عدالت بايد زنده شود
بديهى است كه در چنين حكومتى، عدالت بايد زنده بشود؛ هرچه كه ما در امر عدالت، كوتاه بياييم، ضعف ما در اين خصوصيات است. اين كه من بارها مى گويم تا رسيدن به نقطه ى مطلوبِ حكومت اسلامى، فاصله داريم اگرچه با حكومتهاى مادى هم خيلى فاصله داريم؛ اما تا آن نقطه ى اصلى هم فاصله ى زيادى داريم به خاطر اين است. هرچه و هرجا كه در امر عدالت، در امر محو شدن و هضم شدن در اراده ى الهى و احكام الهى، كوتاه بياييم، ناشى از ضعفهاى شخصى ماست؛ والا حكم اسلامى و ولايت اسلامى، اين است.اگر ولايت اسلامى باشد، زندگى زير سايه ى اميرالمؤمنين، براى همه حاصل خواهد شد براى مؤ من، براى فاسق و براى كافر حتى كفار هم در آن، راحت زندگى مى كنند؛ اين جور نيست كه در آن، فقط آدمهاى پرهيزگار، راحت باشند، غير پرهيزگار هم از امنيت آن محيط، از مساوات، از عدالت و از آرامش معنوى در آن محيط، استفاده مى كنند.
اگر حكومت الهى نشد، جامعه، جامعه ى تبعيض آميز است. تبعيض هم انواعى دارد. آن جايى كه زمامداران حكومت و قدرت، مردمانى باشند كه يا از كسى نترسند، يا اخلاقياتى نداشته باشند و در درون آنها ناظرى از خدا نباشد، همين وضعى است كه امروز شما در دنيا ملاحظه مى كنيد! كشتن مسلمانان كوزو، به دنبال مسلمانان بوسنى و هرزگوين، با هدف نابود كردن نسل مسلمان از منطقه ى اروپا! دارد اين كار انجام مى گيرد! مسلمانها در اروپا صاحب مملكتى باشند؟! اگر به عنوان يك انسان درجه ى دو زندگى كنند، مانعى ندارد!
عيد غدير، 16/ 1/ 1378
عدل علوى
عدل على بن ابى طالب، نمونه ى ديگر است. وقتى كه ما مى گوييم در على بن ابى طالب "عليه السلام" عدالت وجود دارد، معناى ابتداييش كه هر كسى از آن درك مى كند، اين است كه او در جامعه، عدالت اجتماعى برقرار مى كرد. اين، عدل است؛ اما عدل بالاتر همين توازن است. 'بالعدل قامت السموات و الارض'. آسمان و زمين براساس عدلند؛ يعنى همين توازن در آفرينش. حق هم همين است. عدل و حق، در نهايت يك چيزند و يك معنا و يك حقيقت دارند.در زندگى اميرالمؤمنين "ع"، خصوصيات، مظهر عدل و توازن است. همه ى چيزهاى خوب در جاى خود، در حد اعلاى زيبايى حضور و وجود دارند. خطبه نماز جمعه تهران، 12/ 11/ 1375