فرهنگ بزرگ جامع نوین عربی به فارسی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

فرهنگ بزرگ جامع نوین عربی به فارسی - نسخه متنی

احمد سیاح

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

مَاْثَمْ، مَاْثَمَة: گناه، خطا، جنايت.

يَلْقَ اَثاماً (آيه): كيفر عذاب خواهد يافت.

لا يَسْمَعُونَ فيها لَغْواً و لا تَاْثيماً (آيه): شنيده نمى شود در بهشت كلمه بيهوده و نسبت گناه دادن.

(اُثْمُد و اِثْمِد): سنگ سرمه، توتياى معدنى.

(اُثْنَة) - اُثُن، ج: درختان موز كه انبوه و با هم پيچيده باشد.

اَثين: محكم و استوار اصل.

اُثُن: اصل آن وثن به معنى بت است (در يكى از قراآت شاذه)

(اَثَوْثُ) بِهِ و عَلَيْهِ اَثْواً و اِثاوَةً: نمّامى و سخن چينى و غمّازى او كردم نزد سلطان يا غير.

(اَثيتُ) بِهِ و عَلَيْهِ اَثْياً و اِثايَةً: نمّامى و غمّازى او كردم نزد سلطان يا غير.

تَاَثَّوْا و تَاثَوْا: مخاصمه بردن نزد سلطان.

مَاْثِيَة و مَاثاة (اسم مصدر): غمّازى و نمّامى.

مُؤاثى: خصومت كننده.

مُؤْتَثى: كسى كه بسيار مى خورد و وقتى تشنه گردد تشنگى او به آب رفع نشود.

اِثاء: سنگها

(اَجَّ) الظَّليمُ اَجّاً، ض ن: دويد شترمرغ كه از بال او صدا آمد.

مَرَّ يَؤُجُّ اَجّاً: گذشت به شتاب.

اَجَّتِ النَّارُ اَجيجاً، ن: زبانه زد آتش.

اَجَّ الْماءُ اُجُوجاً: شور و تلخ شد آب.

اَجَّجْتُهُ اَنَا: شور و تلخ گردانيدم او را (لازم و متعدى)

/ 5263