بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
خود محدث نورى, مى نويسد:(مجموعه اى كتاب نزد من است كه همه آنها به خط شيخ جليل محمد بن على جباعى است و او آنها را از خط شيخ شهيد نقل مى كند. در اين كتابها اوراقى ديده مى شود كه بر آن احاديث مختصرى, نوشته شده. وى اين احاديث را از اصولى انتخاب كرده كه در اختيار داشته است, مانند كتاب صلات حسين بن سعيد, كتاب اسحق بن عمار, كتاب معاذ بن ثابت, كتاب على بن اسماعيل ميثمى, كتاب معاوية بن حكيم, كتاب ابراهيم بن محمد اشعرى, كتاب فضل بن محمد اشعرى, كتاب زيد زرّاد. و اين كتاب آخرين كتابى است كه از آن نقل كرده و در پايان آن, به خط جباعى آمده است: ابن مكى; يعنى شهيد گفت: بيش تر اين كتابها, بر شيخ طوسى, قراءت شده است.)57و شيخ آقا بزرگ مى نويسد:(اين اصول, همگى, موجود هستند. پاره اى از آنها با همان هيئت تركيبى نخست وجود دارند و پاره اى ديگر از آنها, گرچه شكل نخست آنها از بين رفته, ولى مواد اصلى آنها بى آن كه يك حرف, كم و زياد شود, در ضمن جوامع حديثى قديم, وجود دارند. در جوامع ياد شده, مواد آن اصول, به صورت مرتب, منقح, مهذب و باب بندى شده, گردآورى شده است; زيرا اصول يادشده, ترتيب خاص نداشته اند آنها حاصل املاى احاديث در مجالس و پاسخ مسائل مختلف و متفرقى از بابهاى فقه و اصول بوده است, چنانكه در اصول موجود, شاهد اين ويژگى هستيم.)58
آشنايى با برخى از گردآورندگان صاحبان اصول
1. ابراهيم بن عبدالحميد اسدى, اهل كوفه, برادر محمد بن عبدالله بن زراره از امام صادق(ع) روايت مى كند.59 شيخ مى نويسد: (ثقة له اصل.)602. ابراهيم بن مِهْزَم اسدى, از طايفه بنى نصر, معروف به ابن ابى بُرده. از امام صادق و امام كاظم(ع) نقل حديث مى كند. عمرى طولانى كرد.61 شيخ در فهرست, مى نويسد: (له اصل)62.3. ابراهيم بن ابى البلاد, از امام صادق و امام كاظم و امام رضا(ع) روايت مى كند. عمرى طولانى كرد. امام رضا(ع) به او نامه اى نوشته, و او را ثنا گفته است.63 شيخ مى نويسد: (له اصل).644. ابراهيم بن عمر يمانى, از بزرگان شيعه و مورد وثوق است. از امام باقر و امام صادق(ع) نقل حديث مى كند.65 شيخ مى نويسد: (له اصل.)665. اسحاق بن عمار, از بزرگان شيعه و مورد وثوق است. يونس و يوسف و قيس و اسماعيل, برادران او هستند. او در يكى از خاندان بزرگ شيعه, زندگى مى كرد. از امام صادق و امام كاظم(ع) روايت مى كند. نجاشى مى نويسد: (له كتاب النوادر)67 ولى شيخ مى گويد: (له اصل.)68در كتابهاى رجال, به اسامى زيادى از صاحبان اصول بر مى خوريم. اكنون و در اين جا, براى پرهيز از به درازا كشيده شدن سخن, به ياد كرد نام شمارى از آنها بسنده مى كنيم:6. ايوب بن حرّ جعفى.7. اديم بن حرّ.8. آدم بن حسين نخاس كوفى.9. حسن بن ايوب.10. اسماعيل بن مهران11. اسماعيل بن محمد.12. اسماعيل بن عثمان بن ابان.13. اسحاق بن جرير.14. اسباط بن سالم بياع الزطى15. بكر بن محمد ازدى.16. بشر بن مسلمه.17. جميل بن دراج.18. جميل بن صالح19. جابر بن يزيد جعفى.20. حسين بن موسى21. حسن عطار.22. حسن الرباطى23. حسين بن ابى غندر.24. حميد بن مثنى عجلى .25. حفص بن بخترى.26. حفص بن سوقه.27. حفص بن سالم.28حكم بن ايمن.29. حكم الاعمى.30. حبيب الخثعمى.31. حارث بن احول.32. خالد بن صبيح.33. خالد بن ابى اسماعيل.34. داود بن زربى.35. ذريح محاربى.36. ربيع الاصم.37. ربعى بن عبدالله بن جارود.38. زياد بن منذر.39. زرعة بن محمد حضرمى.40. زكار بن يحيى واسطى.41. سعد بن ابى حلف.42. سعيد بن يسار.43. سعيد بن غزوان.44. سعيد بن مسلمه.45. سعدان بن مسلم عامرى.46. سفيان بن صالح.47. شعيب بن يعقوب عقرقوفى.48. شعيب بن اعين حواء.49. شهاب بن عبد ربه.50. صالح بن رزين.