فرهنگ بزرگ جامع نوین عربی به فارسی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

فرهنگ بزرگ جامع نوین عربی به فارسی - نسخه متنی

احمد سیاح

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

كَمْ اتاءُ اَرضِكَ: چند است حاصل زمين تو.

اِتاوَة - اَتاوىّ، ج: باج و خراج، ماليات.

اَتاوى و اَتىّ و اُتىّ و اِتىّ: نهر كوچك كه آن را به طرف زمين خود كشند، سيل غريب كه باران آن در زمين ديگر باريده باشد، مسافرى كه وطنش معلوم نباشد.

نِساءٌ اَتاوِيَّاتٌ: زنان مسافر.

(اَتاهُ) اَتْياً و اِتْياناً و اِتْيانَةً و مَاتاةً و اُتِيّاً و اِتيّاً، ض: آمد او را.

لا يُفْلِحُ السَّاحِرُ حَيْثُ اَتى (آيه): رستگار نمى شود ساحر هر جا كه باشد.

اَتَى الْاَمْرَ: كرد اين كار را.

اَتى عَلَيْهِ الدَّهْرُ: هلاك كرد او را روزگار.

اَتَى الْمَراَةَ: جماع كردن زن را.

اُتِىَ فُلانٌ، ل: دشمن او نزديكش رسيد.

اتى اِلَيْهِ الشَّىْ ءَ ايتاءً: آورد بسوى او آن چيز را.

اتَى الْماَل عَلى حُبِّهِ (آيه): داد مالش را با دوستى.

اَتَى الْاَمْرُ: بجا آورد، انجام داد.

اَتَى الْجُرمُ: مرتكب جنايت شد.

آتى: طرفدار شد.

آتٍ: آمدنى، رسيدنى، آينده، از دنبال.

/ 5263