پرسش وپاسخ هاى تاريخى انقلاب اسلامى
انقلاب اسلامى، نقطه ى عطفى در تاريخ اسلام بود كه مسملمانان را بيدار كرد. و به آنان عزّت و هويت بخشيد. در پى پيروزى انقلاب اسلامى در ايران، جنبش ها و نهضت هاى آزادى بخش اسلامى در گوشه و كنار جهان اسلام پا گرفت و مردم جهان را متوجه ى مذهب تشيع ساخت كه خاستگاه اين انقلاب بود. در اين بخش بر آنيم تا از پيش زمينه هاى پيدايش، پيروزى انقلاب اسلامى و پى آمدهاى آن سخن بگوييم. 1ـ چه عاملى به تبعيد امام خمينى(رحمهم الله)انجاميد و چه پى آمدهايى به دنبال داشت؟ پس از قيام خونين 15 خرداد و اوج گيرى روزافزون نهضت امام خمينى(رحمهم الله)، كارشناسان امريكايى، ناكامى رژيم شاه را در به دست آوردن رضايت توده هاى مردم ايران به مقام هاى مركزى خود گزارش كردند. امپرياليسم امريكا نيز براى دگرگون كردن اين وضع، پيشنهاد «كاپيتولاسيون»([1]) را مطرح كرد. رژيم شاه بى درنگ دست به كار شد و دولت دست نشانده ى منصور، لايحه ى كاپيتولاسيون را در تاريخ 21 مهرماه 1343 به مجلس شوراى ملى برد. با تصويب طرح كاپيتولاسيون در مجلس ايران، اين شيوه ى ضد انسانى بار ديگر در قرن بيستم زنده شد. امام خمينى با آگاهى يافتن از تصويب اين لايحه، با ايراد سخن رانى كوبنده اى در چهارم آبان ماه 1343، موضع نهضت خويش را در برابر ابتكار غرب و شرق روشن ساخت و رسوايى جديد رژيم را افشا كرد. انبوه مردم كه از گوشه و كنار كشور براى شنيدن سخنان امام خمينى(رحمهم الله)در قم حضور يافته بودند، چنان تحت تأثير سخنان امام قرار گرفتند كه چندين بار بى اختيار با صداى بلند گريستند و سخن رانى امام قطع شد. رهبر نهضت در اين سخن رانى، نفوذ آمريكا را به همه اعلام كرد و گفت: امروز تمام گرفتارى ما از آمريكا و اسراييل است. قلب من در فشار است... ناراحت هستم... ايران ديگر عيد ندارد. عيد ايران را عزا كردند. ما را فروختند، عزت ما پاى كوب شد، عظمت ايران از بين رفت ... .([2]) امام در اين سخنرانى تاريخى و انقلابى، موضع قاطع خود را در برابر بلوك شرق و غرب اعلام كرد و با معين كردن اهداف و آرمان هاى روحانيت، رهنمودهاى ژرف و روشن بينانه اى به نسل معاصر و آينده ارايه داد.([3]) ايشان افزون بر ايراد اين سخنرانى تاريخى، با انتشار اعلاميه اى،([4]) خيانت ننگين شاه را افشا كرد و از همه ى مردم ايران خواست از «مناقشات جزيى و موسمى خود صرف نظر كرده و در راه هدف مقدس استقلال و بيرون رفتن از قيد اسارت كوشش كنند.» اين اعلاميه كه در تهران و اصفهان به تعداد بسيار زياد چاپ و در سراسر كشور پخش شد، آتش خشم و انزجار ملت را شعلهور كرد. رژيم براى مقابله با اين وضعيت، در اقدامى شتاب زده در شب 13 آبان ماه 1343، به اقامت گاه امام در قم يورش برد و ايشان را دستگير كرد. آن گاه امام را با خودرو به تهران بردند و همان روز با هواپيما به تركيه تبعيد كردند.پى آمدهاى تبعيد
1. راه پيمايى:
سيل راه پيمايى، تعطيلى و اعتصاب در بسيارى از شهرهاى ايران به راه افتاد و در برخى شهرستان ها تا 30 روز ادامه يافت. هم چنين تلگراف ها، پيام ها و اعلاميه هاى فراوانى([5]) در هوادارى از رهبر نهضت و اعتراض به تبعيد ايشان به تهران و تركيه، سرازير گرديد.2. عقب نشينى دولت:
حسن على منصور در سخنرانى خود در مجلس سنا، با اعلام عقب نشينى، در اعترافى ذلت بار گفت: پس از مذاكرات دولت ايران، دولت آمريكا موافقت كرده كه نسبت به هر موردى كه دولت ايران تشخيص بدهد ضرورت داشته باشد، دولت امريكا موافقت خواهد كرد كه نسبت به آن فرد، سلب مصونيت سياسى نمايد.([6])3. برخورد رژيم با هرگونه اسباب تحريك مردم:
رژيم شاه با احساس وحشت از تبليغات اسلامى در ماه رمضان، مأموران خود را در سراسر كشور بسيج كرد تا از سخنرانان مذهبى تعهد بگيرند برضد امنيت ملى، سخن نگويند.4. ترور حسن على منصور:
حسن على منصور كه تصويب كاپيتولاسيون و تبعيد رهبر نهضت اسلامى ايران به دستور او انجام شده بود، در نخستين روز بهمن 1343 به دست محمد بخارايى از اعضاى هيأت هاى مؤتلفه ى اسلامى، ترور شد.5. انتقال امام از تركيه به نجف و آغاز مرحله ى جديد نهضت در نجف:
با ابراز نارضايتى دولت تركيه از حضور امام در آن كشور، ايشان به عراق تبعيد شد. ايشان پس از استقرار در نجف، شيوه ى جديدى را براى ادامه ى نهضت در پيش گرفت.6. بازتاب جهانى تبعيد امام:
تبعيد امام در سطح جهان، بازتاب گسترده اى داشت. خبرگزارى ها، رسانه هاى گروهى، احزاب، افراد و شخصيت هاى بين المللى. .. هر يك برداشت هاى متفاوتى داشتند. در اين جريان، دانشجويان خارج از كشور نقش فعالى ايفا كردند و در نتيجه ى اين پشتكار، دبير كل سازمان ملل متحد در زمينه ى تبعيد امام خمينى از رژيم شاه، توضيح خواست.([7]) على رمضانى 2ـ موضوع اصلى رفراندوم (انقلاب سفيد) چه بود و علماى اسلام در برابر آن چه واكنشى نشان دادند؟ قرن بيستم، قرن بيدارى و آزادى خواهى ملت هاى جهان بود و استعمارگران به اين نتيجه رسيدند كه ديگر غارت ثروت و هويت فرهنگى ملت هاى عقب مانده با سرنيزه و نيروى نظامى امكان پذير نيست. از اين رو، براى حفظ منافع و نفوذ خود بايد راه ديگرى برگزينند. آنان بر آن شدند تا براى رسيدن به اهداف شوم خود، با سر دادن شعار اصلاحات، ترقى، آزادى، تمدن، عدالت و ...، مردم، آزادى خواهان، كارگران و دهقانان را فريب دهند و با اميدوار ساختن آنان به فردايى روشن، راه را بر عصيان و شورش آنان ببندند. جان اف كِنِدى; رييس جمهور وقت آمريكا درباره ى ماهيت شوم اين طرح چنين گفته است: آمريكا به ديگر رژيم هاى دست نشانده و وابسته به خود فشار آورد كه به منظور پيش گيرى از جنبش هاى ملى و ضد امريكايى، اقدام مزبور را به مرحله ى اجرا بگذارند... .([8]) در اين ميان، شاه ايران نيز بر اثر فشارهاى امريكا، ژست انقلابى به خود گرفت و در سفر خود به آمريكا، براى اجراى «انقلاب سفيد» در ايران، تعهد سپرد. مانع بزرگ براى اجراى اين طرح، افراد و گروه هايى بودند كه ماهيت اين طرح را مى دانستند و ممكن بود با فعاليت هاى افشاگرانه ى خود، ماهيت شوم و خطرناك اين طرح را آشكار كنند. شاه از احزاب و سازمان هاى ملى آن روز، هيچ گونه خطرى احساس نمى كرد و تنها خطرى كه فكر شاه را به خود مشغول ساخته بود، نقش علما و جامعه ى روحانيت بود. وى مى دانست كه روحانيت در برابر اين خيانت ساكت نخواهد نشست. از اين رو براى مردمى جلوه دادن «انقلاب سفيد»، آن را در شش ماده به رفراندوم گذاشت. «انقلاب سفيد» با وجود ظاهر بسيار فريبنده ى آن مانند: اصلاحات ارضى، حذف ساختار ارباب ـ رعيتى، آموزش مردم بى سواد و اصلاح قانون انتخابات، طرحى استعمارى براى به يغما بردن سرمايه هاى ايران بود كه به گفته ى طراحان آن، بايد دست كم براى صد سال ديگر، ملت ايران را به خواب غفلت مى برد.([9]) ـ اهداف: با نگاهى كوتاه به لوايح پيشنهادى شاه، اين حقيقت روشن مى شود كه امريكا با اجراى اين نقشه، اهداف زير را دنبال مى كرد: 1. با «اصلاحات ارضى»، نيروى ملى قشر دهقان و كارگر را كه بزرگ ترين خطر براى منافع آمريكا به شمار مى رفت، فلج مى كرد. 2. با طرح «اصلاحات قانون انتخابات»، راه نفوذ و دخالت مستقيم ستون پنجم و عوامل بيگانه كه به نام «اقليت هاى مذهبى» و «انجمن بانوان» در ايران فعاليت كردند، باز مى شد. 3. در قالب طرح «سپاه دانش»، برخى جاسوس هاى ورزيده و كارآزموده ى «ساواك» به روستاها گسيل مى شدند تا از نفوذ نيروهاى انقلابى در ميان روستانشينان جلوگيرى كنند. 4. با شعارهاى فريبنده ى «اصلاحات، انقلاب و...»، اميدوارى كاذبى در جامعه پديد مى آورد و با راه انداختن رفراندوم دروغين، به ملت ايران وانمود مى كرد كه شاه به افكار عمومى، احترام مى گذارد.([10]) l واكنش علماى اسلام به رفراندوم با آشكار شدن برخى زاويه هاى اصلى اين رفراندوم، علماى اسلام به رهبرى حضرت امام خمينى(رحمهم الله)درصدد برآمدند مفهوم و معناى لوايح شش گانه ى مورد نظر شاه را بدانند. به همين دليل، آقاى كمالوند ـ يكى از علماى خرم آباد ـ به ديدار شاه رفت و مخالفت علما را با رفراندوم به او گوشزد كرد. شاه، پيشنهاد علما را نپذيرفت و بر اجراى آن پافشارى كرد.([11]) پس از به نتيجه نرسيدن اين گفتوگو، امام خمينى براى تحريم رفراندوم، اعلاميه اى صادر كرد كه رژيم را با مشكلات بسيارى روبه رو ساخت. هنوز ساعتى از پخش اعلاميه ى حضرت امام نگذشته بود كه موج شعار «رفراندوم قلابى مخالف اسلام است»، آسمان تهران را پر كرد. دامنه ى اعتراض ها به شهرهاى ديگر از جمله قم رسيد و بازار تهران و قم به تعطيلى كشيده شد. مأموران شاه براى كنترل اوضاع، با مردم درگير شدند و بسيارى از روحانيانى را كه در اعتراض به رفراندوم در خانه ى آقاى غروى در تهران گرد آمده بودند، بازداشت و روانه ى زندان كردند. شاه نيز به قم سفر كرد تا موضوع را با مراجع تقليد در ميان بگذارد. با تحريم خروج مردم از خانه ها به دستور امام، اين نقشه ى شاه نيز خنثى شد و شاه با خشم و بى هيچ دست آوردى به تهران بازگشت. اعتراض اصلى علما و حضرت امام خمينى به اين رفراندوم، درون مايه ى ضد اسلامى لايحه هاى ياد شده، غير قانونى بودن اصل رفراندوم و نامشروع بودن صلاحيت اجرا كنندگان آن بود. در اعلاميه ى حضرت امام چنين آمده است: در قوانين ايران، رفراندوم پيش بينى نشده... معلوم نيست چه مقامى صلاحيت اجراى آن را دارد... مقامات روحانى براى قرآن و مذهب احساس خطر مى كنند و اين رفراندوم اجبارى مقدمه اى براى از بين بردن مواد مربوط به مذهب است... .([12]) سرانجام رفراندوم با وجود اعتراض ها، اعتصاب ها و تحريم مردم به صورت فرمايشى، برگزار شد و رژيم شاه در كمال شگفتى و ناباورى، اعلام كرد كه اين طرح با نزديك به 6 ميليون رأى به تصويب ملت ايران رسيده است.([13]) l پى آمدهاى تصويب «انقلاب سفيد» با تصويب اين طرح، روزنامه هاى كشور در تبليغاتى گسترده، اين پيروزى را به شاه و ملت تبريك گفتند و حاميان خارجى رژيم نيز با فرستادن تبريك هاى پياپى، از اين پيروزى، ابراز خرسندى كردند.([14]) در مقابل، روحانيان به پيشنهاد امام خمينى به عنوان اعتراض به اين طرح، تصميم گرفتند در ماه رمضان از رفتن به مساجد خوددارى كنند([15]) كه خود، سرآغازى براى پيدايش تحولات بعدى در راه پيش برد اهداف مقدس انقلاب به شمار مى آمد. مختار اصلانى 3ـ پى آمدها و دست آوردهاى انقلاب اسلامى چه بود؟ در بهمن ماه 1357 خورشيدى، تحولى بزرگ و شگرف و از ديدگاه امام امت، «معجزه ى الهى» در تاريخ ايران و جهان اسلام و حتى جهان بشريت رخ داد كه همه ى انديشمندان و تحليل گران علوم سياسى، تاريخ نگاران و سياست مداران دنيا را به شگفتى واداشت; زيرا هيچ يك از آنان، حتى سازمان هايى كه به انبوه اطلاعات حسّاس و سرّى دسترسى داشتند، نتوانستند رخ دادن انقلاب اسلامى ايران را در چنين زمان و موقعيّت منطقه اى و در اين شكل و ماهيّت، پيش بينى كنند. تا كنون درباره ى اهميت انقلاب، پژوهش هاى فراوانى انجام شده و هر كس به فراخور دانش و توان فكرى خود در اين باره سخن گفته است، ولى مهم ترين نكته در اين انقلاب، پيروزى مكتب، ايدئولوژى و فرهنگ اسلام در همه ى جنبه هاى ايدئولوژيك، سياسى و فرهنگى بود و در يك كلام بايد گفت اين انقلاب، انقلاب اسلامى بود. بررسى پى آمدها و دست آوردهاى انقلاب اسلامى به پژوهش مفصّل و تحليل مستقل نياز دارد كه در گنجايش اين بحث نيست. اين گفتار به طور فشرده به مهم ترين دست آوردها و بازتاب هاى انقلاب مى پردازد. l دست آوردهاى انقلاب اسلامى در داخل كشور دست آوردهاى داخلى را در چهار محور سياسى، فرهنگى، اقتصادى و نظامى مى توان بررسى كرد:الف ـ دست آوردهاى سياسى
1. سرنگونى نظام شاهنشاهى
بيست و پنج قرن حاكميت نظام شاهنشاهى بر ايران، معيارهايى را بر اين كشور حاكم ساخته بود كه در هيچ يك از آن ها، سعادت، عزّت و سربلندى ملّت جايى نداشت. در فرهنگ مردم، نظام شاهنشاهى با زور، زر، تزوير، فساد، حق كشى و بى عدالتى و در يك كلام، ضدارزش ها مترادف بود كه هر يك از آن ها براى به تباهى كشاندن سرنوشت يك ملت، كافى است. از يك سو، رژيم پهلوى به پندار حاكميّت 2500 ساله ى نظام شاهنشاهى بر ايران، حيات و دوام خود را سنّت قطعى و محتوم تاريخى مى دانست. از سوى ديگر، سرمايه گذارى هاى امريكا و غرب در ايران، رژيم شاه را چنان مقتدر و مسلّح ساخته بود كه هرگونه تصوّر تزلزل يا سقوط آن را ناممكن مى ساخت. با اين حال، انقلاب اسلامى در عينى ترين دست آورد خود، اين نظام را درهم كوبيد و نهال طيبه ى «استقلال، آزادى و جمهورى اسلامى» را در اين كشور آبيارى كرد.2. استقرار نظام جمهورى اسلامى
نظام هاى رايج سياسى در نظريه هاى انديشمندان جهان ريشه دارد كه در طول تاريخ بر اساس نيازهاى مقطعى، به آن دست يافته اند. براى نمونه، پس از تجربه ى قرون وسطى در اروپا و حاكميت زورمدارانه ى كليسا به نام دين، «ليبرال دموكراسى» غرب، راه كارِ كنار نهادن دين و ناكارآمد جلوه دادن آن را برگزيد. در اين رهگذر، با اثرپذيرى انديشمندان مسلمان از اين نظريه، كم كم اسلام به مجموعه اى از احكام فردىِ بى تأثير و كم محتوا تبديل شد كه در سرنوشت اجتماعى بشر هيچ نقشى نداشت. انقلاب اسلامى، حاكميت اسلام و ارزش هاى اسلامى را در قالب نظام جمهورى اسلامى پديد آورد و با تبلور يافتن جنبه هاى سياسى احكام اسلام در قانون اساسى، دگرگونى هاى كلى در اصول، جهت گيرى ها و سياست هاى داخلى و بين المللى كشور رخ داد. دو مورد از مهم ترين دگرگونى ها عبارت است از: الف ـ شكل گيرى نظام مبتنى بر ولايت فقيه. ب ـ افزايش نقش مردم در تعيين سرنوشت خويش با گسترش آزادى هاى سياسى در جامعه.3. افزايش آگاهى و بينش سياسى مردم
دور نگه داشتن مردم از مسايل و واقعيت هاى جامعه، از سياست هاى رژيم هاى نامشروع، براى تداوم حيات خويش است. رژيم پهلوى نيز با پى گيرى همين هدف، مى كوشيد بينش اجتماعى و سياسى مردم افزايش نيابد و جامعه هم چنان در بى خبرى و بى تفاوتى به سر برد. با پيروزى انقلاب اسلامى، افزايش آگاهى ها و تقويت بينش سياسى مردم به عنوان اصلى مهم در قانون اساسى جمهورى اسلامى، سرلوحه ى برنامه ريزى هاى كشور قرار گرفت. بدين ترتيب، مردم به منزله ى صاحبان اصلى انقلاب و ولىّ نعمت نظام، با ايده ها و آرمان هاى خويش به يارى حكومت اسلامى شتافتند.4. استقلال و دگرگونى اصول سياست خارجى
يكى ديگر از مهم ترين دست آوردهاى انقلاب اسلامى، استقلال سياسى در كشورى است كه به گواهى تاريخ، دست كم در دوران معاصر همواره زير نفوذ قدرت هاى استعمارى و بيگانه بوده است. پس از جنگ جهانى دوم و صف بندى بلوك غرب و شرق، امريكا به صورت قدرت خارجى بى رقيب در عرصه ى سياست و اقتصاد ايران درآمد، به گونه اى كه سفير امريكا در ايران به نزديك ترين مشاور شاه و دربار تبديل شد. امام خمينى(رحمهم الله) در وصف دولت شاهنشاهى ايران مى فرمود: يك مملكتى كه استقلال ندارد و وابسته به غير است و همه اش به عمل ايشان (يعنى شاه) وابسته به غير شده، به اين نمى شود گفت يك مملكت متمدن.([16]) بارى، آرمان استقلال طلبى مردم در زمان انقلاب در شعار «نه شرقى، نه غربى، جمهورى اسلامى» تبلور يافت و پس از پيروزى انقلاب اسلامى در كلام امام خمينى و متن قانون اساسى نمودار شد: سياست خارجى جمهورى اسلامى ايران براساس نفى هرگونه سلطه جويى و سلطه پذيرى، حفظ استقلال همه جانبه و تماميت ارضى كشور، دفاع از حقوق مسلمانان و عدم تعهد در برابر قدرت هاى سلطه گر و روابط صلح آميز با دول غير محارب استوار است.([17])ب ـ دست آوردهاى فرهنگى
رژيم پهلوى، برنامه ى ايده آل خود را براى آينده ى ايران بر پايه ى استقرار رژيمى به سبك غرب بنا نهاده بود. در پرتو اين سياست، معيارها و ارزش هاى غربى در عرصه هاى سياسى، اقتصادى، اجتماعى و فرهنگى ايران حكم فرما شد و كشور به سوى فراموشى تاريخ گذشته و ارزش هاى دينى و اسلامى خويش پيش رفت. الگوى استعمار و استبداد بر «استحاله ى فرهنگى» ايران پايه ريزى شده بود و براى تحقق اين هدف شوم، عرصه هاى گوناگون اجتماع مانند: هنر و ادبيات، سينما، تئاتر، راديو و تلويزيون، مطبوعات، كتاب، سيستم آموزش كشور، مدارس، دبيرستان ها، دانشگاه ها و ... به كنترل ارزش هاى غربى درآمد. «افكار عمومى به ويژه نوجوانان وجوانان در معرض بمباران تفرقه و ترويج ابتذال و اباحى گرى قرار گرفت تا بدين وسيله، هويت اسلامى ـ ملى به فراموشى سپرده شود و فرهنگ غرب به طور تمام عيار پذيرفته شود».([18]) انقلاب اسلامى كه در درجه ى اول، يك انقلاب فرهنگى بود، با تعميم خود باورى فرهنگى و گسترش شعاير دينى، زمينه را براى تقويت پايه هاى ايمانى مردم، كاهش بزه كارى و خطاهاى اجتماعى و پرورش نسل هاى خودباور فراهم كرد. هم چنين با عمومى كردن آموزش در سطح جامعه و افزايش سطح علمى دانش آموختگان، به رشد استعدادها و شكوفايى قدرت ابتكار مردم به ويژه جوانان، يارى رساند. افزون بر آن، با دگرگون ساختن نگرش زن مسلمان به خود و محيط پيرامون خويش، وى را به بازيابى جايگاه و نقش واقعى زنان ايرانى در خانواده و جامعه فراخواند.ج ـ دست آوردهاى نظامى
انقلاب اسلامى، با بسيج مردم به پيروزى رسيد و با پشتيبانى آنان توانست از جنگ تحميلى گسترده و تحرك هاى تجزيه طلبانه، سربلند بيرون آيد. بدين ترتيب، جمهورى اسلامى به ثبات و امنيت ملى و اعتبار بين المللى دست يافت. بحث را با سخن امام خمينى(رحمهم الله) درباره ى دست آوردهاى دفاع مقدس به پايان مى بريم. ايشان فرموده است: در يك تحليل منصفانه از حوادث انقلاب... بايد عرض كنم كه انقلاب اسلامى ايران در اكثر اهداف و زمينه ها موفق بوده است... حتى در جنگ، پيروزى از آنِ ملت ما گرديده و دشمنان در تحميل آن همه خسارات، چيزى به دست نياوردند. البتّه اگر همه ى علل و اسباب را در اختيار داشتيم، در جنگ به اهداف بلندتر و بالاترى مى نگريستيم و مى رسيديم، ولى اين بدان معنى نيست كه در هدف اساسى خود كه همان دفع تجاوز و اثبات صلابت اسلام بود، مغلوب خصم شده ايم. هر روز ما در جنگ بركتى داشته ايم... ما انقلاب مان را در جنگ به جهان صادر نموده ايم. ما مظلوميت خويش و ستم متجاوزان را در جنگ ثابت نموده ايم. ما در جنگ، پرده از چهره ى تزوير جهان خواران كنار زديم. ما در جنگ، دوستان و دشمنان مان را شناخته ايم. ما در جنگ، به اين نتيجه رسيده ايم كه بايد روى پاى خودمان بايستيم. ما در جنگ، ابهّت دو ابرقدرت شرق و غرب را شكستيم. ما در جنگ، ريشه هاى انقلاب پربار اسلامى مان را محكم كرديم. ما در جنگ، به مردم جهان و خصوصاً مردم منطقه نشان داديم كه عليه تمامى قدرت ها و ابرقدرت ها ساليان دراز مى توان مبارزه كرد... تنها در جنگ بود كه صنايع نظامى ما از رشد آن چنان برخوردار شد و از همه مهم تر، استمرار روح اسلام انقلابى در پرتو جنگ تحقق يافت.([19]) دست آوردهاى انقلاب اسلامى در خارج از كشور انقلاب اسلامى افزون بر دست آوردهاى داخلى، پى آمدهاى مهمى نيز براى بشر امروز و محرومان جهان به ارمغان آورد كه در مسايل استراتژيك جهان، بازتاب گسترده اى داشته است. اينك به طور گذرا، از آن ها ياد مى كنيم: الف. جهان اسلام و مسلمانان جهان 1. تجديد حيات اسلام به عنوان نظام سياسى برتر 2. ظهور جنبش ها و احزاب اسلامى و اصول گرايى اسلامى 3. پى ريزى يك قطب قدرت جهانى در دنياى اسلام ب. ديگر جهانيان انقلاب اسلامى از يك سو سبب روى آوردن مردم جهان به دين، رشد گرايش هاى معنوى و تضعيف انديشه هاى مادى گرايانه شد و از سوى ديگر، به الگوى مبارزه ى مردم ستم ديده در مناطق گوناگون جهان تبديل گشت. براى مثال، پس از پيروزى انقلاب اسلامى، «الهيات رهايى بخش» به معناى پناه بردن مردم به كليسا براى رهايى از مشكلات اجتماعى و سياسى، در امريكاى لاتين رشد كرد و شمار انجمن هاى مسيحى سياسى، افزايش چشم گيرى يافت.([20]) گفتنى است افزون بر دست آوردهاى ياد شده، پيروزى انقلاب اسلامى در مسايل استراتژيك منطقه اى و جهانى، بازتاب گسترده اى داشته كه ورود به آن از حوصله ى اين گفتار خارج است. محمد امين[1]. لايحه ى مصونيت قضايى مستشاران و شهروندان امريكا در ايران. [2]- [3]. لايحه ى مصونيت قضايى مستشاران و شهروندان آمريكايى، ص 717. [4]. همان، ج 1، ص 729. [5]. اعلاميه ى حوزه علميه ى قم، روزنامه ى بعثت، سال دوّم، شماره ى اوّل، 27 رجب، 84، تلگراف حاج سيد محمدهادى ميلانى، تلگراف آيت الله قمى، اعلاميه ى علماى بزرگ شيراز، خوزستان، علماى نجف و غيره. [6]. انقلاب اسلامى و ريشه هاى آن، عباس على عميد زنجانى، چ 4، ص 469. [7]. نهضت امام خمينى، ج 2، ص 84، سند شماره ى 68. [8]- همان، ص 219. [9]. بررسى نهضت امام خمينى، حميد روحانى، صص 115 ـ 295. [10]. همان، ص 219. [11]. انقلاب اسلامى و چرايى و چگونگى رخداد آن، جمعى از نويسندگان، چاپ معارف، ص 78. [12]. تاريخ سياسى معاصر، جلال الدين مدنى، جامعه ى مدرسين، ج 2، ص 13. [13]. روزنامه هاى خبرى عصر، 7 بهمن 1341. [14]. بررسى نهضت امام خمينى، ج 1، صص 225 و 227. [15]. اين طرح پس از چند روز عملى نشد و گروهى از روحانيان براى تبليغ به مساجد رفتند. [16]. صحيفه ى نور، ج 2، ص 407. [17]- قانون اساسى، اصل 152. [18]. غرب زدگى، جلال آل احمد، تهران، رواق، 1365، ص 217. [19]. صحيفه ى نور، ج 21، ص 94. [20]. براى آگاهى بيشتر ر.ك: فيدل كاسترو و مذهب، گفتوگوى فيدل كاسترو با كشيش فرى بتو، برگردان: حسن پستا و سيروس طاهباز، تهران، نشر همبستگى، چ اول، 1367; كليساى شورشى، كاميلو تورس، برگردان: جواد يوسفيان، تهران، نشر نى، 1368.