1) قرآن:
«وَ لاتُصَل على اَحَد مِنُهم ماتَ اَبَداً و لاتَقُم على قَبْرِه اِنّهُم كَفِرُوا باللهِ وَ رَسُولِهِ و ماتُوا وَهُمْ فاسِقُونَ.براى كسى از آنان (منافقان) اگر بميرد هيچ گاه نماز نگزار و بر قبر آنان براى طلب مغفرت نايست آنان به خدا و پيامبر او كفر ورزيده و در حاليكه فاسق و بدكارند مرده اند.آيه مى فرمايد درباره منافقين نماز نگزار و طلب مغفرت نكن، مفهوم آيه آنست كه درباره غير منافق اشكال ندارد.
2) حديث: رسول گرامى فرمود:
زُورُا القبورَ فإنّها تُذَكِّرُكم الاخرةَ.قبرها را زيارت كنيد زيرا زيارت آنها، يادآورى آخرت مى گرد.خلاصه اينكه از قرآن و حديث اصل جواز زيارت قبور بدست مى آيد و بعلاوه از احاديث فراوان مى توان حكم به فضيلت زيارت قبور داد از جمله در مورد رسول خدا (ص) وارد شده است:«زارالنبى قبَ اُمهِ فَبَكى و أبكى مَنِ حَوْلَه... إستاذنتُ ربىّ فى اَنْ ازُورَ قَبرها فاَذِنَ فَزوروُا القبور فإنها تُذكّرُكم الموتَ.پيامبر قبر مادر خود را زيارت كرد و در كنار قبر او گريست و كسانى را كه دور او بودند گرياند، و فرمود: از خدايم اجازه گرفته ام كه قبر مادرم را زيارت كنم، شما نيز قبرها را زيارت كنيد زيرا زيارت آنها مايه يادآورى خداست.دلائل وهابيان بر تحريم سفر براى زيارت قبور:
دليل مهمى كه بر تحريم سفر براى زيارت قبور اقامه كرده اند حديثى است كه در صحاح نقل شده است.راوى حديث ابوهريره است كه مى گويد پيامبر فرمود:«لاتُسَّثدُ الرحالُ الاّ إلى خلاثَهِ مساجدَ مَسجدى هذا وَمَسجُدِالحرام و مسجدِالاقصى».بار سفر بسته نمى شود مگر براى سه مسجد، مسجد خودم، مسجدالحرام و مسجدالاقصى.لفظ «الاّ» در اين حديث استثناء است و نياز به مستثنى منه دارد لذا تقدير انگونه مى شود: «لامُتشَدُ الرحال الى مسجد منَ المساجد الاّ ثلاثةِ مساجدَ.لذا مفاد حديث اين مى شود كه به هيچ مسجدى از مساجد بار سفر بسته نمى شود مگر به انى سه مسجد، نه اينكه بار سفر بسته شده براى هيچ مكانى ولو مسجد بنا شد جائز نيست.در نتيجه هرگاه كسى براى زيارت پيامبران و اماملان و انسانهاى صالح، بار سفر ببندد و هرگز مشمول نهى حديث نخواهد بود. زيرا موضوع بحث، عزم سفر براى مساجد است و از ميان تمام مساجد، اين سه مسجد استثناء شده است. اما عزم سفر، براى زيارت مشاهر كه از موضوع بحث بيرون است، داخل شهى نمى باشد.بعلاوه اين حديث با صريح قرآن و سيره پيامبر مخالف است زيرا قرآن مى فرمايد:فَلَو لانَضَرَ مِنْ كُلِّ فِرقةِ منهم طائفهٌ رليَتَفقَّهُوافِى الدّينَ وَ ليُنْذِرُوا قَوْمُهم إذا رَجَعُوا اليهم ولَعَلَّمُ يَحْذَرُون.چرا از هر قبيله اى گروهى كوچ نمى كنند كه دين را بياموزند و قبيله خود را پس از بازگشت بترسانند شايدم نان بترسند.اين آيه كوچ كردن براى آموزش دين را جائز مى داند بلكه بدان تشويق و ترغيب مى نمايد و مخالف مدعاى وهابيان است.همچنين سيره پيامبر گواه برآنست كه در هرشنبه پياده و سواره براى زيارت مسجد قبا مى آمدند و فرزندعمر نيز چنين كرد.