خ - فرهنگ بزرگ جامع نوین عربی به فارسی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

فرهنگ بزرگ جامع نوین عربی به فارسی - نسخه متنی

احمد سیاح

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید


مُسْتَحِيَّة: گياهى است كه به حساسه ناميده شده، به شكل.





خ







(خاء): هفتمى از حروف هجا.


(خَبَّ) النَّباتُ خَبّاً: بلند و دراز گرديد گياه.


خَبَّ الرَّجُلُ: منع كرد از آنچه نزد او بود، آمد به زمين پست از بخل تا كسى جاى او نداند.


خَبَّ الْبَحْر: آشوب شد دريا.


خَبَّ فُلانٌ: فريبنده گشت.


وَ قَدْ خابَ مَنْ دَسَّاها (آيه): زيانكار است آنكه نفس را آلوده ساخت.


خَبَّ خِبّاً، ف: حيله كرد و فريفت، خيانت كرد.


خَبَّ خِبّاً و خِباباً: جوشيدن دريا و آشوب شدن.


خَبَّ، اِخْتَبَّ: اسب آهسته رفت، يورغه رفت.

/ 5263