داود الهامي
روزي از جائي كه گمان نميرود
جاي انكار نيست كه بعضي از روزيهاست چه انسان به دنبال آن برود يا نرود، به سراغ او ميآيند و اين همان قوت لايموت است، ولي انسان هرگز به اين روزي قانع نيست، اين قسم از روزي را خداوند ضامن شده است و بدون تلاش هم اين مقدار از روزي به آنكس ميرسد ولي براي توسعه آن، تلاش و كوشش لازم است. در حديثي از پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) آمده است که فرمود: «وعلموا ان الرزق رزقان: فرزق تطلبونه و رزق يطلبكم أرازقكم من حلال، فانكم ان طلبتموها من وجوهها اكلتموها حلالاً و إن طلبتموها من غير وجوهها اكلتموها حراماً»[1] بدانيد رزق دوگونه است: رزقي كه شما به دنبال آن ميرويد و رزقي كه آن به دنبال شما ميآيد. بنابراين رزق را از طريق حلال طلب كنيد كه اگر از طريق صحيح آن بطلبيد آن را به صورت حلال ميخوريد و اگر از غير طريق صحيح بطلبيد همان را به صورت حرام ميخوريد. علي عليهالسلام در وصيت خود به فرزندش امام مجتبي عليهالسلام ميفرمايد: «واعلم يا بُنيّّّّ ان الرزق رزقان رزق تطلبه و رزق يطلبك فإن أنت لم تأته أتاك...»[2]. پسرم بدانكه «روزي» بر دوگونه است: يك نوع روزي است كه به جستجوي آن برميخيزي و روزي ديگري است كه به سراغ تو خواهد آمد يعني اگر توهم به سويش نروي آن به سويت ميآيد. اين را نيز نميتوان انكار كرد كه در پارهاي از موارد انسان به دنبال چيزي نميرود ولي بر اثر يك سلسله تصادفها، موهبتي نصيب او ميشود، اين حوادث اگرچه در نظر ما تصادف است اما در واقع و از نظر سازمان آفرينش روي حسابي است، بدون شك حساب اينگونه روزيها از روزيهائي كه در اثر تلاش و كوشش به دست ميآيند، جداست و هرگز نميتوان تنها به انتظار آنها نشست. و لذا در حديثي ميخوانيم كه يكي از ياران امام صادق عليهالسلام به نام «عمربن مسلم» مدتي به خدمتش نيامد حضرت جوياي حال او شد، عرض كردند: او تجارت را ترك گفته و به عبادت پرداخته است، فرمود: واي بر او «اما علم ان تارك الطلب لا يستجاب له» (آيا نميداند كسي كه تلاش و طلبروزي را ترك گويد، دعايش مستجاب نميشود). سپس افزود: جمعي از ياران رسول خدا صلي الله عليه و آله وقتي آيه «وُ مُنً يتّقِ اللهَ يجًعُلْ لَهْ مُخْرُجاً وُ يرًزُقْهْ مِنً حُيثُ لا يحًتَسِب» نازل شد، درها را به روي خود بستند و مشغول عبادت شدند و گفتند: خداوند روزي ما را عهدهدار شده. اين جريان به گوش پيامبر (صلي الله عليه و آله) رسيد، كسي را نزد آنها فرستاد كه چرا چنين كردهايد؟ گفتند: اي رسول خدا! چون خداوند روزي ما را تكفّل فرموده ما مشغول عبادت شديم، پيامبر فرمود: «انه من فعل ذلك لم يستجب له!»[3] (هر كس چنين كند، دعايش مستجاب نميشود بر شما باد كه تلاش و طلب كنيد). قابل توجه اينكه روزي رساندن خداوند «من حيث لا يحتسب» (جائي كه گمان نميرود) براي همه نيست، بلكه عطيّهاي است از طرف خداوند براي كساني كه تقواي الهي را پيشه كنند و اين موهبت خاص خداوند نسبت به آنهاست. در روايتي از اميرمؤمنان علي عليهالسلام آمده است: (ان الله سبحانه أبي أن يجعل أرزاق عباده المؤمنين إلّا من حيث لا يحتسبون» [4]. (خداوند روزي بندگان مؤمن خود را از جاهائي كه گمان نداشته باشند، ميرساند). شايد از جمله حكمتها اين باشد كه اگر روزي كسي راه معلومي نداشته باشد توكل و اعتمادش به خداوند زيادتر ميشود و اين باعث زيادي اجر و ثواب و افزوني قدر و منزلت او گردد. اين نكته را نيز نبايد فراموش كرد كه خداوند براي اينكه مردم، در «عالم اسباب» گم نشوند و روزي را نتيجه منحصر به فرد تلاش و كوششهاي خود ندانند گاه به اشخاصي روزي ميرساند كه تلاش چنداني نكردهاند و گاه روزي را از كساني ميگيرد كه پرتلاشند تا روشن سازد در پشت اين دستگاه، قدرت ديگري حاكم است.وسعت و تنگي رزق
اين تعبير در آيات زيادي تكرار شده است كه خداوند روزي را برا ي هر كس بخواهد گسترش ميدهد و براي هر كس بخواهد تنگ ميكند، ممكن است اين توهم را ايجاد كند كه نظام روزي نظامي است كه به كلي از دست انسان خارج است، بنابراين اگر گروهي متنعم و گروه ديگر محرومند همه آنها خواست خداست و كاري از ما ساخته نيست! و اين توهم ميتواند دستاويز مناسبي براي كساني كه اصل مذهب را زير سؤال ميبرند و آن را مولود حركتها و طرحهاي استعماري ميپندارند باشد. ولي اگر در همان آيات و روايات دقت كنيم و در عوامل تنگي و وسعت روزي بينديشيم تفسير آن آيات و اسرار اين روايات كاملاً روشن ميشود و ديگر جائي براي سمپاشيها باقي نميماند. در جاي خود گفته شده است تعبير به «مشيّت الهي» مفهومش اراده بيحساب و كتاب نيست بلكه ارادهاي است آميخته با «حكمت».. حكمت خداونديي ايجاب ميكند كه هر كس تلاش و كوشش و فداكاري زيادي داشته باشد، روزيش را گستردهتر گرداند و (وُ أنً لَيسُ لِلإنْسانِ إلّا ما سُعي)[5] (انسان بهرهاي جز نتيجه تلاش و كوشش خود ندارد). براي همين است كه اميرمؤمنان علي عليه السلام ميفرمايد: «ان الأشياء لما ازدوجت ازدوج الكسل و العجز فنتجا بينهما الفقر)[6] (هنگامي كه (در ابتداي كار) موجودات با هم جفت شدند، تنبلي» و «ناتواني» با هم زوج گرديدند فرزندي از آنها متولد شد به نام فقر»!). آري فقر و تنگدستي يك ملت، نتيجه مستقيم سستيها و تنبليهاي آنهاست و حكمت خداوند ايجاب ميكند كه روزي را بر چنين كساني تنگ گرداند. دقت در عوامل وسعت و تنگي روزي در روايات اسلامي شاهد گوياي اين مطلب است. امام صادق عليهالسلام فرمود: «والذي بعث جدي بالحقّ نبيّاً إن الله تبارك و تعالي يرزق العبد علي قدرالمّروة و ان المعونة تنزل علي قدر شدّة البلاء»[7]. (سوگند به ذات مقدسي كه جدم را به حق به نبوت مبعوث كرده است كه خداوند متعال انسان را به قدر مروت و شخصيتش روزي ميدهد و كمك پروردگار متناسب با شدت بلا و حادثه است). علي عليهالسلام فرمود: «رزق المرء علي قدر نيته» [8] (روزي مرد به قدر نيت او است). در حديث ديگر از امام صادق عليهالسلام ميخوانيم: :كفّ الأذي و قلّة الصخب يزيدان في الرزق بالصدقة» (ترك آزار مردم و جار و جنجال روزي را افزايش ميدهد). و نيز در حديثي از پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) آمده است: «طيب الكلام يزيد في الأرزاق» [9] (خوش زباني روزي را زياد ميكند). علي عليهالسلام فرمود: «في سعة الأخلاق كنوز الأرزاق»[10] (گنجهاي روزي در اخلاق خوب و گسترده نهفته شده است). و در حديث ديگر از امام صادق عليهالسلام آمده: «كثرة السحت يمحق الرزق»[11] (كثرت حرام روزي را نابود ميكند). در روايت آمده است كه: «الكذب ينقص الرزق و يل للذي يحدّث فيكذّب ليضحك به القوم ويل له ويل له» [12] (دروغ باعث نقصان روزي ميشود واي بر آنكه سخن دروغ ميگويد ت قومي را بخنداند، واي بر او، واي بر او. و از جمله اموري كه در روايات موجب وسعت و فزوني روزي شمرده شده است ، عبارتند از: صله رحم؛ نظافت خانه و ظروف و بدن؛ مواسات با برادران ديني؛ صبح زود به دنبال كسب و كار رفتن؛ شكر نعمت؛ ترك حرص؛ پرهيز از قسم دروغ، استغفار و توبه از گناهان و حسن نيت. با وجود تضمين روزي پس چرا گروهي گرسنهاند؟ در آيات و روايات گذشته اين حقيقت به خوبي منعكس بود كه خداوند روزي همه موجودات زنده را برعهده گرفته و هر كجا باشند به آنها ميرساند ولي اين سؤال پيش ميآيد: پس چرا در طول تاريخ به خصوص در دنياي امروز، گروهي از گرسنگي ميميرند؟ آيا روزي آنها تأمين نشده است؟ از بحثهاي گذشته پاسخ اين سؤال نيز روشن ميشود و آن اينكه اولاً: تضمين و تأمين روزي به معناي اين نيست كه آن را بر درِ خانهاش بفرستند يا لقمه كنند به دهانش بگذارند، بلكه خداوند اسباب و وسائل آن را فراهم كرده و دستور داده است كه با تلاش و كوشش روزي خود را در بياورند حتي مريم عليهالسلام در آن شرائط سخت وضع حمل كه خداوند روزي او را به صورت خرماي تازه (رطب) بر شاخسار نخلي قرار داده بود، مأمور شد در آن حال براي به دست آوردن روزيش حركتي كند و درخت خرما را تكان دهد و مخاطب به جمله : (وُ هْزّي إلَيكِ بِجِذْعِ النخْلَةِ تُساقِطْ عُلَيكِ رْطَباً جُنِيّاً) ( تو اي مريم تكاني به اين درخت نخل بده تا خرماي تازه بر تو فرو ريزد). در روايتي امام صادق عليهالسلام فرمود: «لما اهبط آدم الي الأرض احتاج الي الطعام و الشراب، فشكا ذلك الي جبرئيل عليهالسلام فقال له جبرئيل: يا آدم كن حراثاٌ»[13]. (هنگامي كه حضرت آدم به زمين فرود آمد، به غذا و آب احتياج پيدا كرد، از وضع خود به جبرئيل شكايت نمود جبرئيل به او گفت: كشاورزي كن. يعني روزي خود را با كشاورزي از زمين در بياور). در روايت ديگر از پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) فرمود: «ان الله حين اهبط آدم الي الأرض أمره أن يحرث بيده ليأكل من كدّه بعدا لجنة و نعيمها» [14] (هنگامي كه خداوند آدم را به زمين فرود آورد به او دستور داد كشاورزي كند و بعد از بهشت و نعمتهاي آن با دست رنج خود (نان) بخورد). امام حسن عسكري عليهالسلام فرموده است: «لا يشغلك رزق مضمون عن عمل مفروض» [15] (گرچه خداوند در نظام حكيمانه آفرينش، ارزاق مردم را تضمين فرموده است، ولي مبادا انديشه ضمانت خداوند، مغرورتان سازد و شما را از انجام فريضه كار و كوشش باز دارد). ثانياً: اگر داستانهائي در گذشته و حال غصب حقوق ديگران كنند و روزيهاي آنها را به ظلم از آنها بگيرند، اين دليل بر عدم تأمين روزي از ناحيه خداوند نيست، به اين معني روزي انسانها از طرف خداوند تضمين شده است، ولي حفظ و نگهداري آن به عهده خود انسانهاست، پس بنابراين علاوه بر مسأله تلاش و كوشش براي تحصيل روزي، وجود عدالت اجتماعي نيز شرط تقسيم عادلانه روزيهاست. ثالثاً: منابع زيادي براي تغذيه انسانها در همين كره خاكي وجود دارد كه بايد باهوش و درايت آنها را كشف و به كار گرفت و اگر انسان در اينباره كوتاهي كند، مقصّر خود او است. همچنانكه تمام جنبدگان روزي خود را از همين زمين به دست ميآورند انسانها نيز مأمور هستند با تلاش و كوشش روزيهاي خود را از همين زمين تحصيل نمايند. علي عليهالسلام ميفرمايد: «انظروا الي النملة في صغر جثّتها و لطافة هيئتها، لا تكاد تنال بلحظ البصر و لا بمستدرك الفكر، كيف دبّت علي أرضها و صُبّت علي رزقها تنقل الحبّة الي حْجرها و تعهدها في مستقرها تجمع في حرّها لبردها و في وردها لصدرها، مكفول برزقها، مرزوقة بوفقها...»[16] (به همين مورچه با آن جُثّه كوچك و اندام ظريفش بنگريد كه از كوچكي و لطافت به خوبي به چشم ديده نميشود و در انديشه نميگنجد، چگونه روي زمين راه ميرود و براي به دست آوردن روزي تلاش ميكند، دانهها را به لانه خود منتقل ميسازد و در جايگاه مخصوص نگهداري ميكند در فصل گرما براي سرما و در هنگام وجود امكانات براي زماني كه ممكن نيست ذخيره ميكند، روزيش تضمين گرديده و خوراك لازم و موافق طبعش آفريده شده خداوند منان از او غفلت نميكند...) [17]. در كارها، نيكي و محبت نسبت به همسايهها و سرانجام توجه به خدا. تأثير هر يك از اين امور در سالمسازي جامعه و پيشبرد اهداف اقتصادي و فزوني ارزاق روشن است[18]. اين مطلب نيز ناگفته نماند، چنانچه از معني «رزق» به دست ميآيد، «رزق» بودن يك چيز بستگي به اندازه انتقاع از آن چيز دارد، پس كسي كه به او مال فراواني عطا شده، ليكن جز مقدار كمي از آن استفاده ميكند و آن را به ديگران نگه ميدارد، تمام آن مال رزق او محسوب نميشود ممكن است وزر و بال آن مال به گردن او باشد ولي استفادهاش مال او نيست. بنابراين وسعت و تنگي رزق غير از كثرت مال و قلت آن است. ممكن است كسي با داشتن اموال زياد كم روزيترين افراد باشد و بر عكس كسي با داشتن مال كم پرروزيترين آنها باشد. Â. وسائل الشيعة، ج 12، ص 29.[1] [2] . نهجالبلاغة، نامه شماره 31. [3] . كافي، ج 5، ص 84. [4] . غُرر و دْرر آمدي، ج 2، ص 939، شماره 3533. [5] . سوره نجم، آيه 39. [6] . كافي، ج5، ص86- وسائل الشيعة، ج12، ص38. [7] . تفسير نورالثقلين، ج5، ص125 (حديث 31). [8] . غُرر و دْرر آمدي، ج 4، ص 1629. [9] . تفسير نورالثقلين، ج 5، ص 126. [10] . سفينه البحار، ج 1، 520. [11] . سفينه البحار، ج 1، 520. [12] . مجموعه ورّام، ص 102. [13] . وسائلالشيعة، ج 13، ص 194. [14] . وسائلالشيعة، ج 13، ص 196. [15] . تحف العقول، ص489. [16] . نهجالبلاغه، خطبه 185. [17] . پيام قرآن، تفسير موضوعي نمونه، ج2، ص358، 359. [18] . پيام قرآن، ج2، ص360.