جايگاه رفق و مدارا در سيره معصومين(ع)
نمونههاى متعددى از سيره معصومين(ع) در دست است كه بيانگر رفق و مداراى آنان با متربيان است كه به اختصار به چند نمونه اشاره مىكنيم: 1. يكى از افرادى كه در مدينه با پيامبر(ص) و مسلمانان مخالف بود و از هر فرصتى براى كارشكنى در امور مسلمانان، البته به صورت مخفيانه، خوددارى نمىكرد عبدالله ابن اُبَىّ بود. اين فرد، رئيس قبيله خزرج و رهبر منافقان در مدينه بود، با وجود اين، زمانى كه از دنيا رفت، اطرافيان او از پيامبر(ص) خواستند كه پيراهن خود را در اختيار آنان قرار دهد تا عبدالله ابن اُبَىّ را با آن كفن كنند تا شايد بدان سبب مورد رحمت خدا قرار گيرد. پيامبر(ص) خواسته آنان رااجابت كرد. برخى از اصحاب به وى اعتراض كردند كه چرا با آنكه وى كافر است چنين كردى. آن حضرت فرمود: «پيراهن من مانع عذاب او در آخرت نيست. و من با اين كار اميد دارم جمع كثيرى اسلام بياورند.» گفته شده كه هزار نفر از خزرج زمانى كه ديدند عبدالله بن ابى به لباس پيامبر(ص) متوسل شده است اسلام آوردند. (تفسير نور الثقلين، ج2، ص250). 2. روزى بيرون از مدينه مردى امام زين العابدين(ع) را ديد و به او ناسزا گفت. ياران امام(ص) به او حمله كردند. امام فرمود: دست برداريد. سپس رو به آن مرد كرد و گفت: آنچه از كارهاى ما بر تو پوشيده است بيش از آن است كه تو مىدانى. آيا نيازىدارى تا آن را برآورده سازم؟ مرد شرمنده شد. امام(ع) لباس خويش را به او بخشيد و دستور داد هزار درهم به او بدهند. مرد پس از آن واقعه، هميشه مىگفت شهادت مىدهم كه تو از فرزندان رسول خدايى (كشف الغمة، ج2، ص293).موارد رفق و مدارا در سيره تربيتى معصومين(ع)
موارد مدارا و رفق در سيره معصومين(ع) را مىتوان به دو دسته كلى تقسيم كرد:الف) رفق و مدارا با ديگران.
ب) رفق و مدارا با خود.