احاديث: براى نمونه يك حديث را ذكر مى كنيم: - شناخت وهابیت؛ تاریخچه و تحولات و افکار نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

شناخت وهابیت؛ تاریخچه و تحولات و افکار - نسخه متنی

صحبت الله سلطانیان

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

احاديث: براى نمونه يك حديث را ذكر مى كنيم:

حديث عثمان بن حنيف

انّ رجلاً ضريرّا الى النبى (ص) فقال اُدعُ اللهَ أنَ يُعافِينَى فقالُ اِنْ يشئْتَ دَعَوْتُ و اِنْ يِشئتَ صَبَرتُ و هُو خيرٌ قال فَادْعُه فَاَمَره أنْ يَتوضا فَيُحِسنَ وُضؤه ويُصَلّى رَكْعَتينَ وَ يَدْعُو بِهذا الدُعاء: اللّهمِ إنّى أشألك، و اَتَوجّه إليك بنبِّيِك مُحمد نبىّ الرحَمة يا محمدُ إنّى اَتِوجّه يك الى ربّى فى حاجتى.

لِتَقْضِى، أللّهم سُفّعه فّى، قالُ ابن حنيف فوالله ماقَفَرْقنا و قال بنا الحديثُ حتّى دَخَلَ علينا كان لم يكُن به ضُر.

معنا: مرد نابينائى حضور پيامبر رسيد و گفت از خداوند بخواه، به من عافيت بخشد، پيامبر فرمود:

اگر مايل هستى دعا كنم و اگر مايل هستى صبر كن كه بهتر است مرد نابينا گفت دعا بفرمائيد:

پيامبر به او دستور داد وضو بگيرد و در وضوى خود دقت كند و دو ركعت نماز بگذارد و اين چنين دعا كند.

پروردگارا من از تو درخواست مى كنم وسيله پيامبرت محمد پيامبر تو به خدايم متوجه مى شوم تا خدا حاجتم را برآورده بفرمايد پروردگارا شفاعت او را درباره من بپذير...

در مورد اين حديث از نظر سند و دلالت بايد بحث شود.

اما سند حديث

در اتقان و صحت سند حديث سخنى نيست و پيشواى وهابيان ابن تيميه نيز سند را صحيح خوانده و گفته است كه مقصود از ابوجعفر كه در سند حديث است همان ابوجعفر خطمى است كه ثقه است.

رفاعى نويسنده معاصر وهابى درباره اين حديث مى گويد:

شكى نيست كه اين حديث صحيح و مشهور است.

در نتيجه در سند حديث جاى بحث و مناقشه نيست.

دلالت حديث

از مضمون حديث بدست مى آيد كه پيامبر به فرد نابينا تعليم داد كه پيامبر رحمت را وسيله خود قرار دهد و به او توسل بجويد و از خدا بخواهد كه حاجتش را برآورده سازد.

به عبارت واضح تر نابينا از خدا بوسيله نبى درخواست برآورده شدن حاجتش را نمود نه اينكه دعا و نبى را وسيله قرار دهد و اگر كسى اين ادعا را كند لازمه اش در تقدير گرفتن لفظ دعا است كه عدم تقدير اولى و صحيح است.

ولذا تلاش اين گروه در توجيه حديث و تقدير لفظ دعا درست نيست و اين مطلب كه نابينا به خود نبى (ص) توسل جسته است از فقرهاى مختلف حديث بدست مى آيد از جمله

اللهّم إنى اَسْألُكَ وَاَتَوَجَه اليك بنبيك

بارالها از تو درخواست مى كنم و به تو روى مى آورم بوسيله پيامبرت .

در اين فقره از حديث نابينا بوسيله خود پيامبر خدا (بنبيك) به خداوند روى مى آور.

2) محّمد نبى الرحمه.

در حديث لفظ نبيك را با جمله محمد نبى الرحمه توصيف مى كند تا دقيقاً منظور روشن گردد.

3) يا محمد انى اتوجه بك الى ربى.

لفظ «بك» مى رساند كه حضرت محمد (ص) را وجهه دعاء خود قرار داده نه دعاى او را.

در مجموع تقدير گرفتن لفظ دعاء در تمام فقرات و ردّ كردن توسلّ به خود پيامبر توسط رفاعى نويسنده معاصر وهابيت صحيح نيست.

شيخ منصور على ناصف از علماء بزرگ قرن حاضر مصر و مؤلف «التّاجُ لِلُا صُولِ فى احاديثِ الرسول پيرامون حديث مطالبى دارد.

وى پس از نقل حديث و تصديق صحت آن از طريق قرمؤى و ابن ساجه مى نويسد:

«اين نصوصِ صحيح ما را به صحت توسل به صالحان رهبرى مى كند و نشان مى دهد كه نه تنها توسل جائز است بلكه مستحب و خواسته شده است.

ما در كتاب نيت، داستان توسل گروهى را كه در غار محبوس شده بودند به اعمال صالح خود نقل كرديم، هرگاه توسل به عمل صالح صحيح و پا برجا شد، توسل به صالحان كه مبدأ و مصور اعمال صالح مى باشند به نحو شايسته صحيح تر خواهد بود.

انصاف و پيروى از حق بهتر از پيروى از مذهبى است كه انسان انتخاب كرده است و بازگشت به حق فضيلت است.

سيره مسلمين در مسأله توسلّ

سيره مسلمين در زمان پيامبر و پس از او پيوسته بر توسلّ به ذات اولياء الهى و مقام و منزلت آنها جارى بوده است و در اين مورد مى توان به احاديث معتبره رجوع كرد. از جمله اين احاديث توسلّ عمر به عباس عموى پيامبر است.

/ 8