تاريخچه اسلام گرائى - تاریخچه ورود اسلام به آفریقای سیاه نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

تاریخچه ورود اسلام به آفریقای سیاه - نسخه متنی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

تاريخچه اسلام گرائى

قلمروهاى موسى كه در شمال واقع بودند از اواسط قرن پانزدهم از طريق سونگائيها با اسلام آشنا شدند.و قلمهاى جنوب از اوايل قرن شانزدهم از طريق گونجاها با دين رابطه پيدا كردند.فشار سونگاييها بر اقوام موسى در قرن پانزدهم بسيار شديد بود.البته موسى ها در برابر اين فشار مقاومت مى كردند و هنگامى اسلام را پذيرفتند كه حكومتهاى متحد جنوبى اسلام را پذيرفته بودند.عوامل بسيار فعالى كه موجب انتشار اسلام شد اقوام يارسه،تاجران مانده نژاد بودندكه از قرن شانزدهم در جوامع موسى ادغام شده بودند.به عنوان رابطى بين اسلام اقوام ماندينگ و اسلام اقوام ولتائى عمل نمودند.

طريقه ها

مارابوها نقش مهم در حياط مذهبى و اجتماعى سكنه مسلمان ولتا داشته اند.شعبه ليديه طريقه قادريه از قديميترين طريقه ها به شمار مى رود.طريقه تيجانيه حاج عمر بيشترين پيرو را در بين مسلمانان اين كشور به خود اختصاص داده است مارابوهاى آفريقا كه از دير زمان اساس سنتى جامعه اسلامى را تشكيل مى دادند اكنون اين وضع را حفظ كرده اند.البته تدريجاً اشكال سازمانى به خود گرفته اند كه مى توان از جمعيت مسلمانان واگادوگو كه هدف آن ترويج اسلام،مبارزه عليه جهل و گمراهى از طريق توسعه مدرسه ها كتابخانه ها و غيره نام برد.

«گينه بيائو»

اين كشور با جمعيتى بالغ بر يك ميليون نفر كه حدود 40% آن مسلمان هستند از مستعمرات سابق پرتقال مى باشد و در غرب آفريقا واقع شده است.از پيدايش اسلام در گينه مدت بسيار مديدى مى گذرد.ابتداى ورود اسلام به گينه اواخر سده سيزدهم كه پيشروى اسلام از جانب فوتاجالون شدت گرفت.مى توان گفت كه اسلام گرائى در اين نقطه نتيجه دو جريان متقارن بود يكى از اين جريانها كه خشونت بار بود جنگ مقدسى بود كه از سوى المامى هاى (رهبران اسلامى)فوتاجالون رهبرى مى شود. و جريان ديگرى كه بى صداتر ولى احتمالاً نافعتر بود شور و حرارت ماندنيگهاى مسافر،مارابوها و تاجران بود. البته هر دوى اين جريانها در كنار هم قرار داشتند.مسلمانان گينه بيشتر در بخش داخلى اين كشور زندگى ميكنند يعنى در جائى كه محاجرت ماندينگها و پلها به آنجا خيلى چشمگيرتر بوده است.گينه پرتغال به سبب ارتباط با كازامانس( جنوب سنگال)تحت تأثير آن نيز مى باشد.سيدى( شاخه اى از قادريه) در بين ماندينگها و نولاها رايج است شاخه فاضليه متعلق به سعد بود كه اصلاً موريتانيائى است نيز در اين كشور پيشرفتهائى داشته است

«گينه كونا كرى»

جمهورى گينه داراى 7 ميليون است كه از اين تعداد 85% آن مسلمان مى باشند.

اسلام گرائى

همچون ديگر مناطق آفريقا اسلام از طريق ساوانا و توسط تاجران ساراكوله يا سونينكه و شبانان پل وارد گينه شد.بنابر روايت اسلام در قرن دوازدهم توسط يك سونينكه به نام مودى وارد مناطق گينه شد.شهر نيانى مركز امپراطورى مالى در ترويج و انتشار مذهب اسلام در منطقه گينه عليا سهم داشته است اجمالاً بايد گفت انتشار اسلام در گينه يا به واسطه تاجرانى بود كه تشكيل خانواده هاى بزرگى را داده بودند كه شاخه هاى آنها در تمام سرزمين پراكنده شده بودند و يا از قرن هفدهم به واسطه جنگجويان و فاتحانى بود كه در نظر آنها مذهب وسيله اى براى تضمين وفادارى رعايا و سلطه بر شكست خوردگان محسوب مى شد.موج هاى مختلف اسلام گرائى اكنون در سه سنت اسلامى مجرا ديده مى شوند.1) اسلام سبك ديالونكه:در بخش شرقى گينه رايج است.مركز مسلمانان ديالونكه توباكايه است اين شهر از تيول طريقه قادريه بكائيه به شمار مى رفت و افرادى كه اسلام را به ساحل ترويج دادند در اين شهر تربيت شده بودند.2) اسلام سبك فولبه:كه پيروزى خود را مديون طريقه تيجانيه مى داند كه طريقه غالب به شمار مى آيد.كولاما بونده در منطقه لابه ضمن آنكه محل زيارتى محسوب مى شود مركزى نيز براى مطالعات قرانى است.كه محصلانى حتى از سيرالئون در آن تحصيل مى كنند.دست كم هنوز نفوذ مارابوها قوى است ولى نيروهاى مذهبى در ميان جوانان پل ساكن در فوتا نسبتاً قوى هستند.3) اسلام سبك مالينك:در منطقه جنوب شرقى گينه تا ساحل عاج رواج دارد در ميان مالينكه فقط 77% مسلمان وجود دارد.مركز مسلمانان مالينكه كان كالاست كه مركز مذهبى عمده گينه عليا محسوب مى شود و محل سكونت رهبر مذهبى بسيار مشهور در تمام كشور يعنى شيخ فوتا مهدى شريف(متوفى 1955)مى باشد.زاويه شيخ سيد يكى فرزند شيخ فوتا طلبه هاى زيادى را در خود پرورش مى دهد.

طريقه ها

نوعى موج مبارزه عليه طبقه مارابوها در گينه ديده مى شود.سياستمداران گينه علاقه اى به مذهب از خود نشان نمى دهند مگر اينكه مذهب در راستاى انقلاب باشد.اسلام در گينه مى تواند دوباره نفوذ خود را بر توده ها كه از نظر فكرى سنتى هنوز به صورت وسيعى بى سوادند اعمال كند.اگر آينده از آن جوانان است مى بايستى مفهوم واقعى و راستين اسلام براى نسلهاى جوان كه مشتاق تحول و علاقه مند به نوگرائى هستند تبيين شود

«سيرالئون»

كشور جمهورى سيرالئون با5/4 ميليون جمعيت كه نزديك نيمى از آن مسلمان هستند.پايتخت ايت كشور فرى تاون مى باشد و سيرالئون در سال 1961از استعمار انگليس استقلال پيدا كرده است.

اسلام گرائى

از سال 1725 نخستين پيشرويهاى اقوام به اسلام گرديده شروع شد.مسلمانان جنگاور تاجران سوسو فولاومالينكه كه در پى ايجاد كانونهاى اسلامى در بين شركان بودند.كم كم بندر لوته تبديل به مركزى اسلامى شد.دامنه گسترش مسلمانان در اين ناحيه بدان حد بود كه براى اروپائيها واژه ماندنيگو مترادف كلمه مسلمانها شد.در اين كشور در حال حاضر انجمنهاى اسلامى مختلفى وجود دارد از جمله:كنگره مسلمانان كه با هدف ايجاد تفاهم و همكارى بين جوامع مسلمان و حمايت از اعتقادات اسلامى.مساعدت در راه برقرارى فقه قرآنى و ايجاد مدارس دينى است كه اين انجمن بطور فعالى از سوى جامعه لبنانيهاى شيعى مذهب فرى تاون حمايت مى شود.- انجمن مسلمانان نيز با هدف برقرارى سازش بين مذهب اسلام و فرهنگ غربى تأسيس يافت.- انجمن اصلاح مسلمانان نيز با هدف زدودن هر گونه اعمال غير بنيادى از چهره اسلام تشكيل شد كه على الظاهر فعاليتى ندارد.- انجمن اخوان المسلمين در فرى تاون نيز فعاليت هائى در اين شهر انجام داده كه اطلاع دقيقى از آن در دست نيست.

«غنا»

كشور جمهورى غنا داراى جمعيت 5/15 ميليون نفر است كه حدود 25%آن مسلمان هستند. اين كشور درسال 1957 ا ز انگلستان مستقل گرديده و اولين كشور آفريقائى است كه استقلال خود را بدست آورد

اسلام گرائى

دو مرحله در اسلام گرائى از يكديگر قابل تشخيص اند:مرحله انتشار اسلام در مراكز تجارى كه براى تجارت كلاوكولا تأسيس شده بود.و مرحله گسترش اسلام در ميان قلمروهاى كوچك.مرحله اول: تاجران امپراطورى مالى خيلى زود متوجه نواحى زر خيز جنوب شدند. تاريخ ورود تاجران ديولا به اين سرزمين بين قرون دهم تا شانزدهم بود است. مرحله دوم:از قرن شانزدهم به بعد و بخصوص در قرن هجده قلمروهاى زيادى در اطراف سلاطين مسلمان ايجاد شدند.به گونه اى كه تحول مزبور از مرزهاى فعلى فراتر رفت و سرزمينهاى همجوار را نيز را گرفت.

«توگو»

جمعيت توگو 6/3 ميليون نفر مى باشد و درصد مسلمانان آن 25% برآورده شده است.اهالى ساكن در شمال كشور توگو كه با پادشاهيهاى به اسلام گرويده داگوومباومام پرولى(در غنا)همجوار بودند و ناگزير تحت نفوذ اسلام قرار گرفتند و از طريقه تاجران هوسا و تا حدى اقوام پلى كر شبانان قبايل يكجانشين بودند. شيوه زندگى اسلامى به طور نامحسوسى به اين منطقه وارد شد كه اولين قبايل كه اسلام آوردند كوتوكوليها بودند كه در حال حاضر پرجمعيتترين و منسجم ترين و اسلامى ترين اقوام شمالى توگو محسوب مى شوند.از اواسط قرن هجدهم بود كه نفوذ مسلمانان سودانى درميان اقوام توگونمايان شد

طريق ها

طريقه تيجانيه با آنكه مدت زيادى نيست وارد اين كشور شده ولى گسترده ترين طريقه توگو به شمارمى رود و طريقه قادريه بيشتر در بين گروهاى مسلمان قديميتر رواج دارد.طريقه ابراهيم نياس نيز در سوگواه طرفدارانى دارد

«بنين»

كشور جمهورى بنين با جمعيت 5 ميليون نفر و ميزان 20% مسلمان از مستعمرات سابق فرانسه بشمار مى رود.

اسلام گرائى

در مرحله شمالى بنين كه تحت نفوذ سودانيها يا هوساها به اسلام گرديده اند تحت تأثير فرقه قادريه قرار گرفته اند. برخى از اقوام بومى اين سرزمين در برابر اسلام مطلقاً غير قابل نفوذ باقى ماندند.دركوههاى آتاكورا جزء فاراجبانى كه ازنيجر،نيجريه و غنا آمده اند و مسلمانند مسلماً ديگرى وجود ندارد.در منطقه جنوب بنين اسلام اساساً شهرى است. پيروان مذهب تيجانيه در كوتونو و پورتونوو و اطراف آن زندگى ميكند.شهر پورتونوو محل برخورد مسلمانان آفريقائى و مسلمانان مهاجرى بود كه از آمريكاى جنوبى آمده بودند.اسلام خيلى زود به اين شهر وارد شد و حضور تاجران مسلمان در اين شهر در اواخر قرن 17 ذكر كرده اند.

«نيجريه»

كشور جمهورى فدرال نيجريه با جمعيت 100 ميليون نفر پر جمعيت ترين كشور آفريقا به شمار مى رود.نيمى از جمعيت اين كشور را مسلمانان تشكيل مى دهند.

تاريخ اسلام گرائى

اولين تجلى چشمگير اسلام در بين هوساها از نيمه دوم قرن چهارده به بعد بود.در عهد سلطنت ياجى،انديشمندان ماندينگ به كانو آمدند و اولين مسجد در آنجا بنا گرديد.نفوذ اسلام در نيجريه را بايد با گسترش امپراطورى مالى مربوط دانست.واقعه مهم ديگر در انتشار اسلام در ميان اقوام هوسا،مبارزه تبليغى بود كه به وسيله مغيلى يكى از دانشمندان اهل الجزائر براى جذب اين قوم به اسلام صورت گرفت.بنابراين اسلام اقوام هوسا به اسلام امپراطورى مالى كائو و حتى اسلام مغرب مركزى وابسته است.عثمان دان فوديو،مشهورترين چهره در سرزمين هوساست.وى در دسامبر 1754 در ماراتا بدنيا آمد يكى از اساتيد وى جبريل بربرى بود كه مكه گرويده بود.عقيده بازگشت به اصل مذهب از سوى جبرئيل عميقتاً عثمان را تحت تأثير قرار داد.اما با اين حال وى در برابر افراط گرائى وهابيها تمكين نكرد.عثمان در طول نزديك به سى سال خود را وقف موعظه و جمع آورى پيروان كرد و يك روز در سال 1804 جهاد معروف خود را آغاز كرد.ايدئولوژى دان فوريو متبنى بر ايجاد حكومتى از روحانيون بود كه در بر قانون اسلام تكيه داشت.جهاد او با موفقيت قرين و بسيار پر سرو صدا بود.حتى بت پرستان نيز در نيروهاى عثمان و جانشيان وى استخدام مى شد.جنگ هم يكپارچگى ملتها را سبب شد و هم انتشار اسلام را در بين آنان به حدى كه اسلام گرائى به موفقيت هاى فراوانى نايل آمد اسلام گرائى در زمان جانشينى عثمان،محمدبلو همچنان ادامه يافت.ورود برتانيائيها به شمال نيجريه در اوائل قرن موجب سر كشتگى اهالى اين منطقه شد.چندين هزار فولبه ترجيح دادند به جاى پذيرش سلطه غير مسلمانان از سرزمين خود هجرت كنند.

طريقه ها

دو جنبش اسلامى يعنى مهديه و طريقه تيجابيه در قرن 19 تأثيرى كم و بيش عميق بر شمال نيجريه گذاشتند.عثمان دان فوديو از اين كه خود را مهدى بنامد هميشه ابا داشت و مدعى بود كه او تنها پيام آور مهدى است.و مهدويه از طريق محمد كه در خارطوم ادعاى مهدويت كرد در شرق توسعه يافت.رشد طريهه تيجانيه در منطقه توسط حاج عمر تال بود.او پنج سال را در دربار سلطان سوكوتو محمدبلو گذرانيد و محمدبلو طريقه تيجانيه را پذيرفت.شمال نيجريه يكى از مناطق نادر در جهان است كه جامعه اسلامى آن در تلاش است شريعت را در امور جارى خود به كار نبرد.كار برد شريعت در نيجريه مواجه با دو مانع است.اول مانعى كه خارج از چارچوب است اسلامى است.حضور اقليتهاى انيمسيت است كه به رسوم خود پايبندند.و يا مسيحيانى كه نمى خواهند براساس فقه اسلامى با آنان رفتار شود.مانع دوم كه مهمتر است و مانعى داخلى محسوب ميشود عادات و رسومى با انگيزه هاى اجتماعى،فرهنگى و داراى ريشه بت پرستى در نزد خود مسلمانان است.

«كامرون»

جمهورى كامرون 2/12 ميليون نفر جمعيت دارد كه 25% آن را جمعيت مسلمان تشكيل مى دهند.

اسلام گرائى

اسلام در كامرون در ناحيه شمال وارد شد.اين منطقه محل سكونت كوتوكوهاست كه دامنه آنها به طور وسيعى تا نيجريه مى رسد و انتشار اسلام در بين قوم داراى قدمت است.كوتوكوها ظاهراً در اواخر قرن هجده اسلام را پذيرفتند.در حدود سال 1790 اولين اقوام عرب به اين سرزمين آمدند.اسلام در شمال كامرون به طور تنگاتنگ با قوم پل مرتبط است.فولبه و اسلام در اين منطقه مترادف يكريگرند و هر گونه انتشار اسلام همزمان فولبه گرائى نيز هست.به گونه نيجريه شرقى طريقه اى كه در كامرون بيشتر انتشار يافته تيجانيه است.كه تا حد زيادى طريقه قادريه را تحت الشعاع قرار داده است.ظاهراً به نظر مى رسد كه بسط و گسترش طريقه ها در دو سرزمين قوم فولبه به سبب وجود لاميروها كه مصرانه مى خواهند تمامى قدرت و نفوذ را در ميان رعايايشان داشته باشند متوقف شده است.بخش كامرون شمالى به سبب يك پديده خاص اسلام سبك سودانى از ديگر بخشهاى اين سرزمين متمايز است و در اين بخش پديده ظهور مهدى تأثير بسزائى داشته باشد و هنوز طرفداران نهضت مهدى سودانى و مهدى سومالى در كامرون نيز ديده مى شود.

/ 4