معرفى دراسة حول الصحيفة السجادية
محمدحسين الحسينى الجلالى، تحقيق: محمّدجواد الحسينى الجلالى، بيروت: موٌسسة الاعلمى، 1421 ق، ص، چاپ اوّل، رقعى.
صحيفه سجاديه به عنوان مجموعه اى دربرگيرنده ادعيه امام زين العابدين (ع) بر كسى ناشناخته نيست؛ دعاهايى كه موجب جلاى روح انسان مى شوند و هنگام برخورد با مشكلات، آرامش بخش انسان اند. دعاهايى كه چون دُرهاى گران بها در آسمان دل ها پرتو افشانى مى كنند و باطن انسان را صفا مى بخشند. الفاظى كه رنگ و بوى خدايى دارند و كلماتى كه فوق سخن بشر و دون سخن خالق اند.
كتاب دراسة حول الصحيفة السجادية اثرى ارزنده از استاد محمدحسين حسينى جلالى است كه شامل بحث هايى از سندهاى صحيفه و روايات آن مى شود. نگارنده محترم، اين كتاب را با مراجعه
به نسخه هاى متعدد كه با روايت هاى مختلف نقل شده، تأليف نموده و با ذكر سندهاى هر يك، بيان قوت و ضعف آنها و استناد به اقوال علماى سلف و كتب رجال و تراجم، تمامى آن سندها را بررسى نموده است.
آن چه در اين كتاب، مطرح شده، درباره نسخه منحصر به فردى است كه مصنف آن را از ابوعلى، محمّد بن همام اسكافى (م333ق) از على بن مالك نقل مى كند و با اين سلسله، سند آن را به امام )ع) مى رساند.
نگارنده محترم در مقدمه كتاب مى نويسد :
چون اين روايت در زمان شيخ طوسى(ره) متداول بود و او نيز در كتابش به آن اشاره داشت[1] ولى دست روزگار آن را از نظرها مخفى كرده بود، مدت مديدى به كتاب خانه آيةاللّه مرعشى نجفى(ره) شهر قم رفته و اين نسخه را در آن جا يافتم و چون آن را گوهرى گران بها ديدم و حس كردم اين نسخه مورد بى توجهى قرار گرفته، سعى در احياى آن نمودم و آن را به گونه اى ترتيب دادم كه شامل يك مقدمه درباره معرفى صحيفه و سه باب است.
علت نام گذارى صحيفه
تا قبل از سال 588ق، از دعاهاى امام سجاد(ع) با نام هاى «الكامل»، «دعاء الكامل»، «دعاء الصحيفة» و «الصحيفة السجادية»، ياد مى شد،و سپس از آن به نام «الصحيفة الكاملة» تعبير شد.[2]
اين تعبير در موارد ديگر نيز آمده است، از جمله، روايت ابن اعلم كه آن را از بلخى (م194 ق)، نقل نموده است. در اين روايت، بارها از آن به نام «صحيفه» ياد شده، گرچه معناى لغوى صحيفه، هر چيزى است كه در آن نوشته شود، لكن در اصطلاح، به فرازهايى از دعاهاى امام سجاد)ع) كه در مناسبت هاى مختلف بيان شده، اطلاق مى شود. نام هاى ديگرى نيز صحيفه دارد كه در كتاب هاى مختلفى از آن ياد شده، مانند: «انجيل اهل بيت»،[3] «صحيفة فى الزهد»،[4] «الندبة»[5]
توثيق صحيفه
علماى اماميه معتقدند كه انتساب صحيفه به امام سجاد(ع) صحيح است و هميشه بدان عمل كرده و دعاهاى آن را در اوقات مقرر مى خواندند، و از آن، اميد استجابت داشتند، نجاشى، شيخ طوسى و ابن شهرآشوب در كتاب هاى خود بدان استناد مى كنند و مجلسى اول درباره آن چنين مى نويسد :
إنّه لا شك فى أنّ الصحيفة الكاملة عن مولانا سيد الساجدين بذاتها و فصاحتها و بلاغتها، و اشتمالها على العلوم الإلهية التي لا يمكن لغير المعصوم الإتيان بها، والحمدللّه رب العالمين على هذه النعمة الجليلة العظيمة التى اختصت بنا معشر الشيعة.[6]
مرحوم وحيد بهبهانى (م1260ق) از دلايل توثيق آن را انتساب به معصوم )ع) ذكر مى كند[7] و صاحب جواهر براى اثبات عدم وجوب نماز جمعه، به دعايى از صحيفه استناد مى كند.[8] نيز مرحوم شيخ مرتضى انصارى براى اثبات حق الناس بودن كفاره غيبت، به دعاى ديگرى استشهاد مى نمايد.[9] مرحوم آية اللّه بروجردى از آن به عنوان «زبور آل محمّد» ياد مى كند و مى فرمايد :
هيچ شكى نيست كه صحيفه از كلام امام معصوم (ع) است و بهترين شاهد صدق، مضامين بالا و والاى
دعاهاى آن است.[10]
مرحوم شيخ آقا بزرگ تهرانى نيز با تعابيرى چون: «اخت القرآن»، «انجيل اهل البيت» و «زبور آل محمّد» از آن ياد مى كند و سلسله سند آن را ابتدا به امام باقر(ع) و سپس به زيد شهيد و از او به امام سجاد)ع) منتهى مى كند.[11]
تعداد روايات صحيفه
مجلسى اول، سندهاى صحيفه را پنجاه و شش هزار و صد سند عنوان مى كند، كه البته قول علامه ناظر به سندهاى اجازات است نه تعداد احاديث صحيفه، زيرا تعداد روايات صحيفه از عدد انگشتان دست تجاوز نمى كند.[12]
علامه افندى مى نويسد :
چند روايت غير مشهور ديگر از صحيفه يافته ايم كه جمعاً با آنچه قبلاً بوده به ده عدد مى رسد.
او سپس هشت روايت آن را نام مى برد. مؤلف بزرگوار نيز بر اين عقيده است كه با تدبر و تأمل در سندها و نسخه ها و مصادر صحيفه معلوم مى شود كه روايات صحيفه از چهار روايت تجاوز نمى كند و آنها عبارت اند از :
1. روايت ابن مطهّر، كه نجاشى و شيخ طوسى بدان استناد كرده اند؛
2 . روايت ابن مالك، كه آن را فقط شيخ طوسى ذكر كرده است؛
3 . روايت ابن اعلم، روايتى مشهور است، ولى هيچ يك آن را ذكر نكرده اند؛
4 . روايت ابن إشكيب، كه آن را فقط علامه افندى بيان كرده و نسخه اى از آن در دست نيست.
نسخه اى از ابن مطهر و ابن مالك، به طور جداگانه موجود است؛ ولى از ابن اعلم به صورت منفرد نسخه اى يافت نشده است و صحيفه مشهورى كه اكنون در دسترس است، مجموعه اى از نسخه ابن اعلم و ابن مطهر است.
روايات صحيفة و اسانيد
امام زين العابدين (ع)
زيد بن على (ع)
امام محمدباقر(ع )
يحيى
امام جعفر صادق(ع )
متوكل عمر بن هارون بلخى
عميربن متوكل
روايت ابن مطهر
(نجاشى و شيخ طوسى بدان استناد كرده اند. )
محمدبن احمد مطهرى
محمدبن حسن بن روزبهان
روايت ابن مالك
(آن را فقط شيخ طوسى نقل كرده است.)
محمد بن صالح
احمد بن عبداللّه
على بن مالك
روايت ابن اعلم
(نجاشى و طوسى آن را ذكر نكرده اند. )
على بن نعمان اعلم
عبداللّه بن عمر زيّات
ابوعبداللّه جعفربن محمد، ابوالحسن علوى
ابوعلى محمدبن همام اسكافى
ابوالفضل محمدبن عبداللّه بن عبدالمطلب شيبانى
ابومنصور محمدبن محمدبن عبدالعزيز عسكرى
بهاء الشرف ابوالحسن محمدبن حسن بن احمد علوى
ديگر صحيفه ها
گروهى از علماى اماميه، ادعيه اى از امام (ع) را گردآورى كرده اند كه در صحيفه موجود نيست. به همين دليل، آنها را صحيفه ثانى، صحيفه ثالث، صحيفه رابع و صحيفه خامس نام گذارده اند. البته در اين صحيفه ها اشاره اى به سند دعاها نشده است.
صحيفه ديگرى نيز به امام (ع) نسبت داده شده، ولى احاديث آن در رابطه با موعظه است و ارتباطى به دعا ندارد. اين صحيفه در كتاب شريف الكافى موجود است.[13]
سير صحيفه در طى قرون
مؤلف در اين بخش، اشاره به سير تحول صحيفه در طول قرن هاى متمادى نموده، و آن را يكى از راه هاى حفظ كتاب صحيفه و توثيق آن به لحاظ اهتمام به آن ذكر مى كند. او متذكر مى شود كه براى صحيفه حدود 64 شرح و 11 حاشيه و شش كتاب در تراجم نوشته شده و سپس مفصلاً اين مطلب را شرح مى دهد.
نسخه هاى مهم صحيفه
از نسخه هاى مهمى كه مصنف از آنها ياد كرده و مورد اعتماد و وثوق معرفى مى كند، نسخه هاى ابن سكون (م600ق)، نسخه على بن احمد سديد )م 606ق) ـ كه علامه مجلسى نيز متذكر آن شده است[14] ـ و نسخه شهيد اول (م786ق) است، كه خود محور براى چند نسخه به حساب مى آيد :
1. نسخه محمّد بن على بن حسن جباعى (م886 ق)؛
2 . نسخه شهيد ثانى (م 965 ق)؛
3 . نسخه منحصر به فردى كه به اعتماد نسخه شهيد نوشته شده و به خط محمّد امين در سال 1079ق،
نوشته شده است.
اختلاف نسخه ها
نسخه معروف ابن مالك با ساير نسخه ها از چند وجه اختلاف دارد :
يكم . آمدن صلوات در بين هر بند از دعاها به حدّى كه تقريباً تمامى فقرات را شامل شده است؛
دوم . تكرارى بودن بعضى دعاها؛
سوم . خطا در قرائت يا جابه جايى كردن كلمات دعا به صورت غير متعارف، مانند نسخه ابن ادريس؛
چهارم . تقديم و تأخير در ترتيب دعاها؛
پنجم . تقديم و تأخير در فقرات دعاها؛
ششم . زياده و نقصان در فقرات دعاها؛
هفتم . ناقص بودن بعضى از جملات در برخى و وجودش در نسخه هاى ديگر؛
هشتم . نبودن كل يك دعا در صحيفه مشهور، در حالى كه جزء مستدركات صحيفه ابن مالك است.
مؤلف، پس از برشمارى اين اختلافات، شروع به مثال زدن براى هر قسمت نموده و مثال هايى را به طور مفصل، به صورت جدول بندى آورده است. در پايان، نيز به بحث از سندها و راويان صحيفه مشهور و صحيفه ابن مالك پرداخته و هر يك را بررسى نموده است.
[1]. رجال طوسى, ص 326.
[2] . همان, ص 446.
[3] . معالم العلماء, ص 118.
[4] . الكافى, ج 8, ح 1616؛ امالى شيخ مفيد, ص .114
[5] . الاكتفاء, ص 419.
[6] .بحارالاٌنوار, ج 110, ص 66.
[7] . الفواعد الرجالية, ص 6.
[8] . جواهر الكلام, ج , ص 158.
[9] . المكاسب, ج 10, ص 104.
[10] . البدر الزاهر, ص 25.
[11] . الذريعة, ج 15, ص 18.
[12] . ر.ك : بحارالاٌنوار, ج 110, ص 61.
[13] . الكافى, ج 8, ص 14 ـ 17 .
[14] . ر.ك : بحارالانوار, ج 108, ص 134 .