«در سال و ماده وقتى قحطى به اوج خود رسيد، محمد وسيله عباس طلب باران كرد، خداوند بوسيله او آنان را سيراب كرد. و زمين ها سرسبز گرديد. پس عمر روبه مردم كرد و گفت:به خدا سوگند عباس وسيله ما است بسوى خدا و مقامى نزد خدا دارد و...صحيح نجارى اصل مطلب را به گونه اى ديگر نقل كرده است.«عمر بن الخطاب در مواقع قحطى به عباس بن عبدالمطلب متوسل مى گرددد و مى گفت: پروردگارا ما در گذشته به پيامبرت متوسلّ مى شديم، و رحمت خود را مى فرستادى اكنون به عموى پيامبرت متوسلّ مى شويم، رحمت خود را بفرست، در اين هنگام باران ريزش كرد و همگى سيراب شدند.در مجموع باتمسك به احاديث و سيره مسلمين بطلان نظر وهابيان در اين مورد نيز مشخص شد.
مبحث چهارم: وهابيان و تبركّ و استشفاء به آثار اولياء:
وهابيان تبرك به آثار اولياء را شرك مى دانند و كسى كه محراب و منبر و ضريح پيامبر را ببوسد مشرك مى خوانند گرچه در آن عمل هيچگونه الوهيتى نباشد بلكه عشق به پيامبر سبب اين اعمال شده باشد.براى بررسى بطلان اين عقيده در قرآن و احاديث و سيره مسلمين سيرى خواهيم داشت.
1ـ قرآن كريم
«اذهبوا بقيصى هذا فالقوه على وجه ابى يات بصيراً.يوسف مى گويد: پيراهن مرا ببويد و بر صورت پدرم بيفكنيد تا او بينائى خود را باز يابد.يعقوب نيز پيراهن يوسف را بر ديدگان خود افكند و بينائى اش را بدست آورد لذا قرآن مى فرمايد:
فلما ان جاء البشير القاه على وجهه فارتو بصيراً
.با اين آيات روش و عمل يعقوب كه از پيامبران الهى است آيا تبركّ و استشفاء به آثار اولياء شرك است!
2ـ احاديث
بررسى زندگانى پيامبر بروشنى گواه بر اين مطلب است كه ياران آن حضرت در تبركّ جستن به آب وضوى پيامبر از يكديگر سبقت مى گرفتند.در اين مورد احاديث موجود در دو منبع مهم اهل سنت را مورد بررسى قرار مى دهيم:
الف) نجارى در جريان صلح حديبيه مى نويسد:
هرگاه پيامبر وضو مى گرفت، ياران او براى ربودن قطرات آب وضوء آن حضرت بر يكديگر سبقت مى گرفتند. همچنين نجارى درباره صفات پيامبر از وهب بن عبدالله نقل كرده است كه مردم دستهاى پيامبر را به صورت خويش مى كشيدند وى نيز دست آن حضرت را گرفته و به صورت خود كشيدم و دست او خوشبوتر از مشك بود.
ب) مسلم در كتاب خود در اين مورد مى گويد:
پيامبر سر خود را مى تراشيد و ياران او در اطراف او بودند و هر تارى از موى او در دست يكى از آنان بود.