فرهنگ بزرگ جامع نوین عربی به فارسی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

فرهنگ بزرگ جامع نوین عربی به فارسی - نسخه متنی

احمد سیاح

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

اَلشَّهْرُ الْاتى: ماه آينده.

اَلْجُمْلَةُ الْاتِيَةُ: عبارات زيرين.

مُؤاتٍ: مساعد، همراه، موافق.

اَتَّتِ الْبَيْتَ: فرش كرد خانه را، سر و سامان داد.

اتى فُلاناً شَيْئاً: داد فلان را چيزى.

اتى فُلاناً: پاداش داد فلان را.

اتَيْتُهُ عَلى ذلِكَ الْاَمْرِ مُواتاةً: موافقت كردم او را بر اين كار.

اَتَّيْتُ الْماءَ تَاْتِيَةً و تَاَتِّياً: آسان كردم راه آب را.

اَتَيْتُ الْاَمْرَ مِنْ مَأْتاتِهِ: آمدم به اين كار از جهتى كه بدان حاصل ميشود.

تَاَتّى لِىَ الْاَمْرُ: آماده شد و حاصل گشت كار براى من.

تَاَتّى لَهُ: رفق و نرمى كرد و آمد او را از جهتى كه حاصل شود.

جاءَ فُلانٌ يَتَاَتّى لِمَعْرُوفِكَ: آمد فلان در حالتى كه متعرض معروف و احسان تو بود.

اِسْتَاْتى زِيْدٌ فُلاناً: كُند يافت زيد فلان را پس خواست از وى آمدن او را.

اَسْتَاَتَتِ النَّافَةُ: نر طلب شد شتر ماده.

اَتْيَةُ الْجُرحِ و اَتِيَّتَةُ: برآمد ماده زخم.

اُتّى و اَتاء - اتاء و اُتى، ج: چوب يا برگ كه در جوى افتد.

رَجُلٌ مِئْتاءٌ: مرد بسيار عطاكننده و پاداش دهنده.

/ 5263