يعقوب جعفري
پس از قرآن، مهمترين منبع شناخت معارف و احکام اسلامي حديث است منظور از حديث رواياتي است که از پيامبر و ائمه معصومين (عليهم السلام) نقل شده و شامل گفتهها و کردهها و پذيرفتههاي پيشوايان معصوم اسلام است. بسياري از تعاليم اسلامي از طريق همين احاديث به مسلمانان بيان شده است و حديث ـ و به تعبير ديگر سنت پيامبر ـ همانند قرآن گنجينه گرانبهائي است که بيانگر احکام و قوانين و اعتقادات اسلامي است و آنچه را که در قرآن به طور مجمل و يا کلي بيان شده است در حديث بطور مبسوط و گسترده آمده است. متاسفانه پس از رحلت پيامبر گرامي اسلام، مسلمانان آن اهتمامي را که به جمع و تدوين قرآن داشتند در مورد تدوين احاديث و سخنان پيامبر به عمل نياوردند و حتي با تحليلهاي غير منطقي، از کتابت و تدوين حديث جلوگيري شد. خليفه دوم به اين بهانه که کتابت حديث سبب ميشود که مردم اهميت لازم را به قرآن ندهند و يا حديث با قرآن مخلوط شد شديدا از کتابت و تدوين حديث ممانعت به عمل آورد.[1] البته قبل از خليفه دوم، خليفه اول هم با کتابت حديث مخالف بود بنا به گفت? ذهبي ابوبکر بعضي از احاديث را جمع کرد و سپس آنها را سوزانيد[2]. با اين وجود بعضي از شيعيان و شاگردان اميرالمؤمنين علي (عليه السلام) به تدوين احاديث پرداختند و شايد اولين کسي که احاديث نبوي را جمعآوري و مدون ساخت ابورافع از شاگردان حضرت علي بود.[3] بنابراين شيعه از همان موقع از تدوين حديث غفلت نکرد و پس از آنهم اصحاب ائمه ـ چنانکه خواهيم ديد ـ به اين کار ادامه دادند. اما در ميان اهل تسنن تدوين حديث دهها سال به تاخير افتاد و اولين کسي که به فکر تدوين حديث افتاد و به آن دستور داد عمر بن عبدالعزيز متوفي 101 بود[4] و اولين کسي که سخن او را اجابت کرد و به جمع آوري احاديث پرداخت محمد بن شهاب زهري بود که بعدها به اين عمل خود مباهات ميکرد [5]و پس از او ابن جريح در مکه و ابن اسحاق در مدينه و سفيان ثوري در کوفه و اوزاعي در شام به اين کار پرداختند[6] و به تدريج کار تدوين حديث رائج شد.جوامع حديثي
کار نوشتن و تدوين احاديث در ابتدا نظم خاصي نداشت و به صورت پراکنده بود و هر حديثي را که ميشنيدند يادداشت ميکردند ولي بعدها به جهت سهولت در کار به تنظيم و تبويب آن پرداختند و هر حديثي را در فصل معين و در جايگاه ويژه آن نوشتند و احاديث مربوط به يک موضوع را در کنار هم قرار دادند و به اين صورت کتابهاي حديثي منظم و در عين حال مفصلي به وجود آمد که به آنها جوامع روائي يا جوامع حديثي گفته ميشود اينک ما اسامي بعضي از اين جوامع حديثي را که از اعتبار و ارزش خاصي برخوردار است و در ميان شيعه و سني به عنوان کتب مرجع شناخته شدهاند نام ميبريم:الف ـ جوامع حديثي شيعه
چنانکه گفتيم شيعه آغازگر تدوين حديث بوده و اصحاب ائمه رواياتي را که از آن بزرگواران ميشنيدند يادداشت ميکردند. امام صادق (عليه السلام) به مفضلبن عمر فرمود: اکتب و بثّ علمک في اخوانک فان مت فاورث کتبک بنيک فانه ياتي علي الناس زمان حرج لا يانسون فيها الا بکتبهم[7] بنويس و علم خود را در ميان برادرانت پخش کن و اگر از دنيا رفتي کتابهايت به فرزندانت بماند زيرا که زماني بر مردم ميآيد که به چيزي جز کتابهايشان مانوس نميشوند. با اين رهنمودها بود که چهارصد مجموع? حديثي به وجود آمد که به عنوان اصول اربعماه معروف است اين اصول زيربناي هم? کتابهاي حديثي شيعي است و عمدهترين دستمايه مولفين جوامع حديثي ميباشد. و اينک اسامي چند مجموعه حديثي که فقه و معارف شيعه در پرباري و گستردگي خود به آنها وامدار است: 1ـ اصول و فروع و روضه کافي تاليف ثقة الاسلام ابوجعفر محمدبن يعقوب کليني رازي (متوفي سال328) اين کتاب قديميترين و معتبرترين جامع حديثي شيعه است و مشتمل بر 16099 حديث مسند ميباشد و احاديث کافي به تنهائي از احاديث صحاح سته اهل سنت ـ البته با حذف مکررات ـ بيشتر است کليني در تاليف اين کتاب 20 سال زحمت کشيده و با نظم خاصي آن را به وجود آورده است. براي اين کتاب شرحهاي متعددي نوشته شده که شايد از همه مهمتر کتاب مراة العقول نوشته علامه مجلسي باشد. 2ـ من لايحضره الفقيه تاليف ابوجعفر محمدبن عليبن بابويه قمي معروف به شيخ صدوق (متوفي 381) اين کتاب داراي 9044 حديث ميباشد و اسم آن اقتباس از اسم من لا يحضره الطبيب زکرياي رازي است. براي اين کتاب شرحهائي نوشته شده که از جمله آنها روضه المتقين نوشته محمدتقي مجلسي (مجلسي اول) ميباشد. شيخ صدوق علاوه بر اين کتاب، کتابهاي حديثي ديگر هم دارد مانند خصال ـ امالي ـ کمال الدين معاني الاخبار و غير آنها. 3ـ تهذيب الاحکام ـ تاليف ابوجعفر محمدبن حسن معروف به شيخ طوسي (متوفي 460) اين کتاب را شيخ طوسي به عنوان شرح بر کتاب مقنعه استادش شيخ مفيد نوشته و مشتمل بر 13590 حديث در ابوب گوناگون فقهي است بر اين کتاب شرحهاي بسياري نوشته شده که از جمله آنهاست کتاب ملاذ الاخيار نوشته علامه مجلسي که اخيرا چاپ شده است. 4ـ استبصار ـ اين کتاب نيز از تاليفات شيخ طوسي ميباشد و مشتمل بر 6531 حديث است اين چهار کتاب به عنوان کتب اربعه معتبرترين کتابهاي حديثي شيعه به شمار ميروند و همواره محل توجه خاص علماء و فقهاء بوده و از جنبههاي مختلف مورد بحث و شرح و تحشيه قرار گرفته و حتي درباره رجال سندهاي آنها کتابهائي نوشته شده و از جمله درباره مشيخه من لا يحضر و همينطور سه کتاب ديگر مطالب مفصلي در خاتمه مستدرک الوسائل حاجي نوري آمده است. 5ـ وسائل الشيعه تاليف شيخ حر عاملي (متوفي 1104) اين کتاب متداولترين جامع حديثي شيعه در مسائل فقهي است و مورد مراجعه مستمر فقهاء و مجتهدان است. فصل بندي اين کتاب بر حسب تبويب کتابهاي فقهي است و بهمين جهت احاديث را تقطيع کرده و هر کدام را در محل خود آورده است. اين کتاب مشتمل بر 35850 حديث ميباشد و همه به صورت مسند ذکر شده است و در پايان کتاب خاتمهاي دارد که فوائد و مطالب مهمي درباره حديث و حديث شناسي آورده و سپس به معرفي راويان حديث پرداخته است. 6ـ الوافي نوشته محمدبن مرتضي معروف به ملا محسن فيض کاشاني (متوفي 1091) فيض کاشاني که در رشتههاي گوناگون علوم مهارت داشت در اين مجموعه مفصل همه احاديث کتب اربعه را با حذف مکررات آورده و مطالب مشکله روايات را شرح کرده است و همچنين از کتابهاي حديثي ديگر هم نقل حديث کرده و در سال 1068 از نوشتن آن فارغ شده است. مجموع احاديث وارده در وافي حدود 50000 حديث ميباشد.[8] 7ـ بحارالانوار تاليف مولي محمدباقر مجلسي (متوفي سال 1110) اين کتاب مفصلترين جامع حديثي شيعه ميباشد و بر حسب تجزي? مولف در 26 جلد بزرگ نوشته شده که در طبع جديد در 110 جلد چاپ شده است علامه مجلسي با استفاده از امکانات وسيعي که از طرف صفويه در اختيار داشت هيئتي را براي جمع آوري کتابهاي حديثي شيعه و تنظيم و تهيه مطالب کتاب خود تشکيل داد و با همکاري آنان خدمت بسيار بزرگي به عالم تشيع نموده و هم? روايات آن کتابهار ا با نظم خاصي در کتاب آورده و در بسياري از موارد به شرح فقرات روايات پرداخت اگر بحارالانوار نبود ما اينک از بسياري از روايات ائمه بيبهره بوديم زيرا که بعضي از منابع بحار از بين رفته و در دسترس ما نيست. اين کتاب عظيم يکبار با طبع سنگي بوسيه حاج محمد حسن کمپاني چاپ شد که همه نسخههاي آن را به رايگان در اختيار علما قرار داد و ديگر بار با تحقيق و اخراج احاديث در 110 جلد بصورت جالب و فني چاپ شد. بسياري از مجلدات بحار بوسيله خود علامه مجلسي تنظيم شده و بعضي از مجلدات آن بوسيله شاگرد دانشمندش ميرزا عبدالله افندي صاحب رياضالعلماء تنظيم شده است. 8ـ مستدرک الوسائل تاليف حاجي ميرزا حسين نوري (متوفي 1320) اين کتاب در سه جلد بزرگ نوشته شد و به ترتيب ابواب وسائلالشيعه تنظيم شده است و رواياتي را که صاحب وسائل آنها را نياورده در اين کتاب آمده است اين کتاب خاتمهاي دارد که بسيار مفيد و مشتمل بر فوائد مهمي است که در حديث شناسي و رجال حديث تحقيقات جالبي را ارائه کرده است اين کتاب که قبلا در سه جلد بزرگ به صورت سنگي چاپ شده بود هم اينک بصورت تحقيق شده و فني از طرف موسسه آلالبيت چاپ ميشود که هنوز تمام نشده است.[1] _ خطيب بغدادي: تقييد العلم، ص50 ـ متقي هندي: کنزالعمال، ج5، ص239. [2] _ ذهبي: تذکرة الحفاظ، ج1، ص5. [3] - سيد حسن صدر: تأسيس الشيعه، ص278. [4] - ابن سعد: الطبقات الکبري، ج2، ص134. [5] - صبحي صالح، علوم الحديث، ص38. [6] - ابوريه: اضواء علي السنه المحمديه، ص265. [7] - شيخ حر عاملي: الفصول المهمه، ص202. [8] - اين آمار و آمار احاديث و کتابهائي قبلي از کتاب شريف الذريعه در ذيل اسامي اين کتابها اخذ شده است.