده مى شود.اما امروزه باتوجه به تحولات اجتماعى و صنعتى موجود در دنيا وهابيون نتوانسته اند فرهنگ خود را عملى ساخته و در بطن جوامع نفوذ دهند. در نتيجه مجبور به سازش با جامعه كنونى و حذف بعضى عقايد خود شده اند. اين مطلب را آنجا مى توان يافت كه به عنوان مثال رانندگى زنان يا رفتن آنان به مدارس و دانشگاهها را حرام مى دانستند ولى اكنون از اين قاعده چشم پوشى مى كنند. وهابيون سابق بر اين همه مسلمانان جز كسانى را كه عقايد آنها را بپذيرند مشرك دانسته و خون و مال و ناموس آنها را بى ارزش مى دانستند ضمنا معتقدند كه انسان تنها با انجام فرائض دينى مسلمان نمى شود. بايد متذكر شد با توجه به اينكه هيچ يك از عقايد آنها با احاديث و آيات قرآن و سنن نبوى مطابقت ندارد كاملا مرتد و باطل است. در حال حاضر يكى از مراكز وهابيت در ايالت گجرات فعاليت چشمگيرى را انجام داده و افراد زيادى را به خود جلب كرده است و ليكن باتبليغات وسيع مبلغين شيعه در اين اواخر تا حدودى حركتهاى آنها خنثى شده است .

د. آقاخانى ها

از پيروان اسماعيليه نزارى هستند و در بعضى از مناطق هندوستان به خوجه يا خواجه نيز شهرت دارند اما در گجرات عموما با همان نام آقاخانى شناخته مى شوند. كتاب مذهبى آنان جنان (GINANS) ناميده مى شود. اينان در قوانين خود تا حدودى از هندوها پيروى مى كنند. پاره اى از آداب و رسوم و اعتقادات آنها به شرح زير است 1- سلام آنها يا على مدد است كه در جواب آن گفته مى شود مولا على مدد.2- عقيده به وضو گرفتن ندارند و مى گويند ما قلبمان پاك است .3- اعتقاد به قبله ندارند و مى گويند به هر طرف مى توانى رو كنى و دعا بخوانى .4- يك دهم تا يك هشتم درآمدشان را به عنوان عشريه به آقاخان بزرگ پيشواى خود پيشكش مى كنند و اين را جاى زكوة قلمداد مى كنند .5- حج آنها ديدار از امام حاضر است نه زيارت خانه خدا اما به زيارت كربلا و نجف مى روند. 6- به جاى نماز خواندن روزى 3 مرتبه به جماعت خانه رفته و تعظيم قلبى نسبت به آقاخان بجا مى آورند.7- معتقدند كه روزه درحقيقت روزه چشم و زبان و گوش است و با خوردن و آشاميدن باطل نمى شود.8- نماز عيدين (فطر و قربان) را با سنى ها و شيعيان در مساجد جامع شهرهابه جاى مى آورند و در مراسم عبادى آن از اكثريت نمازگزاران تبعيت مى كنند. فرقه آقاخانى به علت پنهانكارى شديدى كه دارند به هيچ وجه اجازه نمى دهند كسى از مسائل درون گروهى آنان اطلاع دقيقى بدست آورد و لذا از كم و كيف آنچه در جماعت خانه هاى آنان مى گذرد اطلاع دقيقى در دست نيست .

ج. هندوها

هندو آئينى است بسيار قديمى كه از آغاز اصول و عقايد مشخصى ندارد و اين آئين در طول تاريخ به سه شكل ظهور يافته است. شكل فعلى آن كه دين رايج در هند است بيش از 83% پيرو دارد و ظهور آن را متقارن قرن اول ميلادى مى دانند. در اين آئين چهار صفت مشترك بين پيروانش وجود دارد1- نظام طبقاتى و رهبرى براهمه را به رسميت مى شناسند. 2- گاو را خصوصا در مقام آيت الوهيت حرمت مى دهند. 3- حلول ارواح را قبول دارند.4- به سه خداى بزرگ معتقدند

الف - برهماء يعنى خداى آفريننده

ب - شيواء يعنى خداى تخريب و مرگ و فناج - وشيتو يعنى خداى محافظ و سازنده هندوئيسم يك ديد منفى نسبت به جهان دارد و زندگى مادى را نفى نموده و تنها براى بعد معنوى و روحى زندگى بشرى ارزش قائل است. با توجه به اينكه اين مذهب به عنوان دين رسمى هندوستان است اكثر منطق را تحت پوشش داشته و از بيشترين پيروان برخوردار است. يكى از قديمى ترين و افراطى ترين گروههاى هندو گروه آر-اس-اس (گروه خدمتگزاران به ملت هندو و مذهب هندوئيسم - Rashtriya swaya sewak sangh)مى باشد كه از طرف سرمايه داران بزرگ هندو حمايت مى شود.از جمله فعاليتهاى اين حزب عبارت است از 1- كشتار و ترور مسلمانان 2- ايجاد اختلاف بين مسلمانان 3- تلاش براى مرتد كردن مسلمانان و تحميل هندوئيسم بر آنان4- تعيين و تعويض اسامى خيابانها اماكن شهرها و روستاهايى كه اسامى اسلامى دارند. 5- ايجاد مزاحمت در برگزارى مراسم مذهبى مسلمانان 6- غارت اموال مسلمانان 7- تخريب و به آتش كشيدن اماكن و...مسلمانان

و. سيكها

آئين سيك تركيبى است از دين اسلام و هندو كه بنيانگذار آن شخصى به نام نانك مى باشد. او معتقد بود كه نه اسلام و نه هندوئيسم هيچ يك به تنهايى اصالت ندارند. آنچه داراى اصالت و حقيقت است يكتايى خداوند است. بسيارى ديگر از قواعد اصولى اين آئين با اندكى تغيير مأخوذ از هندوئيسم مى باشد. در عقايد آنان استعمال دخانيات نوشيدن مشروبات الكلى ازدواج با زنان مسلمان و خوردن گوشت ذبح اسلامى حرام است. سيكها داراى روحيه حماسى هستند و اهل مقاومت و دفاع از عقايد خود مى باشند. اينان گرايش به انقلاب اسلامى و زبان فارسى دارند و محب امام خمينى مى باشند. و آن بزرگوار را پنجابى قلمداد مى كنند و شباهت آرم جمهورى اسلامى ايران به آرم سيكها يكى ديگر از عوامل گرايش آنان به انقلاب اسلامى است. آنان نيز به تقليد از انقلاب اسلامى معابد خود را مركز فعاليتهاى سياسى خود كرده اند و خواهان اتحاد با مسلمانان مى باشند. سيكها ريش خود را نمى تراشند و عمامه هاى زيبا به سر مى گذارند و اصولا به 5 چيز كه با حرف كاف شروع مى شود معتقدند و از آن متابعت مى كنند 1- كيس يعنى نبريدن موى سر و ريش .2- كانگا يعنى نصب شانه هاى فلزى بر موهاى خود. 3- كاچك يعنى پوشيدن شلوارهاى كوتاه. 4- كارا يعنى بستن النگوى فلزى در دست راست. 5- كاندا يعنى حمل دائمى شمشير يا خنجر فولادين. سيكها بيشتر در پنجاب و ناحيه شمال غربى هند از جمله ايالت گجرات تجمع دارند آنها فعاليتهاى مذهبى و تبليغى وسيعى دارند و در اواخر كه هندوها با مسلمانان و سيكها درگيرى حاصل كرده اند اين دو گروه تا حدودى با يكديگر وحدت حاصل كرده اند.

/ 4