عوامل نظامى
جهاد و شهادت
1 - الإمام عليّ(ع): إنَّ اللَّهَ كَتبَ القَتْلَ على قَومٍ و المَوتَ على الآخرينَ، و كُلٌّ آتيةٌ مَنِيَّتُه كَما كَتبَ اللَّهُ لَكُم، فطُوبى للمُجاهِدِينَ في سَبيلِ اللَّهِ و المَقتُولِينَ في طاعَتِه. (1) بدرستيكه خداوند براى گروهى شهادت و براى جمعى ديگر مرگ را مقدّر ساخته است و براى هر كس آنچه مقدّر شده فرا مى رسد، چنانكه خداوند بر شما نيز مقدراتى دارد پس خوشا به حال رزمندگان راه خدا و شهيدان راه فرمانبردارى از طاعت او.2 - رسول اللَّه(ص): الغُزاةُ أولياءُ اللَّهِ عزّوجلّ، قَبلَ حَسَناتِهم و مَحا سَيّئاتِهم، فطُوبى لِلغُزاةِ في سبيلِ اللَّهِ، دَعَوهُ فأجابَهُم و سألُوه فأعطاهُم. (2) رزمندگان دوستان خدا هستند، خداوند عزّوجلّ كارهاى نيكشان را پذيراست و گناهانشان را خطا پوش و گذرا، پس خوشا به حال رزمندگان راه خدا، او را مى خوانند پس جوابشان را مى دهد، از خدا مى خواهند و او عطايشان مى كند.3 - رسول اللَّه(ص): طُوبى لِعَبدٍ اغبَرَّ جِلْدُه، دَنسَ (3) ثِيابُه، يَكونُ في النهارِ في الساقَةِ (4) و بالليلِ في الحَرسِ، إنّ حَقّاً على اللَّهِ أن يُزوِّجَه مِن الحواريين. (5) خوشا بر بنده اى كه بخاطر جنگ و جهاد چهره اش غبار آلود باشدو لباسهايش چرك آلود، روز را در ميانه لشكر است و شب در نگهبانى، همانا خداوند حق دارد او را به ازدواج حورالعين در آورد.4 - رسول اللَّه(ص): طُوبى لِعَبدٍ آخِذٍ بعِنانِ فَرَسِه في سبيلِ اللَّهِ، أشعثَ رأسُه، مُغبَرَّةً قَدَماهُ، إنْ كانَ فِي الحَراسةِ كانَ فِي الحَراسةِ، و إنْ كانَ في الساقةِ كان في الساقةِ، إنْ استأذَنَ لَم يُؤذَن لَه، و إنْ شَفعَ لَم يُشفّع. (6) خوشا به حال بنده اى كه در راه خدا دهانه اسبش را در دست گيرد (و بدين خاطر) سر و رويش ژوليده و بهم ريخته شود و قدمهايش غبارآلود گردد، اگر او را به نگهبانى گمارند، نگهبانى مى كند و اگر در ميانه لشكر قرارش دهند، آنجا خدمت كند (به اندازه اى گمنام و خالص است كه) اگر اجازه خواهد، به او اجازه نمى دهند و اگر براى كسى سفارش كند، سفارشش را نمى پذيرند.1 . وقعة صفّين: 111، بحارالأنوار: 29 / 403 به نقل از «وقعة صفّين»، الدرجات الرفيعة: 377.2 . الفردوس بمأثور الخطاب: 3 / 110 / 4305.3 . دنِسَ الثوب: توسخ (مجمع البحرين: 4 / 71).4 . الساقة: جمع سائق وهم الذين يسوقون جيش الغزاة ويكونون من ورائه يحفظونه (النهاية: 2 / 424).5 . الفردوس بمأثور الخطاب: 2 / 450 / 3942.6 . صحيح البخاري: 3 / 1057 / 2730، السنن الكبرى: 9 / 268 / 18498، المعجم الأوسط: 3 / 94 / 2595، شعب الإيمان: 4 / 41 / 4289، الفردوس بمأثور الخطاب: 2 / 450 / 3941 با كمى اختلاف.