زهد چيست؟ زاهد كيست؟ [1]
زهد كه يكى از فضايل اخلاقى است و مورد تشويق و ترغيب روايات اهل بيت (عليهمالسلام) است، اين است كه انسان با اين كه طبعا به چيزى ميل و رغبت دارد، به خاطر داشتن فكر و هدف بالاتر، از آن چيز صرف نظر كند و در فكر تامين هدف بالاتر باشد . يعنى انسان در عين اين كه قدرت و امكان آن را دارد كه لباس خوب بپوشد و غذاى لذيذ بخورد و در مسكن عالى بنشيند و بر مركب گران قيمتسوار شود، اما براى اين كه مسؤوليتخود را بهتر انجام بدهد و با مردم مستمند و دردمند همدردى و همرنگى داشته باشد و خشنودى پروردگار را به اين وسيله جلب كند، از همه اينها صرفنظر كند و امكانات خود را در راه رفاه مستمندان و تامين زندگى محتاجان صرف نمايد و خود با زندگى ساده بسازد و از تنعم و تجمل و لذت گرايى پرهيز كند . بنابراين زهد كه اين همه مورد تشويق احاديث اسلامى است و يكى از فضايل مهم انسانى است، بر دو پايه استوار است: 1- كيفيت روحى، يعنى با اين كه به چيزى طبعا ميل دارد و مورد علاقه قلبى اوست و فراهم كردن آن نيز براى او ممكن است، ولى بخاطر تامين هدف بالاتر كه هدف الهى و معنوى است، توجه خود را از آن چيز برمىدارد و به جانب آن هدف والا توجه مىكند . 2- در زندگى عملى خود، ساده زيستى و قناعت را پيشه خود مىسازد و از تنعم و تجمل و لذتگرايى پرهيز مىنمايد . تفاوت زهد در اسلام كه مورد تشويق است و رهبانيت كه مذموم است، اين است كه رهبانيتيعنى بريدن از مردم و روآوردن به گوشهگيرى به خاطر اين كه دنيا و آخرت (از نظر راهب) سازگارى ندارند . ولى زهد در اسلام، اين است كه انسان نه تنها به مسائل اجتماعى و اقتصادى و سياسى كه مسائل زندگى انسانهاست پشت نمىكند، بلكه دخالت در آنها را لازم مىداند، اما به واسطه فكر و هدف مهمتر و والاتر، از آن چه مورد رغبت و موجب لذت اوست، چشم مىپوشد و براى خود زندگى ساده و بى تكلف را انتخاب مىكند تا اين كه بهتر از عهده مسؤوليت و تعهد در مسائل اجتماعى و سياسى و اقتصادى برآيد . و در نتيجه، فرق بين زاهد و راهب با اين كه هر دو از تنعم و لذت گرايى مىگريزند، اين است كه راهب از تعهد و مسؤوليت اجتماعى نيز مىگريزد و به صومعه و دامن كوه پناه مىبرد و از مردم مىبرد ولى زاهد به مردم روى مىآورد و جامعه و ملاكهاى آن و تعهد اجتماعى را محترم مىشمارد و تجمل و لذت گرايى را ترك مىكند و خدمتبه مردم و انجام مسؤوليتخود را عبادت مىداند . زاهد در حقيقتبر خود تنگ مىگيرد تا ديگران را براى جلب خشنودى خدا به آسايش برساند; زيرا قلب حساس و دل دردآشناى او هميشه در فكر دردمندان ومحتاجان است و شادمانى او در اين است كه خارى را از سر راهى بردارد و دستبر سر يتيمى بكشد و بازوى ناتوانى را بگيرد و دلشكستهاى را شاد كند . زهد حضرت فاطمه زهرا (عليهاالسلام) و گفتار پيغمبر (صلىاللهعليهو آله) حضرت رسول اكرم (صلىاللهعليهو آله) وارد خانه دختر عزيزش حضرت زهرا (عليهاالسلام) شد، دستبندى از نقره در دست زهرا (عليهاالسلام) و پردهاى بر در اتاق ايشان ديد . اين جريان را - با توجه به وضع جامعه آن روز - براى زهرا (عليهاالسلام) نپسنديد . زهراى مرضيه (عليهاالسلام) بلافاصله پرده و دستبند را توسط قاصدى خدمت رسول اكرم (صلىاللهعليهو آله) ارسال داشت كه به مصرف نيازمندان برساند . چهره حضرت رسول اكرم (صلىاللهعليهو آله) از اين كه او زهد خود را آشكار كرد و ديگران را بر خود مقدم داشت، شكفته شد و فرمود: «فداها ابوها» ; پدرش فداى او باد . ايثار يكى از نتايج و ثمرات زهد است
يكى از ثمرات زهد، ايثار است، ايثار يعنى ديگران را بر خود مقدم داشتن و خود را براى آسايش ديگران به رنج افكندن . زاهد از آن جهتساده و بى تكلف و در كمال قناعت زندگى مىكند و بر خود تنگ مىگيرد كه ديگران را به آسايش برساند . ايثار از پرشكوهترين مظاهر و جلال انسانيت است و تنها انسانهاى بسيار بزرگ، به اين قله شامخ صعود مىكنند . ما در تاريخ زندگى حضرت رسول اكرم (صلىاللهعليهو آله) و حضرت صديقه كبرى (عليهاالسلام) و ائمه اطهار (عليهمالسلام) به مواردى از ايثار برخورد مىكنيم كه ديدگان روح ما در برابر شكوه معنوى و تحسين برانگيز آن خيره مىشود .ايثار خاندان رسالت و نزول سوره «هل اتى»
قرآن كريم داستان ايثار حضرت اميرمؤمنان (عليهالسلام) و خاندان گرامىاش را در آيات پرشكوه خود در سوره «هلاتى» منعكس كرده است . على و زهرا و فرزندانش (عليهمالسلام) آنچه در امكان داشتند كه جز چند قرص نان نبود، با كمال نيازى كه بدان داشتند، تنها و تنها به خاطر رضاى حق، سه روز پشتسر هم، به مسكين و يتيم و اسير بخشيدند و خود با آب افطار كردند و اين داستان در ملا اعلى بازگو شد و آيات قرآن دربارهاش نازل گشت . شعار «الجار ثم الدار» يعنى اول همسايه، بعد از آن خانه، رسم جارى اين خاندان است و اين صديقه كبرى (عليهاالسلام) است كه در شب زفاف پيراهن نو را از تن خود درمىآورد و به سائل مىدهد و خود همان پيراهن كهنه را بر تن مىپوشد . خير و حكمت و سلامت و حلاوت ايمان همه و همه در سايه زهد است. زهد كه در فارسى از آن به ساده زيستى تعبير مىكنيم، چنان كه گفتيم به اين معناست كه انسان از چيزى كه مورد رغبت و ميل اوست (خانه خوب، غذاى خوب، مركب و) . . . ، بخاطر هدف الهى و معنوى صرف نظر كند و به زندگى ساده قناعت نمايد و از تجمل و لذت گرايى پرهيز كند و با مستمندان و محرومان در وضع زندگى همدردى و همراهى نمايد . اين معنا مرتبه بالايى از كمال انسان و براى افراد كامل لذتبخش است و داراى فضيلت و آثار زيادى است . حضرت صادق (عليهالسلام) فرمودند: «هنگامى كه خداوند اراده كند كه براى بندهاى از بندگانش خير و صلاح پيش بياورد، به او توفيق زهد عنايت مىكند و او را در احكام دين فقيه و بينا مىگرداند و عيبهاى دنيا را به او مىشناساند و كسى كه داراى اين اوصاف باشد، خير دنيا و آخرت به او داده شده است .» [2] و نيز آن حضرت فرمودند: «كسى كه در زندگى دنيا زهد را پيشه خود سازد، خداوند حكمت و علم را در دل او ثابت و برقرار مىكند و زبانش را به گفتن كلام حكمتآميز گويا مىگرداند و او را به شناخت عيبهاى دنيا و دردها و دواهاى دنيا بصير مىنمايد و او را با وصف سلامت و پاكى از دنيا خارج و به بهشت منتقل مىكند .» [3] و نيز حضرتش فرمود: «تمام نيكىها در يك خانه قرار داده شده و زهد در دنيا كليد آن خانه است .» [4] و باز فرمود: «تا زهد در دنيا در دلهاى شما قرار نگيرد، حرام استبر آن دلها كه حلاوت ايمان را بشناسند و بچشند .» [5] حضرت رسول اكرم (صلىاللهعليهو آله) فرمودند: «خداوند به حضرت موسى (عليهالسلام) فرمودند: «زهد زينتبخشترين و كاملترين زينت در نزد من است كه هيچ كس نتوانسته استخود را به زينتى بهتر از آن بيارايد .» [6][1] ) برگرفته از كتاب «اسلام مجسم» ، اثر آيتالله نورى همدانى . [2] ) بحارالانوار، ج 77، ص 80 . [3] ) همان، ج 73، ص 48 . [4] ) سفينة البحار، ج 3، ط ج، ص 547 . [5] ) بحارالانوار، ج 73، ص 55 . [6] ) سفينةالبحار، ج 3، ط ج، ص 548 .