افزون طلبى براى مسؤولان ممنوع - رفتار علوی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

رفتار علوی - نسخه متنی

سید علی خامنه ای

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید



افزون طلبى براى مسؤولان ممنوع

نكته ى سوم در اين زمينه، خطاب به نامزدهاى انتخابات است. انتخابات در كشور ما بايد مسابقه براى خدمت باشد، نه مسابقه براى كسب قدرت؛ انتخابات اسلامى اين است. آن طورى مى شود كه شما در بعضى از انتخاباتهاى دنيا مشاهده مى كنيد؛ يك نمونه اش را هم در انتخابات اخير امريكا ديديد. آنجا دعوا بر سر قدرت است؛ دست به يقه اند؛ هر طرف مى خواهد قدرت را به حزب و مجموعه اش خودش منتقل كند. مساله، مساءله ى كسب قدرت است؛ صريحا هم مى گويند؛ تلاش مى كنيم تا به قدرت و مقام برسيم. در منطق اسلامى، قدرت و عزت و آبرو خوشنامى و امكانات، فقط و فقط براى خدمت به مردم و حركت دادن خود و جامعه و كشور در راه نظام مقدس اسلامى و رسيدن به آرمانهاى بلندى است كه انسانها نيازمند آنند.

اين مسند، مسابقه براى خدمت و زحمت كشى است. هر كس كه آماده است بيش از ديگران زحمت بكشد و توقعى را كه مسؤولان كشورهاى ديگر از مقام و موقعيت خود دارند، نداشته باشد، بيايد داخل اين ميدان بشود. نبايد كسانى تصور كنند كه رسيدن به رياست فلان مقام همچنان كه در دنيا معمول و رايج است بايد با برخورداريهاى فراوان همراه باشد. ما امسال را بعنوان سال رفتار علوى نامگذارى كرديم. ما كجا، رفتار علوى كجا؟ اما بالاخره وظيفه داريم؛ چاره اى نداريم، جز اينكه در اين راه حركت كنيم. ما بايد فاصله ى خود را كم كنيم و تا آنجايى كه مى توانيم، جد و جهد نمائيم؛ يكى از اولين قدمها در اين راه، همين است. افزون طلبى براى مسؤولان ممنوع است. مشى اشرافى گرايانه براى مسؤولان كشور نقطه ضعف بشمار مى آيد. اگر ديگران اين را كه لازمه ى رسيدن به مقامات عاليه كشور مى دانند، در نظام اسلامى، اينها تنها لازمه اش نيست، بلكه نقطه ى ضعف هم محسوب مى شود. بنابراين داوطلبان بدانند كه اين راه، راه خدمت است؛ مسابقه رقابت در اين راه هم رقابت براى خدمت كردن هر چه بيشتر است. اگر اين طور شد، آنگاه در تبليغات، در بيان مطالب به يكديگر يا نسبت به خود، حدود رعايت خواهد شد.

آخرين نقطه اى كه در باب انتخابات عرض مى كنم، اين است كه فضاى انتخابات بايد سالم باشد، عده يى با قلم و بيان و مطبوعات، عده يى هم با ابراز مخالفت با فلانى يا طرفدارى از اين نامزد يا آن نامزد نبايد فضا را آلوده كنند. آن كسانى كه به اسلام احترام مى گذارند، آن كسانى كه قدر و ارزش جمهورى اسلامى را ارج مى نهند، آن كسانى كه از ما حرف شنوى دارند، در هر جاى كشور هستند از همين اول كار مراقب باشند. كارشكنى نسبت به ديگران، لجن پراكنى عليه اين نامزد يا آن نامزد، بدگويى كردن و افشاگريهاى بى اصل و پايه و اساس نسبت به اشخاص، همه ى اينها كارهاى ممنوع و ضد ارزش و خلاف مشى جمهورى اسلامى و خلاف حق است؛ از اين كارها اجتناب كنند.

ديدار جمع كثيرى از مردم استان گيلان در استاديوم شهيد عضدى شهرستان رشت، 11/ 2/ 1380


شيعيان واقعى در رفتار به على نزديك هستند

در اين جا يك نكته وجود دارد، و آن اين است كه ما معمولا وقتى شخصيتها يا خصوصيات را به صورت جمع بندى شده از دور نگاه مى كنيم، آنها را ستايش مى كنيم؛ اما وقتى نزديك مى شويم و پاى عمل و پاى پيروى به ميان مى آيد، دچار مشكل مى شويم؛ عيب كار آحاد بشر اين است. اگر همان قدرى كه مردم دنيا به عدالت و به انصاف و به شجاعت اميرالمؤمنين، به طرفدارى از مظلوم كه در او بود، به طرفدارى از حقيقت كه در او بود، به ظلم ستيزى كه در او بود، علاقه و محبت دارند، چنانچه در مقام عمل، خود را به اين خصوصيات نزديك مى كردند ولو يك قدم دنيا گلستان مى شد؛ اما ما آدمها يعنى همين ماها، همين امثال بنده؛ آدمهايى كه اين طور از دور اميرالمؤمنين را ستايش مى كنيم در جايى در زندگى و در قضاوت معمولى خودمان، به يكى از همين كارهايى كه از اميرالمؤمنين ستايش مى كنيم؛ يا از كسى كه مى خواهد راه اميرالمؤمنين را برود، برخورد بكنيم، معلوم نيست كه ديگر آن قدر ستايش بكنيم؛ در دل برمى آشوبيم و با او مقابله مى كنيم؛ اگر خداى نكرده شقاوت بر ما غلبه داشته باشد، به روى او شمشير هم مى كشيم؛ عيب كار اين جاست! لذا جا دارد كه ما همان قدرى كه از جمع بندى شده ى خصال اميرالمؤمنين سخن مى گوييم، از ريز خصوصيات آن بزرگوار هم مطلع بشويم. اين اميرالمؤمنين كه عادل بود، عدل او چگونه بود؟


اين عدلى كه اين قدر تعريف دارد، در مقام عمل چگونه بود؟ در قدم بعد سعى كنيم كه در مقام عمل خودمان را به او نزديك كنيم؛ اين درست است؛ اين مايه ى تكامل است. شما شنيده ايد كه در بعضى از روايات آمده است كه كسانى به ائمه "عليهم السّلام" عرض مى كردند كه ما شيعيان شما هستيم كما اين كه طبق روايتى، كسانى آمدند و به خود اميرالمؤ نين هم اين را گفتند اما ائمه بنابر اين روايات، در جواب اينها استنكار مى كردند: كجاى شما به دوستان و پيروان ما شبيه است؟ شما اين خصلت و اين خصوصيت و اين رفتار و اين گفتار را داريد. به عبارت ديگر، اينها از ما مطالبه ى عمل مى كنند؛ عمل هم تابع اعتقاد است؛ انسان بايد به چيزى معتقد باشد.

البته امروز ملت ايران بايد خدا را خيلى شكر كنند كه زمينه ى پيروى از اميرالمؤمنين و از اسلام در اين كشور فراهم است. غالب جمعيت اين كشور، دل به سمت حقيقت دارند. اكثريت عظيمِ نزديك به اتفاقى در اين كشور اين طورند؛ ولو حالا در ميان آنها كسانى هم عامل به بعضى از فروع نباشند؛ اما دلها، روحها، اعتقادها، ايمانها به همان سمتى گرايش دارد كه انگشت اشاره ى اميرالمؤمنين به آن سمت مردم را هدايت مى كرد.

خطبه نماز جمعه تهران، 10/ 10/ 78

/ 85