گروه فرهنگ و ادب اسلامى لافتى الا على گويند اهل روزگار ساكنان آسمان لاسيف الا ذوالفقار محتشم كهنترين ابزار جنگى آدمى قطعات سنگهاى نوكتيزى بوده كه از صخرهها به دست مىآورده است. با گذشتساليان متمادى پيشرفت تدريجى در ساختن ابزارهاى گوناگون پيدا شده تا اين كه آدمى توانست ابزارى به شكل شمشير بسازد. شمشير سلاحى است آهنين، برنده داراى تيغه دراز، منحنى و قبضهاى براى به دست گرفتن، چون اين سلاح به دم شير شباهت دارد شمشير ناميده شده «وجه تسميه آن شم شمير است كه دم و ناخن شير باشد». [1] اقوام مختلف شمشير را به شكلهاى متفاوت پهن، باريك، نوكتيز، منحنى، مستقيم، بلند، كوتاه، دو دم، يك دم مىساختند. «شمشير شواليههاى قرون وسطى داراى قبضهاى بزرگ براى گرفتن با دو دست و محافظى بزرگ در بالاىآن تيغه راست دو لبه ونوك تيزبود)[2] حربه قوم گل نيز قداره بىضامنى بود كه «تيغه بلند و عريض و دو دم داشت». [3] در آسيا نيز، «ژاپنيها نوع ديگرى از شمشير با تيغه بلند و انحناى كم و داراى قبضهاى براى گرفتن با دو دستساختند».[4] شمشير به دليل قابليت تحرك و كارآيى زياد در نبرد مورد توجه و تجليل اقوام مختلف قرار گرفت فىالمثل در مهابهارات Mahabharata كهنترين كتاب هنديان از شمشير به عنوان «حجت قاطع» [5] ياد شده است و در افسانههاى يونانى از شمشير داموكلس Damocles براى نشان دادن «بىثباتى عظمت و خوشبختى آدمى» [6]سخن رفته است. بودا وقتى مىخواهد همه آرايشها را از خود دور كند زلفهاى خود را با شمشير [7] مىبرد دانته در كتاب كمدى الهى از دو فرشته با شمشيرهاى آتشين [8] كه با بالهاى سبز به سوى پايين مىآمدند نام مىبرد. در سفر تكوين تورات مىخوانيم كه چون آدمعليهالسلام از جنت رانده شد خداوند «در طرف شرق باغ عدن كروبيان را و شمشير آتشبارى كه به جهت نگاهبانى راه شجره حيات گردش مىكرد مسكن داد.» [9]اجراى تشريفات «سلاحپوشان به دست اسقف و بستن شمشير به كمر شهسواران جديد» [10] را نيز مىتوان از جمله مراسم تجليل شمشير نزد اقوام دانست، البته مراسم گزارش نظامى و سلامهاى رسمى كنونى و اجراى تشريفات براى حكام و مقامات دولتى كه توسط افسران با شمشير انجام مىشود از جمله جلوههاى بزرگداشت اين سلاح قديمى است.
شمشير در اسلام
مفسران و مورخان در شرح زندگانى پربركت رسول اكرم صلى الله عليه وآله به وقايعى كه به نوعى با شمشير مرتبط بوده است اشارههايى كردهاند، از آن جمله در توطئه شيطانى ابوجهل نسبتبه جان عزيز حضرت رسول اكرم صلى الله عليه وآله آمده است كه ابوجهل گفت: «راى من آن است كه از هر قبيلهاى كه ما را هست، مردى برناى جلد كه از وى حسيب و نسيبتر نباشد بيرون كنيم و هر يكى از ايشان شمشيرى به دست دهيم تا چون محمدصلى الله عليه وآله خفته باشد به يك بار بر وى حمله برند و او را به شمشير پارهپاره كنند چون بدين صفتبكشته باشند خون وى در جمله قبايل عرب متفرق باشد.» [11]