فیض العلام فی عمل الشهور و وقایع الأیام جلد 2

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

فیض العلام فی عمل الشهور و وقایع الأیام - جلد 2

عباس قمی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید


روز : 4

در اين روز، سنه 232، بقول ((كفعمى )) و ((فيض )) ولادت حضرت امام حسن عسكرى عليه السلام واقع شده و مشهور هشتم و دهم است .

روز : 5

در اين روز، سنه 248، ((منتصر بالله )) خليفه عباسى وفات كرد. ((مسعودى )) گفته كه ((منتصر)) مردى عطوف و رؤ ف بر اهل بيت و رسولخدا(ص ) و آل على عليه السلام بود و بعكس پدرش ((متوكل )) بود در حالات خود، و با ((آل ابوطالب )) احسان ميكرد و بهيچوجه متعرض ايشان نميگشت و مانع نشد احدى را از زيارت قبر حسين عليه السلام و امر كرد ((فدك )) را باولاد امام حسن عليه السلام و امام حسين عليه السلام رد كنند و اوقاف ((آل ابواطالب )) را اطلاق نمايند و كسى متعرض شيعيان على نشود و از براى علويين و علويات ((مدينه )) اموالى فرستاد كه بر ايشان بخش كنند.

روز : 6

در اين روز، سنه 125، ((هشام بن عبدالملك مروان )) بسن پنجاه و سه در ((رصافه قنسرين )) وفات كرد. مدت سلطنتش قريب بيست سال بوده و او مردى احول و غليظ و بد خو و موصوف بحرص و بخل بوده و آنچه از اموال در خزينه جمع آورد هيچيك از خلفاى سابقين بر اندوخته نكرده بوند و چون وفات كرد، ((وليد بن يزيد)) طريق احتياط پيش داست و از مالهاى اندوخته او صرف كفن و دفن او ننمود، بلكه از قرض و عاريه او را تجهيز كرد و در ((اخبارالدول )) است كه ما بين ((هشام )) و ((وليد)) منافرت بود، لاجرم پس از مرگ ((هشام ))، ((وليد)) او را غسل نداد و كفن نكرد و بعنوان احتياط تا آنكه جيفه او گنديد و ((هشام )) مردى با تدبير و سياس بوده .

گويند كه از بنى اميه سه نفر در امور سياسى ، بى نظير بودند: ((معاوية بن ابى سفيان )) و ((عبدالملك مروان )) و ((هشام )) و از بنى عباس ((منصور دوانيقى )) در امور سياسى تقليد ((هشام )) ميكرد و زمانى سخت تر از زمان او بر رعيت نگذشت .

و در اين روز، سنه 816، وفات كرد در ((شيراز))، ((شريف الدين على بن محمد الحسينى الجرجانى الاسترآبادى )) مشهور به ((مير سيد شريف )) فاضل معروف ، صاحب شرح مواقف قاضى عضد و تعليقات بر شمسيه و بر مطول و غيره معاصر ((سعدالدين تفتازانى )) و تمليذ ((قطب الدين رازى )) بوده و در مذهب او اختلاف است ، اكثر علماء شيعه او را سنى ميدانند و ((قاضى نورالله )) او را حكماء و علماء مذهب شيعه شمرده و استشهاذ كرده و بتصريح تلميذ او ((سيد محمد نوربخش )) و تنصيص ((شيخ محمد بن ابى جمهور احسائى )) و گفته : ((به ما هتاب چه حاجت شب تجلى را)) ولكن فرزند او ((سيد شمس الدين محمد)) شيعى امامى است و فرزندش ((ميرزا محمد على ))معروف به ((ميرزا مخدوم شريفى )) سنى بلكه ناصبى است و او است كه ((سلطان شاه اسماعيل ثانى )) را، سنى كرد و كتاب هم در رد شيعه نوشته موسوم به ((نواقص الروافض )) و ((قاضى نورالله )) نورالله مرقده ، ردى بر آن نوشته ، مسمى به ((مصائب النواصب )) و پسر ميرزا مخدوم ، ابوالفتح شريفى ، صاحب آيات الاحكام شيعه و امامى و مصداق : (( يخرج الحى من الميت )) ، چنانچه پدرش مصداق : (( يخرج الميت من الحى )) است .

/ 130