فرهنگ بزرگ جامع نوین عربی به فارسی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

فرهنگ بزرگ جامع نوین عربی به فارسی - نسخه متنی

احمد سیاح

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

ذَكَرَ بَكيك: شمشير در خاك اندازنده.

اَبَكّ - بُكَّان، ج: سال قحط، كسى كه فراهم سازد چارپايان را، مردى كه در امور زندگى اهل خود سعى كند، دست بريده.

(تَبَكْبَكُوا): ازدحام نمودند.

بُكابِك: شادمان، متبختر.

بَكْباك: بسيار كوتاه كه در راه رفتن غلطان غلطان رود.

بَكْبَكَة: ازدحام، آمد و رفت، انداختن چيزى را بر يكديگر، جنبانيدن، برگردانيدن متاع، فرياد گوسفند ماده بچه اش را.

(بَكَاَتِ) النَّاقَةُ بَكْأً و بَكائَةً و بُكُوءً و بُكْأً، م ك: كم شير شد ماده شتر.

ناقَةٌ بَكى ءٌ و بَكيئَةٌ، ص بِكاء و بَكايا، ج: ماده شتر كم شير.

بَكى ء: كم از هر چيز است.

نَحْنُ مَعاشِرَ الْاَنْبِياءِ فينا بِكاءٌ (حديث): در ما پيامبران كم حرفيست مگر در آنچه محتاج شويم.

بَكاء و بَكا (بقصر و مد): گياهى است.

اَيْدٍ بِكاء: دستهاى كم بخشش.

اَبْكَاْتُهُ: يافتم او را كم.

(بَكَتَهُ) بَكْتاً - ن و بَكَّتَهُ: زد او را به شمشير و عصا، به اكراه پيش آمد او را.

بَكَّتَ: سرزنش كرد، ملامت كرد، نكوهش كرد.

تَبْكيتُ الضَّمير: سرزنش وجدان، پشيمانى، افسوس.

بَكْثيرِيا: ميكروبهاى گياهى.

تَبْكيت: درشتى و سرزنش كردن، غلبه نمودن به حجت.

/ 5263